دو شرط مهم OpenAI برای جذب سرمایه مجدد
بزرگترین استارتآپ هوش مصنوعی جهان بار دیگر براساس گزارشهای منتشر شده به دنبال جذب سرمایه است. والاستریت ژورنال میگوید اوپنایآی که در آخرین دور جذب سرمایه خود ۱۰۳ میلیارد دلار ارزشگذاری شد و تا به اینجای کار تنها از مایکروسافت ۱۳ میلیارد دلار دریافت کرده است، بار دیگر به دنبال جذب سرمایه از VCهای بزرگ و همچنین اپل و انویدیا است.
این در حالی است که درآمد فعلی اوپنایآی حدود ۳ میلیارد دلار گزارش شده و با این حساب ارزشگذاری آن بیش از ۳۰ برابر ورودی پول است. این شرکت عمده درآمد خود را از فروش ابزارهای هوشمند به شرکتها و مشتریان تجاری تامین میکند و به نظر مخارج به اندازهای بالا است که پس از جذب میلیاردها دلار بار دیگر نیاز به تزریق پول جدید است.
اوپنایآی اما گزینههایی برای افزایش درآمد را نیز تحت بررسی دارد.
راهکارهای درآمدی اوپنایآی
به گفته فورچن، این استارتآپ برای کم کردن فاصله بسیار زیادی که تا رسیدن به سوددهی دارد روی روشهای جدید کسب درآمد کار میکند. تبلیغات در بین نتایج ChatGPT یکی از گزینههای اوپنایآی است و الگویی شبیه به هسته درآمدی گوگل محسوب میشود اما اینبار در قالب یک چتبات.
گزینه دیگر این شرکت ساخت چتباتهای شخصیسازی شده و مناسب برای نیازهای خاص مثل سفر است که مشتریان معمولی یا شرکتی بتوانند از آن استفاده کنند.
با این حال آموزش مدلهای هوش مصنوعی و افزایش هزینه این فعالیتها باعث شده تا اوپنایآی پیش از ارائه GPT-5 به فکر جذب سرمایه جدید باشد. این جذب سرمایه اما محدودیتها و شروطی دارند.
شروطی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند
در اولین دورهای جذب سرمایه، بازوی عامالمنفعه اوپنایآی که مدیریت بازوی سود محور را برعهده دارد محدودیتی را برای بازدهی سرمایهگذاریها در نظر گرفت. در اولین دورهای جذب سرمایه یک محدودیت ۱۰۰ برابری برای بازده سرمایهگذاری در نظر گرفته شد که یعنی در صورت سرمایهگذاری یک میلیون دلاری، هر چقدر هم ارزشگذاری شرکت افزایش یابد، تنها تا ۱۰۰ میلیون دلار به سرمایهگذار تعلق میگیرد و اضافه آن متعلق به اوپنایآی است.
شرکت همچنین در شروط پیشین خود مشخص کرده بود که در صورت تغییر شرایط در آینده، این ضریب بازدهی ممکن است کاهش یابد و بنابراین سرمایهگذاران جدید شاید حتی کمتر از این نصیبشان شود.
با این حال اهمیت اوپنایآی به عنوان رهبر موج هوش مصنوعی و چشمانداز بسیار روشن این شرکت با وجود هزینههای بسیار بالا باعث شده تا علاوه بر فعلان سرمایهگذاری خطرپذیر، حتی بزرگان تثبیت شدهای مثل اپل و انویدیا نیز برای گرفتن سهمی در این شرکت صف بکشند.
با این حال شرط دیگری نیز وجود دارد. سرمایهگذاران نمیتوانند در تمام مسیر با اوپنایآی همراه باشند. این چشمانداز روشن تا زمانی با همراهی سرمایهگذاران طی میشود که شرکت به AGI یا هوش مصنوعی عمومی دست پیدا نکرده باشد. این فناوری که به عنوان «سیستمهای عموما هوشمندتر از انسانها» از سوی اوپنایآی تعریف میشود یک نقطه عطف مهم در روند توسعه فناوری است که عایدی آن تنها در اختیار این استارتآپ قرار میگیرد و دیگران سهمی از آن ندارد. در واقع این شرط برای آن در نظر گرفته شده تا AGI به صورتی توسعه یابد و در راستای منافع بلندمدت انسانی باشد.
مایکروسافت با ورودی شرکتهایی مثل اپل و انویدیا چه خواهد کرد؟
مایکروسافت که به عنوان بزرگترین حامی اوپنایآی شناخته میشود، همکاری نزدیکی با این شرکت دارد اما همانطور که در دوران اخراج یکباره سم آلتمن شاهدش بودیم، به نظر نقش چندانی در تصمیمگیریهای این شرکت ندارد.
همچنین رابطه این دو شرکت باعث حساسیت رگولاتورها در اتحادیه اروپا، انگلستان و آمریکا شده است. با وجود اینکه پس از بازگشت آلتمن به عنوان مدیریت اوپنایآی، مایکروسافت یک کرسی بدون حق رای در هیات مدیره این استارتآپ در اختیار گرفت و چندی بعد و پس از خبر ادغام ChatGPT در آیفون شاهد اعطای جایگاه مشابه برای اپل بودیم، اما خیلی زود به دلیل نگرانی از حساسیت و رگولاتورهای ضد انحصار، این دو جایگاه منتفی شدند.
مایکروسافت همچنین با جدیت سعی دارد تا این رابطه را یک همکاری سازنده به نمایش بگذارد و ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، بخش تحقیق و توسعه خود را مستقل تعریف کرده و حتی اوپنایآی را یکی از رقبا خوانده است.
از سویی ورود دیگر غولهای فناوری باعث گوناگونی دربین سرمایهگذاران و نوعی اهرم قدرت برای اوپنایآی است. باید دید آیا چنین اقداماتی میتواند نگرانیهای رگولاتورها را برطرف کند و آیا این همکاری سازنده با ورود اپل و انویدیا ماهیت تازهای به خود میگیرد.
در طول این مدت اما آلتمن و به اندازه چند یونیکورن جدید برای توسعه و پیشبرد اهداف خود هزینه میکنند و با وجود کاهش سرمایهگذاریها در دیگر بخشهای فناوری، سرمایهگذاران بزرگ و کوچک مجدد برای تقدیم پول به تیم آلتمن صف کشیدهاند.