«رایانه» چگونه جایگزین «کامپیوتر» شد؟
این روزها در شبکههای اجتماعی دربارۀ سرچشمۀ واژۀ «رایانه» بسیار سخن گفته شد. برخی از علاقهمندان در میانۀ جدالهای خود هوش مصنوعی را نیز به کمک فراخواندند تا به آنها بگوید رایانه از چه زمانی در زبان فارسی رواج پیدا کرده است.
در یادداشتی که فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر کرده، آمده است: واژۀ رایانه نخستینبار در نوشتهای از دکتر صادق کیا، رئیس فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم، ۱۳۴۹-۱۳۵۸) به کار رفته است. او در پایان یادداشتی که بر کتاب واژهنامۀ بسامدی شعرهای شهید بلخی (فراهمآوردۀ محمود منشی، زیرنظر فریدون بدرهای، انتشارات فرهنگستان زبان ایران: تیرماه ۱۳۵۵) این واژه را در برابر کامپیوتر به کار برده است. کیا نوشته است: «فرهنگستان زبان ایران در آغاز کار میدانست که برای آنکه واژهنامههای بسامدی با باریکبینی و موشکافی بیشتر و نیروی انسانی کمتر و در زمانی کوتاهتر انجام پذیرد، باید از رایانه (کامپیوتر) بهره گرفت.» او در پانویس، نوشته است: «واژۀ «رایانه» را نگارنده از «راینیتن» پهلوی به معنی آراستن، ترتیب دادن و نظم دادن ساخته و در برابر واژههای انگلیسی Computer و فرانسه Ordinateur پیشنهاد کرده است».
فرهنگستان زبان ایران در دهۀ پنجاه سدۀ گذشته تصمیم گرفت واژههای بیگانهای را که برای برابرگزینی در دست بررسی داشت، در دفترهایی با عنوان «پیشنهاد شما چیست؟» منتشر کند و از عموم صاحبنظران و علاقهمندان بخواهد معادلهای پیشنهادی خود را در بازۀ زمانی مشخصی برای ارزیابی به فرهنگستان زبان ایران بفرستند. هدف فرهنگستان این بود برابرهایی که سرانجام به تصویب میرسد «از پذیرش گرم همگانی برخودار باشد.»
شمارۀ پنجم از این دفترها با عنوان «بخشی از واژههای رایانهای (کامپیوتری)» سال ۱۳۵۵ منتشر شده است. اعضای گروه واژهگزینی رشتۀ انفورماتیک فرهنگستان زبان ایران، واژۀ «کامپیوتر» را چنین تعریف کرده و برای برابرگزینی آن از مردم نظرخواهی کرده بود: «ماشین یا گروهی از ماشینها برای انجام دادن عملیات بر روی دادهها، بهویژه اعمال شمارشی (حسابی)، بهطور خودکار».
شمارۀ هشتم از این دفترها نیز به «بخشی از واژههای فنشناسی آموزشی» اختصاص یافته است. این دفتر که به کوشش پروین بوذری و فروغ مهاجر فراهم آمده، بهمنماه ۱۳۵۶ منتشر شده و دربردارندۀ ۳۳۸ واژۀ بیگانه است. گردآورندگان تعریفی کوتاه از هر واژۀ بیگانه و کاربردهای آن را به دست داده بودند. از علاقهمندان خواسته شده بود معادلهای پیشنهادی خود را تا پایان فروردین ۱۳۵۷ به نشانی فرهنگستان ارسال کنند.
یکی از واژههایی که در دفتر هشتم «پیشنهاد شما چیست؟» نیز برای برابرگزینی به نظرخواهی گذاشته شده بود، «کامپیوتر» Computer (Computor) است. در تعریف این واژه به استناد فرهنگ وبستر (Webster) نوشته شده است:
۱. آنکه یا آنچه میشمارد.
۲. وسیلۀ محاسبهای که بهویژه برای حل مسئلههای دشوار ریاضی طرحریزی شده است.
۳.ماشین خودکار (اتوماتیک) الکترونیکی که برای انجام دادن شمارشهای ساده یا دشوار به کار میرود.
گفتنی است فرهنگستان زبان ایران «فنشناسی و فنورزی» را در برابر «تکنولوژی» مصوب کرده بود. فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان سوم) به جای این واژه، «فنّاوری» را تصویب کرده است. جالب است با آنکه بیش از پنجاه سال پیش اصطلاح «فنشناسی آموزشی» به جای «تکنولوژی آموزشی» مصوب شده بود، دانشگاهها هیچگاه این اصطلاح را به کار نبردند.
با آنکه دکتر کیا واژۀ رایانه را در یکی از نوشتههای خود به کار برده است و در جزوۀ داخلی صحافیشدهای که فرهنگستان زبان ایران با عنوان «برابرهای فارسی پیشنهادی گروههای واژهگزینی» تدوین کرده است، رایانه در برابر کامپیوتر ثبت شده است، و شمارۀ پنجم «پیشنهاد شما چیست؟» نیز با عنوان «بخش از واژههای رایانهای (کامپیوتری)» چاپ شده، شواهدی در دست نیست که فرهنگستان زبان ایران تا پایان فعالیت خود (۱۳۵۸) برابری برای کامپیوتر مصوب کرده باشد. زیرا هم در جزوۀ یادشده تأکید شده است که واژههای این جزوه صرفاً پیشنهاد گروههای واژهگزینی فرهنگستان است و نباید آنها را مصوب فرهنگستان دانست، هم، چنانکه گفتیم، در دفتر هشتم از مجموعۀ «پیشنهاد شما چیست؟» که بهمن ۱۳۵۶ منتشر شده است، واژۀ کامپیوتر نیز ازجمله واژههایی بود که از علاقهمندان خواسته شده برای آن برابری پیشنهاد کنند. بااینهمه در دو دهۀ شصت و هفتاد سدۀ گذشته برخی از استادان و مهندسان واژۀ رایانه را در برابر کامپیوتر به کار میبردند، اما این نوواژه همهگیر و مصوب دستگاههای رسمی و مسئول نبود.
با توجه به چنین پیشینهای، شورای واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تاریخ ۱۸ تیرماه ۱۳۷۹ با حضور استادان: غلامعلی حداد عادل، جواد حدیدی، بهمن سرکاراتی، علیاشرف صادقی، احمد سمیعی گیلانی و ابوالحسن نجفی، پیشنهاد کارگروه تخصصی رایانه را مبنی بر پیشنهاد «رایانه» دربرابر کامپیوتر بررسی و تصویب کرد. سید مصطفی عاصی، ابراهیم نقیبزادۀ مشایخ و محمدرضا محمدیفر نیز از اعضای کارگروه تخصصی رایانه و فنّاوری اطلاعات در این نشست حضور داشتند. سرانجام، شورای فرهنگستان در نشست دویست و چهاردهم خود که در تاریخ سیام مهرماه ۱۳۸۰ تشکیل شد و به بررسی واژههای حوزۀ رایانه و فنّاوری اطلاعات اختصاص داشت، واژۀ رایانه را دربرابر کامپیوتر تصویب کرد.
دکتر سید مصطفی عاصی، زبانشناس، سرپرست بخش رایانه در فرهنگستان زبان ایران، استاد بازنشستۀ پژوهشگاه علوم انسانی، عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و از اعضای اولیۀ کارگروه فنّاوری اطلاعات و ارتباطات رایانۀ این فرهنگستان، دربارۀ چندوچون ساخته شدن واژۀ رایانه توضیحاتی در اختیار روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی گذاشته است که در ادامه میآوریم:
«ازآنجاکه من از آغاز کار فرهنگستان زبان ایران (فرهنگستان دوم) در آنجا حضور داشتم شاید بتوانم با کمک حافظه و برخی سندهای موجود پیشینۀ واقعیتری از پیشنهاد و کاربرد رایانه بهدست دهم. باید برگردیم به نخستین سالهای فعالیت فرهنگستان که گروههای واژهگزینی یکبهیک تشکیل میشدند. پیشنهاد تشکیل هر گروه چه از خارج فرهنگستان و چه از داخل، در شورا طرح میشد و کلیات آن مانند موضوع و حوزه، اعضای احتمالی و حتی عنوان آن بهتصویب میرسید. یکی از نخستین گروهها برای حوزۀ علوم کامپیوتر بود. بهزودی مشخص شد که این رشته (در آن زمان) با عنوان کلی انفورماتیک در برخی از مجامع شناخته میشود. حتی در سازمان برنامه و بودجه، معاونت انفورماتیک عهدهدار برنامهریزی سیاستهای کلان کشور در این زمینه است. برای آغاز فعالیت این گروه از همۀ رئیسان و مدیران دانشکدهها و گروههای رشتۀ کامپیوتر آن زمان، ازجمله معاون انفورماتیک سازمان برنامه و بودجه (شادروان مهندس خسرو بهروز) و پایهگذار و رئیس مدرسۀ عالی کامپیوتر (شادروان دکتر مرتضی انواری) و نیز مدیران مراکز کامپیوتری بزرگ آن زمان دعوت شد. طبق روش جاری از فرهنگستان هم چند تن که با این حوزه آشنایی داشتند در گروه حضور داشتند. اعضای گروه رایانه، علاوهبر اینجانب، عبارت بودند از: مرتضی انواری، خسرو بهروز، یوسف تولیتی، مجید رامینفر، مهدی کرمانی، خسرو کریمپناهی، فریدون بدرهای و حسین داوری آشتیانی.
در نخستین نشستها قرار شد برای خود واژۀ کامپیوتر برابر فارسی برگزیده شود و بلافاصله معادلهای ترجمهایِ ماشین حسابگر، شمارگر، محاسبهگر بهدلایل متعدد از سوی اغلب اعضا رد شد. پیشنهادهایی هم طرح شد و با تعریفهای تازه و بههمراه چند تن از اعضای گروه به شورا رفت. شادروان مهندس بهروز، فرزند استاد ذبیح بهروز، که تخصص انفورماتیک از فرانسه داشت و چندی بعد دکترای خود را هم در همانجا بهانجام رساند، با علاقۀ شدیدی که به زبان فارسی داشت، نکتۀ مهمی را طرح کرد. اینکه کامپیوتر امروز تنها یک ماشین حسابگر نیست و آن را بهعنوان وسیلۀ پردازش و آرایش دادهها میشناسند. بههمین دلیل فرانسویان برای آن معادل ordinateur را برگزیدهاند. اعضای شورا پیشنهاد کردند که بهجای ترجمۀ واژه کامپیوتر، معادلی مفهومی برای آن برگزینند. دکتر کیا یادآور شد که در فارسی میانه فعل «رایانیدن» به معنی بهنظم درآوردن کاربرد داشته که آرایش و آراستن امروز نیز از همان ریشه است. پس از بحث و بررسی واژۀ رایانه با الگوی ستاک حال فعل+ ه (رایان+ ه) به معنی ابزار انجام همان فعل مانند «گیره» و «رنده» و «ماله» پذیرفته شد. ازآنپس در نوشتههای فرهنگستان ازجمله هنگامی که سال ۱۳۵۴ بخشی از واژههای رایانهای (کامپیوتری) در قالب دفتر شمارۀ پنجم «پیشنهاد شما چیست؟» منتشر شد همهجا واژۀ رایانه بهکار رفت. نسخۀ ویراستۀ این دفتر نیز سال ۱۳۵۵ منتشر شد.
شایستۀ یادآوری است که با کمک شادروان خسرو بهروز، معاون انفورماتیک آن زمان سازمان برنامه و بودجه، نخستین فعالیتهای پردازشی زبان فارسی با رایانه (زبانشناسی رایانشی امروز) در اوایل دهۀ ۱۳۵۰ در فرهنگستان زبان ایران آغاز شد. همزمان با برگزاری دورههای گوناگون آموزش رایانه برای برخی اعضای هیئت علمی فرهنگستان، طراحی و اجرای سه طرح بزرگ فراهم آوردن «طرح تهیۀ واژهنامۀ بسامدی متون برگزیدۀ فارسی: کلیّات، سیستم کامپیوتری و برنامهها»، «تدوین واژهنامۀ چندزبانی: سیستم رایانهای و برنامهها» و «واژهنامۀ ریشهشناسی: سیستم کامپیوتری و برنامهها» بهاجرا درآمد (تصویر شمارۀ چهار.) همچنین مجموعۀ واژههای پیشنهادی گروههای واژهگزینی در دادگانی گردآوری و ساماندهی شد که در فروردین سال ۱۳۵۹ با سختی توانستم دو نسخه از آن را چاپ رایانهای کنم که یک نسخۀ آن در آغاز فعالیت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در اختیار این فرهنگستان قرار رفت و چند سال بعد با هدف حفظ این دادهها و با پیشنهاد کارگروه رایانۀ واژهگزینی در رایانه درونداد شد و فایل آن در مجموعۀ گنجواژه ادغام شد. یکی از آخرین کارهای فرهنگستان دوم تأسیس بخش کاربریهای رایانه بود که طرح سازمانی و گسترش آن را نیز اینجانب آماده و ارائه کرد.»
گفتنی است در عربی به جای واژۀ کامپیوتر «حاسب الکترونیّ» را کار میبرند که به نظر میرسد براساس همان تعریف اولیۀ کامپیوتر باشد که با استناد به فرهنگ وبستر در دفتر هشتم «پیشنهاد شما چیست؟» نیز آمده بود و وجه غالب معنای آن همان محاسبه کردن است.
در زبان فرانسه نیز به جای واژۀ انگلیسی کامپیوتر، Ordinateur گذاشته شده است. فرشید سمائی، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقالۀ «مبانی اصطلاحشناسی فرهنگی و کاربرد آن زبان فارسی» (مجلۀ نامۀ فرهنگستان، ویژهنامۀ واژهگزینی، سال دوم و سوم، شمارۀ دوم و سوم، بهار ۱۳۹۸، صص ۲۶۷-۲۹۲) شرحی فشرده و خواندنی از روند برابرگزینی برای واژۀ کامپیوتر در زبان فرانسه آورده است که بازنشر آن در پایان این یادداشت خالی از فایده نیست: «در فرانسه آن گونه که مارسلسی بیان میکند، در هنگام انتخاب برابرنهاد برای اصطلاح computer در دهۀ پنجاه قرن بیستم میلادی، مباحث اصطلاحشناختی متعددی مطرح و سه راهحل ارائه شد: راهحل اول پذیرش واژۀ computer یا صورت تغییریافتۀ آن computeur بود. راهحل دوم، گزینش calculateur بود که در آن زمان در حوزههای حسابداری و آمارِ عصرِ پیشارایانه کاربرد داشت اما راهحل سوم، انتخاب نوواژهای متفاوت برای این مفهوم جدید بود. نمایندگی آی.بی.ام در فرانسه مسئولیت واژهگزینی را پذیرفت. متخصصان در آی.بی.ام نمیخواستند همان لفظ calculateur را انتخاب کنند، زیرا چندان این انقلاب فنّاورانه را منعکس نمیکرد و اهمیت چندگانۀ دستگاه جدید را نشان نمیداد. پیش از انتخاب اصطلاح نهایی، عبارت «ماشین الکترونیکی دادههای پردازشی» مطرح شد که بلافاصله رد شد. سپس، مسئولان آی.بی.ام فرانسه از ژک پِرِه استاد دانشگاههای پاریس درخواست کردند تا برابرنهادی برای این دستگاه بیابد. سرانجام پِرِه، که خود علاوهبر تخصص در زبانشناسی و زبان لاتین، دستی نیز در مطالعات ادیان داشت، برابرنهاد ordinateur را در نامهای به تاریخ ۱۶ آوریل ۱۹۵۵ پیشنهاد کرد که بلافاصله مورد اقبال عمومی قرار گرفت. او این اصطلاح تخصصی را از متن عبارت مذهبی «خداوند، نظمدهندۀ بزرگ هستی» (Dieu, grand ordinateur du monde)، استخراج کرد که در آن لفظ ordinateur به معنای «نظمدهندۀ جهان براساس برنامهای مشخص» است. این لفظ در همان زمان نیز بهلحاظ درزمانی اصطلاحی نوگزیده تلقی میشد؛ به این معنی که در قرن پانزدهم این واژه به اسقفی اطلاق میشد که مسئول محاسبۀ زمان دقیق جشن عید پاک بود، زیرا تعیین تاریخ دقیق آن مبنای محاسبۀ سایر جشنهای مذهبی قرار میگرفت. نکتۀ دیگر این است که در دهۀ پنجاه هنوز نهادهای تخصصی متولی حفظ و احیای زبان فرانسه، بهطور رسمی تأسیس نشده بود.