زندگی موازی با واقعیت؛ موهبت شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی همانگونه که از نام آنها هم پیداست این روزها بخش مهمی از زندگی فردی و اجتماعی را در برگرفتهاند و علاوه بر نقشی که در زمینه اطلاعرسانی دارند در ابعاد دیگر زندگی نیز به گونهای نفوذ کردهاند که حتی توانستهاند به شکل موازی «زندگی دوم» را رقم بزنند.
در این زمینه و همزمان با روز جهانی شبکههای اجتماعی محمد رحیمی – جامعهشناس و استاد دانشگاه ـ در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه شبکههای اجتماعی مجازی از زمانی که وارد جامعه ایران شدند تا به امروز تغییرات اجتماعی – فرهنگی زیادی را با خود به همراه داشتهاند، گفت: شاید سالها پیش کسی باور نمیکرد زمانی برسد که زندگی بدون شبکههای اجتماعی مجازی ممکن نباشد و این پلتفرمها به یکی از نیازهای اصلی بشر تبدیل شوند؛ به طوریکه امروزه کمتر کسی پیدا میشود که در این شبکهها حضور نداشته و بخش زیادی از زمان خود را در آن سپری نکرده باشد.
علت افزایش گرایش به شبکههای اجتماعی
وی افزود: نفوذ شبکههای اجتماعی مجازی در زندگی روزمره و تأثیرگذاری آن بر ابعاد مختلف زندگی نشان میدهد که ارزشها و معناها در شبکههای اجتماعی مجازی شکل میگیرند و میتوانیم به جرئت بگوییم این فضا به بخش جدایی ناپذیری زندگی ما تبدیل شده است. اما اینکه علت افزایش گرایش به سمت این پلتفرمها چیست را فقط نمیتوان ماهیت اطلاعرسانی آنها در نظر گرفت.
این جامعه شناس تاکید کرد: در واقع میتوان گفت پیشرفت تکنولوژی و افزایش ضریب نفوذ اینترنت در جهان و وابستگی شدید زندگی رومزه به اینترنت، سبب شده است تا شبکههای اجتماعی مجازی به ابزاری انکارناپذیر تبدیل شوند. شبکههای اجتماعی مجازی امروزه کاربرد زیادی در زیست جهان ما دارند و تأثیرات شگرفی بر زندگی و کسبوکارهای مردم میگذارند و بسیاری از کسبوکارها بدون آن مختل میشوند. این بستر به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تغییر اجتماعی، با قابلیتها و امکانات خود نه تنها تأثیر عمیقی بر جنبههای اجتماعی کاربران در جوامع گوناگون داشته، بلکه در زمینههای مختلف زندگی مانند آموزش و پرورش، پزشکی، تجارت و … نیز کاربرد فراوان یافته است.
تداوم روابط انسانی در بستر مجازی
وی با بیان اینکه شبکههای اجتماعی را میتوان عرصه پیچیدهای از روابط انسانی قلمداد کرد که در عصر حاضر و در میان کنشگران اجتماعی ظهور کرده است، اظهار کرد: این فضا همانند عرصه عمومی، فرهنگ و قواعد خاص خودش را دارد و کاربران ملزم به رعایت هنجارهای آن هستند. همانگونه که میدانیم شکلگیری فرهنگ در بستر آموزش است. ما قواعد جامعه را از طریق آموزش فرا میگیریم، از طریق آموزش با هنجارها و قوانین جامعه آشنا میشویم و میدانیم در صورت تخطی از آن هنجارها و قوانین جامعه، چه مجازاتی در انتظارمان است.
رحیمی با تاکید بر اینکه به همان سیاق قواعد زیست در شبکههای اجتماعی را نیز از طریق آموزش فرا میگیریم، ادامه داد: با این تفاوت که بسیاری از افرادی که در شبکههای اجتماعی فعالیت دارند، بخاطر اینکه با قوانین و قواعد آن آشنا نیستند و آموزش درستی در این زمینه در نهادهای اجتماعی ندیدهاند، درگیر مشکلات زیادی میشوند. به عنوان مثال بسیاری از افرادی که در شبکههای اجتماعی مجازی فعالیت دارند، با جرایم سایبری و رعایت حریم خصوصی دیگران آشنا نیستند و این باعث میشود پایشان به پلیس فتا کشیده شود.
تغییر فرهنگ در جامعه مجازی موازی با واقعیت
وی افزود: در خصوص اینکه فرهنگِ برخواسته از شبکههای اجتماعی تا چه حد وارد زندگی روزمره عادی مردم شده است، میتوان گفت شبکههای اجتماعی مجازی دارای ساختار متفاوتی هستند که موجب شده جامعه جدیدی به وجود آید. جامعهای که در آن تعامل و ارتباط، بُعد مکان و زمان را از بین برده و افراد را با علایق و سلایق گوناگون کنار یکدیگر قرار داده است. با گسترش شبکههای اجتماعی و فعالیت مستمر در آن، سبک زندگی و فرهنگ مردم تغییر کرده است. شبکههای اجتماعی مجازی امروزه به بخش حذف نشدنی از زندگی انسان مدرن تبدیل شدهاند که بر بسیاری از جنبههای زندگی فردی و اجتماعی افراد تأثیرگذار بوده و تغییراتی را در ساحتهای گوناگون زندگی اجتماعی ایجاد کرده است.
این جامعهشناس با بیان اینکه شبکههای اجتماعی به قدری با زندگی روزمره ما تنیده شدهاند که به سختی میتوان مرز بین فضای مجازی و حقیقی را تعیین کرد، گفت: بخش زیادی از زمان انسان امروزی در فضای مجازی سپری میشود. به طوری که از زمانی که از خواب بیدار میشویم تا زمانی که به تخت خواب میرویم درگیر انواع پیامهای رسانهای هستیم و این پیامها سبک زندگی و معنای زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهند. تأثیرات شبکههای اجتماعی بر ساحتهای گوناگون زندگی ما به گونهای است که گاها احساس میکنیم در یک فضای واقعی هستیم؛ به طوریکه بسیاری از فعالیتهای روزمره خود را در این فضا انجام میدهیم و اختلال در این شبکهها به اختلال در زندگی روزمره ما منجر میشود.
شبکههای اجتماعی جایی برای «زندگی دوم»
وی افزود: فراگیری شبکههای اجتماعی مجازی در زندگی روزمره ما به گونهای است که از آن به عنوان «زندگی دوم» یاد میکنند. به تعبیر فیلیپ روزدال – بنیانگذار زندگی دوم، «زندگی دوم» یک بازی رایانهای نیست بلکه جایی است که مردم آنگونه که میپسندند زندگی میکنند، سرگرمی دارند و حتی به نحوی که دوست دارند درآمد کسب میکنند. در واقع زندگی دوم بهترین محل برای کسانی است که از محیط اطرافشان خسته شدهاند یا در شرایط بد آبوهوایی، کاری و … زندگی میکنند. این زیستجهان در بخشهای مختلف زندگی افراد جامعه رسوخ کرده، تا جایی که زندگی بدون استفاده از فضای مجازی تا حدودی غیرممکن به نظر میرسد.
«کارزارهای دیجیتال» فرصتی برای کنشگری اجتماعی
رحیمی درباره تاثیر پیگیری کارزارهای مدنی از طریق بستر شبکههای اجتماعی، توضیح داد: کارزارهای پیگیری اعتراضات و مطالبات مدنی در فضای دیجیتال در بیشتر مواقع به نتیجه منجر نمیشوند، اما با این وجود این قبیل فعالیتها به یکی از ابزارهای اصلی کنشگری دیجیتال تبدیل شدهاند. از یک طرف این پلتفرمها را میتوان به عنوان فرصتی برای طرح و پیگیری مؤثرتر اعتراضات و مطالبات گروههای اجتماعی مختلف در نظر گرفت و از طرف دیگر تهدیدی برای عدم پیگیری درخواستها از کانالهای اصلی و ترویج تنبلی اجتماعی در پیگیری مطالبات مدنی هستند. واقعیت امر این است که اکثر مواقع سیاست مداران و مدیران مربوطه این کارزارها را جدی نمیگیرند و گاها هم اصلا اطلاعی از آن ندارند و این امر سبب میشود تا این کنشگری مدنی به نتیجه دلخواه نرسد و اعتماد نهادی (اعتماد به سازمانها، ادارات و انواع نهادها در سطح جامعه) در معرض تهدید قرار گیرد.
افزایش تفاخر و خودنمایی در شبکههای اجتماعی
وی درخصوص کشیده شدن پای اختلاف فرهنگی و طبقاتی به شبکههای اجتماعی، بیان کرد: شبکههای اجتماعی مجازی برای برخی از افراد فضایی برای نشان دادن تمایز و برجسته کردن تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی است. بسیاری از افراد این فضا را مکان مناسبی برای نمایش داراییهای خود میبینند و از این طریق خود را از دیگران متمایز میکنند. شاید خیلی از این افراد دنبال فرصتی برای دیده شدن هستند و فضای مجازی این امکان را به آنها میدهد تا تمامی لحظات خود را برای دیگران به اشتراک بگذارند و از این طریق فخرفروشی کنند.
این جامعهشناس ادامه داد: در ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻛﺎﻻﻫﺎ و اﺷﻴﺎء، اﺑﺰاری ﺑﺮای رﻓﻊ ﻧﻴﺎزﻫﺎ ﺑﻮدﻧﺪ ولی اﻣﺮوز ﺗﺎ ﺣﺪی از ﻛﺎرﻛﺮد ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻣﺼﺮف ﻛﺎﻻﻫﺎ و ﺧﺪﻣﺎت ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر اغنای ﻧﻴﺎزﻫﺎی زیستی ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻛﺎﻻﻫﺎ و ﻣﺼﺮف آنﻫﺎ ﻧﻤﺎد و ﻧﺸﺎﻧﻪای از ﻣﻨﺰﻟﺖ اﺟﺘﻤﺎعی اﺳﺖ و ﺑﻪ آنﻫﺎ ﺑﻪ مثابه اﺑﺰاری ﺑﺮای ﺑﻪ رخ ﻛﺸﻴﺪن ﻣﻨﺰﻟﺖ اﺟﺘﻤﺎعی ﺗﻮﺟﻪ میﺷﻮد.
وی با تاکید بر اینکه در سالهای اخیر، تفاخر و خودنمایی در شبکههای اجتماعی شیوع گستردهای داشته است، گفت: به اعتقاد بنده این مسئله ناشی از ضعف در سرمایه اجتماعی و فرهنگی جامعه و این افراد است. زمانی که افراد یک جامعه سرمایه اجتماعی و فرهنگی پایینی داشته باشند سعی میکنند از طریق معیارهای مادی تفاخر، خود را در معرض دید قرار دهند.