بانکداری و پرداخت الکترونیک

May 22, 2009
11:00 جمعه، 1ام خردادماه 1388
کد خبر: 20853

مصاحبه کمپین کروبی با امیرحسین سعیدی نائینی: انتظارات بخشِ خصوصی از دولت آینده در IT

درباره سوابق و تحصیلات مصاحبه‌شونده:
مهندس امیرحسین سعیدی نائینی متولد 1336 و فارغ‌التحصیل رشته‌ی مکانیک دانشگاه وست‌مینیستر، هم اکنون رییس سازمان نظام صنفی رایانه‌ای و مدیرعامل شرکت گام‌الکترونیک می باشد .
مهندس سعیدی که قبل از انقلاب مسئول اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان اروپا (شعبه لندن) بوده، در سال‌های اولیه انقلاب در سمت‌های قائم مقام سفارت جمهوری اسلامی در لندن، مسئول روابطِ بین‌المللی سپاه پاسدارن و قائم‌مقام بنیاد اندیشه اسلامی به فعالیت پرداخته‌است.
وی در کارنامه‌ی خود عضویت و ریاست هیاتِ مدیره انجمن شرکت‌های انفورماتیک تهران، نمایندگی شرکت‌های کامپیوتری و نیز عضویت در شورای عالی انفورماتیک، عضو و دبیر کمیته بخش خصوصی شورای عالی اطلاع‌رسانی را داراست. او همچنین مدیر مسئول مجله تکفا و مسئول کارگروه آموزشی و فرهنگی طرحِ حمایت از بخشِ خصوصی می‌باشد.
 




نکات برجسته مصاحبه:




  • یکی از ارکانِ رسیدن به جامعه ایست با بسترهای ارتباطی مناسب که اطلاعات ارزان و شفاف به دست ما برسد


  • شما میلیاردها دلار بدهید بهترین بستر مخابراتی دنیا را اینجا داشته باشید ولی محتوا نداشته باشید، جاده‌ای را صاف کردید که دیگران وارد آن شوند، یعنی تهاجم فرهنگی شکل می‌گیرد.


  • ایجاد بسترهای مخابراتی، تولید محتوا، امکان تجارت الکترونیکی، فرهنگ سازی و سرمایه‌گذاری روی نیروی انسانی باید به صورتِ همزمان و به موازات یکدیگر صورت گیرد.


  • دولت و ملت باید هر دو به این نتیجه برسند که فناوری اطلاعات مهم و رکنی اساسی است


  • همینکه ما در رده‌ی جهانی، در شفاف سازی در رده‌ nام بودیم و بعد بهبود پیدا کردیم، پس یعنی برایمان کسب اعتبار شده است، مبارزه با فساد شده است. مهم هم نیست چه کسی از چه حزبی این را اجرا کند


  • بعضی مواقع برنامه می‌شود بهانه برای کار انجام ندادن، ما باید کار کنیم پس باید برنامه ای باشد، آقا سه سال صبر کنید تا من برنامه‌ای بدهم!


  • یکی باید بیاید که اهمیت بدهد و به این درک برسد که راه نجات و توسعه و پیشرفت از فناوری ICT است، بعد قدم در این زمینه بردارد.


  • باید ملت و دولت به یک تصمیم ملی و عزم ملی برسند که مثلاً فساد را از بین ببرند‌، آن موقع است که بکارگیری IT می‌شود یک ضرورت





  • متن مصاحبه

محور اصلی مصاحبه ما در رابطه با این است که در این مدت مشکلات حوزهIT چه چیزهایی بوده و خصوصاً در 4 سال اخیر تشدید شده یا نشده و چون در حال حاضر زمان انتخابات هم هست، شما به عنوان یک صاحب نظر IT و با سابقه در زمینه IT و فناوری اطلاعات از رئیس جمهور آینده چه انتظاراتی دارید، یعنی اگر الان به شما بگویند که شما اختیار صددرصد دارید که به رئیس جمهور تحکیم کنید که آقای رئیس جمهور شما باید این یک سری کارها را انجام دهید، که ما از این مشکل کنونی بیرون برویم، راه حل های شما چه چیزهایی هست؟
بسم الله الرحمن رحیم. توقع ما از رئیس جمهور برای مستقل از اینکه هر کسی می خواهد رئیس جمهور شود از هر جناحی بدون هیچ گونه طرفداری و بدون دخالت دادن مسائل سیاسی، به عنوان یک آدمی که بخواهد مستقل صحبت بکند، به نظر میرسد که کشورهای دنیا که ترقی کردند و راه پیشرفت را پیموده‌اند، یا فناوری اطلاعات و ارتباطات محور آن توسعه بوده یا ابزاری آن. حال تصمیم گیری درباره اینکه این ابزار برای ما بشود یا محور توسعه شود یک تصمیم گیری تخصصی است که حالا من واردش نمی شوم. اما به هر حال نمی شود که بدون توجه به این حوزه ما بتوانیم حتی در زمینه های دیگر چه کشاورزی باشد چه صنعت باشد حتی مسائل سیاسی باشد، حتی مسائل اجتماعی باشد، راه ترقی و توسعه را طی بکنیم. به دلایلی که شما خودتان بهتر از من می‌دانید.
پس باید هر کسی که رئیس جمهور می‌شود در رأس برنامه‌های خودش توسعه این فناوری را قرار بدهد. منتهی توسعه در حوزه فناوری اطلاعات برای خودش شاخصه‌هایی دارد و علائمی. راهی دارد که در حقیقت دیگران پیموده‌اند و با شعار دادن و با حرف‌های غیرعلمی و من‌درآوردی باشد هیچ جای دنیا سابقه نداشته باشد. مدلی که برای توسعه IT می‌بایست انتخاب کنند این است که هم‌زبان و هماهنگ اولا در زمینه communication یا ارتباطات سرمایه گذاری می کنند، یعنی یک فردی که می‌خواهد از کامپیوتر به یک پایگاه اطلاعاتی وصل شود، این بستر ارتباطی باید وجود داشته باشد.
منظورتان زیر ساخت‌های انتقال داده است؟
بله و این دسترسی هم آسان باشد و هم ارزان، آسان به این معنا که دردسر نداشته باشد. ارزان هم باشد، یعنی ببینند درآمد ماهانه و معدل سرانه یک ایرانی چقدر باشد یک قسمت خیلی کوچکش بتواند صرف دسترسی شود. پس اولی شرطش این است که بسترهای مناسب ارتباطی برای دسترسی آسان و ارزان وجود داشته باشد.
این که می شود هدف؟
نه این هدف نیست!
بالاخره هدفی‌ست که رسیدن به آن یا با خصوصی سازی باید محقق بشود یا  با سرمایه‌گذاری بابرنامه دولتی.
اصلاً این هدف نیست. اینها الگوهای توسعه فناوری اطلاعات است، اتفاقاً می‌خواستم همین را بگویم که این به هیچ وجه هدف نیست. چرا؟ چون یکی از ارکانِ رسیدن به جامعه ایست با بسترهای ارتباطی مناسب که اطلاعات ارزان و شفاف به دست ما برسد.
یعنی قدم اول است؟
بله، که تازه ما آن را هدف نمی دانیم ممکن است بعضی با توجه به پیشرفتِ فعلی بشری بگویند غایت و نهایت و هدف ما آن‌جاست ولی بسترِ اطلاعاتی کاملاً ابزار است.
شما وقتی با کامپیوترتان وصل شدید به یک پایگاه اطلاعاتی، اگر دسترسی به آن سهل و ارزان بود، هم‌زمان باید توسط آن بسترها به پایگاه‌های اطلاعاتی وصل شوید که محتوا داشته باشد و این محتوا باید با فرهنگ، ملیت، دین و ایدئولوژی ما سنخیت داشته باشد. بعلاوه این بسترِ ارتباطی باید جوابگوی مسائل روزمره زندگیمان که برای امرار معاش و کسب و درآمدمان هست باشد. یعنی در آن‌جا e-commerce هم داشته باشد، یعنی بتوانید پولی بردارید حواله کنید، بخرید، بفروشید.
پس قدم بعدی تولید محتواست متناسب با این بستر ارتباطی، یعنی اگر شما میلیاردها دلار بدهید بهترین بستر مخابراتی دنیا را اینجا داشته باشید ولی محتوا نداشته باشید، جاده را صاف کردید که دیگران وارد آن شوند، یعنی تهاجم فرهنگی شکل می‌گیرد. اتوبان‌های پهنی را باز کردی که دشمن وارد آن شود. که این را خارجی‌ها تحت عنوان culture vulture میگویند و ما تحت عنوان تهاجم فرهنگی. پس این یک قدمی است که باید در کنارش تولید محتوا هم بشود و content  هم بوجود بیاید. اما وقتی محتوا را بوجود آوردید، باید به فکر کسب درآمد و امرار و معاش هم باشید یعنی commerce (تجارت) هم بیاورید، یعنی تجارت الکترونیکی را هم داشته باشید.
این جزئی یا بخشی از آن e-government محسوب نمی می‌شود یا دارای هویت مستقل است؟
ما درباره یک جامعه صحبت می‌کنیم. اگر هدفمان را بگذاریم که در یک جامعه‌ای زندگی کنیم که در این جامعه اطلاع‌رسانی شفاف باشد و دسترسی به ارتباطات ارزان و آسان باشد، برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بسترهای مخابراتی، ارتباطی لازم را مهیا کرد. هم زمان با آن باید تولید محتوا شود، هم زمان با آن می‌بایست commerce داشته باشید، یعنی بتوانید تجارت کنید. هم زمان با آن باید از نظر فرهنگی ما باید به مردم آموزش‌های لازم را بدهیم. مثلاً اینکه لازم نیست سوار ماشین شوند و با مصرفِ بنزین و ایجاد آلودگی هوا بروند اداره که فلانی به آنها بگوید فلان بخشنامه صادر شد یا خیر. خوب در خانه می‌توانند ببینند. این که اطلاعاتی که حق مردم است را از طریق این بستر به آنها بگوییم.
این امر به خودی خود بوجود نمی آید وقتی زیرساخت‌ها مهیا باشد؟
نه اصلاً. کارهای فرهنگی اتفاقاً جز کارهای تخصصی و پیچیده‌ای است که اصلاً خود به خود نمی شود.
از طریق زبانی منتقل نمی‌شود؟ وقتی یکی ببیند که کاری راحت‌تر و بی‌دغدغه انجام می‌‌شود طبعاً انتقال می‌دهد. اما الان مشکل اینجاست که یک بار میروند به سراغ فلان سامانه یا پرتال و مشاهده می‌کنند که یا کار نمیکند، یا error می‌دهد، یا سرورشان پایین است یا آخرین به روز رسانی هشت ماه قبل بوده!
فرهنگ سازی این است که شما اگر چراغ قرمز رد می شوید پلیس جریمه‌‌ات می‌کند و دفعه بعد می‌دانید که نباید رد بشوید و آدم با فرهنگ اصلاً این کار را نمی کند، فرق یک آدم با فرهنگ و یک آدمی که فرهنگش کم است این است.
مهم این است که قبل از اینکه ک سی از چراغ قرمز رد شود و تصادف بکند و یک نفر را بکشد به وی آموزش داده شود که رد شدن از چراغ قرمز خطرناک است. باید فرهنگ سازی شود قبل از اینکه افراد با آزمون و تجربه و هزینه زیاد به آن برسند. خیلی علومی که در دانشگاه یاد می‌‌گیرید را شاید از یک پیر مرد 70ساله بپرسید، تجربه کرده باشد. ولی خوب بهتر اینست که ما این مجموعه اطلاعات را جمع‌آوری کنیم و در عرض سه تا چهار سال به دانشجویان یاد دهیم و مدرک دهیم. کدام راه بهتر است؟ فرهنگ سازی باید بکنیم.
پس دوباره تاکید می‌کنم که ما وسایل مخابراتی لازم را باید بوجود آوریم، هم زمان و به طور موازی (خیلی مهم است همزمانی) محتوا را ایجاد کنیم، هم زمان و به موازات آن commerce را ایجاد کنیم، هم زمان فرهنگ سازی بکنیم و سرمایه‌گذاری بکنیم. یعنی اینکه نیروی انسانی پرورش بدهیم، آدم‌های متخصص داشته باشیم.
الان شما به فرض از خارج از کشور آمده‌اید و این تخصص‌ها را دارید، خیلی خوب است. خیلی عالی است. ما تعداد این آدم‌ها زیاد بکنیم که اگر مشکلاتی چه فنی، چه فرهنگی، چه از نظرات دیگر داشته باشیم برطرف کنند. این یعنی پرورش نیروی انسانی، این خودش خیلی مهم است، هم زمان با آن و موازی با آن باید اعتماد مردم و بخش خصوصی را جذب کنیم که بیایند در این کار سرمایه گذاری کنند.
الان یکی از دلایل عقب ماندگی‌مان این است که بساز و بفروشی آنقدر سود دارد اما در بخش نرم افزار هر کس میآید معلوم نیست فردا کپی کنند و چه اتفاقاتی نیفتد. کسی سرمایه‌گذاری نمی‌کند.
این بر میگردد به خلاءهای حقوقی و قانونی؟
بر می‌گردد به اینکه ابتدا باید سرمایه‌گذاری لازم چه از نظر نیروی انسانی و چه از نظر ریالی و دلاری صورت گیرد. بعد باید یک سری جوامع کوچکی بوجود آورد که اینها با هم در تماس باشند و مشکلات را بازگو کنند. با هم بحث کنند، تبادل نظر کنند و مجموع این عوامل شما را سوق می‌دهد به جامعه‌ای که در این جامعه کارایی دستگاه‌ها حالا چه دولتی چه خصوصی با سرعت و دقت انجام می‌شود و کارایی آنها بالا می‌رود. در نتیجه آن شفافیت بوجود می‌آید.
وقتی شما شفافیت بوجود آوردید دیگر انسان‌ها برای خودشان تصمیم می‌گیرند. دیگر قیم نمی‌خواهند و بعد می‌گویند که آقا اطلاعات لازم این قضیه این است، آن وقت راجع به آن شفافیت لازم بوجود می‌آید. مثل یک مغازه سوپر مارکت شما وقتی می روید و دنبالِ کره هستید و می‌بینید که 10 نوع کره هست و قدرتِ انتخاب دارید.
پس رئیس جمهور آینده، هر کسی می‌خواهد باشد، اگر بخواهد شفاف سازی بشود یعنی مبارزه با فساد بشود یعنی مردم از مفسده‌هایی که هست رهایی پیدا کنند و به سمت جامعه ای که ما در انقلاب‌مان به مردم وعده دادیم برویم، باید با فساد مبارزه کنیم. یعنی شفاف سازی بکنیم و ابزار امروزی  و علمی مبارزه با این فساد همان بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات است و به برکت بوجود آمدن شفافیت است که استعدادها رشد می‌کنند و افراد جامعه یک رقابت سالم بینشان بوجود می‌آید و مزایای دیگری هم وجود دارد از نظر کاهش هزینه و بالابردنِ‌ بهره‌وری و مسایل دیگر که شما بهتر از من می‌دانید.
حالا اینها شدند آن چیزهایی که قرار شد محقق بشود راه‌کار اجرایی‌اش به‌نظرتان چیست؟ یعنی فرض بفرمایید منِ رئیس جمهور می‌گویم که خوب، حالا باید شروع کنیم به تولید محتوا و زیر ساخت‌ها را تقویت کنیم و غیره. قدم اول باید چگونه برداشته شود؟ اصلاً راست است که در زمینه ‌IT متولی و موازی‌کاری زیاد داریم؟
ببینید ما به ظاهر متولی داریم. این متولی را می‌گذارند که کار انجام نشود! اما اگر بخواهید که کار انجام بدهند ما سرمایه‌گذاری‌های لازم را در بسترهای مخابراتی انجام داده‌ایم ولی استفاده‌ای از‌ آن نمی‌کنیم. می‌گویند فیبر نوری را دارند اما  128k بیشتر دانلود نکنید، اصلاً منطقش چیست؟
پس کار پیچیده و مبهمی نیست. نحوه‌ی اجرای‌ آن کاملاً مشخص است. از این بسترهای مخابراتی که هست استفاده شود و آن بسترهایی که موجود نیست را بوجود بیاوریم. حالا این ایجاد بسترهای مخابراتی می‌تواند توسط شرکت‌های داخلی یا خارجی باشد. هم زمان با آن تولید محتوا باید صورت گیرد که اتفاقاً در محتوا ایران یک کشوری است که از نظر تاریخ، فرهنگ، داشتن فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی، نهج‌البلاغه و قرآن و … از لحاظ فرهنگ بسیار قوی است. شما فقط تصور بکنید که با همه این دستگاه‌هایی که هست بیایند و آن محتوایی که دارند را بیاورند در سایت‌ها قرار دهند.
می دانید ما در وزارت خارجه  اسناد چند ساله داریم!؟ همه اینها محتواست دیگر. درست؟
یا در همین حوزه علمیه قم الان تولید محتوا خیلی بالاست. یعنی با سایر شهرهای ایران که مقایسه کنید از نظر محتوا بیشتر cdها از آنجا می‌آید. پس ما مشکل محتوا نداریم مشکل مدیریت و سازمان‌دهی آنها را داریم، آدم‌هایی هستند که کار، هنر و فنشان این است. یا در مورد commerce ما عملیات را انجام می‌دهیم اما به شکل سنتی، به شکل پیچیده، به شکل پر هزینه، به شکل بد! به شکلی که احتمال فساد در آن هست، خوب بیایید به شکل الکترونیکی آن را انجام دهیم که زیاد هم پیچیده نیست، امکان فساد هم در آن کاهش می‌یابد.
این نظام جامعی که باید طراحی بشود چه جوری باید باشد، یعنی ما 2 تا 3 تا سند داریم، تکفای 1، تکفای 2، سند راهبردی فناوری اطلاعات. آیا این سندها به درد بخور هستند؟ اگر نه، چه مرجعی باید کار تدوین و برنامه‌ریزی را شروع کند؟
خب ما وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات داریم یا نه؟ یک سری شرح وظایفی دارد یا ندارد؟
یعنی در تداخل با شورای عالی اطلاع رسانی نیست؟
خیر! بالاخره یک شرح وظایفی دارد دیگر؟ درست است؟ در برنامه چهارم هم اهدافی برایش تعیین کردند. حالا سوال اینجاست که به آن اهداف رسیده یا نه؟ مسئله‌ی پیچیده و درگم‌کنی نیست.
یعنی شما معتقد هستید که وزارت خانه باید تدوین نظام جامع را انجام دهد؟
ببینید ما قبل از این که به این سوال برسیم باید به این سوال جواب بدهیم که کسی این حرف‌ها را قبول دارد؟
منظورتان اینست که کسی توجیه شده یا نه؟
بله، یعنی دیدگاه مسئولین باید تغییر کرده و اطمینانشان نسبت به آن بوجود بیاید، بعد بیایید این سوال را بپرسید.
دکتر سپهری راد هم اتفاقاً همین را می گفتند.
عرضم به حضورتان که شما که تحصیل کرده این رشته هستید خودتان می‌فهمید. معلوم نیست که مسئولین ما یکسری مسائل را مانندِ شما درک کنند. وقتی مسئولین ما می گویند 128k بیشتر مصرف نکنید یا اینکه پهنای باند بیش از اینش اسراف است این نه اسراف را فهمیده است نه پهنای باند را! این جهل به موضوع است که ما را اذیت می کند.
خوب چه جوری باید توجیه‌شان کرد؟
بالاخره باید توجیه بشوند! باید مسئولینی باشند که بفهمند ‌IT و اثرات و کاربردش را اگر هم که نفهمند که هیچ
نقش شورای عالی اطلاع‌رسانی چی چیزی می تواند باشد، اصلاً شورای کارآمدی هست؟
ما باید یک جایی را داشته باشیم که بتوانیم اینها را مطرح کنیم. خب همه این شوراها به یک نحوی بجود آمده اند درست است؟
خوب این ها یک فلسفه ای داشتند.
هرچه بوده ما قبول داریم. فقط بگویند چه کار کرده‌اند؟ اصلاً ما وارد ایده‌آل‌اش نمی شویم. اینها وقتی بوجود می‌آیند مراحل عدیده‌ای را طی می‌کنند. مصوبه دولت می‌خواهند، اساس نامه می‌خواهند و چه‌و چه… معلوم است به چه علت به‌وجود آمده‌اند و به چه علت میلیاردها بودجه می‌خواهند. سوال اینجاست که این بودجه صرفِ چه کاری شده است؟
طبیعتاً باید اعلام کنند.
خوب بله! فکر نکنم زیاد پیچیده باشد.
من شنیده‌ام که شورای عالی اطلاع رسانی در این 4سال سه‌بار بیشتر تشکیل جلسه نداده‌است. صحیح است؟
مهم نیست! مهم این است که می‌تواند هیچ جلسه‌ای تشکیل ندهد اما کار خودش را انجام دهد. می تواند 5هزار تا جلسه داشته باشند و مفید نباشد، تعداد جلسات ملاک و مبنای ما نیستند.
خروجی‌اش چه بوده خب؟
باید ببینیم برای چه بوجود آمده و به کجا می‌خواسته برسد. یک جای خاص هم که ما نمی‌پرسیم، خوب کلاً یک دستگاه خاص وقتی بودجه‌ای می‌گیرد باید بگوید چه کار کرده است.
الان به نظر شما شورای عالی اطلاع رسانی چه کار کرده است؟
من اگر مسئولش بودم حتماً به شما جواب میدادم.
شما فعالین بلاخره می‌دانید که فلان مصوبه را فلان تاریخ بیرون داده‌اند، یا فلان کار را کردند…
خوب پس چرا شما در این میان فقط می‌گوئید شورای‌ عالی اطلاع رسانی؟
 خوب به نظر من دوتا از ارکان اصلی، یکی شورای عالی اطلاع رسانی است یکی وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات.
این نظر شماست. به چه دلیل فکر می‌کنید این نظر درست است؟
من فقط مطرح می‌کنم، اگر غلط است بفرمایید. بنده شنیده‌ام که این دو گویا سر متولی‌گری IT با هم کشاکش دارند، برای همین است که مطرح می‌کنم.
حالا فرض کنید که دعوای آنها تمام شد و می‌خواهند بگویند آن یکی متولی، حالا می خواهند چه کار بکنند؟
همین برنامه‌های که میگویید را بالاخره باید انجام دهند یا خیر؟ فلسفه تشکیلشان مگر همین نبوده؟
این برنامه‌هایی که ما می‌گوییم اگر بخواهند انجام بدهند، کسی جلوشان را نگرفته است!
پس چرا انجام نمی‌دهند؟
باید بپرسیم.
فکر می‌کنید سوادش را ندارند؟
خوب من نمی‌دانم چرا نشده…
پس نشده بالاخره؟ یعنی شما به عنوان یک فعال ‌IT انتظاراتی داشته‌اید که برآورده نشده است دیگر. دلیلش حالا می‌تواند هر چیزی باشد ولی این مورد روشن است که شما یک‌سری انتظاراتی داشته‌اید که برآورده نشده است.
در دنیای امروز همه چیز کمیت و شاخصی دارد، ما در رده دیجیتال بین 69 کشور، 66ام بودیم الان شدیم 69ام، سه پله نزول کردیم.
از کی تا کی؟
آمارش در سایت هست حالا باید از توی سایتش برای شما دربیاورم.
اینها شاخص بین‌المللی دارد. این نیست که من به عنوان یک فعال بیایم بگویم به‌به و چه‌چه و الحمد الله رب عالمین، همه چیز بر وفق مراد بود و… شاخص دارند، شاخص های جهانی. نمی‌شود اینها را قاطی مسائل سیاسی کرد، مثلاً در شفاف سازی که به نظر من یکی از عمده‌ترین  وظایف رئیس جمهور است ما شاخص‌های جهانی داریم و نمی‌توانیم هم ادعا کنیم این‌ها رده سیاسی است چون امریکا هم رده بالایی ندارد، خوب؟ پس ما چرا به عنوان یک کشور اسلامی رده‌مان آنقدر پائین باشد؟ حالا اگر یکی آمد و این رده را صعود داد، می‌گوییم آفرین، خدا پدر و مادرش را بیامرزد. هر رئیس جمهوری بیاید که مثلا رده ما را در شفاف سازی ما را از آن انتهای جدول بکشاند بیاورد به جایی که معقول باشد و در عرض چهار سال بیاد بگوید آقا شما یک کشوری بودید که مثلاً رد رده 70ام بودی، 80ام بودید من حالا 10 پله آورده‌ام بالا، ما دعایش می‌کنیم.
این  شاخص‌ها اصلی‌هایش کدام هاست؟ شفاف سازی و …
110تا شاخص داریم.
منظورم این است که الان می‌شود توقع داشت از نامزدها که اگر می‌خواهند یک وعده ملموس بدهند، بگویند من در عرض 4سال آینده رتبه‌ی شفاف سازی را مثلاً 15تا ارتقا می‌دهم.
آفرین! درود بر تو!
مثلاً در شکاف دیجیتالی ما رده 69ام هستیم، من می‌آورمتان 60ام، من می‌آورمتان 50ام. خواسته ما مشخص است. حالا می‌خواهد در اتاقش این کار را بکند، می‌خواهد با سفرهای استانی این کار را بکند، می‌خواهد با جلسه این کار را بکند، می‌خواهد بدون جلسه این کار را بکند. اینها دیگر به ما ربطی ندارد.
همینکه ما در رده‌ی جهانی، در شفاف سازی در رده‌ nام بودیم و بعد بهبود پیدا کردیم، پس یعنی برایمان کسب اعتبار شده است، مبارزه با فساد شده است. مهم هم نیست آقای احمدی نژاد باشد، آقای موسوی باشد، آقای کروبی، آقای رضایی باشد، یا آدم عادی باشد، یک آدم گم‌نام باشد، اینها اصلاً مهم نیست. آنهایی که روی افراد حساسیت دارند، افراد سیاسی هستند، آن می‌گوید اگر این بشود من می‌شوم وزیر، خوب ما که هدفمان این نیست، بله؟
هر کسی رئیس جمهور می‌شود، هرکه صلاحیتش تأیید می‌شود بماند، فقط این را به ما بگوید که من شما را هر سال یک رده، دو رده، ده رده میاورم بالاتر. خوب ما هم می‌گویم باشد!
اگر برگردیم به همان برنامه جامع بالاخره بدون سند که نمی‌شود رفت جلو. برنامه‌ریزی باید پشت هر عملی باشد. می‌خواهیم روی برنامه و چهارچوب مشخصی جلو برویم، تولید محتوایی که شما فرمودید را انجام بدهیم، دسترسی ساده و ارزان فراهم کنیم ، e-commerce را توسعه دهیم، e-government را و…، خوب ما به برنامه احتیاج داریم، قدمِِ اول برای طرح و تدوینِ این برنامه چیست؟
بعضی موقع‌ها منِ نوعی وقتی می‌خواهم یک کاری نشود می‌گویم بروید برنامه‌اش را بنویسید! یک موقع هم هست که می‌خواهم یک کاری انجام شود، هر قدمی که بردارم می‌گویم بدون برنامه که نمی‌شود… پس باید یک برنامه‌ای بریزم، به نظر می‌رسد که ما بیش از 40 تا از این برنامه‌ها داریم. همین که یک مدیری عوض می‌شود نمی‌آیند برنامه‌های قبلی را ببینند و برنامه‌های قبلی را ملاک قرار بدهند و ایرادات آن را رفع رجوع نمی کنند و هرکسی برای خودش برنامه می‌دهند یعنی اینکه می‌خواهند مردم ما را سرکار بگذارند. چه دولت قبلی، چه دولت جدید، من اصلاً به سیاست‌ کار ندارم. پس درست است که بدون برنامه نمی‌شود کار کرد، ولی بعضی مواقع برنامه می‌شود بهانه برای کار انجام ندادن، ما باید کار کنیم پس باید برنامه ای باشد، آقا سه سال صبر کنید تا من برنامه‌ای بدهم و…!
راه‌حلش چیست؟
راه حل اینکه دستگاه‌هایی که درست شدند یا بروند دنبالِ کارشان -برنامه که ندارند- پس فعلاً منحل بشوند، حقوق‌هاشان قطع شود تا برنامه بیاید. شما نمی‌‌توانید بگویی یک جایی با آن همه عظمت و این همه بودجه مشغولِ کار است و برنامه ندارد، می‌شود؟
شده است دیگر!!
خوب همین را بگویند ما قبول می‌کنیم. پس اگر بوجود آمده طبق برنامه‌ای بوجود آمده است. حالا ممکن است برنامه‌شان را ببینیم شما بگویید خوب است، من ببینم بگویم که بد است و آن یکی… بالاخره بوجود آمده است دیگر، حالا که بوجود آمده چه کار کردیم؟ نه این که در یک سخنرانی بگویند چه کار کردم. با آمار و شاخص‌‌ها و حرف منطقی. امسال می‌گویند سال الگوی مصرف است، تغییر الگوی مصرف است، خود رهبر انقلاب هم گفتند، خوب ما باید ببینیم اولِ سال مصرفمان چقدر بوده، آخرِ سال چقدر بوده… بعد می‌توانیم بگوییم انجام شده یا نشده. مگر بغیر از این راهی داریم؟ باید ببینیم ما در فاصله دیجیتالی کجاییم و بعد از یک سال دیگر به کجا می‌رسیم. در فساد چه رتبه‌ای داریم و بعد از یک سال دیگر به کجا می‌رسیم. به همین سادگی!
من می‌گویم که در کشور من نباید فساد باشد، این حق من به عنوان یک شهروند هست یا نیست؟ من فقط میگویم آقا! اگر شما می‌خواهید مبارزه علمی بکنید، با کاربرد این فناوری است،‌ خوب؟ وقتی برنامه ندارند برایش، بودجه ندارند برایش، اصلاً احساس نیاز نمی‌کنند برای آن، چه باید گفت؟ اصلاً اعتقاد ندارند به این حرفا! ببینید ما که نمی‌توانیم به جای همه حرف بزنیم که! آقا می‌رود نامزد می‌کند خودش را.  یعنی میگوید من میان 70میلیون آدم می‌توانم شما را به جلو ببرم. خوب من که کاندیدا نشدم. من که این عرضه را در خدمت در خود نمی‌بینم که بروم برنامه‌اش را هم بدهم، درست؟ بله اگر بخواهند، تجربه‌هایی باشد که بتوانم به آنها بعنوان مشاوره بگویم، ولی شما که خودتان را کاندیدا می‌کنید، شما که وزارت قبول می‌کنید، شما که دم دستگاه را در اختیار می‌گیرید، شما باید جواب بدید دیگر…
اگر رئیس جمهور بیاید پیش شما و بگوید که شمایی در این زمینه فعال بودید، به من بگویید که بنده در این بلبشو چه کار کنم چه رهنمودی می‌دهید؟
اینکه مبارزه با فساد را بگذار سر لوحه کارت و برای اینکه به نتیجه برسی از روش‌های سنتی دست بردار و با تکیه و بکارگیری فناوری ICT این مشکل را از مردم حل کن. بوروکراسی را از بین ببر، فساد را از بین ببر، تکریم ارباب رجوع را به معنای واقعی‌اش پیاده کن، پاسخگویی را به معنای واقعی‌اش پیاده کن. همه اینها نتیجه بکارگیری فناوری اطلاعات است دیگر وگرنه آرزویی بیش نخواهد بود. تکریم ارباب رجوع به این معنا نیست که شما می‌آیید اینجا من بلند بشوم احترام کنم، یعنی در خانه‌ات نشستی و به همه اطلاعات شفاف را دسترسی آسان داری و می دانی که برای جواز ساختمان چه کار باید بکنی یا برای جواز کارخانه‌ات چه باید بکنی. دیگر نمی‌آیی آدم‌ها را هم بینی که احتمال فساد باشد که آقا بیا ین پول را بده، آن پول را بده. همه اینها قطع شده و ریشه‌های فساد از بین رفته.
نیروی انسانی کافی داریم الان؟
نداریم الان؟ پس فکر می‌کنید این وزارت آموزش و پرورش و  وزرات علوم برای چه است؟ ببینید شما وقتی اراده می‌کنید یک چنین کاری را بکنید یک اراده ملی می‌خواهد کار یک نفر نیست که. حالا که شما قبول می‌کنید بشوید رئیس جمهور و توان ریاست جمهوری را دارید یعنی به وزارت ‌ICT بگویید آقا بستر مخابراتی باید این جوری بشود، به وزارت ارشاد بگویید که محتوا باید اینگونه باشد به وزارت علوم بگویید آنقدر دانشجو در سال در این رشته‌ها داشته باشید، خوب باید برنامه‌اش را داشته باشید، به وزارت آموزش و پرورش بگویید که سیلاب درسی باید این جوری شود، به وزارت خانه بازرگانی باید بگویید که روش‌های سنتی را کنار بگذارند، به وزارت کشاورزی بگویید… IT وقتی که محور یا ابزار می‌شود دیگر همه‌جا تاثیرگذار است.
حتی می تواند در رأی گیری هم اثر گذار باشد، می‌گوید این جوری نیست که برود پای صندوق انگشت بزند. یا مثلاً حتی در زندان‌بانی هم اثرگذار است، مثلاً این‌جوری نمی‌گویند که فلانی بیاید من ماهی چقدر خرجش کنم که قتل کرده، می‌گویند برو در خانه‌ات، یک دست‌بند الکترونیکی می‌زند، از همان‌جا هم کنترل می‌کنند و زندان هم مال خودت!
فناوری اطلاعات و ارتباطات وضع جامعه را در همه ابعاد دگرگون می‌کند. در دنیای امروز وقتی کسی می‌گوید که من رئیس جمهورم یعنی می‌خواهد در بانک‌داریش تأثیر بگذارد، در آموزش‌اش تأثیر بگذارد، در همه چیز. به هر حال شما رشته‌تان بوده بهتر از من می‌دانید.
ولی اگر این را بخواهیم نگاه حقیرانه‌ای به آن داشته باشیم، فکر کنیم یک فناوری است، مثل فناوری‌های دیگر خوب این نتیجه‌اش همین می‌شود. چون نباید فراموش کنیم که این فناوری روی مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، صنعتی و … روی هرچیزی که شما بخواهید فکر کنید تأثیر می‌گذارد. اصلاً رو وضع اینکه شما چه‌جوری فردا بخواهید همسر آینده‌تان را هم پیدا کنید تأثیر می‌گذارد! شما تا دیروز مادرتان در مسجد، عزایی، عروسی
خزینه حمام!
بله و غیره دنبال همسر برایتان میگشت، الان شما داری chat می‌کنید،  با هم آشنا می شوید، پس ما باید این چت هم برایمان مهم بشود، پس باید قوانین آن را هم بگذاریم، پس باید ضوابط آن را هم بگذاریم، باید بگوییم آدم‌هایی که می‌آیند اینجا نباید دروغ بگویند، نباید چه و چه بکنند. پس این آنجا هم اثرگذار است. نباید چشم‌مان را روی واقعیت ببندیم، تا زمانی که ما برنامه‌ای کافی برای درک و بکارگیری این فناوری نداریم، پس باید بگوییم اصلاً وجود ندارد. یا بگوییم 128k بیشتر نباشد و بعد هم که می‌پرسیم آقا آخر چرا؟‌ می‌گویند که فیلم مستهجن می‌بینند! نمی‌گویند که خب آقا فیلم را از ماهواره میبیند، CDاش را خیلی ارزان‌تر میگیرد، از این بهانه‌ها نیاورید. به نظر من راه اجرایی‌اش از نظر تئوری بسیار راحت و ساده است به خاطر اینکه کشورهای دیگر تجربه کرده‌اند و چیزی نیست که من از خودم در بیاورم یا شما از خودتان در بیاورید.
یکی باید بیاید اهمیت بدهد و به این درک برسد که راه نجات و راه توسعه و راه پیشرفت این است، بعد قدم در این زمینه بردارد. این شهامت و این جرات در او باشد.
پس اگر بخواهیم کلش را در یک اصلِ اولیه خلاصه کنیم، توجیه مقامات است. یعنی بگوییم مسئولان عالی‌رتبه به این درک برسند که این است راه توسعه و ترقی و مبارزه با فساد و شفاف سازی…
ببینید شما وقتی دارید موضوعی را بررسی می کنید باید تقسیم‌بندی‌اش بکنید.خوب؟ چون شما خارج درس خوانده‌اید می‌گویم. وقتی میگوییم رئیس جمهور، یعنی اینها جزء وظایفش است، یعنی قبول کرده است. یعنی کاندیدا اعلام می‌کند که من شایستگی اداره امور این کشور را دارم درست؟
حالا ما می‌آییم می‌گوییم که یک امتحانی برایت می‌گذاریم، می‌گوییم که از کجا بدانیم که تو راست می گویی و حقیقتی را بیان می‌کردی، یا دچار توهم نشده‌ای، از این آمار که آخر سال بدست می‌آید، البته نه آماری که آمال‌ات بوده است، آماری که مبنای علمی داشته باشد، ما حرفمان این است.
حرف شما درست است، اما رئیس جمهور که همه کاره نیست، منظورم اینکه که آن 8 ، 10 نفر بزرگان نظام، از رئیس مجلس و تشخیص مصلحت گرفته تا رهبری تا سردارِ سپاه و … به نظر من باید اینها همه با هم توجیه بشوند که فناوری اطلاعات چیزی‌ است مفید، و اگر اینها توجیه بشوند قدم‌های بعدی خود به خود برداشته می‌شود. تا آنها توجیه نشوند شما هزار تا سند و برنامه هم باشد جواب نمی‌دهد.
یک چیزهایی هست که فقط در قدرت رئیس جمهوری، یعنی بالاترین مقام اجرایی است. شما به عنوان رئیس جمهور در وزارت خانه‌ها به جای اینکه مردم بلند شوند سوار اتوبوس بشوند، سوار ماشین بشوند، ایجاد آلودگی کند و مصرف بنزین داشته باشند آن چیزهایی که می‌خواهند در سایت ببینند. آنوقت گمان می‌کنید رئیسِ سپاه و فلان و بهمان می‌گویند که این چه کار بدی‌ است؟! فکر می‌کنید جلوی آن کار را می‌گیرند؟
برای رسیدن به آن فضا نیروی انسانی لازم است، آموزش و تربیت می‌خواهند که لازمه‌اش تعامل به خارج است تا دانش اندوخته آنها منتقل شود. درست است؟
حالا یکی یکی! برای اینکه منطقی بروند جلو. پس تا آنجایش که مخالفتی نداریم؟ حالا برای اینکه آن کار را بکند باید نیرو استخدام کند، خب؟
زیر ساخت فراهم کند، نیروی انسانی داشته باشد.
در زیرساخت که میلیاردها بودجه دارند، بروند فراهم کنند. خوب دیگر باید چه کار کند؟
خوب مجلس وقتی می‌آید قانون می‌دهد که سرعت را محدود کنید…
نه کی یک چنین قانونی گذاشته است؟ همچین چیزی نیست
خوب این قانون محدودیت را چه کسی گذاشته است؟
هیچ کس، خودشان گذاشتند. خود وزارت خانه.
یعنی به تصویبِ مجلس نرسیده است.
نه به هیچ وجه.
یعنی در حدودِ اختیارات دولت است این مسئله؟
قانون و آیین‌نامه داخلی است، اینها همان مسائل فرهنگی است که مردم به آن اعتراضی نمی‌کنند. دقت میکنید؟ وقتی مردم حقوق خودشان را نمی‌دانند همین می‌شود. شما باید بیایید یک کار فرهنگی بکنید. آنها وظیفه‌شان است که حقوق حقه را در اختیار شما بگذارند، نباید که چیزی بدهکار شوید. کار فرهنگی وقتی نمی کنند همین می‌شود.
مثلاً شما که الان تحصیل کرده‌اید می‌فرمایید قانون و مجلس و اینها، نه این طوری نیست، مجلس که بیکار نیست بیاید یک هم‌چین قانون‌هایی بگذارد، محدودیتی داشته یا مثلاً یکی هوس کرده در وزارت ‌ICT یک چنین چیزی را گفته، به همین راحتی!
اینقدر یعنی هچل‌هفت است!؟
بله! یعنی وقتی اهمیتی ندهید به یک موضوعی این جور می‌شود دیگر…
یعنی بخش خصوصی هم آن قدر قدرت نداشته که بتواند مقاومت کند؟
شما مثلاً در خانه‌ات، یا یک جایی مگر گوسفند نگه داشته‌ای که بدانی مثلاً غذایش چی است، آبش چیست ، دانش چیست؟ نداشته‌ای. برایت هم اهمیت نداشته که این علفی که برای گوسفندها می‌آید جنس‌اش خوب است، بد است، ارزان است یا… خوب به آن اصلاً راجع به آن فکر کرده‌ای؟ طبعاً نه. خب IT هم همین جوری است.
یعنی منظورتان این است که بخش خصوصی ما برایش مهم نیست؟
اینها که دست بخش خصوصی نیست اخر… اینها دولتی است دیگر
یعنی اگر بخواهند اعتراض کنند مثلاً سازمان نظام صنفی رایانه نمی‌تواند بیاید بگوید  آقا این چه قانونی است  که شما تصویب کرده اید؟
وقتی که commerce (تجارت) سنتی است، وقتی که بانک‌داری ما سنتی است، وقتی که آموزش‌مان سنتی است، خب؟ وقتی که فرهنگ لازم را در مردم ایجاد نمی‌کنند، همین می‌شود. من که گفتم چند بسته با هم است. به همین سادگی.
دولت و ملت باید هر دو به این نتیجه برسند، یک موقعی بود که منافقین شروع کردند به فعالیت‌های سیاسی، بعد شروع کردند به ترور کردن، تا جایی رسیده بود که طرف به دکان بقالی می‌رفت بمب می‌گذاشتند، مثلاً یک مادری می‌رفت زنگ بزند به شوهرش که آقا بچه مریض است زودتر بیا، بمب می‌گذاشتند. دیگر دولت و ملت به این نتیجه رسید که اینها آدم‌های واقعاً ظالم و ستمکار و تروریستی هستند گفتند که باید جلوی‌شان را بگیرند. کار خیلی مشکلی بود، آدم‌ها را که نمی‌توان با قیافه‌‌شان شناخت که آقا این چه کاره است، کجاست یا… ولی وقتی دست به دست هم دادند ریشه اینها کنده شد. در صورتی که اصلاً کار آسانی نبود. ولی عزم دولت و ملت در این قرار گرفت که این آدم‌ها خطرناکند، انجام شد.
دولت و ملتِ ما باید تصمیم  بگیرند که ما از فسادی که الان هست که در برخی از قسمت‌های دولت و بخش خصوصی، از این بلا راحت بشویم. وقتی که این تصمیم را گرفتند بقیه مسائلش حل شده است. ولی نباید فراموش کنیم که از این فسادی که هست خیلی‌ها سود می‌برند، خیلی‌ها هم درآمدهای آن چنانی دارند، خوب حالا تا آن‌جایی که می‌توانند معامله می‌کنند دیگر، بده بستان می‌کنند دیگر. می‌گویند اینجایش خوب است، آنجایش بد است.


مثلاً پارتی بازی بد است اما وقتی کار من زودتر راه می‌افتد خوب می‌گویم آقا خیلی هم بد نیست. رشوه دادن خیلی زشت است، ‌اما وقتی کسی رشوه‌ای می‌دهد و کارش زود درست می‌شود فکر می‌کند که مثل اینکه زیاد بد هم نیست. پولِ حرام بد است اما وقتی فلانی با پولِ حرام خانه‌ای خرید، آن وقت خیلی هم بد نیست. باید ملت و دولت به یک تصمیم ملی و عزم ملی برسند که مثلاً فساد را از بین ببرند‌، آن موقع است که بکارگیری IT می‌شود یک ضرورت. دقت می کنید.

 

  • مشترک شوید!

    برای عضویت در خبرنامه روزانه ایستنا؛ نشانی پست الکترونیکی خود را در فرم زیر وارد نمایید. پس از آن به صورت خودکار ایمیلی به نشانی شما ارسال میشود، برای تکمیل عضویت خود و تایید صحت نشانی پست الکترونیک وارد شده، می بایست بر روی لینکی که در این ایمیل برایتان ارسال شده کلیک نمایید. پس از آن پیامی مبنی بر تکمیل عضویت شما در خبرنامه روزانه ایستنا نمایش داده میشود.

    با عضویت در خبرنامه پیامکی آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا) به طور روزانه آخرین اخبار، گزارشها و تحلیل های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در هر لحظه و هر کجا از طریق پیام کوتاه دریافت خواهید کرد. برای عضویت در این خبرنامه، مشترکین سیمکارت های همراه اول لازم است عبارت 150 را به شماره 201464 و مشترکین سیمکارت های ایرانسل عبارت ozv ictn را به شماره ۸۲۸۲ ارسال کنند. دریافت موفق هر بسته خبری که محتوی پیامکی با حجم ۵پیامک بوده و ۴ تا ۶ عنوان خبری را شامل میشود، ۳۵۰ ریال برای مشترک هزینه در بردارد که در صورتحساب ارسالی از سوی اپراتور مربوطه محاسبه و از اعتبار موجود در حساب مشترکین سیمکارت های دائمی کسر میشود. بخشی از این درآمد این سرویس از سوی اپراتور میزبان شما به ایستنا پرداخت میشود. مشترکین در هر لحظه براساس دستورالعمل اعلامی در پایان هر بسته خبری قادر خواهند بود اشتراک خود را در این سرویس لغو کنند. هزینه دریافت هر بسته خبری برای مشترکین صرفا ۳۵۰ ریال خواهد بود و این هزینه برای مشترکین در حال استفاده از خدمات رومینگ بین الملل اپراتورهای همراه اول و ایرانسل هم هزینه اضافه ای در بر نخواهد داشت.