فعالان استارتاپی شهرستانها میگویند موانع فعالیت در شهرهای دیگر بیشتر از تهران است و توزیع اعتبارات هم عادلانه صورت نمیگیرد.
در دومین روز نمایشگاه الکامپ پنلی با عنوان «اکوسیستم منهای پایتخت: آیا واقعاً همه چیز در تهران جمع شده است؟» برگزار شده که در آن فعالان استارتاپی از شهرهایی چون همدان، رشت، اصفهان، سیستان و بلوچستان، تبریز و بندرعباس حضور داشتند.
صائبه سلوکی که مدیریت پنل را به عهده داشت بر حوزه فرایندهای آموزشی دانشآموزی متمرکز است. لیلا کشاورز که دو تجربه در اکوسیستم رشت داشته و الان به عنوان همبنیانگذار نورلند در زمینه بازیهای موبایلی آموزشی برای تقویت مهارتهای شناختی پیش از دبستان در تهران فعالیت میکند. حسن موحد مدیرعامل تازهچین که یک استارتاپ کشاورزی در همدان است. محمدصادق میری بنیانگذار و مدیرعامل استارتاپ استودیوی سلام در حوزه سلامت در زاهدان فعالیت میکند. احسان عبدی پور در تبریز در زمینه برگزاری رویداد و کارهای دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکند. مهرداد یزدانی مدیر عامل سکوی تأمین مالی جمعی آی فاند در اصفهان است. همچنین حسین حاجی زاده مدیرعامل خانه نارنجی و سکوی نارنجی است و در بندرعباس فعالیت میکند.
لیلا کشاورز درباره شروع کار خود در اکوسیستم استارتاپی به دوران دانشجویی و همکاری پارک علم و فناوری گیلان اشاره کرد و گفت اولین مکان را برای کار کردن پارک در اختیار آنها به عنوان تیم دانشجویی در سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۳ گذاشت. پس از مدتی ایده شبیهسازی اوریگامی به شکل یک بازی موبایلی که تجربه آنها بود ایده برتر سال شد و توانستند شرکت ثبت کنند و دانشبنیان شوند: «یکی از امتیازات کار کردن در شهرهایی غیر از تهران این است که پارک علم و فناوری با شوق بیشتری از تیمهای جوان استقبال و به آنها کمک میکنند. ارتباطات با کانون شکوفایی و خلاقیت و پارک علم و فناوری از اتفاقات مثبت آن دوران برای ما بود.»
کشاورز میگوید که ایده اولیهی آنها به دلیل عدم دانش بیزینسی و پول درآوردن به شکست منتهی شد. به عقیدهی او یکی از بزرگترین چالشهای کسبوکارهای شهرهای دیگر این است که برای هر مدل ارتباطی حتی مشورت با متخصصان باید به تهران بیایند. به همین دلیل وقتی دوره کارشناسیشان تمام شد به تهران آمدند: «اینجا هر زمان نیاز به دانش بیشتر پیدا میکنیم به راحتی افرادی را در حوزه پیدا میکنیم ولی در رشت این امکان خیلی فراهم نبود.»
بهخاطر دخالتهای دولتی هر روز پسرفت میکنیم
حسین حاجیزاده که از سال ۹۴ در بندرعباس استارتاپی در زمینه برگزاری رویداد دارد میگوید مهمترین چالش آنها منتورینگ به دلیل بعد مسافتی بود: «در تهران به شهرهای دیگر توجه وجود ندارد و شهرستانها هم اغلب شتابدهنده یا وی سی آی ندارند.» آنها در پارک علم و فناوری مرکز نوآوری دارند.
مهرداد یزدانی که استارتاپی در حوزه مالی در اصفهان دارد، مهمترین چالش شهر خود را دخالتهای سیاسی و فراسازمانی میداند: «خطکشیهای سیاسی ما را این طرف آن طرف میکرد و تصمیم گرفتیم با اینکه در استان مستقر هستیم اما با کسی کار نکنیم. بارها موقع صحبت کردن در مورد کارمان شنیدهایم که اول میخواستند مثلاً رابطه ما را با استاندار بدانند یا وقتی با پارک علم و فناوری رفتیم دیگر دانشگاه آزاد با ما کار نمیکرد. وقتی محیط کوچک است این اتفاقها میافتد و ما مافیا را زندگی کردیم.»
احسان عبدیپور میگوید اکوسیستم تبریز سالهای گذشته خیلی بهتر بود. سالهایی که کسب و کارهای بزرگی در تبریز شروع شدند ولی به مرور زمان به دلیل دخالتهای دولتیها و امثال آنها و سنگاندازیهایی که اتفاق افتاد به جای اینکه هر روز پیشرفت کنیم، پسرفت میکردیم: «هر روز یک مشکل و دغدغه جدید. دولت همه چیز را به هم زده است، میگویند یا چیزی که ما میخواهیم انجام دهید یا نمیگذاریم فعالیت کنید. برایشان مهم نیست چقدر کارآفرینی و خلق ارزش انجام میشود.» این شرایط باعث شده که بسیاری از متخصصان از این شهر بروند.
یزدانی هم در تأیید صحبتهای او میگوید همه انرژی برای کنترل حواشی هدر میرود و در مسیر توسعهشان سنگاندازی میکند.
محمدصادق میری که در سیستان و بلوچستان فعالیت میکند در تکمیل صحبتهای بقیه میگوید استارتاپها و کسبوکارها در شهرستانها سخت شناخته میشوند و برای معرفی خود باید زحمت زیادی بکشند: «یا باید ارتباطاتی داشته باشند یا آنقدر خفن باشند که این شناخت اتفاق بیفتد. اما در تهران چون سطح دسترسیها بالاتر است، استارتاپها با لول پایینتر هم به راحتی شناخته میشوند.»
او همچنین به مشکل مهاجرت استعدادها از شهرستانها به تهران اشاره میکند: «در شهرستان از نظر منابع انسانی دچار مشکل هستیم و اکثر متخصصان ماندگاری ندارند. علاوه بر این در تهران بخش خصوصی قویتر وارد شده و نگاه دولت هم سازندهتر است و میتوان با بخشهای مختلفی از دولت ارتباط برقرار کرد. مثلا پارک پردیس هست، کارخانه نوآوری و باکس شریف هستند و فضاهای کار اشتراکی و شتابدهندهها زیادند. در سیستان و بلوچستان هر جا ورود پیدا میکنی به مشکلی به اسم پارک علم و فناوری روبرو میشوی که نمایندهی دولت در آن چون رقیبی ندارد هر کاری بخواهد میکند. مثلا ما میخواستیم برای کمیته امداد رویدادی برگزار کنیم و پول زیادی هم نمیگرفتیم اما چشم دیدن همین را هم نداشتند و گفتند بدهید ما انجام میدهیم. دولت یک نماینده تامالختیار حاکم خان گذاشته و او در مورد سیاستگذاریهای استارتاپی تصمیم میگیرد.»
سلوکی اشاره میکند که این مشکلات در سطح کلان هم وجود دارند اما در شهرستانها به خاطر کوچک بودن و شناخت آدمها نسبت به هم این مشکلات بزرگتر است و بیشتر دیده میشود.
شش ماه است دنبال ۱۵۰ میلیون وام کمبهره هستیم
در ادامه این پنل حسن موحد فعال کسب و کار در همدان میگوید پارکهای علم و فناوری در کل کشور به غیر از تهران بخشنامهای و دستوری است. او در مورد توزیع اعتبارات میگوید: «بانک مرکزی وظیفهی توزیع عادلانه اعتبارات را دارد اما مرکز توزیع تهران است و شهرستانها به اعتبارات دسترسی ندارند. چند سال گذشته در تویسرکان میخواستم یک مرکز نوآوری ایجاد کنند. چیزی که برای شما خاطره است برای ما آرزوست. خیلی وقت بود بخشنامه را داده بودند اما رئیس اعتقاد داشت بودجه نمیرسد. با اینحال با رایزنیها به سختی راهاندازی شد اما هنوز پس از گذشته سه سال مرکز پا نگرفته است. واقعا کشور اعتباری برای شهرستانها قائل نیست. در حالی که اگر دور تهران را مرز بکشید چیزی ندارد. همه منابع در شهرهای دیگر است اما اعتبار در تهران توزیع میشود.»
او اضافه میکند: «به ما گفتند عضو پارک علم و فناوری شوید تا به شما اعتبار تخصیص بدهیم. شش ماه است دنبال ۱۵۰ میلیون تومان وام کمبهره ۴ درصدی میدویم و تازگی متوجه شدهایم همان را میخواهند از ردیف اشتغال بسیج بدهند. وضعیت شهرستانها خیلی خراب است.»
سلوکی در تکمیل صحبتهای او میگوید هر مشکلی چون بیانگیزگی و گره خوردن کار بخش خصوصی توسط دولتیها در تهران میبینیم در شهرستانها باید آن را چند برابر کنیم: «شهرستانها و استانها هم طبقهبندی دارند و هرچه از مرکز دورتر شوید و به مرز نزدیکتر مشکلات را چندبرابر میبینید و عوامل اجتماعی و اقتصادی بر کار سایه میاندازند. باید نگران مهاجرت از استانها به تهران باشیم. متخصصان به دلیل حمایتی که نمی شود مهاجرت میکنند.»
میری از بخشی از فعالیتهایشان در استارتاپ سلامت سلام میگوید، زمانی که از دولت ناامید شدند و با خودشان گفتند اگر سنگ جلوی پایشان نیاندازند چیزی هم از آنها نمیخواهند: «ما در بخش آموزش پارسال بورسیه مهارتی رایگان راه اندازی کردیم و به ۲۰۰ نفر آموزش دادیم و گفتیم بروید کار کنید و الان دارند درآمد کسب میکنند. تد پزشکی راه اندازی کردیم که اولین دوره آن یک ماه گذشته برگزار شد. همچنین به دنبال سرمایهگذار رفتیم. اینجا نقطهای بود که توانستیم از نقاط محرومیت استفاده کنیم. میگفتیم در سیستان زیرساخت سلامت وجود ندارد و ما کمترتوسعهیافته هستیم و فضای اینجا بکر است و آنقدر مشتری دارد که سرمایه بازگشت داشته باشد. سرمایهگذارها هم میپذیرفتند. اگر در تهران بودیم این اتفاق نمیافتاد. الان بدون کمک دولت ۲۵۰ میلیارد تومان سرمایهگذاری محقق داریم و ۲۵ سرمایهگذار به خاطر استان سرمایهگذاری کردهاند. ما با تمام نداشتنها و کمتر توسعهیافتگی مدیون سیستان و بلوچستان هستیم.»
دیوار دولتیها آنقدر بلند است که نمیشود از آن رد شد
عبدیپور در مورد راهکارهای پیشنهادی به تجربه خود در تبریز برمیگردد. به شهری که میگوید دیوار دولتیها در آن به قدری بلند و ضخیم است که نمیتوان از آن رد شد. با اینکه پارک علم و فناوری دارند دو سال است که بر سر کارخانه نوآوری بین بخش خصوصی، دولتی و شهرداری دعواست :«تصمیم گرفتیم بیخیال دولتیها شویم. کسبوکارهای خوبی در تبریز کارشان را شروع کردند، بیمیتو از تبریز شروع شد اما مهاجرت کرد به تهران و در تهران موفقتر شد. اگر قرار است کسبوکارها همه بیایند تهران در بقیه شهرها چیزی نمیماند.»
عبدیپور میپرسد چرا کسب وکارها بخشی از تیمهایشان را در شهرهای دیگر نمیبرند: «تبریز تیمهای حرفهای دارد؛ اما نه شتابدهنده، نه ویسی نه انجل هیچ کدام را نداریم. بخش دولتی و پارک هم که کاش هزار بار نبود. ولی اگر الان از بخش خصوصی بتوانیم چند تا شتابدهنده و همکار جذب کنیم، پشت بند آن نفرات رشد میکنند و اکوسیستم بزرگ میشود. اگر نتوانم من هم فرار میکنم از تبریز. مثل خیلی از دوستان دیگری که فرار کردند .»
حاجیزاده به آموزش به عنوان یکی از چالشهای مهم اشاره میکند: «باید متخصص از تهران بیاوریم چون به واسطه موقعیتشان تجربه بیشتری دارند. این هزینه آموزش و ایونت را بالا میبرد و ناخواسته شرایط کار در شهرستان را سخت میکند.»
سلوکی در انتهای این پنل میگوید اگر کشوری میخواهیم که مبتنی بر اقتصاد دیجیتال و پایدار باشد توقع میرود بخش حکمرانی بخش خصوصی را تقویت کند و موانع را برطرف کند: «پارکها که به نظر میرسد باید کمککننده و بازوی استارتاپها باشند تبدیل به مانع شدهاند. با بودجههای خوبی که در دست دارند توقع میرود تقویتکننده استارتاپها باشند اما این اتفاق نمیافتد و باید از معاونت علم و فناوری این موضوع را پیگیری کنیم.»
به گفتهی او همچنین دولت باید به عنوان تسهیلگر و بسترساز سوبسید آموزش را فراهم کند: «آموزش برای استارتاپهای شهرستانی بسیار پرهزینه است و دولت اگر تسهیلات این کار را فراهم کند بسیاری از مشکلات حل میشود. طی کردن مسافت زیاد فقط برای دریافت تجربیات زیسته شهرهای بزرگتر و اموزش و یادگیری هزینهی سنگینی است که کسبوکارهای نوآور شهرهای دیگر میپردازند. همگرایی بخش خصوصی هم مهم است. هلدینگهای بزرگ که توان مالی دارند اگر کنار بخش خصوصی استانهای دورتر قرار بگیرند ما نگاهمان به سمت دولت نخواهد بود.»