پل بلاکچین یا بریجینگ (Blockchain Bridge) چیست؟
پل بلاکچین یا بریجینگ (Blockchain Bridge) پروتکلی است که دو بلاک چین مجزا را به هم متصل میکند تا انتقال دارایی بین آنها را امکانپذیر کند. پلهای بلاک چینی به کاربران اجازه میدهند از امکانات و مزایای منحصربهفرد هر بلاک چین بهره ببرند. به عنوان مثال، اگر شما بیت کوین دارید اما میخواهید در فعالیتهای دیفای روی شبکه اتریوم مشارکت کنید، پل بلاکچین به شما اجازه میدهد این کار را بدون فروختن بیت کوین خود انجام دهید.
با اتصال شبکههای مختلف بلاک چین، پلهای زنجیرهای در تبدیل داراییهای دیجیتال قابل تعویض هستند. محبوبترین استفاده از پل زدن زمانی است که یک بیت کوین به بیتکوین پیچیده (WBTC) تبدیل میشود، مثل یک توکن ERC-20 که همان قیمت بیت کوین را دارد اما با اتریوم سازگار است.
اگرچه پلهای رمزنگاری در اتصال بلاکچینها به یک متا شبکه، برای داراییهای دیجیتال مهم هستند؛ اما مسئله مهم این است که سرمایه گذاران باید از ایرادات ذاتی آنها آگاه باشند. برای شروع، آنها به شدت مورد هدف و قربانی هکرها قرار گرفتهاند.
کریپتو بریج چیست؟
پل کریپتو که با نام پل بلاکچین (Blockchain Bridge) یا پل زنجیرهای نیز شناخته میشود، فناوری یا پلتفرمی است که امکان انتقال داراییهای دیجیتال یا دادهها را بین شبکههای مختلف بلاکچین فراهم میکند. این به کاربران اجازه میدهد تا توکنها یا ارزهای رمزنگاری شده را که در اکوسیستمهای بلاک چین جداگانه وجود دارند، مبادله یا تعامل کنند.
پلهای رمزنگاری به حل مسئلهی قابلیت همکاری بین بلاک چینها که معمولاً به طور مستقل عمل میکنند، کمک میکند. آنها یک اتصال یا پیوند ایجاد میکنند و انتقال امن داراییها یا اطلاعات را در چندین بلاکچین تسهیل میکنند. این می تواند برای اهداف مختلفی مانند فعال کردن تراکنشهای زنجیرهای، دسترسی به برنامههای غیرمتمرکز (DApps) در شبکههای مختلف، یا تسهیل حرکت توکنها بین پلتفرمهای مختلف مفید باشد.
پیادهسازی و عملکرد پلهای رمزنگاری بسته به پلتفرم یا پروتکل خاص متفاوت است. برخی از پلها از قراردادهای هوشمند برای قفل کردن یا نگه داشتن داراییها در یک بلاکچین در حالی که توکنهای بسته بندی شده یا پل شده مربوطه را روی دیگری منتشر میکنند، استفاده میکنند. برخی دیگر ممکن است به گرههای فدرال یا اوراکلهای غیرمتمرکز برای تسهیل انتقال و تأیید دادهها بین بلاکچینها تکیه کنند.
به طور کلی، پلهای رمزنگاری نقش مهمی در افزایش قابلیت همکاری و اتصال شبکههای بلاک چین ایفا می کنند و باعث افزایش انعطاف پذیری و کاربرد در سراسر اکوسیستم غیرمتمرکز میشوند.
چرا بلاک چین بریجینگ مورد نیاز است؟
از اصول ایمنسازی یک شبکه بلاکچین، میتوان به غیرقابل تعرض بودن آن اشاره کرد. بلوکهای دادههای جدید (تراکنشها) را فقط میتوان تحت قوانین شبکه اضافه کرد که توسط ماینرها یا اعتبارسنجیها اعمال میشود. به نوبهی خود، این مجریان شبکه از رویههایی پیروی میکنند تا تراکنشها را معتبر بدانند.
به این ترتیب آنها یک دفتر کل عمومی تغییرناپذیر ایجاد میکنند که هر شبکهی بلاکچین دارای مجموعهای از قوانین متفاوت است و ذاتاً همانند محیطی ایزوله عمل میکند. به همین دلیل است که بیت کوینهای شبکه را نمیتوان فقط به شبکه اتریوم اضافه کرد. برای اینکه این امکان وجود داشته باشد، بیت کوین باید برای ورود به یک اکوسیستم خارجی لباس فضایی بپوشد.
به طور خاص، بیت کوین باید به عملکرد توکن ERC-20 آغشته شود. در واقع، به این دلیل است که بیت کوین و اتریوم دو شبکه بزرگ بلاک چین هستند، این تقاضای تبدیل آنهاست که باعث ایجاد پل ارتباطی بلاکچین شده است.
کلیدیترین مزایای استفاده از پل بلاکچین
البته مزایای دیگری که پل بلاکچین (Blockchain Bridge) ایجاد میکند برای شبکه مبادلات ارزهای دیجیتال را نمیتوان نادیده گرفت. همچنین میتوان عنوان کرد ایجاد این فاکتورها ضرورت استفاده از پل را در شبکه بلاکچینی توجیه میکند:
افزایش نقدینگی: با پل زدن توکنها، میتوانید استخرهای نقدینگی و پلتفرمهای معاملاتی مختلف را به هم متصل کنید و دامنه بازار و حجم معاملات بالقوه آن داراییها را افزایش دهید. این امر نقدینگی را افزایش میدهد و میتواند منجر به کشف قیمت و کارایی بهتر شود.
قابلیت همکاری پیشرفته: پل زدن به توکنهای بلاک چینهای مختلف اجازه میدهد تا با یکدیگر تعامل و همکاری کنند. این فرصتهایی را برای تراکنشهای زنجیرهای متقابل، برنامههای غیرمتمرکز (DApps) و قابلیت همکاری قراردادهای هوشمند باز میکند و امکان جابجایی یکپارچه داراییها و دادهها را در شبکههای متفاوت فراهم میکند.
دسترسی به شبکههای چندگانه: پل زدن توکنها به کاربران امکان میدهد به ویژگیها و مزایای چندین شبکه بلاکچین دسترسی داشته باشند و از آنها استفاده کنند. آنها میتوانند از قابلیتها و ویژگیهای منحصربهفرد پلتفرمهای مختلف، مانند مقیاسپذیری، حفظ حریم خصوصی، یا قابلیتهای خاصی که توسط یک بلاکچین خاص ارائه میشود، استفاده کنند.
تنوع: پل زدن توکنها فرصتهایی را برای تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری یا پورتفولیو فراهم میکند. کاربران میتوانند به راحتی ارزش را از یک بلاکچین به زنجیره دیگر منتقل کنند و به آنها امکان میدهد گزینههای مختلف سرمایه گذاری را بررسی کنند و در پروتکلهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) یا پروژهها در چندین شبکه شرکت کنند.
کاهش ریسک: پل زدن بین توکنها می تواند با کاهش وابستگیها به یک پلتفرم بلاک چین به کاهش ریسک کمک کند. اگر هر بلاک چین خاصی با مشکلات یا آسیبپذیریهای فنی مواجه شود، توکنهای پلشده همچنان میتوانند به طور مستقل در شبکههای دیگر عمل کنند و دسترسی را حفظ کنند و ارزش دارایی را حفظ کنند.
همکاری و مشارکت: پل زدن، همکاری و مشارکت بین پروژهها یا اکوسیستمهای مختلف بلاکچین را تشویق میکند. همکاری، اشتراک دانش و نوآوری را تقویت میکند، زیرا شبکههای مختلف با هم کار میکنند تا انتقال رمز و قابلیت همکاری یکپارچه را امکانپذیر کنند.
علاوه بر این مزایای کلیدی، توکنهای پل شده میتوانند کاربرد خود را ارتقا دهند، زیرا به یک اکوسیستم غیر بومی اضافه میشوند. WBTC این را به بهترین شکل نشان میدهد زیرا بیت کوین با ارزش ذخیره شده را به یک توکن ابزار DeFi تبدیل میکند.
پلهای بلاک چین چگونه کار میکنند؟
پل زدن بلاکچین تکنیکی است که برای اتصال دو یا چند شبکه بلاک چین مجزا به کار میرود و به آنها امکان ارتباط و انتقال داراییها یا دادهها را بین یکدیگر میدهد. قابلیت همکاری را ممکن میسازد و تبادل اطلاعات و ارزش را در زنجیرههای بلوکی مختلف تسهیل میکند.
رویکردهای مختلفی برای پل زدن بلاک چین وجود دارد، اما ایده کلی شامل ایجاد یک پل یا ارتباط بین دو شبکه بلاک چین است. در اینجا یک نمای کلی در سطح بالا از نحوه عملکرد آن وجود دارد:
هفت گام ایجاد پل در شبکه بلاک چین
انتخاب بلاکچین: ابتدا بلاک چینهایی که نیاز به پل زدن دارند، شناسایی میشوند. اینها میتوانند پروتکلهای مختلفی با مکانیسمها و ویژگیهای اجماع خاص خود باشند.
ایجاد پل: پلی بین بلاکچینهای انتخاب شده ایجاد میشود. این پل میتواند به شکل یک بلاکچین اختصاصی، یک قرارداد هوشمند یا مجموعهای از پروتکلها و ابزارهایی باشد که قابلیت همکاری را تسهیل میکند.
قفل دارایی: برای انتقال داراییها بین بلاک چینها، توکنها یا داراییهایی که در حال انتقال هستند روی بلاک چین منبع قفل میشوند. این تضمین میکند که نمیتوان آنها را در طول فرآیند انتقال دوبار خرج کرد.
تأیید: هنگامی که داراییها قفل می شوند، مکانیسم اعتبار سنجی پل تراکنش را تأیید میکند و بررسی می کند که آیا داراییها برای انتقال در دسترس هستند یا خیر.
ضرب کردن/ایجاد توکن: تراکنش تایید شده باعث ضرب یا ایجاد توکنهای معادل در بلاکچین مقصد می شود. این توکنها نشان دهنده داراییهای در حال انتقال هستند و در شبکه دریافت کننده استفاده خواهند شد.
انتشار داراییهای قفلشده: پس از اینکه توکنهای معادل در بلاکچین مقصد ضرب شدند، داراییهای قفلشده در بلاکچین مبدا آزاد میشوند و انتقال کامل میگردد.
پل معکوس: در برخی موارد، فرآیند مشابهی را میتوان دنبال کرد تا امکان انتقال دوطرفه داراییها فراهم شود و ارتباط دو طرفه بین بلاکچینهای پل شده امکان پذیر شود.
توجه به این نکته مهم است که پیاده سازی دقیق و جزئیات فنی پل زدن بلاکچین میتواند بسته به پروتکلها، ابزارها و استانداردهای خاص مورد استفاده متفاوت باشد. پروژههای مختلف ممکن است از مکانیسمها و طرحهای متفاوتی برای دستیابی به ارتباطات بین زنجیرهای استفاده کنند.
پل زدن بلاکچین با اتصال شبکههای متفاوت و تقویت قابلیت همکاری، نقش مهمی در امکان همکاری و گسترش کاربرد فناوری بلاکچین ایفا میکند.
چگونه پل بلاک چینی ایجاد میشود؟
پل های بلاکچین مخازن قرارداد هوشمند هستند. اگرچه به آنها پلهای زنجیرهای متقاطع میگویند، اما در واقع وجوه “منتقال” نمیشوند. در عوض، برای ورود یک توکن به شبکه بلاکچین دیگری، آن را یک قرارداد هوشمند تبدیل میکنند.
در مورد انتقال اتریوم به آوالانچ، فرآیند پل زدن به این صورت خواهد بود:
کاربر توکنهای ERC-20 را از طریق کیف پول MetaMask متصل به آوالانچ بریج میفرستد. پل (قرارداد هوشمند) آن داراییها را قفل و نمایه میکند تا خروجی برابر ایجاد کند. این پل داراییهای جدید سازگار با اکوسیستم Avalanche را به عنوان توکنهای پیچیده ERC-20 ایجاد میکند.
از طریق همان پل، میتوان این توکن ها را باز کرد. در حال حاضر، آوالانچ بریج در یک جهت عمل میکند، بنابراین فقط داراییها از اتریوم به آوالانچ تغییر میکنند. از آنجایی که Avalanche تراکنشها را سریعتر پردازش میکند و هزینههای گاز ناچیز نسبت به اتریوم دارد، معاملهگران ممکن است از داراییهای اتریوم خود در بازارهای dApps وامدهی یا NFT استفاده کنند.
با این وجود، محبوب ترین پل زدن از بیت کوین به اتریوم انجام میشود. بیت کوین پیچیده (WBTC) به عنوان توکنهای پل شده پیشگام شبکه Kyber، BitGo و Ren (پروتکل جمهوری سابق) کنسرسیومی را تشکیل میدهند که اولین بار در ژانویه ۲۰۱۹ وایتپیپر Wrapped Bitcoin را منتشر کرد. WBTC تنها با هشت تاجر با استفاده از پروتکل تبدیل راهاندازی شد. از آن زمان، آن را به طور گسترده به هر dApp و شبکه اصلی گسترش یافته است.
انواع پلهای بلاکچین
انواع مختلفی از پلهای بلاکچین وجود دارد، از جمله پلهای یک طرفه، پلهای دو طرفه، پلهای فدرال که به عنوان پلهای قابل اعتماد، پلهای زنجیره جانبی و پلهای زنجیرهای متقاطع نیز شناخته میشوند. در اینجا نحوه عملکرد هر یک از این پلها آمده است.
پلهای یک طرفه (Unidirectional ) و دو طرفه (bidirectional)
پلهای یک طرفه امکان انتقال یک طرفه داراییها را فراهم میکنند، در حالی که پلهای دو طرفه امکان انتقال رایگان داراییها بین دو بلاکچین را فراهم میکنند. بیت کوین پیچیده نمونهای از پل یک طرفه است. میتوانید از بیتکوین خود برای ایجاد توکنهایی (WBTC) استفاده کنید که با ارزش ETH مرتبط هستند و با این حال، برعکس کار نمی کنند. از سوی دیگر، پلهای یک طرفه مانند Wormhole به شما امکان انتقال توکنها را بین Solana و دیگر پروتکلهای برتر DeFi میدهند.
بریجینگ دو طرفه
پلهای زنجیره جانبی اجازه میدهند داراییها بین دو شبکه بلاکچین مجزا، بدون نیاز به شخص ثالث منتقل شوند. این امر با اتصال دو شبکه از طریق یک زنجیره جانبی به دست میآید که یک بلاکچین مجزا است که موازی با زنجیرههای اصلی کار میکند.
نمونهای از پلهای زنجیره جانبی، پل بیت کوین-اتریوم است که به کاربران اجازه میدهد بیت کوین و سایر داراییها را از بلاکچین بیت کوین به بلاک چین اتریوم و بالعکس منتقل کنند. این پل با استفاده از یک زنجیره جانبی به نام WBTC (بیتکوین پیچیده) اجرا میشود که توکنی در بلاکچین اتریوم است که توسط بیتکوین در بلاکچین مربوط به خود پشتیبانی میشود. اساساً، بیت کوین پیچیده شده یک پل زنجیره جانبی یک طرفه است.
پلهای زنجیرهای متقاطع
پلهای زنجیرهای متقاطع، انتقال داراییها را بین دو شبکه بلاکچین مختلف امکان پذیر میکنند، اما بر خلاف پلهای زنجیره جانبی، برای تسهیل انتقال به یک زنجیره جانبی جداگانه نیاز ندارند. در عوض، آنها از قراردادهای هوشمند و تکنیکهای دیگر برای فعال کردن انتقال داراییها به طور مستقیم بین دو شبکه استفاده میکنند.
نمونهای از پل زنجیرهای متقابل، شبکه Cosmos است که از یک سیستم ارتباط بین زنجیرهای (ICC) برای فعال کردن انتقال داراییها بین شبکههای مختلف بلاکچین استفاده میکند. شبکه Cosmos از الگوریتم اجماع اثبات سهام (PoS) بهره میگیرد و به کاربران اجازه میدهد تا برنامههای بلاکچین سفارشی سازی کنند که میتوانند با سایر شبکههای بلاک چین تعامل داشته باشند.
مثال دیگر شبکه Polkadot است که از یک سیستم زنجیرههای رله برای امکان انتقال داراییها بین شبکههای مختلف بلاکچین استفاده میکند. شبکه Polkadot از یک مدل امنیتی مشترک استفاده میکند که به کاربران اجازه میدهد از امنیت کل شبکه به جای زنجیره خود بهره ببرند.
انواع بریجینگهای متقاطع
غیر از دو طرفه یا یک طرفه بودن، پلهای زنجیره ای متقاطع به موارد زیر تقسیم می شوند:
نگهداری: مخازن بر کنترل متمرکز (معتمد) داراییهای رمزنگاری قفل شده و ضرب شده تکیه دارند.
غیر نگهداری: مخازن بر کنترل غیرمتمرکز (غیرقابل اعتماد) داراییهای رمزنگاری قفل شده و ضرب شده تکیه دارند.
به عنوان مثال، BitGo سکه های WBTC را در اختیار دارد، به این معنی که یک پل متمرکز است. از سوی دیگر، یک پل دو طرفه کرم چاله که سولانا و اتریوم را به هم متصل میکند، غیرمتمرکز و غیر قابل اعتماد است.
معایب استفاده از پلهای بلاکچین
مانند هر فناوری دیگری، پلهای بلاکچین دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. برخی از معایب احتمالی استفاده از پلهای بلاکچین عبارتند از:
پیچیدگی: پیادهسازی و نگهداری پلهای بلاکچین میتواند پیچیده باشد، بهویژه اگر شبکههای زنجیره بلوکی متعددی با معماریها و پروتکلهای فنی متفاوت را در بر داشته باشد. این میتواند ساخت و استقرار برنامههایی را که از پلهای بلاک چین استفاده میکنند، برای توسعهدهندگان دشوار کند.
عرضه محدود: پلهای بلاکچین ممکن است به طور گسترده مورد استفاده قرار نگیرند، به خصوص اگر جدید باشند یا شناخته شده نباشند. این میتواند سودمندی آنها را محدود کند و استفاده از مزایای ارائه شده توسط کاربران را دشوار کند.
تمرکز: برخی از انواع پلهای بلاکچین، مانند پلهای فدرال، برای تسهیل انتقال داراییها بین دو شبکه، به یک مقام مرکزی یا فدراسیون متکی هستند. این میتواند تمرکز را به سیستم وارد کند و ممکن است برای کاربرانی که به تمرکززدایی اهمیت میدهند مناسب نباشد.
مقررات پلهای بلاکچین
پلهای بلاکچین ممکن است تحت نظارت قرار گیرند، به خصوص اگر شامل انتقال داراییها یا اطلاعات حساس باشد. این میتواند پیچیدگی و هزینههای انطباق را برای کاربران افزایش دهد و ممکن است در برخی موارد پذیرش پلهای بلاک چین را محدود کند.
نگرانیهای امنیتی در بریجینگ شبکه بلاکچین
پلهای بلاکچین میتوانند در برابر خطرات امنیتی آسیب پذیر باشند، به خصوص اگر شامل انتقال داراییها بین شبکههای مختلف بلاکچین باشد. هکرها یا سایر عوامل مخرب ممکن است سعی کنند از آسیب پذیریهای سیستم برای سرقت داراییها یا اختلال در انتقال داراییها سوء استفاده کنند. در واقع، تنها در سال جاری شاهد 4 هک قابل توجه بر روی پلهای بلاکچین بودهایم؛ 1) از جمله حمله 375 میلیون دلاری Wormhole در فوریه، 2) بهره برداری 624 میلیون دلاری از پل Ronin در ماه مارس، 3) هک 190 میلیون دلاری Nomad در آگوست و 4)در نهایت حمله 160 میلیون دلاری Wintermute در سپتامبر.
تهدیدهای بالقوه بریجینگ Block-Chain
وقتی صحبت از پلهای بلاکچین می شود، چند تهدید بالقوه وجود دارد که باید از آنها آگاه بود:
ریسکهای قابلیت همکاری: پلهای بلاکچین شامل اتصال شبکههای مختلف بلاکچین است و میتواند خطراتی در ارتباط با سازگاری و قابلیت همکاری این شبکهها وجود داشته باشد. ناسازگاری در ساختارهای داده، مکانیسمهای اجماع یا قراردادهای هوشمند میتواند منجر به آسیبپذیری یا حتی از دست رفتن وجوه در حین انتقال شود.
خطرات متمرکزسازی: برخی از پلهای بلاکچین برای تسهیل تراکنشهای زنجیرهای متقابل به نهادها یا واسطههای متمرکز متکی هستند. این متمرکز شدن خطر نقاط منفرد شکست، هک یا فعالیتهای مخربی را که میتواند امنیت و یکپارچگی پل را به خطر بیندازد، معرفی میکند.
آسیب پذیری قراردادهای هوشمند: قراردادهای هوشمند به عنوان ستون فقرات بسیاری از پلهای بلاکچین عمل میکنند و هر گونه آسیبپذیری در این قراردادها میتواند توسط مهاجمان مورد سوء استفاده قرار گیرد. مسائلی مانند اشکالات کد، منطق معیوب، یا اجرای نادرست ممکن است منجر به دسترسی غیرمجاز، سرقت وجوه یا دستکاری تراکنشها شود.
حملات Sybil: در حمله Sybil، یک مهاجم چندین هویت یا گره کلاهبرداری ایجاد میکند تا کنترل شبکه را به دست آورد و تراکنشها را دستکاری کند. این میتواند امنیت و قابلیت اطمینان پل را به خطر بیندازد و منجر به انتقال یا دستکاریهای تقلبی شود.
خطرات اوراکل: پلهای بلاکچین اغلب برای به دست آوردن دادههای خارجی برای اجرای قراردادهای هوشمند به اوراکلها متکی هستند. با این حال، اگر این اوراکلها به درستی ایمن یا قابل اعتماد نباشند، میتوانند به هدفی برای دستکاری یا هک تبدیل شوند که منجر به دادههای نادرست یا تداخل مخرب در تراکنش ها شود.
توجه به این نکته مهم است که صنعت بلاکچین به سرعت در حال تکامل است و اقدامات و تکنیکهای امنیتی جدید به طور مداوم برای مقابله با این تهدیدات توسعه مییابد.
پل بلاکچین چیست؟
پل بلاکچین (Blockchain Bridge) پروتکلی است که دو بلاک چین مجزا را به هم متصل میکند تا انتقال دارایی بین آنها را امکانپذیر کند. به عبارت دیگر، پل بلاکچین پنجرهای در دیوار بین بلاک چینهای مختلف ایجاد میکند تا بتوانند به شکل کارآمد با هم تعامل داشته باشند.
چرا به پل بلاکچین نیاز داریم؟
پاسخ: نیاز به پل بلاکچین به دلیل چندپارگی فضای بلاک چین ایجاد شده است. در حال حاضر، بیش از هزار بلاک چین وجود دارد که هر کدام دارای پروتکل، زبان برنامهنویسی و قوانین خاص خود هستند. این امر باعث میشود که انتقال دارایی بین این بلاک چینها دشوار یا غیرممکن باشد.
پل بلاکچین چگونه کار میکند؟
پاسخ: پل بلاک چین از مکانیزمهای مختلفی برای انتقال دارایی بین بلاک چینها استفاده میکند. برخی از پلهای بلاک چین از توکنهای میانی استفاده میکنند که در هر دو بلاک چین پشتیبانی میشوند. برخی دیگر از پلها از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند تا داراییها را بین بلاک چینها منتقل کنند.
انواع پل بلاکچین کدامند؟
پلهای بلاک چین را میتوان بر اساس نحوه انتقال داراییها، نحوه عملکرد و ماهیت آنها طبقهبندی کرد.
بر اساس نحوه انتقال داراییها:
پلهای توکن میانی: در این نوع پل، داراییها به توکنهای میانی تبدیل میشوند و سپس به بلاک چین مقصد منتقل میشوند.
پلهای قرارداد هوشمند: در این نوع پل، قراردادهای هوشمندی در هر دو بلاک چین وجود دارند که انتقال داراییها را مدیریت میکنند.
بر اساس نحوه عملکرد:
پلهای متمرکز: در این نوع پل، یک نهاد مرکزی کنترل پل را بر عهده دارد.
پلهای غیرمتمرکز: در این نوع پل، کنترل پل توسط شبکهای از گرهها انجام میشود.
بر اساس ماهیت:
پلهای دو طرفه: این پلها امکان انتقال دارایی بین دو بلاک چین را فراهم میکنند.
پلهای چند طرفه: این پلها امکان انتقال دارایی بین چند بلاک چین را فراهم میکنند.
مزایای پل بلاکچین چیست؟
پل بلاک چین مزایای متعددی دارد، از جمله:
افزایش قابلیت همکاری بین بلاک چینها
تسهیل دسترسی کاربران به امکانات و مزایای مختلف بلاک چینها
کاهش هزینههای تراکنش
افزایش کارایی سیستم