چه کسی مسئولیت خطر فیلترشکنها میپذیرد؟
وقتی جاسوسی از طریق فیلترشکن به حساسترین نهادهای کشور رسیده، آیا حامیان فیلترینگ حاضرند مسئولیت پیامدهای امنیتی این وضعیت را بپذیرند؟
در روزهای اخیر، اظهارات معاون رئیسجمهور و گزارش رسانههای خارجی توجهها را به مسئلهای معطوف کرد که سالهاست کارشناسان درباره آن هشدار میدهند: خطر امنیتی فیلترشکنها. قائمپناه با استناد به گزارشی از نهادهای امنیتی اعلام کرده که یکی از عوامل نفوذ و جاسوسی در کشور، همین ابزارهای عبور از فیلتر بودهاند. این هشدار زمانی جدیتر شد که گزارشهای تاییدنشدهای مبنی بر هک گوشی محافظان و سوءاستفاده از این ضعف امنیتی در حمله اسرائیل به جلسه شورای امنیت ملی با حضور مقامات بلندپایه نظام منتشر شد که یکی از احتمالات قوی مطرح، هک این گوشیها از طریق فیلترشکنهای نصبشده روی آنها بوده است. اگر این گزارش صحیح باشد، ما با مصداق روشن یک «خطر آشکار و فوری مواجه» هستیم؛ خطری که نه در آیندهای دور، بلکه همین حالا مقامات ارشد کشور را تهدید میکند.
سالهاست درباره مضرات فیلترشکنها گفته میشود: از تبدیل گوشی کاربران ایرانی به «زامبی» و استفاده از آنها در حملات سایبری علیه زیرساختهای داخلی و خارجی گرفته تا کاهش محسوس سرعت اینترنت و باز کردن دروازههای دسترسی کودکان به هر نوع محتوای نامناسب. از منظر فنی هم بارها تاکید شده که خود سیاست فیلترینگ با ایجاد انگیزه و بازار گسترده برای خرید و استفاده از فیلترشکن، عملاً به نقض غرض خود تبدیل شده و امنیت و نظم فضای مجازی را متزلزل کرده است. اما به نظر میرسد این استدلالها به دلیل ملموس نبودن تهدید، نتوانسته برخی سیاستگذاران و مدافعان فیلترینگ را به بازنگری در این رویکرد وادار کند.
اکنون اما شرایط تغییر کرده است. وقتی نفوذ و جاسوسی از طریق فیلترشکن به حساسترین نهادهای کشور میرسد، سؤال جدی این است که آیا حامیان فیلترینگ حاضرند مسئولیت تداوم حضور این ابزارهای جاسوسی و پیامدهای امنیتی آن را بپذیرند؟ آیا زمان آن نرسیده که با کنار گذاشتن سیاست ناکارآمد فیلترینگ، بستر قانونی و ایمن برای دسترسی آزاد به اینترنت ایجاد شود تا فیلترشکنها که به ابزار نفوذ و تهدید ملی تبدیل شدهاند، به طور کامل از چرخه ارتباطات ایرانیها حذف شوند؟
ایران در شرایطی حساسی قرار دارد و با وجود فیلترشکنها، شکستن لایههای دفاعی و امنیتی کشور آسانتر و محتملتر خواهد بود؛ چه در قالب حملات سایبری به زیرساختها، و چه حتی در قالب تهدید فیزیکی علیه مقامات و نهادهای حیاتی کشور. ادامه وضعیت فعلی یعنی چشم بستن بر یک خطر آشکار که همه شواهد آن همین حالا پیش روی ماست.