وزیر ارتباطات: آمار پوشش فیبر نوری حساب و کتابی ندارد، نگاهها را به سمت اتصال بردیم
اول فروردین ۱۴۰۴ دقیقا ۷ ماه از روزی که ستار هاشمی وارد ساختمان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات شد و فرمان وزارت را در اختیار گرفت، میگذرد. در حالی که تا چند ماه پیش از آن، کسی تصور نمیکرد تغییر دولت و به تبع آن وزیر ارتباطات در پیش باشد. گفتوگوی پیوست با ستار هاشمی در آخرین روزهای سال ۱۴۰۳ از همینجا آغاز شد و به موضوعات روز مانند فیلترینگ، توسعه فیبر نوری، 5G و هوشمندسازی رسید.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت چهاردهم مانند رئیس دولت، همچنان تلاش میکند سایر ذینفعان این حوزه را نرنجاند و چالشها را به رسانه نکشاند. میتوان گفت این مسیری است که بیشتر دولتمردان در ابتدای راه برمیگزینند. البته بعدتر برخی پشیمان میشوند و برخی دیگر بر نظر خود استوار میمانند. باید دید ستار هاشمی در پایان دوره وزارت خود به کدام سو مایل میشود.
متن گفتوگوی پیوست با وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات را در امه بخوانید.
تقریبا ۹ ماه پیش شما در سازمان ثبت بودید و در گفتوگویی که آنجا انجام دادیم اگر به خاطر داشته باشید از خطرات گوشیهای تلفن همراهی گفتید که به دلیل نصب فیلترشکن، آلوده شدهاند. الان وزیر ارتباطات هستید. در شرایطی که واتساپ و گوگلپلی رفع فیلتر شدند، آیا مسیر آینده برای رفع فیلترینگ سایر پلتفرمها مشخص شده یا باید برای هر بار رفع فیلتری مجدداً چانهزنی صورت بگیرد؟
زیرساختهای سامانه کاتب و موضوعات مربوط به سازمان ثبت شرایط به خصوص خود را دارد. طبیعتاً حوزه تخصصی قوه قضاییه حقوق و قضاوت است و ورود آنها در حوزه فناوری پیچیدگیهای مضاعف به همراه دارد. هیچگاه فکر نمیکردم روزی از موضوعات مربوط به حملات موجود در زیرساختهای سازمان ثبت به عنوان توجیهی برای رفع فیلترینگ استفاده کنم. به آقای اژهای نیز گفته بودم که عمده حملات از داخل کشور صورت میگیرد و علت این مساله را هم برای ایشان توضیح داده بودم.
بحث فیلترینگ فرایندی بسیار پیچیده است. چالش ما در این مسیر به این شکل بود که تیمی برای مطالبات جدی مربوط به فیلترینگ وجود نداشت و از سوی دیگر این مساله بسیار سیاسی شده بود. در این فرایند با همکارانی که از ابتدا همراه بودند به گفتوگو پرداختیم که باید از سیاسی و رسانهای شدن فیلترینگ جلوگیری کرد. چراکه تجربه نشان داده با ورود هریک از این مباحث به رسانه، نتیجهای حاصل نخواهد شد. فشار زیادی را در این مسیر از سوی دو طیف متحمل شدیم. طیفی از همراهان خودمان بودند که گمان میکردند ما موضوع فیلترینگ را با جدیت پیگیری نمیکنیم، درحالی که نگاه ما بر این بود که مساله، روند عقلانی و کارشناسی خود را بدون حاشیه و سر و صدا طی کند.
در این چهار ماه تجارب بسیار عجیبی را گذراندم. یکی از تجربههای شیرین این مسیر، اولین ارائه طرح دسترسی به سکوهای خارجی در حضور سران قوا بود. این حجم از همراهی برای من بسیار جالب بود. فکر میکنم بخشی از این همراهی به دلیل شناخت قبلی دوستان از نگاه کارشناسانه ما نسبت به مسائل بود. همواره تلاش کردهام تا هر حرفی که میگویم مبتنی بر واقعیت باشد. در جلسه مشترک سران قوا جدای از جلسه اول که نکاتی را برای بهبود سند ارائه کردند ما توانستیم دوستان را به این نتیجه برسانیم که وضع موجود، موقعیت بدی است.
از سوی دیگر اگر اقتصاد زیرزمینی یک حوزه با هر عنوانی شکل گیرد باید بدانید طیفی که همراهتان نیستند و در واقع روبروی شما قرار میگیرد، به منابعی دسترسی دارند که بخش زیادی از آن بیحساب است و این پول بیحساب میتواند مستندات و دسترسیهای عجیب، یارگیری و غیره تولید کند. به وجود آمدن فیلترینگ عام در سال ۱۴۰۱ در کشور موجب تشکیل چنین بازاری در کشور شد و این بدترین اتفاقی بود که افتاد.
در بحث امنیت میگوییم حرکت به سمت امنیت تام و مطلق، شدنی اما هزینهبر است. بر این اساس باید حد وسطی را در نظر گرفت که متناسب با آن در کنار دریافت خدمات از سطحی از امنیت نیز برخوردار بود. از سوی دیگر فیلترینگ یک مکانیزم امنیتی برای عدم اجازه دسترسی است. در بحث امنیت اصطلاحی به نام امنیت محاسباتی (computational security) وجود دارد. به این معنی که هنگامی که اگر تلاشی برای دسترسی صورت گیرد، نمیتوان آن را متوقف کرد؛ اما باید وقت و انرژیای که آن فرد برای دسترسی صرف میکند، بهصرفه باشد که به طور معمول بهصرفه نیست؛ اما هنگامی که این دسترسی به نیاز یک ملت تبدیل میشود، صرف میکند. این نقطه یکی از چالشهای جدیای است که همچنان با آن مواجه هستیم.
آیا وفاق مورد نظر دولت ایجاد شده است تا بر اساس آن اگر برنامهای برای رفع فیلترینگ پلتفرمهایی مانند یوتیوب وجود داشت، دیگر چانهزنی صورت نگیرد؟
این موضوع به جمعبندی مرکز ملی فضای مجازی از ۴ یا ۶ سندی که وجود دارد برمیگردد. آنچه در صحن شورای عالی فضای مجازی مصوب و چارچوبی برای آن در نظر گرفته شد به این شکل نیست که برخی پلتفرمها را مجاز و برخی دیگر را غیرمجاز بدانند. با این وجود این مساله یک روندی است که باید در آن برخی چارچوبها، توسط کارگروهی تعیین شود. بر این اساس پلتفرم وارد شده و میتواند به فعالیت بپردازند. از سوی دیگر ادبیات گفتوگو با صاحبان این پلتفرمها در این مساله دیده شده که بتوان با استفاده از مذاکره موضوع را پیش برد. البته این مساله زمانبر است..
یکی از نکات مثبت سند این است که هیچ پلتفرمی وجود ندارد که از دایره شمول دسترسی خارج شده باشد. از سوی دیگر رضایت مردم به عنوان یک محور در راهبردهای کلان در نظر گرفته شده است. همچنین در این فرایند تلاشمان این است که مسیر را به جای نگاه صرفاً امنیتی، با محور اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم. بحث مرتبط با حمایت از تولید محتوا که اخیرا در شورای عالی فضای مجازی مصوب شده نیز در این طرح وجود دارد.
بر اساس گفتههای سخنگوی دولت، ممکن است پلتفرمهایی مانند یوتیوب تا قبل از عید رفع فیلتر شوند، درست است؟
شخصا با جدیت به دنیال رفع فیلتر یوتیوب هستم. چراکه میدانم به چه اندازه قادر است ارزش افزوده ایجاد کند و چقدر دارای مطالب ارزشمند و آموزنده است. امیدواریم که بتوانیم امکان دسترسی به یوتیوب را به مردم ارائه کنیم.
پروژه فیبر نوری از دولت قبل آغاز شد. تاکید شما بر اتصال است اما اپراتورها میگویند تا زمانی که پوشش وجود نداشته باشد، اتصال اتفاق نخواهد افتاد. حتی اگر به اتصال هم توجه کنیم، بر اساس قانون بودجه سال ۱۴۰۳ تا پایان امسال باید دو میلیون اتصال انجام میشد که حدود ۷۰۰ هزار اتصال تاکنون صورت گرفته. در جداول بودجه سال ۱۴۰۴ هم آمده است که میزان اتصال تا پایان سال آینده باید به پنج میلیون برسد. آیا چنین اتفاقی ممکن است؟
خیر غیر ممکن است.
پس چرا چنین هدفی در بودجه آمده است؟
ما از ابتدا تاکید داشتیم که هیچ آمار کذبی چه در توسعه ارتباطات روستایی و چه از نظر پوشش فیبر نوری نباید منتشر شود و با هرگونه آمار خلاف واقع برخورد میشود. بنابراین به دلیل اینکه پوشش، حساب و کتابی ندارد نگاه به سمت اتصال برده شد. من سه ماه گذشته در تهران و دو شهرستان دیگر برای خودم اما با نام دیگری درخواست اتصال دادم. خدمت دریافتی به هیچ عنوان قابل قبول نبود. صحبت از اتصال، به معنای بیست میلیون اتصال نیست و این امر، غیرممکن است و اصلاً نمیتوان تصور کرد بیست میلیون خانوار بخواهند به فیبر نوری متصل شوند.
از سوی دیگر در ماده ۶۴ و ماده ۶۵ برنامه هفتم، دو عبارت با مفهوم متفاوت آمده است. یکی «اتصال» و دیگری «امکان اتصال». بر این اساس اشکالاتی که شما در جداول بودجه به آن اشاره کردید در واقع ناشی از ایرادات برنامه هفتم است که ما پیگیر اصلاح آن هستیم. به عنوان مثال در دنیا گفته میشود نرخ پذیرش (Adoption Rate) مربوط به ارتباطات ثابت بین ۲۵ تا ۳۰ درصد است.
حرف ما این است که اگر ادعا میکنیم نقاطی را روی نقشه سبز کردهایم [یعنی پوشش ایجاد شده]، باید درصدی از آن ادعا محقق شود. حرف از اتصال به این معنا است که به اقتصاد هم فکر شود وگرنه توسعه فیبر نوری در مناطقی که قرار نیست مورد استفاده قرار گیرد، تنها هدر رفت سرمایه است.
برخی به اشتباه برداشت کردند که بیست میلیون پوشش، تبدیل به اتصال بیست میلیونی خواهد شد. حتی برخی به اتصال ۲۴ میلیونی نیز اشاره کردند. درحالی که این امر غیرممکن است. تلاش ما این است که همزمان با گزارش پوشش با یک نسبت منطقی اتصال را هم داشته باشیم تا بتوانیم با اپراتورها تسویه کرده و مشوقها را در نظر بگیریم.
به نظر میرسد برای اقتصادی شدن این پروژه باید سرویسدهی در شهرهای بزرگ انجام شود؛ اما تاکنون جلوی این کار در بیشتر کلانشهرها گرفته شده است. هرچند در قانون برنامه برای همکاری شهرداریها زمان تعیین شده اما میبینیم که هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
ما با جدیت پیگیر این موضوع هستیم. همانطور که گفتید باید با مبنای اقتصادی برنامه را در نقطهای که تقاضا وجود داشت پیش میبردیم. در بحث توسعه دیجیتال نیز به همین شکل است. به این معنا که از نقطهای شروع و به مرور توسعه را در نقاط مختلف ایجاد میکنند. چراکه برنامهها را هرچقدر هم که خوب باشند نمیتوان ابتدا در تمام کشور گسترش داد و تمام مشکلاتشان را نیز در کنار هم حل کرد.
در مواجه با Last mile [بخش آخر شبکه که به مشترک نهایی میرسد] که مهمترین چالش امروز ما خصوصاً در شهرهای بزرگ است فرکانس ۱۵۰۰ مگاهرتز را واگذار کردیم تا اپراتورها با استفاده از آن بتوانند در شعاع ۳۰۰ متری سرویس بیسیم را برقرار کرده و از حجم چالشها کم کنیم.
الان این فرکانس به اپراتورها واگذار شده است؟
خیر در حال حاضر مصوبه آن را در کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات ارائه کردیم که واگذاری آن صورت گیرد.
فکر میکنید تا قبل از پایان سال واگذار میشود؟
موانع زیادی برای اجرای آن وجود ندارد. شاید تا پایان سال به نتیجه نرسد، اما در ابتدای سال آینده انشاءالله واگذار میشود.
اما این واگذاری برای تهران یا کلانشهرها نیست، درست است؟
اتصال Last mile با سیم در غیر کلانشهرها هیچ توجیهی ندارد. در شهرهای بزرگ به دلیل وجود تراکم بالا میتوانیم FTTH را به معنای واقعی داشته باشیم. حقیقتاً امروز شرکتهایی وجود دارند که حفاری انجام داده، داکت را خوابانده و فیبر را شوت کرده یا نکردهاند، اما هیچ سرویسی روی آن نیست. ما در مجموعه نظارتی مگر چقدر عِده و عُده داریم که بتوانیم متر به دست، پیشروی شرکتها را اندازهگیری کنیم. بنابراین اتصال، به میزان رضایت مردم و آگاهی ما از آن کمک میکند
کلانشهرها در چه وضعیتی هستند؟
ما در تهران از آقای دکتر زاکانی پیگیر این مساله بوده و به گفتوگو پرداختهایم. برخی پیشنهادات را ارائه کردند. با مخابرات ایران نیز به همین ترتیب مذاکرات جدی داشتیم. بایستی از ظرفیتهای موجود حداکثر استفاده را بکنیم. با توجه به اختلاف با مخابرات و سایر بحثهای موجود که بیش از یک دهه در جریان است، تلاش کردیم تا ظرفیتها فعال شوند. چرا که امروزه مخابرات منابع غیر مولدی که نیاز کشور و اپراتورها است را در اختیار دارد و از سوی دیگر ما مشغول حفاری در نقاطی هستیم که زیر آن داکت و کانالهای بزرگ وجود دارد.
بخشی از علل کندی سرعت حفاری مربوط به تکالیفی است که برنامه هفتم برعهده وزارت ارتباطات گذاشته است مانند صندوق توسعه فیبر نوری. صندوق توسعه فیبر برای ما یک مشکل جدی به وجود آورده است. در جایی از قانون گفته شده است اساسنامه و در بخشی دیگر از موسسه یاد شده است. این مساله به جایی رسید که به شخصه پیگیر تعیین تکلیف و تصویب آن بودهام. در حال حاضر تصویب شده است اما هیات تطبیق قوانین نسبت به آن ایراد وارد کرده است. من در هیات دولت هم این موضوع را مطرح کردم که نیاز به اصلاح قانون دارد.
ما نمیتوانیم طلب اپراتورهایی که به خوبی کار کردهاند را پرداخت کنیم. این مساله به دلیل نبود پول نیست، بلکه تاسیس صندوق به ما ابلاغ شده است. نباید این مسیر طی میشد. شاید اگر امروز را پیشبینی میکردیم این اتفاقات نمیافتاد. به طور کلی ما سر موضع خود هستیم و زمانی میتوانیم بگوییم کاری انجام دادیم که به مردم سرویس ارائه شود.
یکی دیگر از موضوعاتی که سالهاست درباره آن وعده داده میشود، برگزاری مزایده فرکانس 5G است که قرار بود در خرداد ۱۴۰۰ برگزار شود؛ اما هنوز اتفاقی نیفتاده. برخی به شوخی میگویند در ایران با فناوریهای فرد مشکل داریم؛ از روی 3G پریدیم و رفتیم سراغ 4G؛ الان هم 5G را توسعه نمیدهیم تا 6G بیاید.
این هم در کنار فرکانس ۱۵۰۰ با چالشهایی روبرو بود.
اما آقای فتاحی (رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی) در نمایشگاه تلکام گفتند تا پایان سال مزایده برگزار میشود.
برخی درخواستها برای در اختیار گرفتن بخشی از باند فرکانسی ۳۶۰۰ مگاهرتز، چالش این مساله بودند. بعد از گفتوگو در راستای وفاق ملی، نهایتا موضوع به کمیسیونی متشکل از نمایندگان دستگاههای مختلف واگذار شد و در مصوب شد. بنابراین به نظر میرسد از این چالش عبور کردهایم.
گام بعدی، ورود به مزایده است. به نظرم آنچه آقای مهندس فتاحی وعده دادند این بود که تا قبل از سال جدید امکان برگزاری مزایده وجود دارد. جدای از اینکه ممکن است فرایند حقوقی مزایده چندماهی جابهجا شود، به نظر میرسد چالش دیگری برای آن وجود ندارد.
برخی از اپراتورها مانند زیتل در آن باند فرکانسی در حال سرویسدهی هستند. آیا باید بازمهندسی (Re-farm) شود؟
ما دو تکه صد مگ را به صورت پیوسته در نظر گرفتیم که میتواند فرصت بسیار خوبی برای برنده این مزایده باشد. هرچند برخی از اپراتورها به دلیل وجود پیوستگی میان این صد مگ و سایر فرکانسهای خود، نسبت به این مساله، موضع دارند. با این وجود قرار نیست به دلیل ورود اپراتوری و در اختیار گرفتن طیفی در یک مقطع، این فرایند را معطل کنیم.
از سوی دیگر بازمهندسی طیف (ریفارمینگ) اتفاق بسیار خوبی است. یکی از موضوعات مطرح شده در کمیسیون این بود که ما فرکانسی را تکهتکه کرده و چند سال بعد باید پروژه دیگری را با نام ریفارمینگ شروع کنیم که طبیعتاً پیچیدگیهای خود را دارد.
یکی از مشکلات ما در کشور این است که یاد نگرفتهایم با یکدیگر کار تیمی انجام دهیم. در ریفارمینگ نیاز به همدلی وجود دارد تا تعامل شکل بگیرد. به واسطه جنس تعامل و گفتوگو در ریفارمینگ نمیتوان گفت در کوتاه مدت اتفاق میافتد. با این وجود امید است به عنوان یک اولویت در میانمدت به صورت عملیاتی آغاز شود. چرا که خرید تجهیزات ممکن نیست و در اختیارگیری تجهیزات اپراتورهای دیگر به دلیل قیمتگذاری، زمانبر است.
بر اساس اینکه دو تکه صد مگ قرار است در مزایده به اپراتورها داده شود، چه اتفاقی برای اپراتورهای موجود در آنجا فضا خواهد افتاد؟
مشکلی برای آنها به وجود نمیآید. ریفارمینیگی که در مورد آن صحبت میکنم مربوط به سایر باندهای فرکانسی است. چالشهای موجود برای آنها حل شدهاند. مدعیانی نیز مانند صداوسیما و ستاد کل نیروهای مسلح وجود داشتند که در نهایت توافق حاصل شد.
فرکانسهای ۷۰۰ و ۸۰۰ چه شدند؟ اصلا به اندازه گذشته اهمیت دارند؟
برای پوشش نقاط کور جادهای همچنان اهمیت دارند. با وجودی که ارزش قبلی خود را از دست دادهاند، اما همچنان ارزشمند هستند. امیدواریم این موضوع هم به نتیجه برسد؛ اما این مساله نسبت به سایر موضوعات پیچیدگی بیشتری دارد.
معاون برنامهریزی وزارت ارتباطات از صدور مجوز برای اپراتورهای هوش مصنوعی صحبت کردند. برای این مساله طبیعتا باید مسیر مشخصی شامل تنظیم اصول حاکم بر پروانه و تصویب هیات دولت و نگارش پروانه و… طی شود. آیا این مراحل انجام شدهاند؟
ما ماموریت ویژهای به سازمان تنظیم مقررات دادهایم که دو محور را به صورت ویژه دنبال کنند. یکی اپراتور اینترنت اشیا (IOT) است که امیدواریم به زودی بتوانیم در خصوص آن با کمک صاحب نظران به جمعبندی برسیم. پروانه اپراتور IOT یا خدماتی که تحت آن ارائه میشود، میتواند به اپراتورهای موجود واگذار شود. البته این موضوع ، کارکرد و اشکالات خود را دارد. کارکرد آن پهن شدن سریع در کشور و جامعه است. اشکال آن نیز این است که ممکن است این موضوع خیلی در اولویت اپراتورها قرار نگیرد.
ما در وزارت ارتباطات بحث هوشمندسازی صنایع را به صورت ویژه دنبال میکنیم. اینکه خودمان را وارد فضای مدیریت هوشمند انرژی کردیم چالشهای زیادی برای ما به همراه داشته است. چرا که در اشتراکگذاری دادهها و تعامل بین چند دستگاه پیچیدگی وجود دارد. با این وجود، طرحی است که در چهار ماه گذشته همزمان با سایر طرحها روی آن کار کردهایم. تاکنون طرح را برای هرکسی که ارائه کردهایم از آن استقبال کرده است. ما این طرح را با کمک مشاوران ایرانی که تجربه کار در شرکتهای خارجی داشته اند پیش بردیم. اعداد و ارقام قرار داده شده نیز بر اساس تجربیات موجود در دنیا ارائه شده است. ما این طرح را در دو کمیسیون انرژی و صنایع مجلس ارائه کردیم که مورد استقبال زیادی قرار گرفت و بسیاری آن را طرحی جامع، ملموس و دلنشین دانستند. در جلسه سران قوا نیز دو بار از طرح خود صحبت کردیم و مورد استقبال واقع شد.
اگر بخواهیم این طرح را پیش ببریم، نباید هزینه آن به اندازهای باشد که اصل هوشمندسازی را زیر سوال ببرد. در نتیجه در حال حاضر مشغول تدوین الزامات و شرایط برای ارائه پروانه هستیم. برخی از دستگاهها نیز برای همکاری در ارائه پروانه اعلام آمادگی کردهاند.
به نظر میرسد فرایندی طولانی در جریان باشد.
فکر میکنم حداکثر تا یک سال فرایند آن طی شود، اگرچه فرآیندهای فنی و اجرایی به دلیل لزوم جایگزینی روالهای سنتی با فناوریهای نوین در صنعت، زمانبر خواهد بود. مگر اینکه اتفاق عجیبی بیفتد که پروژه متوقف شود، وگرنه درحال حاضر مانعی در این خصوص متصور نیست.
شما احتمالاً تنها متخصص هوش مصنوعی در ساختار دولت هستید و میدانید که بدون کلان داده، هوش مصنوعی وجود ندارد. این در حالی است که ما در کشور چنین چیزی نداریم.
بله این دو با یکدیگر همزیستی دارند. برای همین معمولاً فناوریهایی مانند 5G را در کنار هوش مصنوعی میگذارند تا دادههای آن جمعآوری شود.
ما در جمعآوری داده دچار مشکل هستیم و دادهها با یکدیگر هماهنگ نبوده و دستگاهها باهم تبادل داده نمیکنند. از سوی دیگر لایحه حفاظت از داده همچنان از سال ۱۳۹۶ به مجلس ارائه نشده است.
چند موضوع در بحث هوش مصنوعی وجود دارد. امروزه همه به زیرساخت پردازشی هوش مصنوعی نیاز دارند. دانشجویان به معنای عام، بخش خصوصی برای کسبوکار خود، و بخش حاکمیتی و دستگاههای کشوری و لشکری و غیره به زیرساخت پردازشی هوش مصنوعی نیازمند هستند.
یک تجربه زیسته در کشور ما برای مراکز داده وجود دارد که تمام دستگاهها مراکز داده خود را توسعه بخشیدند. بعد از آن شاهد بودیم که به صورت مفید و موثر از آنها استفاده نشد و منابع زیادی را در زیرزمینها بدون استفاده بهینه رها کردیم. بر این اساس در ماده ۱۰۷ برنامه هفتم، ابر دولت تعریف شده است. این مساله از جمله موضوعات به شدت پیچیده است. متاسفانه در بحث هوش مصنوعی ما همان مسیر تجربه زیسته گذشته را داریم طی میکنیم.
از سوی دیگر وقتی در مورد سرویس صحبت میکنیم باید توجه داشته باشیم که سرویسها باید به صورت مستمر ارائه شوند. اگر شرکت خصوصی یا دانشبنیانی به سرویس وابسته شد دیگر نمیتوان آن را قطع کرد. با وجودی که قبلتر در این مسیر مقداری کار کردیم، اما ایجاد همگرایی، واقعاً انرژی زیادی از ما میگیرد.
من دانشگاهی هستم و ماموریت دانشگاه مشخص است. دانشگاه حوزه تحقیق و توسعه و تربیت نیروی انسانی را میتواند پیش ببرد؛ اما نمیتواند سرویسدهی کند. نمیتواند بگوید نیروی انسانی من تا دیروز بود و امروز رفته است خارج. دانشگاه فضای سیالی دارد. اگر یک اپراتور سرویس هوش مصنوعی ارائه دهد، ممکن است ریزش نیروی انسانی پیدا کند اما در همین حال جذب نیرو هم انجام میشود. چراکه متعهد شده و SLA دارد. SLA شاید در حال حاضر خیلی دیده نشود، اما دو سال دیگر که زیرساختها برپا شوند، میتواند ارزشافزوده خلق و مسیر را پیش ببرد.
لایحه حفاظت از دادهها در چه مرحلهای است؟
آن هم پیچیدگیهای زیادی دارد. امروز قانون GDPR در اروپا در حال مانعتراشی برای توسعه هوش مصنوعی است. به طور معمول تجربه جهانی نشان میدهد مقرراتگذاری در شروع یک مسیر، توسعه را کند میکند. بنابراین نمیتوان یکطرفه مسیر را پیش برد. اگر کسبوکار و دادهها به شکلی باشند که مزاحمت برایشان کمتر شود باید آنها را یکپارچه دید.
پس لایحهای که در دولت قبل تصویب شده بود و قرار بود به مجلس ارسال شود، دیگر در دستور کار نیست؟
خیر. برخی از نقاط آن مصوبه خوب و برخی نقاط دیگر آن دارای چالش بود و در حال حاضر به کمیسیونهای دولت برگشته است. هرچند چالشهای آن صرفاً مربوط به ما نبود و ما درگیر چالشهای به خصوص خود هستیم.
آیا در سال آینده تغییری در تعرفه اپراتورها شاهد خواهیم بود؟
سیاست سرکوب تعرفه طی دهه گذشته، در حال زمینگیر کردن کل بخش ارتباطی است. با توجه به اینکه این مساله باید به شکلی مدیریت شود، آن را در دستور کار قرار دادهایم و با صبوری، تلاش در باز طراحی و تغییر نگاه داریم. زمین خوردن بخش ارتباطی، به نفع هیچکس نیست. یکی از محورهای مورد توجه ما ایجاد سرویس و خدمات جدید، با امکان فرصتهای تازه و توجه به تعرفه مناسب خدمات، است. چرا که در تلاطمات ارزی اخیر وضعیت برای توسعه مناطق کور و روستایی خوب نبوده است. الان کمتر از ۷۵ درصد روستاها ارتباطات با کیفیت قابل قبول دارند. از سوی دیگر درآمد اپراتورها ریالی و بخش قابل توجهی از هزینههایشان ارزی است. برای همین است که سرمایهگذاری روی 5G برای اپراتورها توجیه ندارد. به طور کلی متوجه مشکلات معیشیتی مردم هستیم، اما باورمان این است که با تعریف بستهها و سرویسهای جدید بتوانیم راهی را پیشروی اپراتورها ایجاد کنیم.