پیشرفت فناوری و جایگزینی دستگاهها با نیروی کار برای صرفهجویی در هزینههای شرکت و افزایش بهرهوری، بیکاری هزاران کارمند را در پی داشته است.
هوش مصنوعی جایگزین صدها شغل در سراسر ایالات متحده شده و هرچه میگذرد، تردید و بلاتکلیفی بیشتری را به جان آیندهی بشریت میاندازد. این توسعه بهقدری دلهرهآور بهنظر میرسد که حتی خالق هوش مصنوعی نیز درمورد توانمندی و اعمال قدرت این فناوری هشدار داده است.
واقعیت این است که در طول قرنها، پیشرفتهای جدید فناوری بر مشاغل مختلف غلبه کرده است و راه را برای تولید انبوه هموار میکند. این امر خشم افرادی را در پی دارد که به آن مشاغل متکی بودهاند. از زنانی که در صنعت نساجی کار میکردند گرفته تا اپراتورهای تابلو برق در دهه ۱۹۷۰ یا زمانی که سرویسهای پخش ویدئو در سال ۲۰۰۰ جای فروشگاههای فیزیکی ویدیو را گرفتند.
به نقل از Gizmodo، هر پیشرفت فناوری، نابودی برخی از مشاغل و به دنبال آن، خشم مردم را در پی داشت. یکی از افراد معترض، اقتصاددانی به نام مینارد کینز بود که عبارتی را برای این پدیده ابداع کرد. او در مقالهای نوشت: ما به یک بیماری جدید مبتلا شدهایم! و از آن بهعنوان «بیکاری تکنولوژیک» نام برد.
کنکاش در گذشته، میتواند نقطهی شروع خوبی برای نگاهکردن به آینده فناوری در قرن بیستویکم باشد. گزارشی نشان میدهد که تقریباً ۴۰۰۰ شغل در ماه گذشته با هوش مصنوعی جایگزین شدهاند و مشاغلی وجود دارند که گفته میشود هوش مصنوعی میتواند در آینده آنها را از بین ببرد. ترس از پیشرفتهای مداوم هوش مصنوعی ادامه دارد و تأثیر آن بر معیشت کارگران را نمیتوان نادیده گرفت؛ اما اگر گذشته چیزی برای ارائه داشته باشد، این است که انسانها میتوانند در هر شرایطی منعطف و سازگار باشند؛ هرچند، این سوال به قوت خود باقی است که آیا هوش مصنوعی و رباتها میخواهند ما را از کار بیکار کنند؟
شغلهای زیر بهدلیل پیشرفتهای اجتنابناپذیر فناوری تقریباً یا کاملاً منسوخ شدهاند و این نشان میدهد که تاریخ گذشته با عصر حاضر تفاوت چندانی ندارد.
۱. صنعت نساجی
در اوایل دهه ۱۸۰۰، Luddite برای افرادی که مخالف فناوری بودند، به اصطلاحی کلی تبدیل شد؛ زیرا بافندگان و کارگران نساجی در اعتراض به جایگزینی ماشینآلات با مشاغل کارخانهشان ساکت نماندند. بسیاری از آنها سالها و شاید دههها را به پیشرفت و تکمیل هنر خود اختصاص داده بودند که ماشینآلات برای صرفهجویی در هزینهها وارد عمل شدند و سرنوشت کارگران را به شکل دیگری رقم زدند.
دستگاههای تولید پارچه، دستگاههای برش پشم و دستگاههای جوراببافی تنها با استفاده از یک نفر بهجای چندنفر کار میکردند و فرآیند تولید را تا شش برابر سریعتر از قبل انجام میدادند.
اگرچه کارگران نساجی بیکار نماندند و بعضی از آنها با شکستن دستگاهها اعتراض خود را نشان دادند و برخی دیگر کارخانهها را آتش زده و به نگهبانان و سربازان تیراندازی کردند، درنهایت، نیروهای نظامی با سرکوب شورش در سال ۱۸۱۳ قانون جدیدی را وضع کردند که براساس آن، آسیبزدن به تجهیزات و دستگاههای کارخانهای با مجازات اعدام همراه بود؛ بنابراین، کارگران نساجی برای همیشه شغل خود را از دست دادند.
۲. مشاغل کشاورزی
مینارد کینز، در دهه ۱۹۳۰ زمانی که تراکتور معرفی شد و بازهم بیکارشدن عدهای از افراد را بهدنبال داشت، ادعا کرد که مقصر اصلی رکود اقتصادی در این بحران بزرگ، فناوری است.
خرید و استفاده از تراکتور در سال ۱۹۰۲ برای کشاورزان روزمره بسیار بزرگ، پرهزینه و غیرقابل دسترس بود؛ اما وقتی هنری فورد در سال ۱۹۱۷ اولین تراکتور فوردسون را تولید کرد، بازار را از تراکتورهای جدید اشباع کرد.
همراه با معرفی فناوریهای جدید همچون لیفتراکهای برقی، لاستیکهای روغنی و موتورهای دیزل، تراکتور به یکی از اجزای اصلی کشاورزی تبدیل شد. در زمان معرفی این دستگاه، تقریباً یکسوم آمریکاییها بهواسطهی کار در مزارع امرار معاش میکردند؛ اما تا سال ۱۹۵۰، این تعداد به ۱۰ درصد و تا سال ۲۰۱۰، به ۲ درصد کاهش یافت.
۳. اپراتورهای آسانسور
در دهه ۱۹۰۰، حضور اپراتورهای آسانسور برای هدایت آسانسور به طبقات مختلف در ساختمانهای بلند ضروری بود. سیستم آسانسورها بهگونهای بود که شخصی باید ماشین را با دست به طبقههای مختلف هدایت میکرد. آسانسورهای قدیمی امنیت چندانی نداشتند و فاصلهی زیادی بین کابین و طبقه وجود داشت. این مسئله باعث میشد اگر شخصی بهاشتباه فاصله را ارزیابی کند، اپراتور زمان کافی برای توقف نداشته باشد و به سقوط فرد منجر شود.
برای مقابله با این مشکل، صنعت آسانسور بالاخره آسانسور بدون راننده را طراحی کرد. درست مانند نگرانیهای امروزی دربارهی خودروهای بدون راننده، آسانسور عصر کنونی برای بسیاری از افراد جاذبهی خاصی نداشت و ترسناک بهنظر میرسید؛ اما در سال ۱۹۴۵ همه چیز تغییر کرد. اپراتورهای آسانسور در شهر نیویورک دست به اعتصاب زدند و میلیونها دلار مالیات را به این شهر تحمیل کردند. بااینحال، آسانسورهای بدون راننده بهسرعت آسانسورهای دستی را کنار زدند و این سمت شغلی برای همیشه حذف شد.
۴. کارکنان خودروسازی
در اوایل دهه ۱۹۵۰، تولیدکنندگان خودرو برای سرعت بخشیدن به تولید و کاهش هزینهها به فناوری روی آوردند و رباتها را با کارگرانی با درآمد پایین و متوسط جایگزین کردند.
با معرفی فناوری رباتیک در صنعت خودرو، کارکنان با ماشینهایی که میتوانستند بیشتر و با کمترین هزینه تولید کنند، جایگزین شدند. این امری بدیهی است که رباتها بهرهوری را افزایش میدهند و برای رشد مستمر شرکتها بسیار مهم هستند؛ اما این نکته را هم باید در نظر گرفت که بهمرور مشاغل را از بین میبرند و تقاضای نیروی کار را کاهش میدهند.
۵. کارگران انبار
اگرچه شرکتها هنوز هم به کارگران انبار نیاز دارند، بخشی از کار این افراد تا حد زیادی منسوخ شده است. تا دهه ۱۹۶۰، انبارها کارگرانی را برای مرتبکردن کالاها استخدام میکردند و با گسترش فناوری، این مشاغل رو به نابودی رفتهاند.
جایگزینی تجهیزات الکترونیکی با کارگران انسانی، برای شرکتهای تولیدی که به فکر صرفهجویی مالی بودند ایدئال بود؛ اما هزاران نفر را بیکار کرد.
جان اف کندی در سال ۱۹۶۰ در ستایش این تغییرات گفت: جایگزینی ماشینها تأثیر مثبتی بر آینده خواهد داشت. او بر این عقیده بود که پیچیدگی، تطبیقپذیری و دقت فناوری مدرن به پیشرفت اجتنابناپذیر خود ادامه میدهد و در آینده هزاران فرآیند و عملکردی که نیازمند نیروی انسانی هستند، ارزانتر و کارآمدتر بهواسطهی ماشینها انجام خواهند شد.
۶. اپراتورهای سوئیچبرد
اپراتورهای سوئیچبرد در ارتباطات تلفنی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نقش مهمی داشتند. در آن زمان، فناوری بهقدری پیشرفته نبود که افراد بتوانند بهصورت مستقیم با کسی تماس بگیرند و وقتی تلفن را برمیداشتند، اپراتور سوئیچبورد آنها را هدایت میکرد.
۱۶ سال پس از اینکه گراهامبل اختراع تلفن را ثبت کرد، جایگزینی برای اپراتورها و سوئیچ بردها اختراع شد. بااینحال، دو دهه بعد فقط حدود ۳۰۰٬۰۰۰ نفر از ۱۱ میلیون مشترک تلفن سرویس خودکار داشتند. نکتهی جالب اینجا است که شرکتهای بل سیستم سوئیچ خودکار را نمیخواستند و در ابتدا، فقط شرکتهای تلفن مستقل از این سیستم استفاده میکردند.
پس از جنگ جهانی اول شرکت بل، به دلیل افزایش دستمزد اپراتورهای سوئیچبرد، متوجه شد که پیامدهای پذیرفتن یک سوئیچبرد خودکار چه میتواند باشد. این شرکت در سال ۱۹۱۹ برنامهریزی خود را برای پذیرش سیستم جدید آغاز کرد و در سال ۱۹۶۵، سیستم سوئیچ خودکار الکترونیکی را بهصورت کامل پیادهسازی کرد.
۷. اپراتورهای بولینگ
اپراتورهای بولینگ تا دههی ۱۹۸۰ برای لذتبردن از رقابت دوستانه در بولینگ، نقشی ضروری داشتند. این افراد در پشت پینها و روی خط بولینگ می ایستادند و وظیفهی بازگرداندن توپ بولینگ به صاحب خود و بازگشت پینها به جایگاهشان را بهعهده داشتند.
اما تا اواسط دهه ۱۹۸۰، این شغلها تقریباً از بین رفتند و به جای آنها اپراتورهای پین خودکار ظاهر شدند. این جایگزینی باعث شد برخی افراد ضمن احساس رضایت، ادعا کنند که «اپراتورهای پینبوی بیش از حد کمکار، ناامیدکننده و بیادب بودهاند».
۸. اپراتورهای حروفچینی
قبل از چاپ دیجیتال، اپراتورهای Linotype یا حروفچینها از دستگاه لاینوتایپ برای چاپ کلمات استفاده میکردند. این دستگاه در سال ۱۸۸۴ با بهرهگیری از بلوکهای فلزی گرم برای برجستهکردن کلمات روی صفحه معرفی شد و تا دهه ۱۹۷۰ بهطور گسترده برای چاپ روزنامهها و مجلات در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت.
برخلاف تنظیم دستی، Linotype به صفحهکلیدی با ۱۰۷ کلید مجزا مجهز شده بود که هر کدام با حروف بزرگ یا کوچک، فاصلهها و اعداد مشخص شده بودند. نیویورک تریبون به مدت دو سال از Linotype استفاده کرد و سپس شرکتهای دیگر به استفاده از آن روی آوردند.
لینوتایپ سرعت تولید را به شدت افزایش داد؛ اما با فراگیرشدن چاپ دیجیتال، نیاز به حروفچینی کاهش یافت و به ناشران کتاب، روزنامهها و مجلات اجازه داد تا در مدتزمان کوتاهتری محصولات خود را تولید کرده و در عین حال هزینهها را کاهش دهند.
۹. کارگران بستهبندی
در اوایل دهه ۱۹۹۰ که شرکتهای تولیدی به دنبال راههایی برای کاهش دوبارهی هزینهها بودند، ماشینهای بستهبندی روانهی بازار شدند.
گزارشی از MIT در سال ۲۰۲۰ نشان داد، رباتهای صنعتی در آمریکا بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۷ با افزایش چهاربرابری همراه بودهاند. این ایده که مشاغل فناوری موج آینده خواهند بود در دهه ۱۹۹۰ کماکان ادامه داشت و اداره آمار کار در مجلهای دانشگاهی پیش بینی کرد که تا پایان این دهه ۱۸ میلیون شغل ایجاد میکند.
۱۰. آژانسهای مسافرتی
به گزارش گاردین، شاخصهای مسافرت نشان میدهد که فاجعه یازده سپتامبر نقطه عطفی در شیوهی مسافرت مردم بوده است. شرکتهای هواپیمایی دریافتند که میتوانند بهصورت آنلاین فعالیت داشته باشند و از وبسایتها برای بهروزرسانی آگهیها استفاده کنند. بدینترتیب، نمایندههای آژانسهای مسافرتی با سایتهای آنلاین جایگزین شدند.
در دهه بعد، تعداد آژانسهای مسافرتی با کاهش زیادی همراه بود و در سال ۲۰۱۵ به میزان ۶۰ درصد کاهش یافت؛ زیرا مردم به سمت رسانههای اجتماعی و برنامههای دیگر مانند Airbnb، Priceline و Booking.com هجوم آوردند. بسیاری از افراد، دلیل این امر را سرعتبخشیدن و تنظیم برنامههای شخصی خود عنوان کردهاند و برخی دیگر معتقد بودند که مقایسه قیمتها برای یافتن بهترین گزینه از این طریق آسانتر است.
۱۱. متصدیان فروشگاه ویدیو
اگر فروشگاههای اجارهی فیلم را به خاطر داشته باشید، قطعاً از نقش مهمی که در زندگی مردم ایفا میکردند، مطلع هستید. با ارائهی خدمات استریم، فروشگاههای ویدیویی و به دنبال آن، کارکنان فروشگاهها بهآرامی کنار رفتند.
بلوکباستر که در اوج محبوبیت، بیش از ۹۰۰۰ فروشگاه مختلف در سراسر جهان داشت و فروشگاههای دیگر، در نهایت به ورشکستی رسیدند و هزاران فرد را بیکار کردند. اگر بلوکباستر زمانی که سرویس استریمینگ نتفلیکس هنوز در مرحله راهاندازی بود، آن را خریداری کرده بود، شاید هنوز هم در دوران اوج خود به سر میبرد.