چهکسی از فیلترینگ سود میبرد؟
قادر باستانی – شرق: ظریفی تعریف میکرد، به دوستی معترض میگویم در برابر جسارت اسرائیل به کشور باید واکنش نشان داد، از جمله در فضای مجازی. میگوید در همان بستری که مسدود است؟ تقریبا همه اتفاقنظر دارند که مسئله فیلترینگ به روابط دولت-ملت بسیار آسیب زده و همبستگی ملی را دچار ضعف کرده و باید فوری رفع شود، ولی شاید توجه ندارند که پشت این محدودیتها، منافع اقتصادی کلانی نهفته است که ریشههای عمیقی دارد.
ظریفی تعریف میکرد، به دوستی معترض میگویم در برابر جسارت اسرائیل به کشور باید واکنش نشان داد، از جمله در فضای مجازی. میگوید در همان بستری که مسدود است؟ تقریبا همه اتفاقنظر دارند که مسئله فیلترینگ به روابط دولت-ملت بسیار آسیب زده و همبستگی ملی را دچار ضعف کرده و باید فوری رفع شود، ولی شاید توجه ندارند که پشت این محدودیتها، منافع اقتصادی کلانی نهفته است که ریشههای عمیقی دارد. فلان سکوی داخلی نمیگذارد تلگرام رفع فیلتر شود؛ چون ذیل این فیلترینگ، کلی حمایت و بودجه گرفته است. بهمان سکو مانع رفع فیلتر یوتیوب است؛ چون نفع او در فیلتر است و تو حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
ظاهرا مسئله این است که شروطی برای پیامرسانهای فیلترشده میگذارند که برآوردهشدن آن مشکل است؛ از جمله تأسیس دفتر در ایران و پاسخگوبودن آنها که فعلا نشدنی است. باید بین دو شر انتخاب کرد که کدامیک شر بزرگتری است و مفاسد بیشتری دارد و از آن اجتناب کنیم. لابد شر بزرگ، دچارشدن به فیلترشکنها و از کنترل خارجشدن بخش قابل توجهی از ترافیک اینترنت و تبعات معنوی، روانی، اقتصادی بر مردم بهویژه نسل جوان کشور است. ضمن آنکه در دنیای واقعی ممکن است حاکمیت پلتفرمی را از همه پرضررتر تشخیص دهد و صلاح نداند آن را باز کند. در بسیاری از کشورها، مسدودکردن در حد یک یا نهایت دو پلتفرم شاید شدنی باشد اما نمیشود تقریبا همه پلتفرمها و پیامرسانهای مهم را فیلتر کرد و به تبعات آن دچار نشد. بدیهی است در شرایط کنونی کشور که نیاز جدی به همبستگی ملی و رفع کدورتهای دولت-ملت وجود دارد، راهحل ممکن رفع فوری فیلترینگ است. البته برای دوران گذار، میتوان از رفع فیلتر برخی پلتفرمها بر روی شبکههای ارتباطات ثابت یا همان اینترنت خانگی و تجاری شروع کرد.
موضع مسعود پزشکیان درباره فیلترینگ و هرگونه تلاش برای انسداد ارتباطی روشن است. آن اکثریت مردمی که به او رأی دادهاند یک مطالبه مهمشان همین رفع محدودسازی ارتباطات جمعی و فیلترینگ بوده است و عدم تحقق آن، رأیدهندگان را هدف شماتت بدخواهان قرار خواهد داد که برای چه رأی دادید؟ مگر نمیدانستید که رئیسجمهور اختیاری ندارد؟
پیشفرض ماجرای فیلترینگ در کشور ما این است که انگار عدهای دلسوز، فهمیده و حساس، دربرابر عده دیگر که درک درستی ندارند میخواهند آنها را از خطرات مصون بدارند. از دیدگاه جامعهشناسی، چنین پیشفرضی منجر به همبستگی عمومی نمیشود، بلکه موضعگیری و مقاومت دربرابر سیستم را تقویت میکند. مناسبترین و اثربخشترین نظارت، زمانی است که آحاد جامعه بتوانند در قالب نهادهای مدنی دیدگاه خود را مطرح کنند و در تصمیمگیریهای کلان مشارکت داده شوند.
واقعیت آن است که ما باید فهمیده باشیم و بپذیریم که با جامعهای گشوده نسبت به گذشته مواجه هستیم. اساسا خود فناوری به سمت کنترلناپذیری پیش میرود و دیگر نمیشود جامعه را در دریافت اطلاعات محدود کرد و منع فیزیکی نهتنها راهگشا نیست، بلکه باعث توانمندی مخاطبان عام میشود.
باید بهجای منع، بستن، محدودیت و فیلترینگ، با نشاندادن کارآمدی و بهبود وضعیت معیشتی، اعتماد عمومی را تقویت کرد. این کار با جلب مشارکت مردم امکانپذیر است. فیلترینگ، مردم و بهویژه جوانان را بیاعتماد و بدبین کرده است. معلوم است که راه برخورد علمی با پدیدههای جدید مسدودسازی نیست. فناوری جدید انسان را دربرابر خود مجبور به تسلیم میکند و بیهودهبودن اینهمه هزینه و اعتبار برای مسدودسازی و آمار روزافزون استفادهکنندگان از فیلترشکن، این مطلب را اثبات کرد. فناوری ارتباطی ذات انکارنشدنی دارد و لازم است دست از تکرار اشتباهات گذشته برداریم. پس آن فشارهایی که وارد میشود و دست دولت را برای رفع فیلترینگ میبندد، کاری دور از عقل سلیم است؛ ضمن اینکه آحاد جامعه را نسبت به کسانی که پافشاری بر یک موضع اشتباه میکنند، بدبینتر میکند و شکاف اجتماعی و تعمیق اختلافات و درگیریهای سیاسی را به سمت انفجار میبرد.
اگرچه تولید محتوای بیشتر یک راهکار مهم است، اما بهتنهایی کافی نیست. برای مقابله مؤثر با محتوای نامناسب باید به دنبال ایجاد یک اکوسیستم سالم و پایدار در فضای مجازی باشیم. این اکوسیستم باید براساس اصول آزادی بیان، شفافیت و مشارکت عمومی بنا شود. همچنین، باید از تولیدکنندگان محتوای مستقل و باکیفیت حمایت شود تا بتوانند با قدرت بیشتری با محتوای نامناسب رقابت کنند. ما معتقدیم در فضای مجازی و میان انبوه انسانهای جستوجوگر حاضر در شبکههای اجتماعی، حرفهای زیادی برای گفتن داریم. فرهنگ ما جذابیتهای فوقالعادهای برای جذب روح تشنه میلیونها انسان علاقهمند دارد. بنابراین لازم است حساب ویژهای برای حضور مؤثر و بدون فیلترینگ در این فضا باز کنیم.
جوانی که مجبور است برای دیدن یک فیلم آموزشی در اینترنت پول پرداخت کند و فیلترشکن بخرد، ناخواسته ذهنیت منفی نسبت به خیلی چیزها پیدا میکند و متأسفانه این ذهنیت منفی بهتدریج تبدیل به نفرت میشود. در چنین شرایطی هر محتوایی که منتسب به حاکمیت شود و هر تبلیغات سیاسی و غیره و هر موضوعی که به نحوی به فیلترکنندگان و حامیان آن مرتبط باشد، هدف این نفرتافکنی واقع میشود. بیدلیل نیست که دربرابر جنایات سبوعانه اسرائیل در غزه و لبنان و وحشیگریهای بیسابقهای که همه ملتهای دنیا را به خروش واداشته است، نسل جوان ما علیرغم باور قلبی، در ظاهر واکنشی نشان نمیدهد.
امروز همه آنهایی که دغدغه انقلاب و ارزشها را دارند باید نگران این شرایط باشند و از همه نفوذ و توان خود برای رفع فیلترینگ و تحبیب قلوب حاکمیت با مردم، بهویژه جوانان، استفاده کنند. دنیای امروز دنیای پاسخگویی است و هرکس با ایجاد محدودیت در پی فرار از پاسخگویی باشد، با فناوریهای جدید راه به جایی نخواهد برد. اگر ارادهای برای رفع فیلترینگ ایجاد شد، قدم اول شناسایی آنهایی است که از فیلترینگ سود میبرند و حاضر نیستند به هیچ قیمتی مرغ تخمطلای خود را از دست بدهند.