هوشمصنوعی چگونه راستیآزمایی میکند؟
در دنیای امروز که اخبار در کسری از ثانیه در سراسر جهان گردش مییابند، فناوریهای نوین و بهطور خاص هوش مصنوعی، بهعنوان پاسخی فناورانه به این چالش مطرح میشوند.
سرعت گردش اطلاعات بهویژه در بستر شبکههای اجتماعی، موجب شده که انتشار شایعه یا اخبار جعلی بتواند در مدتزمانی بسیار کوتاه، آثار جدی اجتماعی، سیاسی یا امنیتی بهجا بگذارد. این شرایط به ویژه در مواقع بروز بحرانهای سیاسی و اجتماعی چون تجاوز رژیم اشغالگر قدس به زیرساختهای حیاتی و مناطق غیرنظامی جمهوری اسلامی ایران، برای مخاطبان و کاربران اهمیتی دوچندان مییابد. در این میان، فناوریهای نوین و بهطور خاص هوش مصنوعی، بهعنوان پاسخی فناورانه به این چالش مطرح میشوند.
هوش مصنوعی اکنون دیگر صرفاً یک ابزار تحقیقاتی یا دانشگاهی نیست، بلکه در خط مقدم مقابله با موجهای انتشار گسترده اطلاعات نادرست ایستاده است. این فناوری با توانایی تحلیل خودکار حجم عظیمی از دادهها، شناسایی الگوهای زبانی، تشخیص چهره و صدا و مقایسه سریع دادهها با پایگاههای اطلاعاتی معتبر، این امکان را فراهم میآورد که راستیآزمایی اخبار با سرعت و دقتی فراتر از توان انسان انجام شود.
مهر در این نوشتار کوتاه، ضمن بررسی عملکرد و قابلیتهای فعلی هوش مصنوعی در مقابله با پدیده اخبار جعلی، به برخی از تجربههای موفق بینالمللی در این زمینه اشاره خواهد کرد و در ادامه به بررسی ضرورت پیادهسازی کاربردهای فناوری مذکور در حوزه مقابله با اخبار جعلی میپردازد.
نقش چندوجهی هوش مصنوعی در راستیآزمایی محتوا
به عقیده کارشناسان، هوش مصنوعی با بهرهگیری از الگوریتمهای پردازش زبان طبیعی، یادگیری ماشین و تحلیل چندرسانهای، چهار نقش اساسی در فرایند راستیآزمایی ایفا میکند:
استخراج هوشمند اطلاعات مشکوک از حجم عظیم دادهها
تحلیل محتوایی و ارزیابی اعتبار ادعاها و منابع
مقایسه خودکار دادهها با پایگاههای معتبر و تحلیل آنها
رصد جریانهای هماهنگ اطلاعات نادرست
این سامانهها با بررسی ساختار زبانی، اعتبار نویسندگان، سوابق منابع خبری و حتی ویژگیهای صوتی و تصویری محتوا، الگوهای ناهنجار و نشانههای دروغپردازی را شناسایی کرده و هشدارهای اولیه برای بررسی انسانی صادر میکنند. تحلیل همزمان متن، صوت و تصویر و تطبیق میانزبانی، بهویژه در مقابله با عملیات روانی فرامرزی، نقشی حیاتی دارد.
تجربههای بینالمللی از پیوند فناوری و حقیقتسنجی
برنامههایی چون پروژه «AI۴TRUST» که با حمایت اتحادیه اروپا توسعه یافته، نمونهای پیشرو در بهرهگیری ترکیبی از هوش مصنوعی و تحلیل انسانی محسوب میشود. این سامانه شبکههای اجتماعی را بهصورت لحظهای پایش میکند و با تحلیل محتوای چندزبانه، موارد دارای ریسک بالای اطلاعات نادرست را علامتگذاری مینماید. خروجی این تحلیلها در قالب شاخصهایی همچون «ریسک اپیدمی اطلاعاتی»، ابزار تصمیمگیری مفیدی برای روزنامهنگاران و سیاستگذاران فراهم میسازد.
همچنین در بریتانیا، سازمان «Full Fact» از هوش مصنوعی برای پوشش وسیعتر منابع خبری، از جمله رسانههای آنلاین، شبکههای اجتماعی و برنامههای تلویزیونی بهره میبرد. این فناوری به تیمهای حقیقتسنج کمک میکند تا ادعاهای مهم، پرتکرار و قابل بررسی را در اولویت قرار دهند. با این حال، تصمیمگیری نهایی همچنان بر عهده تحلیلگران انسانی باقی میماند.
از تشخیص دروغ تا مداخله زودهنگام
یافتههای علمی جدید پژوهشی پیشگامانه در دانشگاه کالیفرنیا سندیگو نشان داده است که الگوریتمهای یادگیری ماشین در تشخیص رفتار فریبکارانه بهمراتب دقیقتر و قابلاعتمادتر از انسانها عمل میکنند. این مطالعه با محوریت تحلیل برنامه تلویزیونی «Golden Balls»، یک شوی رقابتی بریتانیایی با موقعیتهای استراتژیک فریب و همکاری، صورت گرفته است. پژوهشگران دریافتند که الگوریتمهای طراحیشده با دقتی معادل ۷۴ درصد میتوانند نیت واقعی شرکتکنندگان را در موقعیتهای کلیدی تشخیص دهند، در حالیکه بیش از ۶۰۰ شرکتکننده انسانی در این آزمایش، تنها به دقتی بین ۵۱ تا ۵۳ درصد دست یافتند.
این یافتهها حاکی از آن است که ماشینها میتوانند الگوهای رفتاری، لحن کلام، میمیک صورت و حتی شاخصهای عاطفی مانند شادی یا اضطراب را بهصورت دقیقتر تحلیل کرده و ارتباط آنها با دروغگویی یا صداقت را شناسایی نمایند. به گفته مارتا سرا گارسیا، نویسنده اصلی این پژوهش، الگوریتمها قادرند نشانههایی را که برای انسانها غیرقابلتشخیص هستند، بهعنوان نشانههای رفتاری فریب استخراج کنند.
همچنین، نتایج آزمایشها نشان داد که زمانبندی ارائه هشدار الگوریتمی نقش تعیینکنندهای در اعتماد کاربران دارد. بهطور خاص، زمانیکه کاربران پیش از مشاهده محتوا با هشدار احتمالی دروغگویی مواجه میشوند، تحلیلگری آنها تقویت شده و احتمال پذیرش بیقید و شرط محتوای گمراهکننده کاهش مییابد. این یافته اهمیت بالایی برای پلتفرمهای دیجیتال دارد. پلتفرمهایی نظیر یوتیوب، تیکتاک و اینستاگرام که بهصورت لحظهای حجم انبوهی از محتوای تولیدشده توسط کاربران را میزبانی میکنند، میتوانند با طراحی نظامهای هشدار پیشگیرانه، از گسترش اطلاعات نادرست پیش از تثبیت در فضای عمومی جلوگیری کنند.
راستیآزمایی دیجیتال؛ زیرساختی برای امنیت شناختی
در عصری که جنگهای شناختی جایگزین جنگهای متعارف شدهاند، تقویت زیرساختهای پدافند غیرعامل شناختی اهمیت مضاعفی یافته است. در چنین شرایطی، هوش مصنوعی میتواند نقش یک سپر دیجیتال را در دفاع از امنیت ملی ایفا کند و از ساختارهای اجتماعی و روانی کشور در برابر تهاجم اطلاعات نادرست محافظت نماید. از همین روی، توسعه سامانههای بومی با توانایی تحلیل محتوا به زبانهای فارسی، عربی، عبری و انگلیسی و اتصال آنها به مراکز فرماندهی رسانهای و امنیتی، از الزامات راهبردی دفاع شناختی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
جمعبندی: پیوند فناوری، سیاست و آگاهی عمومی
هوش مصنوعی، در صورتی که با رعایت اصول اخلاقی، شفافیت الگوریتمی و احترام به حریم خصوصی بهکار گرفته شود، میتواند به یکی از مهمترین ابزارهای مقابله با اخبار جعلی و اطلاعات نادرست تبدیل شود؛ اما نباید فراموش کرد که این فناوری، بهتنهایی قادر به حل بحران اطلاعات نخواهد بود. آنچه کارایی واقعی هوش مصنوعی را تضمین میکند، همافزایی آن با سیاستگذاری هوشمند، فرهنگ عمومی مسئولانه و توسعه آموزشهای فراگیر در حوزه سواد رسانهای است.
بی شک در وهله نخست، بدون وجود سیاستگذاری کلان در سطح دولتها و نهادهای تنظیمگر، چارچوب استفاده از الگوریتمها روشن نخواهد بود. همچنین ارتقا سواد رسانهای شهروندان، بهویژه در سنین پایین، شرطی ضروری برای تقویت مصونیت اجتماعی در برابر اطلاعات جعلی است. جامعهای که ابزارهای شناخت حقیقت را نشناسد، حتی با دقیقترین الگوریتمها نیز در برابر جنگ روانی آسیبپذیر خواهد ماند.
از سوی دیگر، فرهنگ مسئولیتپذیری در بازنشر محتوا باید به یک ارزش نهادینه میان کاربران تبدیل شود. کاربران شبکههای اجتماعی باید بدانند که مشارکت آنها در بازنشر اخبار نادرست، نهتنها یک اشتباه فردی، بلکه یک آسیب اجتماعی بالقوه است. ایجاد چنین درکی، مستلزم تلاش مستمر در حوزه آموزش عمومی، رسانهها و فضای مجازی است.
در نهایت، به نظر میرسد که جنگ آینده، جنگ روایتهاست؛ جنگی که در آن خطوط مقدم، مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه ذهن و باور مردم است و در این میدان، حقیقت برای بقا بیش از هر زمان دیگر به مخاطبانی هوشمند، مجهز و آگاه نیاز دارد. از همین روی، ترکیب فناوری، حکمرانی داده، سواد عمومی و مسئولیتپذیری رسانهای، تنها مسیر دفاع پایدار در برابر امواج سهمگین اطلاعات نادرست خواهد بود.