فاطمه ملکی – عصر ارتباط
تالیا برگ جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرده است. این پیمانکار شرکت مخابرات ایران برای عرضه سیمکارتهای اعتباری فعالیت خود را خرداد ماه سال 84 آغاز کرد، اما در نیمه راه متوقف شد و ورود اپراتورهای دیگر به این عرصه موجب شد تا از قافله توسعه عقب بماند. حالا این پروژه از دست مجری قدیمی آن یعنی شرکت تعاونی مجتمع صنعتی رفسنجان خارج شده و جای آن را سرمایهگذاران جدیدی گرفتهاند؛ سرمایهگذارانی که نه مانند رفسنجانیها بهدنبال سرمایههای داخلی و خارجیاند و نه به نازکشیدن از مخابرات برای تامین نیازهایشان محتاجاند؛ چراکه خود بخشی از سهامداری مخابرات را در اختیار دارند.
تالیا با نفس تازه و با مدیر پرانرژیای همچون فریبرز نژاددادگر وارد بازار رقابت شده است که کمتر کسی اشارات نومیدانه در نگاهها و کلام او میتواند بیابد که خود حاکی از دمیدن جان تازه به بطن این اپراتور است. نژاددادگر با تجربههای خوبی از فعالیت در بازار اینترنت و خدمات دیتا وارد بازار تلفن همراه شده است.
تالیا بهعنوان پیمانکار شرکت مخابرات ایران، دور جدیدی از فعالیتهای خود در عرصه سیمکارت اعتباری را آغاز کرده است. آیا موضوع انتقال پروژه از مجتمع صنعتی رفسنجان به سرمایهگذاران جدید نهایی شده است؟
انتقال تالیا از مجتمع صنعتی رفسنجان به شرکت ما کاملا نهایی شده و کل شبکه تالیا را در اختیار گرفتیم و در اصل مشکلاتی که با مالکان ساختمانها هم داشتیم تا
90 درصد حل کردیم و این عملا نشان میدهد که انتقال ما کامل شده است. بازیسازی شبکه را شروع کردیم. الان آن را برای ارائه سرویس خوب به مردم احیا میکنیم؛ البته بعد از نمایشگاه تلهکام از فاز احیای شبکه وارد فاز توسعه شدهایم. به هر حال تالیا مشکلاتی داشت که در برخی نقاط شبکه آن خاموش بود و الان در بخش فنی کارهای آن انجام شده و بحثهای توسعه آن را جلو میبریم.
ظاهرا یک بحث حقوقی بین مجتمع صنعتی رفسنجان و مخابرات وجود دارد که تا زمانی که تعیین تکلیف نشود، انتقال سهام بهصورت کامل عملی نمیشود.
آن بحث به ما ربطی ندارد. آن موضوع کاملا حقوقی و بین مجتمع صنعتی رفسنجان و شرکت مخابرات ایران است و ربطی به موضوع انتقال ندارد. شرکت مخابرات ایران، مجتمع صنعتی رفسنجان و شرکت گسترش ارتباطات تالیا زمانی که قرارداد را امضا میکردند، هر سه میدانستند که این مشکل حقوقی وجود دارد و با علم به آن، قرارداد سهجانبه را امضا کردند و انتقال پروژه به ما انجام شده است. ما شرکتی از مجتمع صنعتی رفسنجان نخریدیم. ما پروژه تالیا را از مجتمع صنعتی رفسنجان تحویل گرفتیم.
شما سهام را خریداری نکردید؟
مجتمع صنعتی رفسنجان یک شرکت تعاونی مستقل است که پروژههای متعددی در اختیار آن بوده و یکی از آنها پیمانکاری و قرارداد BOT تالیا بوده است. ما قرارداد و پروژه را از مجتمع صنعتی رفسنجان خریداری کردیم. هیچ انتقال سهامی در بحث تالیا انجام نشده است.
43 درصد قرارداد BOT آنها به ما تحویل داده شده است.
ترکیب سهامداران درحال حاضر به چه صورتی است؟
درحال حاضر گسترش الکترونیک مبین ایران و شرکت گسترش ارتباطات تابا هرکدام 50 درصد سهم دارند.
آیا تعهد جدیدی علاوه بر تعهداتی که قبلا وجود داشت و عملی نشد، بابت پروژه تالیا به مخابرات دادهاید؟
ما برنامه جدیدی به مخابرات دادهایم و هیئتمدیره مخابرات ایران این انتقال را به شرط ارائه طرح تجاری جدید پذیرفت که بعد از ارائه و بررسی آن موافقت شد این کار انجام شود. دو تا درخواست هم از شرکت مخابرات ایران داشتیم که با هر دوی آنها موافقت کرد؛ یکی تمدید زمان BOT به مدت 10 سال از این تاریخ و دیگری بهرهبرداری از شبکههای WLL استانی.
در این بیزینس پلن مشخص کردید که به چه سقف تعداد مشترکی برسید یا کف تعهداتی برای خودتان قائل شدهاید؟
ما در بیزینس پلن تعهد کردیم که طی چهار سال حداقل شش میلیون مشترک جذب کنیم.
فکر میکنید درحالیکه اپراتورهای دیگر از شبکههای به مراتب گستردهتری از تالیا برخوردارند و 3G بهسرعت رو به گسترش است، به آن دست پیدا کنید؟
انشاءا…. .
چگونه توانستید مجتمع صنعتی رفسنجان را به انتقال سهام راضی کنید؟ ظاهرا آقای بهرامپور خیلی روی آن متعصب بود؛ چراکه دیگر به بحث حیثیتی و نه بیزینسی تبدیل شده بود.
بالاخره همه شرکتها و همه فعالان صنایع مختلف بهتدریج رفتارهایشان به رفتارهای حرفهای تبدیل میشود. بحث حیثیتی دیگر خیلی معنی ندارد. اگر پروژه تالیا میتوانست موفق باشد، به دلایل مختلف متوقف شده بود و آقای بهرامپور هم علاقه داشت که پروژه مجددا احیا شود. هم ما و هم شرکت مخابرات معتقدیم شبکه تالیا یک سرمایه ملی است که همه علاقه دارند رشد کند. اینکه کجا و به چه شکلی، به این ترتیب است که به هر حال مجتمع صنعتی رفسنحان نمیتوانست و امکانات آن نبود و بحثهای مالی زیادی داشت و پروژه سنگینی بود و تصمیم گرفته بودند آن را واگذار کنند.
قاعدتا شما قبلا بررسی کردید که مجتمع صنعتی رفسنجان چرا و به چه علت پروژه را متوقف کرد. یکی از دلایلش خروج سرمایهگذار بود. به هر حال علتهای دیگری هم وجود داشت. شما فکر میکنید چرا پروژه متوقف شد و شما چه کارهایی خواهید کرد که این توسعه انجام بشود؟
به نظر من، فقدان تعامل و مستندات مشخص در قرارداد BOT دیده میشد و برنامه مشخص برای اینکه ارتباط مجتمع صنعتی رفسنجان و مخابرات را تحلیل کند، وجود نداشت و هیچ شفافسازی دیده نمیشد. این پروژه BOT ضربه بزرگی از این عوامل خورد. مثلا یکی از مشکلاتی که مجتمع صنعتی رفسنجان در پروژه مطرح میکند، این است که هر طرح واگذاری و فروشی که میخواستم اجرا کنم باید از شرکت مخابرات ایران مجوز میگرفتم. در اینجا مفهوم بازار هدف عوض میشد. اگر مخابرات میتوانست ظرف 48 ساعت پاسخ بدهد، میگفتیم منطقی است، اما اجرای یک طرح برای بازه زمانی مشخص اگر بخواهد یک ماه کار کارشناسی روی آن انجام شود که دیگر ارزش ندارد. به همین دلیل مجتمع رفسنجان نتوانست در بازار رشد کند. آن موقع هم دولت منتظر نمیماند تا رشد آن اتفاق بیفتد و مردم هم حق دریافت سرویس داشتند. همراه اول هم شبکهای بود که میتوانست سرویس بدهد. همراه اول و شرکت مجتمع صنعتی رفسنجان هم پروژه را از یک شرکت دولتی گرفته بود.
شما با یک شرکتی مواجه هستید که از اپراتور بزرگی به نام همراه اول برخوردار است و سوددهی زیادی برای آن دارد و مخابرات هم ترجیح میدهد همراه اول رشد کند تا شرکتهای اقماری کوچکتر. با این اوصاف فکر میکنید با عواملی که به توقف پروژه از سوی مجتمع صنعتی رفسنجان منجر شد، بر نخواهید خورد؟
در اپراتوری و سرویسدهی همراه اول فقط بحثهای سودآوری مقطعی و سالیانه در دورههای مالی خیلی مهم نیست. مخابرات ایران یک استراتژی در ارائه سرویس دارد و مولتی برندینگ یکی از ابزارهای استراتژیک شرکتهای مخابراتی است که در اینجا هم اتفاق میافتد. مخابرات ایران بهعنوان هلدینگ شرکتهای همراه اول و شرکت تلفن ثابت و همینطور تالیا ممکن است این موضوع را بهعنوان یک استراتژی برای خود قلمداد کند و ما و همراه اول را به روشی هدایت کند که بتوانیم در بازار و در مقابل سایر رقبا همافزایی داشته باشیم.
این مولتی برندینگ باعث نمیشود به جای تمرکز روی یک نقطه، برخی از بخشها تضعیف بشوند؟
مولتی برندینگ در هیچ جای دنیا باعث تضعیف خدمات نشده است. فلسفه MVNOها اصلا برای چه اتفاق افتاده است؟ همه اپراتورها در زمینه MVNOها کار میکنند و اگر درست هدایت شود، بهترین ابزار است که بتوانیم در بازار تعادل ایجاد کنیم. همراه اول یک برند لوکس و باارزش است که بهخاطر ماهیت لوکسبودن آن خیلی از سرویسهایی که خیلی از طبقههای جامعه نیاز دارند، ممکن است نتواند ارائه کند، اما یک برند دیگر میتواند این خدمات را ارائه بدهد. الان همراه اول و ما خروجی، درآمد و ارزش افزودهای که ایجاد میکنیم، در هلدینگ مخابرات وارد میشود.
احیای دوباره تالیا به بحث تغییر ساختارهای اساسی که در شرکت مخابرات ایران اتفاق افتاد، ربطی دارد؟
نه، تالیا بهعنوان یک پروژه مستقل که قرارداد آن BOT است، فعالیت میکند و با تغییر ساختار در مخابرات ایران رابطهای ندارد.
یعنی مشاور هیچ پیشنهادی برای اینکه شما بتوانید در این بازار کار کنید به شما یا مخابرات ارائه نداده است؟
نه، مشاور وقتی شروع کرد، تالیا در اختیار مجتمع صنعتی رفسنجان بود و بعد از آن هم ما یک شرکت مستقل هستیم و اگر بخواهیم از مشاور برای کار بررسی استفاده کنیم، باید بهصورت مستقل استفاده کنیم. مخابرات ایران تنها بحثی که داشته، به سودآوری و درآمدزایی شبکه WLL فکر میکرد که ما پیشنهاد دادیم بر اساس طرح تجاری از آنها استفاده کنیم و آنها هم قبول کردند.
بسیار خب. نحوه انتقال شبکه به چه صورتی است؟ زیرساخت، آنتنها، سوئیچها…
ما همهچیز را گرفتیم. مالکیت اصلی زیرساخت در اختیار مخابرات ایران بوده است و در قرارداد BOT مخابرت ایران از زیرساخت لینک میگرفته و به مجتمع صنعتی رفسنجان میداده و هزینههای آن را نیز خودش پرداخت میکرده است. بنابراین این بخش از زیرساخت در اختیار مخابرات ایران است و شرکت ارتباطات زیرساخت هم مخابرت ایران را بابت آن میشناسد. آن بخش که باید ایجاد میشده، قاعدتا مشخص است و فقط کنترل کردیم. در بخش سایتها همهچیز را تحویل گرفتیم.
رویکردها به چه صورتی خواهد بود؟ قاعدتا صوت و پیام کوتاه بهعنوان سرویسهای پایه هستند. روی فناوری 2G باید فعالیت کنید. چه چیزی میخواهید عرضه کنید که باعث ارزش افزودهای بشود که مشترک را برای مهاجرت به تالیا ترغیب کند؟
ما چند موضوع در تالیا داریم که شاید متفاوتتر از بقیه اپراتورها که ظاهر شدهاند، باشیم. موضوع کلی که بهصورت حرفهای خودم روی آنها فکر کردهام، ارائه خدمات در نسل دوم روی GPRS و EDGE است که در کشور خیلی پیچیده شده است. نیاز و تقاضای مردم به این سرویسها زیاد شده است، اما اپراتورها به دلیل حجم مشترکی که دارند روی GPRS و EDGE نتوانستهاند سرویس خوبی ارائه کنند و ما یک بخشی از ظرفیت شبکه خود را به آنها اختصاص میدهیم، بهطوریکه مشترک ما اگر سرویس GPRS و EDGE میگیرد که تا آخر بهمن حداقل در تهران و کرج آن را فعال میکنیم، سرویس واقعی EDGE را خواهد داشت که سرویس باارزشی هم هست. بهخاطر اینکه هنوز ما خدمات دیتای مناسب نداریم. این سرویسی است که پیشبینی کردیم ارائه بدهیم و شدیدا هم مورد استقبال قرار میگیرد و میتواند ارزش افزودهای برای تالیا باشد. دوم موضوع خدماتی است که به سازمانها میدهیم. اپراتورهای دیگر هم این سرویس را میدهند، اما هرچه حجم اپراتورها بزرگتر میشود، امکان اینکه بهصورت خاص سرویسی را به سازمانی بدهد ندارد، اما ما یک بخشی از شبکهمان را به طراحی و ارائه این سرویس اختصاص میدهیم. هزینههای ارتباطی سازمانها را بهشدت میتوانیم کاهش بدهیم، نیازهای امنیتی آنها را هم در ارتباطات تلفنیشان میتوانیم تامین کنیم. بحث آخر اینکه بهرغم توسعه شبکه، موضوع SLA را هم در شبکه فعال خواهیم کرد؛ به این مفهوم که اگر مشترکمان در یک محدوده شهر میخواهد از سرویس خوبی برخوردار باشد و هیچ قطعی نداشته و کاهش کیفیت سرویس نیز نداشته باشد، حاضریم با مشترک قرارداد SLA امضا کنیم.
آیا شما از زیرساخت SLA میگیرید که بخواهید به مشترک بدهید؟ چون تا الان همیشه یک دور باطلی بوده است.
در موبایل در اختیار خودمان است و ربطی به شبکه زیرساخت ندارد. در این SLA از A تا Z شبکه در اختیار خودمان است.
اگر قطعیهای زیرساخت باعث قطعی شبکه شما بشود چطور؟
من هیچوقت SLA را در محدوده بیناستانی نمیدهم؛ چون در آن صورت قطعا لینک زیرساخت تاثیرگذار است. قطعا داخل شهر خواهد بود، چون شما درست میگویید. این دور باطل اپراتورها اتفاق افتاده و ما هم این را میفهمیم اما شبکه موبایل و کاربر موبایل در 80 یا 90 درصد مواقع در محدوده مشخصی است. به افرادی که در محدوده مکانی مشخصی هستند، این سرویس SLA را میتوانیم ارائه بدهیم.
پس به این شرط که در محدوده مکانی مشخصی باشد.
اپراتورهای موبایل در دنیا بهتدریج ارتباطشان با مشترک را دارند دوطرفه میکنند. اینطور نیست که یک سیمکارت به مشترک بفروشند و بعد یک قبض به آن بدهند یا کارت شارژ به آن بفروشند. نیازهای مشترک را باید شناسایی کنیم. همکاران من تلاش میکنند یک امور مشترکین یا Customer Club خوبی راهاندازی کنند که مشترک به آنجا مراجعه کند و نیازهایش را مطرح کند تا ما به فکر تامین آن باشیم. به همین دلیل مجبوریم شبکهمان را با ظرفیت بیشتری در اختیار داشته باشیم؛ یعنی اگر قرار است من شش میلیون مشترک داشته باشم، ظرفیت شبکهام را هشت میلیون طراحی خواهم کرد. هیچوقت ظرفیت شبکه من پر نخواهد شد که نتوانم به مشترکم سرویس بدهم. اپراتورهای بزرگ ما نمیتوانند این کار را بکنند. حجم ترافیک که روی شبکه آنها بالا میرود، امکان ارتباط دوطرفه با مشترک را نخواهند داشت. ولی اپراتورهای کوچک میتوانند با مشترکشان حرف بزنند و نیازهای آن را تامین کنند و ما دوست داریم در این سطح قرار بگیریم و ارتباط با مشترکمان دوطرفه باشد.
میخواهید وفاداری میان مشترکانتان ایجاد کنید؟
بله. بحث اصلی بازاریابی و هدف آن، وفاداری مشترکان است و یک موضوع دیگر که رویکرد دنیا است، به نظر من IP است. از این به بعد هر اپراتوری به سمت IP میرود دیگر نمیتواند با مشترکش ارتباط یکطرفه داشته باشد، باید حتما ارتباط آن دوطرفه باشد. هر چقدر به سمت سرویسهای دیتا میرویم باید ارتباط با مشترک دوطرفه باشد و دقیقا باید بتوانیم مفهوم وفاداری را با مشترک ایجاد کنیم. یک چسبندگی با آن ایجاد کنیم که از سرویسی که میگیرد، لذت ببرد. امیدواریم بتوانیم آن را پیادهسازی کنیم ولی اگر شبکه خود را در همین اشل و ظرفیت نگه داریم، تعداد مشترکان که بیشتر میشود، قاعدتا باید بتوانیم بهترین سرویس را به آنها بدهیم.
شخص آقای نژاددادگر از زمان شروع فعالیت خود، در زمینه دیتا فعالیت میکرد. الان هم که شما در قامت اپراتوری در تالیا ظاهر شدهاید، همه انتظار دارند تمرکز فعالیتهای شما روی دیتا باشد که الان هم وعده میدهید روی سرویسهای EDGE و GPRS خیلی فعالیت خواهید کرد. بهطور مشخصتر برنامههایی برای حرکت به سمت سرویسهای IP دارید؟
اول در مورد دیتا شبکه را روی یک ظرفیتی نگه میداریم. اپراتورهای موجود هر کجا با کمبود ظرفیت در زمینه صوت مواجه شوند، مجبورند دیتا را قطع کنند. اما ما هیچوقت این کار را نمیکنیم. بدیهی است که اولویت سرویسدهی آنها شبکه دیتا نیست، اما ما اصلا چنین برنامهای نداریم و در طراحی شبکه و بستههایی که طراحی میکنیم این دو بخش را از هم جدا میکنیم. ظرفیتها را طوری شناسایی میکنیم که هیچوقت مجبور نشویم بهخاطر زیاد شدن ترافیک صوت، ترافیک دیتا را کاهش دهیم. بنابراین ترافیک دیتای ما همیشه در حالت باثباتی قرار خواهد داشت. بحثهای باندلینگ با ابزارهایی که مبتنی بر GPRS و EDGE هستند در برنامه داریم که برای استفاده از سرویسهای دیتا سیمکارت روی آن قرار میگیرد. پروژه دیگری را هم شروع کردیم که قبلا من روی آن کار کرده بودم، اما فضایی نبود که آن را پیادهسازی کنم ولی خدا را شکر الان امکانی در اختیارم هست که میتوانم این پروژه را به نتیجه برسانم و آن هم آفلودینگ دیتا است. اپراتورهای دنیا که روی LTE کار میکنند، مسیرشان به این سمت است که ابزار بسیار مشهور و به بلوغ رسیدهای است. اپراتورهای بزرگ و مطرح دنیا روی این موضوع کار میکنند و جزو برنامههای اجرایی ما هم هست که تا پایان سال 92 حداقل در مراکز استانها آفلودینگمان را روی شبکه وایفای انجام دهیم.
اما رگولاتوری به اپراتورهای وایمکس اجازه فعالیت روی وایفای را نداد.
باید با آنها مذاکره کنیم. در دنیا اپراتورهای موبایل آفلودینگ را در اختیار دارند. اپراتورهای وایمکس عملا پایشان را در دیتا در حیطه دیگری میگذارند، درصورتیکه اپراتورهای موبایل میتوانند بخش آفلودینگ ترافیک خود را در یک مناطق مشخصی انجام دهند. ما سرویس و مشترک خودمان را آفلود میکنیم؛ یعنی من ترافیک خودم را روی یک تکنولوژی دیگری میاندازم که آن را به مشترکان خودم میدهم. مشترک تالیا زیر هات اسپات تالیا که قرار میگیرد، ترافیک و وایفای میگیرد و ترافیکش را از شبکه رادیویی نمیگیرد. بنابراین من پا در حیطه دیگر تامینکنندگان سرویس نمیگذارم. یکی از دلایل اینکه رگولاتور با اپراتورهای وایمکس مخالفت کرد، این بود. اما این موضوع در دنیا کاملا جا افتاده است.
تغییر نامبرینگ خواهید داشت؟
نه، فعلا پیششمارهمان 0932 است.
مگر برای نامبرینگ نباید از رگولاتوری مجوز بگیرید؟
من اصلا بهعنوان پیمانکار مخابرات با رگولاتوری مواجه نیستم. این مجوز دست مخابرات ایران است و تالیا یکی از زیرشاخههای آن است. ما طبق قاعده و قانون به رگولاتوری پاسخگو نیستیم. اگر من نیازی داشته باشم، آن را به مخابرات ارائه میدهم و مخابرات از رگولاتوری آن را پیگیری خواهد کرد.
وقتی شروع به کار کردید، یکی از برگهای برندهتان سایت شیرینگ با همراه اول است.
هم همراه اول و هم دیگر اپراتورها.
آیا شما و همراه اول بهعنوان دو شرکت زیرمجموعه مخابرات باز هم نیاز به هماهنگی از طرف این شرکت نیاز دارید؟
بله، هر گونه سایت شرینگ و راهاندازی سایت جدید باید با هماهنگی شرکت ارتباط مشترک شهر انجام شود. درست است که ما پیمانکار مخابرات هستیم، اما چون تالیا بهعنوان یک هویت مستقل در تشکیل این شرکت حضور داشته، بهعنوان یک سهامدار در این شرکت حضور دارد. هر جا سایت شیرینگ بخواهیم بکنیم، به شرکت ارتباط مشترک شهر اعلام میکنیم و با همه اپراتورهای دیگر هم سایت شیرینگ کردهایم.
شما فرمودید یکی از بحثهایی که روی آن تمرکز کردید، GSM-WLLهای روستایی است. چرا روی نشنال رومینگ تمرکز نمیکنید؟ طبق مصوبه کمیسیون هم پس از 60 روز درخواست شما به هر اپراتوری، آنها موظفاند پاسخ دهند و کار عملیاتی خود را آغاز کنند.
روی نشنال رومینگ بحث داشتهام و به همراه اول درخواست آن را نوشتهام و با ایرانسل نیز جلساتی در اینباره هماهنگ کردهایم. این را هم پیگیری میکنیم، اما به هر حال GSM روستایی ارزش خاصی برای مخابرات ایران دارد. به نظر من یک شبکه، یک امکان و سرمایه بسیار باارزشی در مخابرات ایران است که به اندازه ارزش آن بهرهوری ندارد.
مشخصا میخواهید روی آن چه کاری بکنید؟
ما میخواهیم توسعه یک بخشی از شبکه رادیویی تالیا را از طریق آن در کشور برقرار کنیم.
چرا؟ این شبکه در همه جای کشور گسترده نیست.
یک بخشی را از طریق GSM روستایی و یک بخشی هم از طریق رومینگ.
روی آن همین سرویسها را ارائه خواهید داد؟
بله، تجهیزاتی که در WLL روستایی هست، بهصورت بالقوه امکان ارائه هر نوع سرویسی را دارد.
اما گستره آن زیاد نیست.
هست.
چقدر است؟
آمار آن را باید از مخابرات ایران بگیرید، اما مطابق بررسیهای ما پوشش آنها باورنکردنی است و توسعه عجیبی در کشور دارد.
قبلا اعلام کردید میخواهید سیمکارتهای تالیا را به سیمکارتهای لوکس تبدیل کنید…
یک بخشی از آن را.
چرا؟ باتوجه به ورود سرویسهای جدید و ارائه سرویسهای 3G، مشترکان نمیتوانند این لوکسبودن را با توجه به نوع تکنولوژی شبکه از شما بگیرند؟
میتوانند، اما همه آن تکنولوژی نیست. مثلا یکی از آنها SLA است. من روی ارائه SLA به مشتری درآمد خواهم داشت. در حالت طبیعی SLA نداریم. اگر بخواهید مشترک لوکس بگیرید، سر SLA با آن توافق میکنید. سرویسهای خاصی که برای طیف خاصی از مشترکین طراحی شود میتواند سیمکارت تالیا را به یک سرویس لوکس تبدیل کند. ما میتوانیم برای یک جامعهای میان مخاطبانمان که درآمد آنها از سطح متوسط بالاتر است، سرویسی بدهیم که سرویس لوکس محسوب شود. همکاران ما در بخش بازاریابی و فروش دارند به این مدل فکر میکنند.
برنامهریزیتان برای پوشش شبکه به چه صورتی است؟
تا سه ماه اول سال 92 برنامهمان این است که حداقل
70 درصد در کشور پوشش داشته باشیم و برای این کار باید از تمام ابزارهایمان استفاده کنیم؛ شامل رومینگ ملی، GSM روستایی، توسعه شبکه خودمان و هر امکانی که داشته باشیم.
شما در توسعهتان از GCها هم کمک میگیرید؟
یک موضوع کلی و جدی که در شرکت ما به عنوان اصل مطرح است، این است که ما اساسا اعتقاد داریم در کشورمان ظرفیتهای بالقوه زیادی وجود داشته که مخصوصا در بخش موبایل اصلا از آنها استفاده نشده است. دلایل مختلفی هم دارد که همه آنها را میدانند، اما من الان دوباره رفتم سراغ سازندگان قدیمی BTSها برای شش میلیون مشترک شرکت ارتباطات سیار. داریم یک پایلوت اجرا میکنیم که اگر پایلوت موفقی باشد…
اما ظاهرا رگولاتوری به آنها TA نداد.
داد، اما اپراتورها آنها را رد کردند. دوست دارم بتوانم دوباره این بخش را احیا کنم و طبیعتا GCها ابزار اپراتور در اجرا هستند. یک فراخوان شناسایی هم در اینباره دادیم. اصطلاح GC تقریبا میشود گفت یک مدت از بین رفته است، اما واقعیت این است که وقتی فراخوان شناسایی پیمانکار میگذارید، GCها اولین کسانی هستند که در این فراخوان شرکت میکنند.
درصورتیکه از پایلوت جواب مثبت بگیرید، از تولید داخل استفاده خواهید کرد؟
قطعا اجرا میشود. من خیلی به آن خوشبین هستم. به همین دلیل هم اصلا سراغ خرید BTSها از وندورهای خارجی نرفتهام.
اما یک نگرانی وجود دارد که آنها نتوانند کیفیت مورد نیاز را تامین کنند.
ما مدیران باید ریسک کنیم. ارزش ریسک مدیریت به همین است. این نگرانی باعث نمیشود که من ریسک نکنم، چون پول بدهم و تجهیزات را بخرم دیگر نمیتوانم از آنها استفاده کنم، چون سرمایهگذاری کردم. به همین دلیل باید مقداری تحمل کنم تا این اتفاق بیفتد. به همین دلیل دو ماهی هست دارم صبر میکنم و چند ماه دیگری هنوز ظرفیت تحمل دارم.