ضرورت مهاجرت بانکها به زیرساخت ابری
مهاجرت به زیرساخت ابری برای بانکها صرفاً یک تصمیم فناورانه نیست؛ بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ پایداری، امنیت و رقابتپذیری در بازار پرشتاب خدمات مالی است. بانکها با این تحول میتوانند هزینههای خود را کاهش دهند، مقیاسپذیری را بهبود بخشند و به سادگی زمینه گذار به فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی را فراهم آورند. این در حالی است که مسیر این تحول در ایران با چالشهایی جدی روبهروست.
در کمتر از چهار سال، نظام بانکی ایران شاهد دستکم دو نشت بزرگ اطلاعاتی بوده است: نخست، در سال ۱۴۰۰، پایگاه داده بانک ملی با اطلاعات شخصی ۷۵ میلیون مشتری به بیرون درز کرد؛ دوم، در فروردین ۱۴۰۴، گروهی هکری با ادعای دسترسی به ۱۲ ترابایت داده از ۴۲ میلیون مشتری بانک سپه، بخشی از اطلاعات را عمومی کرد.
پاسخ به بحران امنیت داده؛ گذر از جزیرههای پراکنده به ابر یکپارچه
این حملات، که با ضعف در اطلاعرسانی، نبود واکنش فنی قابل راستیآزمایی و بیتوجهی به حقوق مشتریان همراه بود، فرسایش سرمایه اجتماعی بانکها را بیش از پیش سرعت داد. در روزهای اخیر نیز همزمان با تجاوز اسرائیل، موجی از حملات سایبری به دهها زیرساخت دولتی و مالی کشور آغاز شد که نشان داد تهدیدها دیگر نه فرضی و قابل چشمپوشی، که کاملاً عملی، ترکیبی و راهبردی شدهاند. حال، مهمترین سؤال این است که آیا بانکهای کشور، با تجهیزات دستدوم، معماری جزیرهای و سیلویی مراکز داده و ساختارهای سنتی ذخیرهسازی و پردازش، تابآوری لازم در برابر این تهدیدهای همزمان را دارند؟
واقعیت این است که زیرساخت فنی بسیاری از بانکها امروز به طور جدی به گلوگاه و پاشنه آشیل ناکارآمدی و ریسک دائمی بدل شده است. تجربه جهانی به ما یادآور میشود که راه مقابله ساختاری با بحرانهای نوظهور، گذار از زیرساختهای فیزیکی پراکنده به پلتفرمهای ابری امن و قابل مانیتورینگ است.
بسیاری از بانکهای پیشرو در منطقه (ترکیه، عربستان و امارات)، در پاسخ به الزامات روزافزون پایداری، مقیاسپذیری و امنیت داده، با بهرهگیری از راهکارهای نوین ذخیرهسازی نظیر سیستمهای پیشرفته مراکز داده و خدمات رایانش ابری، گامهای مؤثری در نوسازی زیرساختهای اطلاعاتی خود برداشته و مسیر تحول دیجیتال را همراه با بهینهسازی هزینهها در سطح زیرساخت هموار کردهاند.
برای نمونه، یاپی کردیت ترکیه، سومین بانک خصوصی بزرگ این کشور و پیشگام در ارائه خدمات کارت اعتباری، برای پاسخ به رشد سریع تعداد مشتریان و تراکنشها، به سیستمی نیاز داشت که هم عملکرد بالا و هم پایداری کامل داشته باشد. با استقرار OceanStor Dorado، این بانک توانست علاوه بر کاهش ۴۰ درصدی هزینه کل مالکیت (مجموع کلیه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با خرید، پیادهسازی، بهرهبرداری، نگهداری و بهروزرسانی یک دارایی یا سیستم در طول چرخه عمر آن)، در شاخص کیفیت با پایداری ۹۹.۹ درصد و سرعت پردازش ۲۱ میلیون عملیات ورودی/خروجی در ثانیه (IOPS) همراه بوده است.
ریاض بانک عربستان، که نقش کلیدی در تأمین مالی پروژههای بزرگ نفت و پتروشیمی دارد، اولین بانک این کشور بود که مدل سهمرکزی را برای تداوم خدمات ۲۴/۷ پیادهسازی کرد. این مدل شامل دو دیتاسنتر فعال در ریاض و یک سایت بازیابی اطلاعات در دمام است که با راهکارهای باز و امن Huawei، نه تنها تداوم خدمات را تضمین میکند، بلکه چابکی و بهرهوری داخلی را نیز بهبود داده است. این هلدینگ بانکی با استفاده از سرویس Hybrid Cloud Consolidation (جمعآوری زیرساختهای پراکنده به یک پلتفرم مرکزی و مقیاسپذیر)، سطح بسیار بالایی از استاندارد امنیت و نگهداری داده را محقق کرده و به عنوان یک داستان موفقیت کاربست رایانش ابری در صنعت بانکی به شمار میرود.
چرا بانکها باید به زیرساخت ابری مهاجرت کنند؟
مهاجرت به زیرساخت ابری برای بانکها صرفاً یک تصمیم فناورانه نیست؛ بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ پایداری، امنیت و رقابتپذیری در بازار پرشتاب خدمات مالی است. بانکها با این تحول میتوانند هزینههای خود را کاهش دهند، مقیاسپذیری را بهبود بخشند و به سادگی زمینه گذار به فناوریهای نوین همچون هوش مصنوعی را فراهم آورند. این در حالی است که مسیر این تحول در ایران با چالشهایی جدی روبهروست.
از یکسو، ساختار سنتی بانکهای ایرانی با سختافزارهای قدیمی و ناکارآمد، توان پاسخگویی به رشد روزافزون تراکنشهای آنلاین و الزامات جدید امنیت داده را ندارد. گزارشهای اخیر نشان میدهد بخش قابلتوجهی از تجهیزات بانکی کشور یا دستدوماند، یا بهسختی از مسیرهای غیر رسمی وارد شدهاند، که این موضوع بهرهوری را کاهش داده و احتمال بروز ریسکهای امنیتی را بالا میبرد.
از سوی دیگر، مدیران ارشد بانکها بهصراحت اعلام کردهاند مسیر سنتی خرید و نگهداری دیتاسنترهای اختصاصی، نهتنها پرهزینه است، بلکه مانعی برای تحول چابک و پاسخگو در بانکداری نوین محسوب میشود. مهاجرت به زیرساخت ابری این فرصت را میدهد که بانکها منابع را «بر اساس میزان مصرف» دریافت کنند، سرعت و امنیت را توأمان افزایش دهند و در قبال توافقنامههای سطح خدمات (SLA)، ایمنی و پایداری زیرساخت داده خود را به شرکتهای معتبر بسپارند.
با این حال، عواملی چون تحریمها، نبود ارز کافی، سختگیریهای نهادهای ناظر، و ناتوانی در واردات تجهیزات باکیفیت باعث شده شیب مهاجرت به ابر در ایران، به ویژه در بین صنایع سنگین و سنتی، کندتر از روند جهانی باشد. تجربه جهانی نشان میدهد استفاده از راهکارهایی چون OceanStor Dorado شرکت هوآوی توانسته علاوه بر تضمین پایداری حداکثری، هزینههای بانکها و مؤسسات مالی را تا ۴۰ درصد کاهش داده و امکان رشد همزمان تجربه کاربری و کارایی را فراهم کند.
پاسخی به بحرانهای امنیتی در صنعت بانکی
گزارشهای بانک جهانی و آژانس امنیت سایبری اروپا (ENISA) تأکید میکنند که امنیت سایبری با تکذیب یا تقلیل موضوعات به مداخله عاملیت انسانی حاصل نمیشود؛ آنچه در بانکداری نوین تضمینکنندهی پایداری داده است، نه راهحلهای مقطعی، بلکه اصلاح ساختاری، سرمایهگذاری هوشمند در زیرساختهای ابری امن، و مدیریت فعالانه و پیشگیرانهی ریسکهاست.
در سطح جهانی، بازار زیرساختهای ابری نه تنها از نظر «اندازه بازار» رشد چشمگیری داشته، بلکه درآمد واقعی (revenue) شرکتها نیز بر اساس گزارشهای رسمی به مرز ۳۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ رسیده است. آمارهای گروه پژوهشی Synergy نشان میدهد تنها طی یک سال، درآمد این بازار بیش از ۶۰ میلیارد دلار افزایش یافته و بخش عمدهای از این رشد، مستقیماً ناشی از ظهور خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی مولد، چتباتها و مدلهای زبانی بزرگ بوده که کاربرد عملیاتی قابلتوجهی نیز در صنعت بانکی و مالی از خود نشان داده است. این تمایز میان حجم بازار و درآمد واقعی یادآور یک واقعیت مهم است: رایانش ابری دیگر صرفاً یک ظرفیت بالقوه نیست، بلکه امروز به موتور سودآوری شرکتهای فناورانه بزرگ بدل شده؛ و هرچه تأخیر در ورود بانکهای ایرانی به این اکوسیستم بیشتر باشد، هزینه فرصت از دسترفته نیز سنگینتر خواهد شد.
اکنون باید گفت هر تأخیر در نوسازی و ابریسازی زیرساختهای بانکی، خطر نشت داده، تهدید اعتماد عمومی و ضربه به اعتبار تجاری و حتی ملی را به شدت افزایش میدهد. بنابراین، ابر دیگر یک انتخاب فناورانه نیست. ضرورتی راهبردی برای صیانت از اعتماد عمومی و تداوم توسعه نظام بانکی کشور است. و شاید مهمتر از همه آنکه، این تعلل عامدانه به معنای چشمپوشی از امکان شکل دادن به آیندهای امنتر، شفافتر و سازگارتر با زیستبوم فناوری امروز است.