مقابله اپراتورها با قطعی برق؛ نصب هزاران باتری برای افزایش تابآوری
خاموشیهای مکرر این روزها تنها چراغ خانهها و کولرها را خاموش نمیکند؛ آنتن تلفنها را هم قطع و اتصال اینترنت را هم از کار میاندازد. شبکهای که قرار بود ستون زندگی دیجیتال مردم باشد، حالا به شدت به برق وابسته است و هر بار که برق قطع میشود، بخش بزرگی از شبکه فرو میریزد. در چنین شرایطی اپراتورها و نهادهای تنظیمگر به سراغ راهحلهای موقت مانند تقویت باتریهای پشتیبان و افزایش تابآوری سایتهای مخابراتی رفتهاند.
از بحران انرژی تا اختلال در ارتباطات
ناترازی برق چند سالی است که به عنوان یکی از معضلات کشور مطرح شده است. اما آنچه امروز مردم با گوشت و پوست لمس میکنند، انتقال مستقیم این بحران به حوزه ارتباطات است. تماسهایی که نیمهکاره قطع میشوند، اینترنتی که با افت کیفیت همراه است و حتی اورژانسی که به دلیل قطع ارتباط نمیتواند به موقع پاسخ دهد.
همانطور که یکی از نمایندگان مجلس روایت کرده، در اردکان فردی به دلیل سکته مغزی و قلبی جان باخت، چون در لحظه حیاتی امکان تماس با اورژانس وجود نداشت! این رخداد نشان میدهد مشکل فراتر از «کیفیت پایین خدمات» است؛ بحث بر سر جان مردم و اعتماد اجتماعی است.
اپراتورها در میدان خاموشیها
در چنین فضایی، اپراتورها ناچارند خود را به جنگ خاموشیها بکشانند. گزارش رگولاتوری نشان میدهد تنها در تهران بیش از دو هزار و چهارصد سایت شناسایی شده که باتریهای پشتیبان آنها کمتر از یک ساعت دوام داشتند. این عدد به خوبی عمق بحران را نشان میدهد؛ شبکهای که باید در هر شرایطی پایدار باشد، با اولین قطعی برق زمینگیر میشود.
تازه این در حالیست که طبق گفته سرپرست معاونت امور پستی، ارتباطی و فناوری اطلاعات رگولاتوری، ۱۱ هزار و ۱۰۰ باتری پشتیبان در مراکز و سایتهای ارتباطی شهر تهران از ابتدای سال ۱۴۰۴ تا هفته سوم شهریور ماه جاری نصب شده است.
در واقع اپراتورها با تعویض و نوسازی بخشی از تجهیزات، توانستهاند بخشی از شبکه را بازسازی کنند. با این حال خود مسئولان هم اذعان دارند که این اقدامات بیشتر برای «خریدن زمان» است، نه حل ریشهای مشکل ناترازی انرژی.
مراکز داده؛ قلب تپندهای که فرسوده میشود
در سوی دیگر ماجرا، مراکز داده کشور هم زیر فشار خاموشیها قرار گرفتهاند. معاون وزیر ارتباطات هشدار داده که استفاده مداوم از ژنراتورها و یوپیاسها برای جبران قطعیهای روزانه، میتواند به استهلاک شدید تجهیزات منجر شود. این یعنی ستون اصلی اقتصاد دیجیتال کشور از بانکها و فروشگاههای آنلاین تا آموزش و سلامت الکترونیک، همه و همه در معرض خطر قرار گرفته است. خاموشیها تنها یک چالش یا دردسر روزمره نیستند؛ آنها ضربهای تدریجی بر پیکره اقتصاد دیجیتال هستند که در بلندمدت میتواند توان رقابتی کشور را به شدت کاهش دهد.
مرز باریک میان تابآوری و فروپاشی
واقعیت این است که باتریها و تجهیزات ذخیره انرژی برای شرایط اضطراری طراحی شدهاند، نه برای پر کردن جای خالی برق پایدار. وقتی اپراتورها مجبورند هر روز از این ذخایر استفاده کنند، مسئله از «مدیریت بحران» به «جنگ فرسایشی» تغییر شکل میدهد. شبکهای که باید در برابر خاموشیها تاب بیاورد، خود به دلیل همین خاموشیها در حال تحلیل رفتن است.
اپراتورها با نصب هزاران باتری تازه با هزینههای هنگفت، تلاش میکنند زمان بخرند و حداقل پایداری را حفظ کنند. اما این تلاشها اگرچه قابل توجه است، همچنان در برابر ابعاد بحران ناچیز به نظر میرسد. از سوی دیگر سرکوب تعرفهها و عدم اصلاح قیمتها، سرعتگیر بزرگی بر سر راه اپراتورها در مسیر توسعه و بهبود خدمات است.
آیندهای در گرو تصمیمهای سخت
بحران انرژی در ایران حالا به وضوح نشان داده است که تنها محدود به صنعت یا بخش خانگی نیست؛ این بحران به قلب زیرساختهای ارتباطی رسیده و زندگی دیجیتال مردم را در معرض تهدید قرار داده است. نصب هزاران باتری تازه اگرچه میتواند تابآوری کوتاهمدتی ایجاد کند، اما درمان بلندمدت بحران در جای دیگری است؛ سرمایهگذاری جدی در تولید برق، اصلاح نظام قیمتگذاری تعرفههای مخابراتی و نوسازی زیرساختهای فنی و مهندسی. تا زمانی که این تصمیمات سخت و پرهزینه اتخاذ نشوند، اپراتورها همچنان مجبور خواهند بود با خاموشیها بجنگند، جنگی که بیشتر به حفظ وضع موجود میماند تا خلق آیندهای پایدار که در آن رشد و توسعه اتفاق بیافتد.