چرا پروژه «سواپ» رقابت را تهدید میکند؟
فیبر نوری بدون رقابت، یک پروژه توسعهای نیمهتمام خواهد بود.
حسین فلاح جوشقانی، رئیس اسبق رگولاتوری، در یادداشتی برای زومیت موفقیت پروژه انتقال از کابل مسی به فیبرنوری را در گرو تفکیک ساختاری مخابرات دانسته است.
بحث همراهی با روند تغییرات فناوری یک ضرورت است و بر این اساس، پروژه مهاجرت از سیم مسی به فیبر نوری یا همان «سواپ» هم ضروری است. شرکت مخابرات ایران به دلیل ماهیت دولتی که داشته، با سرمایه مردم، اعم از بودجه بیتالمال، در سالهای متمادی و هم ودایع مردم ایجاد شده است و بر این اساس، زیرساختهای موجود در شرکت مخابرات که به امکانات پایه معروف هستند مثل کانال، داکت و به ویژه سیم مسی با این سرمایهها ساخته شده است.
به دلیل ماهیت زیرساختی و نیاز به سرمایه بسیار بالا، امکان ایجاد این زیرساختها در بخش دسترسی دیگر وجود ندارد و مخابرات در این حوزهها عملا انحصار طبیعی دارد. یکی از وظیفههای رگولاتوری در سالهای گذشته مدیریت و کنترل این انحصار بوده است.
اگر شبکه را به دو بخش netco(شبکه زیرساختی) و servco(خدمات خردهفروشی) تقسیم کنیم، در بخش نتکو به دلیل ماهیت زیرساختی و سرمایهگذاری زیاد، مطلوب این است که شبکهسازی یکپارچه باشد و حتیالمقدور شبکههای موازی ایجاد نشود و رقابت در بخش سروکو صورت پذیرد؛ اما با این شرط که شرکت نتکو در بازار خردهفروشی سروکو حضور نداشته باشد.
شرکت مخابرات در بخش نتکو فعلا انحصار دارد و در عین حال سرویسدهنده در خردهفروشی هم هست و بنابراین سروکو هم محسوب میشود. این موضوع موجب شده است که در بازار ارتباطات ثابت ما عملا رقابتی شکل نگیرد.
اشتباه در واگذاری شرکت مخابرات و واگذاری امکانات پایه به آن، این ماهیت انحصاری را به این شرکت داده است. در سالهای قبل بارها سعی شده که جداسازی، حداقل در لایه ساختاری، شکل بگیرد و امکانات پایه به یک شرکت نتکو منتقل شود تا از حضور همزمان مخابرات در بازار عمدهفروشی و خردهفروشی جلوگیری شود اما این موضوع انجام نشده است.
انتقاد اصلی به طرح سواپ: تثبیت انحصار یا مدرنسازی آن؟
یکی از انتقادهای اصلی به طرح سواپ این است که در عمل، انحصار تاریخی شرکت مخابرات ایران را در لایه دسترسی تثبیت میکند. به نظر میرسد که این پروژه واقعا در جهت باز کردن بازار نیست و فقط «مدرنسازی انحصار» محسوب میشود.
در حال حاضر، در مقطع زمانی مشابه زمان واگذاری مخابرات هستیم. با این تفاوت که سایر شرکتها عملا در تعداد زیادی شهر کوچک و بزرگ برای دسترسی فیبر نوری سرمایهگذاری کلان کردهاند و واگذاری طرح برگردان به مخابرات با این شکل که این شرکت همزمان نتکو و سروکو باشد عملا طرح مهاجرت از انحصار سیم مسی به انحصار فیبر نوری خواهد بود و سرمایهگذاریهای سایر شرکتها را به خطر خواهد انداخت.
البته رگولاتوری سعی کرده با تدوین مقررات و البته نظارت و تاکید بر برخورد با رفتارهای ضد رقابتی این اطمینان را ایجاد کند و وزیر محترم نیز بر این موضوع تاکید کردهاند. اما در شرایط نابرابر رقابتی با مخابرات (هم از نظر منابع مالی و هم داشتن ابزاری مانند شماره تلفن ثابت و اطلاعات مشترکین) این سوالات در ذهن و زبان دارندگان پروانه UNSP – که در سالهای گذشته با تاکید و دستور وزارت ارتباطات وارد سرمایهگذاری سنگین در این حوزه شدهاند – جاری است که اگر مثل سابق مخابرات رفتار ضد رقابتی داشت چه برخوردی با او خواهد شد؟
سوال دیگر این که ضمانت اجرای مصوبات کمیسیون چیست؟ اگر مخابرات به دلیل بحث سواپ، بازار مشترکین فعلی سایر شرکتها را تصاحب کند و همین رقابت اندک را هم از بین ببرد، چگونه از کار او جلوگیری خواهد شد؟ برای جبران خسارت سایر دارندگان چه تمهیدی در دست است؟ از سرمایهگذاریهای موجود سایر شرکتهای خصوصی چگونه حفاظت خواهد شد؟
ماهیت رفتار ضد رقابتی به گونهای است که اگر با قید فوریت و حتی آنی با آن برخورد نشود حتی اگر بعدا برخورد و متوقف شود ولی ممکن است سایر شرکتها از بین رفته باشند و سودی به حالشان نداشته باشد.
این موارد، مسائل نگرانکنندهای است که بهطور جدی فعالین بخش را با نگرانی بسیار زیاد مواجه کرده و امیدواریم که وزارت ارتباطات و رگولاتوری در عمل راهکار مناسب مقابله با آنها را داشته باشند.
تفکیک netco و servco: آیا در ایران عملی است؟
در بسیاری از کشورها، شبکه فیبر در لایه عمدهفروشی(Wholesale) از خدمات خردهفروشی جدا شده تا رقابت سالم شکل گیرد. در ایران هم مخابرات عملا هم شبکه دارد و هم سرویسدهنده در بازار خردهفروشی است. راهکار کنترل این موضوع در دنیا بحث جداسازی یا separation است.
جداسازی در چهار لایه حسابداری(accounting)، عملیاتی(operational)، ساختاری(structural) و مالکیت(ownership) میتواند رخ دهد. در مورد مخابرات برای کنترل انحصار و رفتارهای ضد رقابتی باید حداقل در سه لایه اول این جداسازی رخ دهد.
باید یک شرکت نتکو با همکاری و سهامداری سایر شرکتها ایجاد شود و این شرکت صرفا در بازار عمدهفروشی و واگذاری امکانات پایه فعالیت کند و بقیه شرکتها هم در بازار خردهفروشی در یک شرایط رقابتی سالم و بدون تبعیض امکانات پایه خود را از شرکت نتکو دریافت کنند.
اگر چنین ساختاری شکل بگیرد به نظرم عملا نیازی به ایجاد شبکههای موازی نخواهد بود و رقابت هم شکل خواهد گرفت و مردم هم منتفع خواهند شد در غیر این صورت حتما باید شبکه دسترسی به موازات شبکه مخابرات شکل بگیرد تا این رقابت صورت پذیرد. اگر چنین نشود با این شرایط اقتصادی در آینده نه فقط انحصار در لایه شبکه بلکه در لایه سرویس هم خواهیم داشت.
ابزار رگولاتوری برای اشتراکگذاری زیرساخت و اصلاح ساختار
وزارت ارتباطات یا رگولاتوری ابزار کافی برای وادار کردن مخابرات به اشتراکگذاری زیرساخت دارد. ابزار رگولاتوری در قانون وظایف و اختیارات وزارت ارتباطات، مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات، اساسنامه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و مفاد موافقتنامه پروانههای اعطا شده است.
در مصوبات و پروانهها، روالهای تخلف احصا و جریمه تعیین شده اما سازوکاری برای جبران خسارت نیست و در مورد اقدامات ضد رقابتی هم پیشبینی شده است که اگر رگولاتوری با آن برخورد کرد و نتوانست آن را متوقف کند، موضوع را با فوریت به شورای رقابت ارجاع دهد.
رگولاتوری با کنترل و نظارت دقیق، عملکرد بهموقع و گرفتن برخی ابزارها از مخابرات میتواند این موضوع مهم را مدیریت کند. ما نباید بهدنبال تضعیف رگولاتوری باشیم چون تضعیف رگولاتوری یعنی باز شدن مسیر بسیار هموارتر برای انحصار. رگولاتوری باید در مورد رفتارهای ضد رقابتی مخابرات بسیار فوری عمل کند و از قدرت قانونی شورای رقابت هم کمک بگیرد.
برحی ابزارهای انحصاری در دست مخابرات مانند شمارههای تلفن ثابت با اجرای ترابرد شمارههای ثابت باید از مخابرات گرفته شود. رگولاتوری باید فرایندهای جبران خسارت پیشبینی کند، برای طرح سواپ زمانبندی مشخص تعیین کند و این برنامه زمانبندی را بهصورت شفاف در اختیار همه ذینفعان قرار دهد و حتی منتشر کند.
همچنین رگولاتوری باید مخابرات را ملزم کند که تا برگردان کامل یک مرکز به فیبر نوری و دایر شدن سرویس همه مشترکین، فرایند توقف فروش مس و استخراج مس را شروع نکند. مشترکین فعلی ADSL و سایر دارندگان پروانه را روی فیبر به آنها تحویل بدهد و در چارچوب مصوبات کمیسیون، مبالغ تعیینشده را از آنان دریافت کند.
علاوه بر این، رگولاتوری باید تخلفات مخابرات را در صورت لزوم منتشر کند و تا توقف و رفع تخلف، از ارائه منابع محدود به مخابرات مثل فرکانس، شماره و حتی مشوقهای اتصال خودداری کند.
مسئلهای که سواپ حل میکند و هزینه فرصت عدم اجرا
«سواپ فیبر» دقیقاً مسئله کمبود ظرفیت، کیفیت پایین و عقبماندگی ساختاری را حل میکند. ایجاد دسترسی فیبر نوری یک ضرورت فناورانه است و سواپ هم در ادامه همین موضوع است. بحث کیفیت سرویس برای دسترسی به سرویسهای داده و از جمله اینترنت فقط با فیبر امکانپذیر است.
حتی کیفیت پایین شبکه تلفن همراه هم با ایجاد دسترسی فیبر نوری امکانپذیر میشود؛ چراکه بخش زیادی از ترافیک شبکه موبایل با وجود دسترسی با کیفیت فیبر از روی شبکه موبایل تخلیه میشود و مشکل اشباع در شبکه موبایل رفع میشود.
نکتهای که باید توجه شود این است که ایجاد دسترسی فیبر نوری از قبل در کشور شروع شده و عملا مس با ایجاد فیبر خودبهخود جمع میشود. مخابرات با طرح سواپ همان کاری را که شروع شده بود، ادامه میدهد. اما باید مراقب بود که در این مسیر انحصار شکل نگیرد و از سهم بازار و سرمایهگذاری سایر شرکتها محافظت شود. در صورتی که این اقدام همین امروز انجام نشود، هزینه فرصت کشور شامل هدررفت منابع، عقبماندگی فناورانه و از دست دادن فرصتهای اقتصادی خواهد بود.
سازوکار حکمرانی برای جلوگیری از فرسایش پروژه
پروژه FTTH در دنیا بیش از دو دهه است در حال اجراست و بسیاری از کشورها هنوز به پوشش صد درصدی فیبر نرسیدهاند. طرح مهاجرت از مس به فیبر هم یک پروژه طولانیمدت در حدود ۱۰ سال است که در بسیاری از کشورها فاز مطالعه، طراحی و برنامهریزی آن پنج سال طول کشیده و حتی بعد از ۱۰ سال هم زمان آن تمدید شده است.
بنابراین تعجیل در شروع و همچنین شروع احساسی بدون پیشبینی موانع و منابع ممکن است آسیب جدی به پروژه بزند و علاوه بر آسیبهای ذکرشده مثل احتمال ایجاد انحصار، به سرویس موجود هم صدمه وارد کند. امیدوارم وزارت ارتباطات و رگولاتوری با لحاظ کردن تمامی این ملاحظات این پروژه ملی را مدیریت و نظارت کنند تا بهصورت دقیق و با رعایت حقوق همهی ذینفعان بهصورت صحیح و در زمانبندی مناسب اجرا شود.
