عضو کارگروه تعامل پذیری کمیسیون هوش مصنوعی و علم داده، معتقد است برای بهرهمندی از فناوری نوظهور هوش مصنوعی و جلوگیری از عقبماندگیهای احتمالی در این زمینه باید تقاضا برای استفاده از این فناوری در کشور ایجاد شود؛ موضوعی که سیاستگذاران میتوانند در خصوص آن بسیار تاثیرگذار و تعیین کننده باشند.
محسن باقری در گفتوگو با ایرنا، با تحلیل و آسیبشناسی اکوسیستم هوش مصنوعی در کشور گفت: از چند ماه اخیر پس از تاکید مقام معظم رهبری درباره هوش مصنوعی که فرمودند «مسلّماً در دوران هوش مصنوعی و کوانتوم و اینترنت و امثال این پیشرفتهای علمی، نمیشود با همان شیوههای چهل سال قبل، دوران تلفنهای کذایی و ضبطصوتهای کذایی، با آن ابزارها امروز کار کرد.» و همچنین تاکید بر لزوم پیشتازی ایران در این حوزه، هیجان و تکاپوی جدیدی در این حوزه نوظهور در سطح کشور مشاهده میشود. انرژی به وجود آمده فرصت بسیار مغتنمی است اما ضعف شناخت نسبت به مفهوم فناوری و در نتیجه چگونگی دستیابی به برتری فناورانه میتواند منجر به فرصت سوزی و عدم اتخاذ تصمیمات درست شود.
وی که مدیر توسعه کسبوکار یکی از شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی است، در مورد مهمترین ضعف شناختی هوش مصنوعی اظهار داشت: مهمترین آفت در شرایط فعلی، رواج نوعی علمزدگی است؛ به این معنا که اشراف نسبی به علوم روز مرتبط با این فناوری ممکن است توهم تسلط و برتری در زمینه هوش مصنوعی را به وجود بیاورد. به بیان سادهتر اگر آگاهی دانشمندان کشور نسبت به جدیدترین مباحث، الگوریتمها و تکنیکهای هوش مصنوعی این شائبه را در بین سیاستگذاران ایجاد کند که جایگاه کشور در زمینه این فناوری خوب و روبه رشد است، دچار اشتباه راهبردی جدی می شویم.
باقری تاکید کرد: هوش مصنوعی یک حوزه فناورانه است؛ هر فناوری ترکیبی از اجزای مختلف است و دانش علمی تنها یک جزء در کنار سایر مؤلفه ها است. اگر دانش در پیوند با سایر منابع و تجهیزات منجر به یک کاربرد شود، بسته به سطح ارزشی که خلق میشود می توان ادعای بهره برداری از فناوری یا برتری در سطح منطقه را داشت. تسلط به دانش روز و حتی توانایی پژوهش و گسترش مرزهای علمی در دنیای دیجیتال امروز که دستاوردهای علمی به سرعت در کشورها رو به رشد است، چندان توفیق بزرگی به حساب نمی آید.
این فعال هوش مصنوعی کشور ادامه داد: این گفته ها به معنای نادیده گرفتن یا تضعیف توانمندی های علمی کشور نیست بلکه تاکید بر این موضوع است که هوش مصنوعی را به عنوان یک فناوری به درستی بشناسیم و بدانیم تنها در صورتی جایگاه ایران در این حوزه ارتقا پیدا می کند که سطح بهره برداری ما از این فناوری در افزایش قدرت اقتصادی، دفاعی و رفاهی کشور بیشتر شود. در غیر این صورت همچنان که برخی نخبگان با مهاجرت فیزیکی برای سایر جوامع کار می کنند، حاصل تلاش های علمی ما نیز به نوعی دورکاری برای کشورهای پیشرو خواهد بود.
باقری در پاسخ به سوالی درباره شاخص پیشرفت اکوسیستم هوش مصنوعی کشور گفت: هوش مصنوعی از جنس فناوری است و از آنجا که فناوری، ارزش اقتصادی یا غیراقتصادی خلق می کند، دارای اهمیت است. پس برای بررسی وضعیت فعلی کشور و توسعه اقداماتی برای ارتقای جایگاه ایران، باید دید این فناوری در حال حاضر به چه میزان مورد استفاده قرار می گیرد، چه موانعی بر سر راه بکارگیری بیشتر آن وجود دارد و چه ابتکارات تشویقی برای بهره برداری هر چه بیشتر از آن می توان به کار گرفت.
وی ادامه داد: حتی اگر بخواهیم در زمینه علمی هم پیشتازی کنیم، باید با محوریت کاربردی سازی آن برای کشور پیش برویم. در آمریکا بسیاری از تحقیقات علمی و معتبر هوش مصنوعی از داخل شرکت ها که درگیر بهره برداری از این فناوری هستند، بیرون می آید. محور همه هدفگذاری ها، باید افزایش سطح بهره برداری از این فناوری باشد و در زمینه پیشتازی علمی هم تحقیقات صنعتی در دستور کار قرار گیرد.
باقری در مورد مهمترین اقدامات لازم برای افزایش سطح بهره برداری از هوش مصنوعی در کشور توضیح داد: اینکه به هوش مصنوعی در سطوح مختلف حاکمیتی توجه و سند راهبردی برای توسعه آن تدوین شود، اتفاق خوبی است اما باید اعتراف کرد که توسعه فراگیر تکنولوژی با هدف اهرم سازی آن برای جهش اقتصادی کشور، امر پیچیده ای است؛ از یکسو باید چشمانداز بلندمدت و میان مدت به طور جامع مورد هدفگذاری قرار گیرد و از سوی دیگر اثرگذارترین اقدامات در شرایط فعلی به درستی تشخیص داده شوند تا گسترش این اکوسیستم سرعت بگیرد. اگر مداخله سیاستی سریع در هر زمان به درستی تشخیص داده نشود، سندها به فهرستی از آرزوها محدود خواهند ماند.
عضو کارگروه تعامل پذیری کمیسیون هوش مصنوعی و علم داده گفت: اگر بپذیریم که هدف، بهرهبرداری از هوش مصنوعی است، برای تشخیص مهمترین اقدامی که باید صورت گیرد، باید ببینیم آیا با کمبود عرضه کنندگان این فناوری مواجه هستیم یا خیر. معتقدم دستکم در شرایط فعلی با کمبود محصولات، سرویس ها و شرکت های توانمند در زمینه هوش مصنوعی مواجه نیستیم.
وی افزود: بلکه سطح تقاضا کمتر از عرضه است و این، ناشی از وابستگی سیستم ها و انسان ها به روش های قدیمیتر است که یک معضل معمول در هر حوزه فناورانه ای محسوب می شود. از این جهت در شرایط فعلی فوریترین مداخله سیاستی، تحریک تقاضا است. در مورد هوش مصنوعی تحریک تقاضا برای سیاستگذاران به منظور جایگزینی روش ها و سیستم های قدیمی چندان مشکل نخواهد بود.
این پژوهشگر حوزه فناوری در تشریح دومین اقدام ضروری گفت: دومین فوریت در زمینه هوش مصنوعی توسعه زیرساخت های دادهای کشور است. اساساً هر جا داده به وجود بیاید و بر مبنای پروتکلهای درست در دسترس قرار گیرد، به صورت طبیعی بکارگیری فناوری های هوش مصنوعی و حتی توسعه علمی را به همراه خواهد داشت.
وی به عنوان نمونه به استفاده کشور چین از این فناوری اشاره کرد و افزود: چین موج اول جهش فناورانه و اقتصادی خود را بر مبنای مزیت جمعیتی و بازار بزرگ به دست آورد و اکنون نیز همان مزیت در پیشتازی هوش مصنوعی از طریق حجم عظیم دادهای که خلق می کند، تکرار می شود.
باقری ادامه داد: اکنون که همه به اهمیت اکوسیستم هوش مصنوعی پی برده اند، باید به یک سطح زیربناییتر یعنی اکوسیستم داده ای کشور توجه شود. درواقع پشتوانه های نگرشی در پس این مفهوم وجود دارد که تاکید می کند بر مبنای آن باید به فرایندهای خلق، نگهداشت و ارزشآفرینی از داده در کشور نگریسته شود.