دیجیکالا و حذف بنیانگذاران از استارتاپهای تملک شده
بنیانگذاران «اسمارتک» سکان هدایت این شرکت فعال در صنعت مارکتینگ تکنولوژی را به دیجیکالا میسپارند. این خلاصه خبری بود که دیجیاتو هفته گذشته براساس اطلاعات ایمیلی داخلی، در صفحه «اینسایدر» خود منتشر کرد اما به نظر میرسد این موضوع اتفاقی ساده و تغییری داخلی نیست، بلکه روندی تکرارشونده در استارتاپهایی است که دیجیکالا در آنها سرمایهگذاری کرده است.
ماجرا از این قرار بود که «مزدک پاکزاد» و «علیرضا مظلومی»، دو همبنیانگذار اسمارتک، براساس تصمیمی که ظاهراً بنابه خواست مدیران ارشد هلدینگ دیجیکالا گرفته شده، بهزودی نقشهای راهبری خود را در این شرکت واگذار میکنند و مدیرعامل جدید اسمارتک قرار است از تیم مارکتینگ دیجی کالا بیاید. البته بنیانگذاران در نقشهای دیگری در اسمارتک حاضر خواهند بود اما مدیریت اجرایی و روزمره این شرکت «دیجیکالایی» میشود؛ شاید به این معنی که روح حاکم بر اسمارتک نیز با دیجیکالا و فرهنگ سازمانی آن سازگارتر خواهد شد.
این خبر در ذات خود حکایت از اتفاقی معمول دارد. اینکه سرمایهگذار یا خریدار شرکتی تصمیم به تغییر در تیم راهبری شرکت خریدهشده بگیرد، عجیب نیست و میتواند دلایلی منطقی داشته باشد؛ دلایلی مانند همراستایی استراتژیها، کاهش هزینهها یا تمرکز بر اهداف کلان و کنترل بیشتر بر شرکت تملکشده. اما شاید ماجرا آنجا کمی غیرطبیعی به نظر برسد که اعمال تغییرات و حذف بنیانگذاران به الگویی تکرارشونده بدل شود و این اتفاقی است که به نظر میرسد در دیجیکالا افتاده و میتواند تبعاتی برای استارتاپها و خود دیجیکالا داشته باشد.
هلدینگ دیجیکالا، در جایگاه یکی از معدود غولهای اقتصاد دیجیتال و تجارت الکترونیکی کشور، طی سالهای اخیر چندین استارتاپ نوآور را تملک یا در آنها سرمایهگذاری کرده که اسمارتک یکی از آنهاست. علاوهبر اسمارتک، نامهایی همچون «سوپرمارکت اینترنتی روکولند» که بعدها نامش «دیجیکالاجت» و بعدتر «سوپرمارکت دیجیکالا» شد، «هماپی» (دیجیپی کنونی)، «ادرو»، «فیدیبو»، «پیندو» و «کمدا» نیز در پرتفوی دیجیکالا دیده میشود؛ استارتاپهایی که همگی مستقل آغاز به کار کردند و بعداً دیجیکالا در آنها سرمایهگذاری کرد.
برخی از این شرکتها در قالب جدید خود جا افتاده و با ساختار هلدینگ هماهنگ شدهاند یا هنوز خبری از تغییرات وسیع آنها به گوش نرسیده. اما به نظر میرسد برای تعدادی از آنها یا لااقل برای بنیانگذارانشان، ماجرا طبق برنامه پیش نرفته باشد. به اتفاقی که در اسمارتک افتاد، اشاره کردیم و در ادامه سه مورد دیگر را مرور میکنیم.
فیل اندرخانه فیدیبو
دیجی کالا سال ۱۳۹۵ روی فیدیبو، بهعنوان اولین و بزرگترین سامانه فروشگاهی کتاب الکترونیک و صوتی ایران، سرمایهگذاری کرد. آمار بازدیدکنندگان فیدیبو روبهرشد بود، سال ۱۳۹۷ کتابخوان اختصاصی «فیدیبوک» و دو سال بعد سرویس اشتراک «فیدیپلاس» معرفی شد. خلاصه همهچیز داشت خوب پیش میرفت تا اینکه شهریور امسال، فیدیبو از هویت بصری تازه خود پرده برداشت و همزمان، جوایز سالانه «فیل» را نیز معرفی کرد.
اما فیل در نخستین قدمهای خود، گویی از جلوی نوری کنار رفت که قرار بود به زوایای تاریکتری از خانه فیدیبو بتابد.
«مجید قاسمی»، بنیانگذار فیدیبو، در یادداشتی «برای ثبت در تاریخ» در لینکدین، ضمن اشاره به سالهای اولیه فعالیت این پلتفرم و نقش «مهدی فیروزان» بهعنوان سرمایهگذار فرشته در پاگرفتن آن، به هویت بصری جدید این شرکت اعتراض کرد.
او با بیان اینکه نام فیدیبو را داوطلبانه از سرواژههای «فیروزان دیجیتال بوک» ساخته است، نوشت: «آنچه را فکر نمیکردم این بود که زمانی که بیش از دوازده سال از عمر فیدیبو میگذرد، فیلی سروکلهاش پیدا شود و با برگزاری جایزهای که میتوانست هزاران نام بهتر از «فیل» داشته باشد، روی فیروزان دوستداشتنی من بنشیند تا تیم این روزهای فیدیبو کمکی کرده باشد به همه آنهایی که نهتنها آدمهای دوستداشتنی ما را میگیرند که حتی نام آنها را نیز برنمیتابند. فیدیبو برای من و همه آنها که روزهای پرفروغ آن را دیدهاند، همواره Firouzan Digital Book است.»
قاسمی در پینوشت این یادداشت افزود: «مدیریت حال حاضر فیدیبو به من توضیح دادند که این کار برای جذب نسل «زد» بوده است. من تا امروز ارتباطی میان نسل «زد» و «فیل» پیدا نکردم اما همه نسل «زد»هایی که میشناسم، خیلی خوب اصالت و داستان را میفهمند و شما با این کار دارید داستان فوقالعاده پشت خلق برندتان را از دست میدهید.»
او در ادامه با تأکید بر اینکه به تغییر در برند و شاخصهای بصری اعتراضی ندارد و آن را برای پویایی و بهروز بودن برند لازم میداند، ادامه داد: «اعتراض این نوشتار بر انتخابی است که مغرضانه یا سهواً (در آینده شاید درخصوص آن نوشتم) معنا و داستان پشت برند را نشانه میرود درحالیکه هزاران انتخاب دیگر پیش روست.»
در این یادداشت، چند کلیدواژه مشخص وجود دارد که نشان میدهد اعتراض مجید قاسمی به چیزی بیش از تغییر هویت بصری است. انتخاب و استفاده از عباراتی مانند «آدمهای دوستداشتنی ما را میگیرند و حتی نام آنها را برنمیتابند» و «مغرضانه یا سهواً… داستان پشت برند را نشانه میرود» حاکی از آتشی است که زیر خاکستر بوده و حالا فیل فیدیبو آن را دوباره برافروخته است.
غم مخفی شده در کمد
کمدا استارتاپ دیگری است که سال ۱۳۹۶ برای خریدوفروش و تعامل افراد همسلیقه حوزه مد و پوشاک راهاندازی شد و دیجیکالا سال ۱۳۹۸ در آن سرمایهگذاری کرد.
هیچ خبر رسمی درمورد تغییرات این شرکت منتشر نشده اما شنیدههای جستهوگریخته حاکی از این است که ماجرای اسمارتک در کمدا نیز بهنوعی تکرار میشود و دو طرف -دیجیکالا و تیم راهبری کنونی کمدا- دراینباره گفتوگوهای خود را پیش میبرند. همانطور که شنیده میشود، قرار بوده در دیجیپی هم تغییرات مشابهی انجام شود که سال گذشته ناموفق بوده است.
به نظر میرسد توییتی که «ثنا خالصی»، بنیانگذار کمدا، چندی پیش منتشر کرد، نیز بین سطورش اشارهای ظریف به این ماجرا دارد.
خالصی حدود سه هفته قبل نوشته بود: «این روزها توی کمدا داره اتفاقات زیادی میفته که وقتشه از کمد بیان بیرون.»
بدرود با ادرو
پلتفرم تبلیغات دیجیتال ادرو نیز ظاهراً مسیر مشابهی پیموده است. اسفند ۱۳۹۸ ادغام ادرو در دیجیکالا نهایی شد؛ بهاینترتیب، محصولات این پلتفرم تبلیغات دیجیتال تبدیل به سرویس داخلی دیجیکالا شد.
«علی جعفری»، بنیانگذار ادرو، در متنی در لینکدین، درمورد ادغام و اهمیت حفظ فرهنگ سازمانی نوشته است.
او در بخشی از این متن با بیان اینکه هیچوقت تجربه ادغام شرکتها، تیمها، محصولات و سرویسها را نداشته، تأکید کرد بزرگترین و یکی از سختترین تجربههای ده سال گذشتهاش این فرایند ادغام بوده است.
جعفری میافزاید: «میتونم مطالب زیادی بنویسم از موضوع ادغام شرکتها ولی چیزی که الان میتونم بگم مهمترین موضوع فقط فرهنگ و ارتباط درست هست، نهفقط توجه به تکنولوژی، کسبوکار و تیم.»
او در ادامه این نوشته با لحنی غمگین میافزاید: «سختترین چیز برای من رفتن از ادرو و خداحافظی با تیم خوبمون بود که تا لحظه آخر نمیتونستم باور کنم که این ۶ سال تموم شد و تیم رو دیگه نمیبینم… کار من و مسعود [خسروی] و علیرضا [محمودی] عزیز دیگه تموم شده و ادامه مسیر با دوستای خوبم هست.»
روح یا زامبی
اعتراض قاسمی، بنیانگذار فیدیبو، به حذف معنا و داستان برند و حذف «آدمهای دوستداشتنی» فیدیبو است. او به روحی اشاره میکند که در تن فیدیبو جریان داشته و اکنون -بهزعم او- درحال رخت بربستن از این کالبد است. این همان نکتهای است که متنهای مدیریتی نیز بر اهمیت آن تأکید دارند؛ جعفری از ادرو بر فرهنگ سازمانی تأکید میکند، خالصی مسیر مشابهی را پیش روی خود میبیند و اسمارتک و فرهنگ سازمانیاش نیز در دیجیکالا حل میشود.
تحقیقی که در «هاروارد بیزینس ریویو» درباره فرهنگ بنیانگذاران در استارتاپها منتشر شده، گفته است: «در استارتاپها چیزی اساسی و ناملموس وجود دارد: یک انرژی، یک روح. این روح اشتیاق را برمیانگیزد و حس ارتباط عمیق و هدف مشترک را تقویت میکند. تا زمانی که این روح وجود دارد، تعامل بالاست و کسبوکارها برتری خود را حفظ میکنند. اما اغلب، شرکتها پس از رشد و بلوغ، روح خود را از دست میدهند. شرکتها سیستمها و ساختارهای جدید اضافه میکنند، متخصصان باتجربه جذب میکنند و در این فرایند، ناخواسته روح اصلی و پرانرژی خود را از بین میبرند.»
نویسنده این تحقیق با بررسی بیش از ده شرکت با رشد سریع و مصاحبه با بیش از ۲۰۰ بنیانگذار و مدیراجرایی، توضیح میدهد: «روح استارتاپ سه بعد حیاتی دارد: هدف تجاری یا دلیلی بلندپروازانه برای وجود، ارتباطات نزدیک و غیرمعمول با مشتریان و تجربه کارمندان.» این مقاله با استفاده از تجربیات شرکتهایی مانند نتفلیکس، توضیح میدهد که شرکتهای بزرگ همچنان میتوانند این سه عنصر را حفظ و پرورش دهند؛ این کار راز ماندگاری و رشد بزرگ شرکتهاست.
البته دیجیکالا هلدینگی بزرگ، موفق و کارآمد است؛ شکی در این نیست. اعمال تغییرات در شرکتهای تملکشده نیز با اهدافی که ابتدای گزارش ذکر شد، روالی عادی است. اما شاید بیتوجهی به روح استارتاپهایی که در آنها سرمایهگذاری میکند، ترس از یا تلاش برای تغییر این روح و یکسانسازی آن برای این غول تجارت الکترونیکی ایران تبعاتی داشته باشد.
آینده شرکتهایی که دیجیکالا آنها را تملک کرده، به مدیریت این تغییرات بستگی دارد. اگر دیجیکالا بتواند بهخوبی بین نوآوری و یکپارچگی تعادل برقرار کند و به نیروهای باتجربه و خلاق فرصت بدهد، این شرکتها میتوانند به رشد خود ادامه بدهند و به موفقیتهای بیشتری دست یابند. درعینحال اگر اخراج روح بنیانگذاران بدون تفکر و توجه به پیامدهای آن انجام شود، شاید از این شرکتها کالبدی بسازد که زامبیوار و بیهدف در زیستبوم استارتاپی پرسه میزنند.