۲۰۲۴ سال تثبیت پذیرش رمزارزها بهعنوان دارایی قابلسرمایهگذاری
اکنون بنگاههای بزرگ سرمایهگذاری جهان در حال تنظیم سبد خود بر مبنای میزان ریسکپذیری برای ورود به این بازار هستند که این مسئله نیز لازم و ملزوم پذیرش آنها از سوی نهادهای ناظر است.
سعید اسلامی بیدگلی، کارشناس بازار سرمایه در یادداشتی نوشت: اگر در سال ۲۰۱۷ کسی میپرسید که آیا رمزارزها در زمره کلاس دارایی به شمار میروند، پاسخی متفاوت به این سؤال نسبت به طرح آن در سال ۲۰۲۴ میگرفت. در واقع اکنون وضعیت بازار رمزارزها، بهگونهای پیش رفته است که میتوان بهجرئت آنها را دارایی قابلسرمایهگذاری نام نهاد.
اکنون رمزارزها در سبد سرمایهگذاری مدیران سرمایهگذاری جای گرفتهاند و پذیرش صندوقهای قابلمعامله مبتنی بر رمزارز نیز این تفکر را جا انداخته است که در آیندهای نهچندان دور، نقشآفرینی بیشتری از آنها را در دنیای سرمایهگذاری خواهیم دید. در تعریف سنتی کلاس دارایی معتقدیم که باید پشت یک دارایی مالی، دارایی فیزیکی وجود داشته باشد که پیشازاین طبق این تعریف، رمزارزها بهعنوان دارایی شمرده نمیشدند، اما اکنون میبینیم که داراییهای مبتنی بر رمزارزها درحالتوسعه هستند و میتوان بهصراحت گفت رمزارزها و البته مشتقات آن مثل توکنها و مشتقاتی که روی آنها تعریف شده، جزو کلاس دارایی هستند.
البته آنچه رمزارزها را به کلاس دارایی نزدیک کرده، پذیرش نسبی آنها توسط حاکمیتها و نظارتپذیری آنهاست. در واقع حاکمیت قانون بر این بخش از داراییهای قابلسرمایهگذاری، به رونق بیشازپیش آن به لحاظ محبوبیت نزد مدیران سرمایهگذاری و سازمانها و صندوقهای بزرگ خواهد انجامید.
البته آنچه در سال ۲۰۲۴ شاهد بودیم را چند بار دیگر هم دیدهایم که مهمترین آنها در سال ۲۰۱۸ بود. در آن سال هم زمزمههایی از ورود موج بزرگ کریپتوها در کلاس دارایی جهانی شنیده میشد، اما شکستهایی که در بازارها رخ داد و فریبکاریها و فسادهایی که بعضا در این بخش رخ میداد، باعث شد اعتماد به بازارهای عمومی کاهش پیدا کند و نهادهای نظارتی برای پذیرش آنها با احتیاط بیشتری پیش بروند. ضمن اینکه نظام سنتی اقتصاد جهانی یعنی نظام کنترل مرکزی بانکهای مرکزی هم به نسبت مقاومت زیادی کردند که به دلیل قدرتمندی این بخش، تا حدی موفق شدند و این مقاومت تاثیرگذار بود.
موضوع فعلی در برخورد با رمزارزها مربوط به مدیریت ریسک بنگاههاست. اکنون بنگاههای بزرگ سرمایهگذاری جهان در حال تنظیم سبد خود بر مبنای میزان ریسکپذیری برای ورود به این بازار هستند که این مسئله نیز لازم و ملزوم پذیرش آنها از سوی نهادهای ناظر است. البته خیل عظیمی از جمعیت افراد فعال در این حوزه، آگاهی کامل ندارند؛ بلکه بر اساس انواع تحلیلها و خبرها و چارتها شروع به معامله میکنند؛ بنابراین آگاهی ما از اتفاقات بنیادینی که پشت این دارایی جدید درون پرتفوی سهامدار دارد میافتد، خیلی کمتر است. هرچند که در بازار سهام هم برخی از افراد نمیدانند اتفاقات بنیادینی که پشت سهامی مانند سهام شرکتهای پتروشیمی میافتد، چیست. اما در صندوقهای بزرگ سرمایهگذاری، تحلیلگران بسیار زیادی حضور دارند که آگاهی زیادتری نسبت به عامه سرمایهگذاران دارند و افزایش ورود صندوقهای سرمایهگذاری به این بازار باعث افزایش آگاهی عمومی در این زمینه میشود.
اکنون صرافیهای فعال در حوزه رمزارز در سراسر دنیا، رقیبی برای خدمات کلاسیک به شمار میآیند و طبعاً آماج حملاتی هم خواهد بود که کلیدواژه آن عدم شفافیت و کمک به تأمین مالی تروریسم است. این در حالی است که تأمین مالی تروریسم پیش از خلق رمزارزها نیز صورت میگرفته و در حال حاضر نیز رمزارزها کمترین سهم ممکن را در این فرایند دارند. از طرفی، امروزه صحبت این است که برخی از نهنگهای بزرگ این بازار همان بازیگران بازار سنتی هستند و میشود با آنها مذاکره کرد و در تنظیم نظام رگولاتوری از آنها کمک گرفت.
بااینحال بازیگران بزرگ بازارهای سنتی خطری را بیخ گوش خود احساس میکنند برای اینکه برخی از این قوانین و مقررات ممکن است بهطورجدی تغییر کند و قواعد بازی هم متغیر باشد و هرچند که برخی از بازیگران سنتی، بازیگران این دنیای جدید هم هستند، اما بههرحال این دنیا بازیگران جدیدی هم دارد.
اما نباید فراموش کنیم که همه ما بر بستر این تکنولوژی صحبت میکنیم که آن تکنولوژی می – تواند مورداستفادههای فراوانی واقع شود. امروز تکنولوژی بلاکچین بر دارایی فیزیکی نیز سوار میشود، بر سیستم درمان اثرگذار است و در آموزش نیز حرفهای بسیاری برای گفتن دارد؛ بنابراین بازیگران بازارهای سنتی نیز میتوانند از این تکنولوژی برای توسعه خدمات خود استفاده کنند. حال در این دنیای جدید، ما نباید جا بمانیم، بلکه بهتر است نهادهای نظارتی مانند دولت، سازمان بورس و بیمه وارد شوند، و مقررات را بهروز کنند تا از این فرصتها همگام با جهان استفاده کنیم.