برای عضویت در خبرنامه روزانه ایستنا؛ نشانی پست الکترونیکی خود را در فرم زیر وارد نمایید. پس از آن به صورت خودکار ایمیلی به نشانی شما ارسال میشود، برای تکمیل عضویت خود و تایید صحت نشانی پست الکترونیک وارد شده، می بایست بر روی لینکی که در این ایمیل برایتان ارسال شده کلیک نمایید. پس از آن پیامی مبنی بر تکمیل عضویت شما در خبرنامه روزانه ایستنا نمایش داده میشود.
کارخانه نوآوری آزادی بلیت برگشت چه کسی است؟
سال ۱۴۰۲ در شرایطی شروع شد که اسم سرآوا اشارهای آشکار به پایان نسل اول اکوسیستم استارتآپی ایران بود ولی طی سالی که گذشت هم این صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر و هم بنیانگذارش سعید رحمانی نشان دادند هنوز با این اکوسیستم حرفهای زیادی دارند.
یکی از آخرین اخبار استارتآپی سال گذشته خبر خروج سرآوا از نوار بود. نوار که مرجع دانلود پادکست فارسی و کتاب و خلاصه کتاب است را نمیشود سودآورترین سرمایهگذاری سرآوا به شمار آورد بهویژه که مجموعه طلایی سهام این صندوق در استارتآپهایی مانند کافهبازار و بهخصوص دیجیکالا مدتهاست قفل شده ولی در نهایت سرآوا خیلی فروتنانه اواخر اسفند سال پیش از این استارتآپ خارج شد و سهامش را به بنیانگذاران نوار برگرداند. این حرکت و چند داستان مشابه نشان میداد سرآوا همچنان مترصد بازگشت به اکوسیستمی است که در نهایت ناچار از ترک آن شد.
آیا این بار سرآوای جدید با نتیجه متفاوتی روبهرو خواهد شد؟ تاریخ که میگوید نه.
آوار آرزوهای سرآوا
نوار حتی پرسروصداترین خروج امسال سرآوا هم نیست. شاید خبرسازترین این اخبار مربوط به الوپیک باشد؛ آبان امسال سرآوا رسماً اعلام کرد سهام خودش را در این پلتفرم رو به زوال به گلرنگ واگذار کرده است.
گلرنگ که این روزها مهمترین و مشهورترین خریدار استارتآپی اکوسیستم است صد درصد سهام الوپیک را خرید تا بالاخره اولین قدم بیرون مجموعه گلرنگ را برای خلق سوپراپ جدیدی در برابر اسنپ بردارد. پس اینچنین بود که با خرید اکثریت سهام تپسی داستانهای گلرنگ به مرحله بعد رفت ولی داستان سرآوا داشت دقیقاً در جهت عکس گلرنگ حرکت میکرد؛ یعنی همانطور که افق کوروش و شرکا در حال خریدن و توسعه در بازار تجارت الکترونیکی ایران بودند از سوی دیگر سعید رحمانی و جمع اندک بازماندگانش در ایران مشغول جمع کردن و فروختن بودند.
سعید رحمانی شهریور ۹۸ در حالی ایران را ترک کرد که چنبره امنیتی به دور سرآوا بسیار تنگ شده بود و پس از دستگیری یکی از شرکای دوملیتی سعید همه گمانهزنیها حاکی از آن بود که موسس و معمار بخش بزرگی از اکوسیستم استارتآپی ایران در مسیر سقوط قرار گرفته است.
صندلی رحمانی چند سالی بین گزینههای بیشتر صوری و نمادین دست به دست شد تا به فرزین فردیس از بنیانگذاران صباسل و یکی از چهرههای فعال استارتآپی در اتاق بازرگانی ایران رسید. حضور فردیس بهوضوح نشان میداد روند انقباضی سرآوا رسمی شده است.
پیش از نوار و حتی الوپیک هم باز سرآوا حدود دو سال قبل، طی روند کموبیش مشابهی از علیبابا، پیشتاز بازار گردشگردی آنلاین کشور، خارج شده بود. هرگز جزئیاتی از این خروج هم منتشر نشد اما باید سال پیش را سالی دانست که در آن جدیتر از همیشه این سوال مطرح میشود که برای سهام شاخص سرآوا در تکشاخهایی مانند دیجیکالا چه اتفاقی خواهد افتاد.
این سوالات حالا که بهتدریج با طلوع خریداران غولآسایی مانند گلرنگ فرضیه خروج از بزرگان مانند دیجیکالا قدرت گرفته بار دیگر مطرح شده است و بازگشت عجیب و تمامقد سعید رحمانی به عرصه شبکههای اجتماعی و رسانههای سمپاتش هم این جریان را پررنگتر میکند.
محتوای دیجیتال به جای اقتصاد دیجیتال
سعید رحمانی ابتدای امسال را با خبرهایی از بیماری سختش شروع کرد ولی بعد ناگهان با شمایلی جدید به شبکههای اجتماعی برگشت تا مجموعه ویدئوهایی با عنوان «شکستن سکوت» منتشر و در آن روایت خودش را از تاریخ استارتآپی ایران و البته دیجیکالا مطرح کند.
مهمترین تلاش سعید در این طیف محتوی تبرئه کردن فعالیتهای برونمرزی سرآوا بود که احتمالاً همان دسته اقداماتی بود که برای این گروه قدرتمند پس از تغییر دولت دردسر بزرگی شده بود.
خط محتوایی سعید رحمانی بهوضوح روندی را دنبال میکند که در آن اگر نشود گفت سهام سرآوا در دیجیکالا و کافهبازار محفوظ باقی میماند دستکم میتوان پیشبینی کرد که برای واگذاری آن دارد زمینهچینی میشود. مثلاً در همین مجموعه ویدئوها سعید رحمانی میکوشد توضیح دهد صندوق IIIC و سهامدارانش یعنی پامگرنت واقعی فقط بسیار محافظهکار هستند: «یکی از سرمایهگذاران IIIC همانطور که گفتم، شرکت پامگرنت است که الان یک شرکت سهامی عام در سوئد است، با قوانین سوئد فعالیت میکند و طبق قوانین آن کشور سهامدارانش را بررسی میکند و اجازه سرمایهگذاری میدهد. از زمانی که تحریمها علیه روسیه و سرمایهگذاران این کشور مقرر شده است، پامگرنت نمیتواند هیچ سهامدار روسی داشته باشد و ندارد. پامگرنت نزدیک ۲۸ درصد IIIC را در اختیار دارد. باز هم میگویم شرکتهای سرمایهگذاری هیچوقت سهامدارانشان را اعلام نمیکنند. این بخشی از اطلاعات خصوصی است که باید رعایت کنند و نباید بازنشر شود، چون این یکی از بندهای سرمایهگذاری است؛ ولی اسم این سرمایهگذاران عملاً در گزارشهای اخیر آمده، برای همین من در موردشان صحبت میکنم.»
آزادی از کارخانه
شاید تلاشهای سرآوا برای حل کردن مسائل پشت پرده پس از داستان منقضی شدن قرارداد کارخانه نوآوری آزادی شتابی دوچندان گرفت چراکه این بار هم سعید رحمانی و بازمانده تیمش در ایران مصمم بودند تا این پیچ رسانهای را برای تاکید و دفاع از حق تاریخی خودشان در اکوسیستم از دست ندهند.
سعید که بدون شک بهرغم سرنوشت پرفراز و نشیبش تاثیر ماندگاری بر ادبیات و فضاهای استارتآپی کشور داشته است این بار طی نامهای که در اختیار ماهنامه پیوست قرار داد درباره هویت کارخانه رو به تعطیلی نوشت: «۶ سال پیش کارخانه نوآوری آزادی را با هدف ایجاد مکانی برای تحقق آرزوها و ایدههای کارآفرینان جوان کشور، با همراهی اهالی محترم اکوسیستم، همراهی سهامداران شرکت آما بهخصوص خانواده محترم علیزاده و حمایت معاونت علمی و پارک فناوری پردیس بنیان گذاشتیم. در آن زمان اکوسیستم نوپای استآرتاپی کشور با چالشهای متعددی روبهرو بود. بزرگترین نگرانی ما پراکندگی کارآفرینان و نهالهای نوپای آنها در سطح شهر بزرگ تهران بود. بر این باور بودیم که در کنار هم قرار گرفتن استارتآپها و کارآفرینان با سرمایهگذاران، مربیان و دیگر حامیان، امکان موفقیت آنها را بیشتر میکند. این راهکاری بود که در اکثر کلانشهرهای دیگر دنیا تجربه شده و جواب داده بود.»
او تجویز کرد که دولت در مذاکرات کارخانه دخالت نکند و البته در نهایت هم اسفند سال پیش بالاخره خبر آمد که فعلاً قرارداد تا مدت محدودی تمدید شده ولی تیغ همچنان بر سر این محیط استارتآپی که سرآوا و همآوا بانی آن بودند آویخته است.
باید دید این تحرکات رسانهای سرانجام در سال ۱۴۰۳ تکلیف سرآوا در اکوسیستم ایران را یکسره میکند یا شانس هنوز برای بازگشت مرد نقابدار باقی است.