نوشته: سهیل مظلومواجاری – نایبرییس پیشین سازمان نظام صنفی رایانهای کشور
ناشر: روزنامه بهار
رحیــمی، معاون اول ریاستجمهوری، در مراسم معارفه نیکزاد به عنوان سرپرست وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با اشاره به ماجرای واگذاری شرکت مخابرات ایران گفتند: «بخش ارتباطات را واگذار کردیم که ای کاش واگذار نمیکردیم؛ آن را هم آقایان توصیه کردند که یکی از بخشهای پردرآمد را دادیم رفت؛ نوش جانشان.» (دنیای اقتصاد، دوشنبه 20 آذر 91) تا آنجا که بنده به یاد دارم از زمانی که موضوع واگذاری مخابرات در دولت نهم مطرح شد بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان دولتی و خصوصی با عنایت به انحصار ذاتی مخابرات ایران بر سیمهای مسی در منازل و ودایع مردم در دست این شرکت به چگونگی واگذاری مخابرات حساس بوده و در مراحل مختلف نسبت به چگونگی روش واگذاری و نتایج احتمالی واگذاری غیرکارشناسی آن هشدار دادند.
از جمله این هشدارها نامهای بود که رییس وقت سازمان نظام صنفی رایانهای کشور برای محمود احمدینژاد در اواخر سال 86 ارسال کرد و در آن با بیان واقعیات موجود در ساختار شرکت مخابرات ایران نسبت به عواقب واگذاری غیرکارشناسانه آن هشدار داده و نتایج محتوم آن را بر بخشهای مختلف حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات برشمرد. با گذشت قریب پنج سال از نگارش آن نامه بدون پاسخ و بدون ذرهای توجه، تقریبا تمامی پیشبینیهای آن به وقوع پیوسته است. پس این نکته که واگذاری میتوانست به گونهای صورت پذیرد تا دربردارنده منافع ملی بیشتری برای کشور باشد کشف تازهای نبوده و دلسوزان نظام و مشتاقان ارتقای سطح فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور قبل از وقوع واقعه نسبت به عواقب آن هشدار داده بودند که، «خودکرده را تدبیر نیست.»
اما در روی دیگر سکه، با فرض پذیرش خطای دولت در نحوه واگذاری مخابرات که با اقرار معاون اول آن مسجل شده و دیگر نیازی به اثبات ندارد، باید نسبت به وقوع اشتباه دوم از سوی دولت در مورد همین واگذاری هشدار داد. واگذاری با هر شکل، روش و ترتیبی که اتفاق افتاده باشد، امروز شرکت مخابرات دارای مالک یا مالکان جدیدی است. اصل مالکیت در پاسداری و مراقبت از دارایی آن هم در حوزه پرتغییری چون ارتباطات حکم میکند که مالک، بخش عمدهای از درآمد خود را برای حفظ موقعیت تجاری فعلی، افزایش سهم بازار یا ایجاد تنوع در محصولات و خدمات با روشهای مختلف در شرکت سرمایهگذاری مجدد کند و به عبارتی به آن بازگرداند. اما میدانیم سرمایه موجودی است ترسو و محتاط و شرط عقل و احتیاط حکم میکند که در بسترهای پرخطر و محیطهای مخاطرهآمیز وارد نشده یا در صورت حضور در چنین فضایی خود را از آن خارج ساخته یا حداقل بر دامنه آن نیفزاید. بیان عباراتی از نوع سخنان معاون اول رییسجمهور در بستر جامعهای که تجربیات تاریخی متعددی در مصادره و بازپسگیری اموال دارد، میتواند واجد پیامی برای صاحبان مخابرات باشد که در سرمایهگذاری، تغییر فناوری، تجدید ساختار و… در آن با حزم و احتیاط بیشتری برخورد کنند. یعنی تا آنجا که میتوانند سود حاصل از مخابرات را به جای سرمایهگذاری در آن به خارج انتقال دهند. به راستی در صورت وقوع این اتفاق چه فاجعهای رخ خواهد داد؟ بزرگترین اپراتور مخابراتی کشور و به قولی منطقه به دلیل عدم سرمایهگذاری و عدم ارتقای سطح فناوری از درون نابود و شاهد بروز همان فاجعهای شده که صنعت هواپیمایی با آن مواجه است تا آنجاکه نیکزاد وزیر راه و شهرسازی و سرپرست وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سال گذشته پیشنهاد داد که خطوط هوایی قطری به جای هما عهدهدار بخش عمدهای از حملونقل هوایی و پروازهای داخلی ما باشد. بدیهی است اگر این اتفاق یعنی سرمایهگذاری مجدد در مخابرات صورت نپذیرد در آینده نه چندان دور شاهد پیشنهادهایی از این دست باشیم که برای نمونه اتصالات امارات، زین عمان، ترکسل ترکیه، ام تی ان آفریقای جنوبی یا دیگران بار ارتباطات داخلی ما را به دوش کشیده و از این خوان گسترده بهره وافر ببرند.
اما سخن آخر، احمدینژاد بارها و بارها بر کارشناس ارشد بودن خود و اعضای دولت اصرار دارند و تصمیمات دقیق و کارشناسانه را جزو افتخارات کابینه دانستهاند. حال چگونه است که معاون اول ایشان میگویند: «شرکت بزرگی مثل مخابرات را که به اصطلاح بزرگترین خصوصیسازی تاریخ ایران لقب گرفته است به توصیه دیگران واگذار کردیم.» شنیدن این جمله شنونده را به بیش از یکصد سال پیش و دوران بزرگمرد تاریخ ایران میرزا تقی خان امیرکبیر که از قضا همچون آقای رحیمی صدراعظم ایران بودند، میبرد که گفت: «… اداره امور مملکت به توصیه عمه و خاله نمیشود.»