مدیرعامل بایتیکل: ریسک تتر بیشتر شده، اما نباید از ترس مرگ خودکشی کرد
انتشار اخبار و گزارشهایی از فریز شدن تتر کاربران و صرافیهای ایرانی نگرانی از مسدودی دارایی را افزایش داده است. مجتبی صفری، مدیرعامل بایتیکل معتقد است این ریسک تتر همواره وجود داشته اما فعلاً گسترده یا شدید نیست. او معتقد است در سمت صرافیها امکان استفاده از ابزارهایی برای کنترل این ریسک وجود دارد و برای کاربران هم مانند مانورهای زلزله باید مانورهای آموزشی برگزار شود تا علاوهبر کنترل هرچه بیشتر این ریسک، از ترس فریز شدن دارایی، به دست خودشان با اقدامات عجولانه باعث نابودی دارایی خودشان نشوند.
چه عواملی باعث فریز شدن تتر میشود؟ آیا گزارشهایی وجود دارد که نشان دهد دارایی کاربران ایرانی نیز پیش از اتفاقات اخیر فریز شده است؟
براساس شناختی که از ساختار تتر و مقررات جهانی دارم، عمده دلایل فریز شدن داراییها به موارد تحریمی، پولشویی یا فعالیتهای مشکوک برمیگردد. اگر رفتاری برخلاف قوانین دولتهای غربی یا نهادهای نظارتی باشد، تتر میتواند به درخواست آن نهادها، آدرسهایی را فریز کند.
به صورت کلی فریز شدن معمولا به خاطر ارتباط با نهادهای نظامی، گروههای تروریستی و شبهنظامی تحریمشده یا تراکنشهایی با اهداف غیرقانونی مثل پولشویی یا دریافت کمک مالی (دونیشن) آنها رخ میدهد. این مسئله صرفاً محدود به ایران نیست؛ گزارشهایی که در پلتفرمهایی مثل Arkham منتشر شده نشان میدهند حجم قابل توجهی از آدرسهایی که فریز شدهاند، متعلق به کاربران کشورهای مختلف و با مقاصد گوناگون بودهاند و حتی بسیاری از آدرسهایی که فریز شدهاند به پلتفرم خرید و فروش NFT اپنسی مرتبط هستند. ولی طبیعتاً به دلیل تحریمها، کاربران ایرانی هم بیشتر در معرض این خطر قرار دارند.
حتی قبل از تنشهای اخیر، گزارشهایی شنیده بودیم که آدرسهایی متعلق به کاربران ایرانی فریز شدهاند. اما حالا این روند جدیتر شده؛ چرا که هماکنون لیبلگذاریهای مشخصی روی پلتفرمهای ایرانی است. اخیرا تمرکز زیادی روی موضوع فریز و پیشبینی ریسک آن داشتیم. برای همین، توسعههایی انجام و صرافیها از این ابزارهای کاهش ریسک مطلع هستند. به این صورت که این ابزارها میتوانند با بررسی رفتارهای مشکوک در بلاکچین، هشدارهایی مرتبط با فریز را ارائه کنند. بهتر است بهجای تحلیلهای ذهنی و توییتری، دادههای واقعی شبکه را بررسی کنیم و با بررسی آدرسهای فریز شده، علتها و الگوهای مشابه، تحلیل ارائه کنیم.
در سالهای گذشته مدیران برخی صرافیها احتمال فریز شدن تتر کاربران ایرانی را اندک میدانستند و معتقد بودند این اقدام برای اعتبار بنیاد تتر آسیبزاست و انجام نمیشود. با توجه به تحلیلهایی که انجام دادید، ریسک تتر برای کاربران صرافی داخلی چقدر جدی است؟
اینکه بگوییم ریسک وجود ندارد، کاملاً غلط است. این ریسک الان شدید یا گسترده نیست، اما بههیچوجه صفر نیست. در گذشته هم به همین صورت بود. در تحلیلها متوجه شدیم این ریسک قابل کنترل و پیشگیری است. اما نیازمند آگاهی، ابزارهای فنی و رفتار محتاطانه است.
به هر حال بنیاد تتر هم کسبوکار است و نیاز دارد بازارش را گسترش دهد اما برای فعالیت در این ابعاد عملکرد بلکلیست را باید داشته باشد. به همین دلیل در راستای کسبوکارش فریز کردن همه آدرسها به نظر منطقی نیست.
در حال حاضر فرکانس فریزها و رفتارهای شبکهای تغییر محسوسی را نشان نمیدهد. تعداد آدرسهای فریز شده هم عدد عجیبی نیست. شاید چند هزار آدرس باشد اما این اعداد در مقابل چند میلیارد ولتی که فعال است نسبتی نزدیک به صفر را تشکیل میدهد. یکی از نتایج جالب تحلیلهایی که داشتیم این بود که فریز شدن تتر الزاما به دلیل تراکنشهای بزرگ اتفاق نمیافتد و روی کیفپولهایی با موجودیهای کوچک هم دیده میشود حتی آدرسی با موجودی ۲۴ دلار هم دیده شده که فریز کردهاند. این یعنی حتی داراییهای خرد هم الزاما از ریسک فریز مصون نیستند.
یک کاربر ایرانی که از صرافی داخلی استفاده میکند، باید چه اقداماتی انجام دهد؟ آیا میتوان با خیال راحت تتر نگهداشت؟
این موضوع پیچیده است. تتر بزرگترین استیبلکوین بازار است. برخی معتقدند «بیایم کلاً تتر را از صرافیها جمع کنیم»، این حرف بیشتر سلب مسئولیت است. واقعیت این است که اکوسیستم و بازار رمزارز هنوز بهشدت به تتر وابسته است و این تغییر یک شبه ممکن نیست.
باید واقعبین بود. کسی نمیتواند مدعی شود هیچ ریسکی وجود ندارد اما این ریسک قابل مدیریت است. آموزش بسیار مهم است و ایده نگهداری شخصی این داراییها برای همه نسخه خوبی نیست. چراکه خیلیها از ترس مرگ خودکشی میکنند. در حال حاضر شبکههایی مانند BNB Chain ریسک کمتری به نسبت اتریوم و ترون دارند. همچنین تنوع در داراییها مانند استیبلکوینهای دای و گزینههای غیرمتمرکز میتواند کمک کننده باشد.
در واقع، باید مثل یک طیف به مسئله نگاه کرد. طیفی که شامل شبکههای با بیشترین ریسک و گزینههای غیرمتمرکز با کمترین ریسک میشود. کاربر میتواند با توجه به حجم دارایی و سطح ریسکپذیری خودش، انتخاب کند کجای این طیف میخواهد باشد.
اما یکی از بزرگترین مشکلاتی که در بحرانها دیده میشود نبود آموزش کافی است. کاربرانی هستند که از روی ترس دارایی خود را جابهجا کردند و با دست خودشان دارایی نابود شد. همانطور که در مدرسه مانور زلزله برگزار میشد و آمادگی پیدا کردیم که در زمان بحران چگونه رفتار کنیم، در این فضا هم نیاز به مانور آموزشی داریم تا همه یاد بگیرند در شرایطی مانند فریز، هک یا جنگ سایبری چه واکنشی بهتر است.
آموزشها و سیاستها چطور باید پیادهسازی و پیگیری شوند؟
شاید اینجا نقش یک نهاد واسط پررنگتر باشد. نهادی که بتواند میان بخشهای مختلف بازار هماهنگی ایجاد کند. نهادهایی مانند انجمن بلاکچین یا دیگر تشکلهای صنفی احتمالاً بتوانند این نقش را ایفا کنند.
البته نکته دیگر این است که نحوه کارکرد ما با ابزارها هم اهمیت دارد. برای مثال زمانی که آدرسی را پلتفرمی مانند آرخام سرچ میکنیم این جستجو سینگالی را در آن تولید میکند که شامل دادههای کاملی از کاربر میشود و بعدتر این دادهها میتوانند علیه خود کاربر به کار گرفته شود.
از نظر امنیتی این به این معنی است که شما در حال فید کردن سیستم هستید. به همین دلیل میتوان در زمان استفاده از این پلتفرمها با نویزسازی (جستوجوی دادههای غیرمتبط یا تصادفی) سابقه جستوجو را مخدوش کرد.