خبرگزاری تسنیم : محمد سلیمانی وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات با تاکید بر اینکه صنعت مخابرات قبل از پیروزی انقلاب برای متخصصان ایرانی منطقه ممنوعه بود،گفت: با تلاش متخصصان ایرانی جزو 20 کشور اول دنیا شدیم.
نزدیک شدن به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصتی را فراهم کرد تا به سراغ دکتر محمد سلیمانی وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات برویم و بحثی را پیرامون صنعت مخابرات و ارتباطات ایران از دیروز تا امروز با وی داشته باشیم.
مشروح گفتوگوی خبرنگار تسنیم با سلیمانی به شرح زیر است:
پیدایش ارتباطات و فناوری اطلاعات از چه زمانی آغاز شد؟
سلیمانی: زمان اختراع تلفن را باید مصادف با پرورش حوزه ارتباطات دانست که به دلیل جایگاه استراتژیک و حتی موقعیت جغرافیایی ایران توانست در یک بازه زمانی 6 الی 10 ساله وارد کشور ما نیز شود. قدرتهای آن زمان (انگلیس و روسیه) که دخالتهای بسیاری را هم در دوره قاجار در کشور ما داشتند، برای توسعه ارتباطات خودشان هم که شده خواستار توسعه ارتباطات در کشور ما بودند لذا از این حیث ارتباطات و سابقه آن در کشور ما با توجه به این تعریف به بیش از 100 سال میرسد.
تاریخ میگوید که تا دهه 20 شمسی (1320) این ارتباطات در دست انگلیسیها بوده به گونهای که حتی مکالمات مسئولین وقت کشور ما هم توسط آنان که ظاهرا تا دهه 30 به صورت شرکتی خصوصی در ایران حضور داشتند، کنترل میشده است و بعد از این دوران مسئولیت این بخش بر عهده وزارت پست قرار گرفت و به نوعی درصدد ساختاردهی به این حوزه در کشور به صورت مستقل و خودگردان بود.
جالب است که برای درک بیشتر ارتباطات آن زمان بدانیم، سیستم سوئیچهای آنالوگ در آن زمان مطرح بود که این سوئیچها را حتی تا بعد از پیروزی انقلاب نیز در کشور شاهد بودیم و البته رفته رفته جای خود را به سوئیچهای دیجیتال داد.
برسیم به مرز پیروزی انقلاب، وضعیت در آن بازه زمانی چگونه بود؟
سلیمانی: تا قبل از پیروزی انقلاب تعداد تلفنهای فعال در کشور حدود 350 هزار بود و شاید اگر با قدیمیها صحبت کنیم، خاطرات جالبی از این موضوع داشته باشند به دلیل آنکه در آن زمان تلفن فراگیر نشده بود و وسیلهای اشرافی و لوکس به حساب میآمد و در یک محله ممکن بود تنها یک نفر تلفن میداشت و سایرین با اجازهای که میگرفتند از آن استفاده میکردند؛ این رویه در دوران جنگ نیز ادامه داشت و تمامی خانوارها خط تلفن مجزایی نداشتند.
در مقابل تلفن، تلگراف مطرح بود و آن هم به دلیل محدودیتهایی در انتقال پیام، داستانهای خاص خودش را داشت. شاید سرویسهای پیامک کنونی را بتوان معادلی برای تلگراف دانست البته با محدودیتهایی در نقل و انتقال پیام.
قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نه تنها روستاهای ایران هیچکدام تلفن نداشتند بلکه بسیاری از شهرها هم از این نعمت ارتباطاتی بیبهره بودند اما همین رویه در بعد ار انقلاب معکوس شد و جهش در بخشهای مختلف از جمله ارتباطات رونق گرفت.
البته رویداد جنگ هم خود موتور محرکی برای توسعه این بخش بود چرا که یکی از ابزارهای اصلی که میتواند سرنوشت جنگ را تغییر دهد ابزارهای ارتباطاتی است و این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت. بعد از پیروزی انقلاب و همزمان با آغاز جنگ، تحقیقات گستردهای در این حوزه و عمدتا توسط وزارت دفاع، سپاه، صنایع الکترونیک و کارخانجات صنعتی مخابرات و راه دور شروع شد و به دلیل اینکه خارجیها هم از کشور رفته بودند، ایرانیها وارد عرصه ابتکار و اختراع شدند.
ایرانیهایی به واسطه چه پشتوانهای وارد عرصه ابتکار و اختراع شدند؟
سلیمانی: در ابتدای جنگ دانش بسیاری در داخل کشور بومی میشود و بسیاری از متخصصان به سمت طراحی سوئیچینگ تلفن میآیند و با بهره بردن از تکنولوژی دیجیتال ابداعاتی را انجام میدهند و در واقع کار هم سادهتر میشود. سرانجام دانش تولید مراکز سوئیچ کم ظرفیت و با ظرفیت متوسط با کمک مرکز تحقیقات مخابرات بومی میشود و در اختیار شرکت مخابرات ایران در جهت بهرهبرداری قرار میگیرد.
زمانی سخنانی از کارگزاران روستایی بود، این کارگزاران چه کسانی بودند؟
سلیمانی: این رویه تا بعد از جنگ ادامه پیدا میکند و در دهه 70 شرکتهای خصوصی نسبتا خوبی در این حوزه ایجاد میشوند. فعالان این بخش از همان ابتدا شعارهای انقلابی را سرلوحه کار خود قرار میدهند و با توجه به اینکه یکی از محورهای کاری انقلاب رفع محرومیت بود و توجه به قشر محروم در اولویت بود، نهضت توسعه تلفن تا سطح روستاها هم شکل گرفت که عمدتا این نهضت ریشه مردمی داشت و خود مردم شهرها و روستاها با در اختیار قرار دادن زمین و امکانات، شرکت مخابرات را ترغیب میکردند تا خط تلفنی را به آنجا ببرد و ارتباطات را فراگیر کند.
مدل کارگزاران روستایی نیز برگرفته از همین موضوع است. زمانیکه خط تلفن به روستایی برده میشد، خود روستاییان گردانندگی آن مرکز را برعهده میگرفتند که به نوعی درآمدزایی هم میشد که بخشی از آن را به شرکت مخابرات میدادند و مابقی را به عنوان درآمد خود برمیداشتند.
فناوری پیش از انقلاب چه مفهومی داشت؟
سلیمانی: قبل از انقلاب هیچ ردپایی نمیشود یافت که ایرانیها وارد طراحی و ساخت مراکز تلفنی شده باشند و دانش مراکز سوئیچینگ تلفن در ایران در درون دانشگاهها بحثی نبود که به راحتی مطرح شود؛ گاهی مدرسینی از آمریکا میآمدند و درسی در سطح فوق لیسانس ارائه میدادند و بیشتر هم تأکید بر سوئیچینگ مرسوم در راستای نگهداری سیستمها در کشور بود.
در مرکز آموزشی خود شرکت مخابرات هم خارجیها حضور داشتند و فعالیتهای این حوزه مربوط به فعالیت کارخانجات مخابراتی ایران-ژاپن تحت لایسنس بود؛ ایرانیها هیچ نقشی در طراحی و توسعه سیستمها نداشتند.
این روند بعد از انقلاب دگرگون شد و مراکز تحقیقاتی متعددی به وجود آمدند و مراکز سوئیچینگ تلفن ایرانی ساخته و نصب شد. در این زمان تولیدکنندگان سوئیچ بومی به وجود آمدند. قبل از انقلاب از نخبههای کشوری که عمدتا در گرایش های مهندسی و مخصوصا برق تحصیل میکردند، هیچ بهرهبرداری نمیکردند اما با انقلاب و با تکیه بر نیروی انسانی زبده این فرصت محقق شد.
فعالیت و علاقه شما نسبت به این حوزه چه زمانی شکل گرفت؟
سلیمانی: قبل انقلاب در دانشگاه شیراز تحصیل میکردم که اکثر اساتید آمریکایی زبان یا آمرکایی الاصل بودند؛ تمام مطالب و موضوعات آموزشی را به ما میگفتند ولی اجازه ورود به طراحی را به ما نمیدادند و ما تنها تحلیلگر بودیم.
من ورودی سال 52 دانشگاه شیراز هستم که برای ادامه تحصیل به فرانسه و به مدرسه عالی برق و دانشگاه معروف پیر ماری کوری رفتم و دکترای خود را از آنجا اخذ کردم.
سال 62 به ایران بازگشتم و در دانشگاه علم و صنعت مشغول تحصیل شدم و حدودا از سال 63 نیز درگیر موضوعات تحقیقاتی در حوزه ارتباطات با توجه به شکلگیری جنگ تحمیلی شدم.
چرا تا حال حاضر نتوانستیم این دستاوردها را به صورت ویژهای معرفی کنیم؟
سلیمانی: آنطور که پهلوی برای تبیین نقاط ضعف قاجار سرمایهگذاری کرد، جمهوری اسلامی برای تبیین این نقاط ضعف در ارتباط با حکومت پهلوی، کاری انجام نداده است تا مردم بدانند تا چه اندازه وابسته و ضعیف بودیم و اجازه شکوفایی استعدادها را به ما نمیدادند.
بعد از انقلاب این استعدادها شکوفا شد و ما راه میانبر را رفتیم و الآن جزو 10-20 کشور اول دنیا هستیم. اتفاقات بزرگی بعد از انقلاب افتاده است و استقلال سیاسی، شکوفایی استعدادها را به دنبال داشته است.
نرخ رشد علمی ایران در دنیا اول است و استعداد فرصت بروز پیدا کرده است، در صورتیکه اگر هر یک از مشکلات کودتا، جنگ تحمیلی و شورشهای قومی برای هر نظامی در اوایل کارش اتفاق میافتاد، میتوانست آن را به زانو درآورد.
تحریم ها برای امروز و دیروز نیست. از روز اول پیروزی انقلاب این تحریم ها بوده است و در واقع رشد مردم ایران در یک فضای تحریمی شکل گرفته است.
روند توسعه فراگیر تلفن از چه زمانی شکل گرفت؟
سلیمانی: در اوایل دهه 80 تقریبا روستاهای بالای 140 خانوار دارای تلفن خانگی شدند و این رویه به گونهای ادامه یافت که در دولت نهم در 12، 13 استان جشن به روزرسانی تلفن در همه روستاهای آن استانها را گرفتیم. جالب است که در یکی از همین جشنها که در مازندران برگزار شده بود، اعلام کردم اگر کسی پیدا شود و بگوید روستایی سه خانواری هست که در این منطقه تلفن ندارد به او جایزه میدهم، این موضوع سطح فراگیری و پوشش را نشان میدهد.
در همین مدت زمان روستاهای مابقی استانهای بالای 20 خانوار نیز دارای تلفن خانگی بودند و در واقع مالکیت خط داشتند نه اینکه یک خط تلفن در مرکزی باشد که بخواهند به آن رجوع کنند. الآن هم به جایی رسیدهایم که حدود 27 میلیون خط ثابت در کشور داریم که شاید مرهون توسعه یافتگی و ساختو سازهای بسیاری باشد که در کشور صورت گرفته است.
در زمان واگذاری تلفن ثابت موضوعی که میتوانست یکی از مشکلات و چالشها باشد، چه بود؟
سلیمانی: پاسخ این سوال را با تجربهای که از دوران وزیر بودن خود در وزارت ارتباطات دارم، میدهم. روزی قرار بود از نارمک در راستای گفتوگوی نزدیک با مردم بازدیدی داشته باشم، خانمی جلوی راهم را گرفت و گفت: شما وزیر هستید؟، گفتم: بله و باخنده اگر خدا قبول کند.
گفت:چندین ماه میشود که برای خط ثابت ثبتنام و هزینه 103 هزار تومانی را نیز به حساب مخابرات واریز کردهام، اما هر هفته و ماه مرکز مخابرات میگوید، تلفن را ماه بعد تحویل میدهیم؛ بالاخره این ماه بعد چه زمانی میرسد؟
این موضوع بسیار برای من سنگین بود و باب تازهای را برای من گشود که شاید امثال این خانم خیلیهای دیگر نیز باشند که با چنین مشکلی روبرو هستند اما ما از آنان بیخبریم، از این حیث بررسی را انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که حدود 700 هزار خانوار در تهران و کرج با چنین مشکلی روبرو هستند و این در حالی بود که در مناطقی چون میدانهای ونک و آرژانتین و در حوالی بازار تهران، خرید و فروش تلفن در بازار آزاد بالای یک میلیون تومان صورت میگرفت و برای کسانی که ثبت نام دولتی کرده بودند، موقعیت خوبی برای سودجویی بود.
بعضی نقاط کرج هم تلفن ثابت را در بازار با قیمت 300 تا 400 هزار تومان خرید و فروش میکردند. این موضوع در سال 84 رواج داشت.
این مشکلات موجب شد تا برنامه به روزرسانی را تدارک ببینیم و تا ورود به سال 86، تمام استانها و شهرهای کشور را که بالغ بر 1200 شهر بود، تلفن به روز ارائه دهیم که تا حال حاضر نیز این شیوه حفظ شده است.
یک خاطره دیگر من این هست که روزی بعد از اتمام کلاسم در دانشگاه در سال 86، دانشجویی آمد و گفت: ازدواج کردهام و خانهای خریدهام اما هنوز تلفن ندارم، دست نوشتهای به من بدهید تا مخابرات یک خط تلفن به من دهد که در پاسخ به او گفتم: آیا به مرکز مراجعه کردید و گفتند که نمیدهند، گفت: نه، گفتم: شما برو مرکز مخابرات درخواست بده اگر ظرف یک هفته به شما خط تلفن ندادندف هفته آینده من به شما دست نوشته میدهم که البته هفته بعد آمد و به دلیل تسریع در سیستم از من تشکر کرد.
سرمایهگذاری را در کشور در حوزه توسعه ارتباطات چطور میبینید؟
سلیمانی: کشور ما با توجه به پراکندگی که دارد و شامل 52 هزار روستا و بیش از 1200 شهر است، وسعتی سه برابری نسبت به فرانسه دارد در حالیکه جمعیتمان چندان تفاوتی ندارد و این پراکندگی را نشان میدهد. پراکندگی بالا هزینهبر است و به عنوان مثال برای کشیدن یک خط تلفن به یک روستا باید چند میلیون تومان سرمایهگذاری کرد و لذا ممکن است اقتصادی نباشد.
در حوزه ارتباطات سیار چه اقداماتی انجام دادهاید و جایگاهمان کجاست؟
سلیمانی: تلفن همراه با یکی دو سال تأخیر نسبت به توسعه جهانی آن و پیدایش در اروپا، به کشور ما آمد و در واقع زمانیکه در اروپا تجاری شد، در سال 73 نیز وارد کشور و در واقع تهران شد و شاید در این سال تنها حدود 154 هزار خط به مردم تحویل داده شده بود.
این رویه رشد روزافزون ادامه یافت تا در سال 84 و زمان فعالیت بنده در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات حدود هفت میلیون خط تلفن همراه در سراسر کشور به صورت فعال داشتیم.
در بازار آزاد سیم کارت گاهی تا دو میلیون تومان هم خرید و فروش میشد و اما عموما بالای یک میلیون تومان بود و اگر شخصی سیم کارتی دولتی میخرید و در بازار آزاد میفروخت حدود 400 هزار تومان سود میکرد.
اوایل فروش سیمکارت با نرخ دولتی حدود 600 هزار تومان بود که همراه آن گوشی هم ارائه میشد و رفته رفته به 440 هزار تومان تا اوایل سال 84 رسید. سیستم واگذاری هم به گونهای بود که ثبتنام میکردند و مانند حج و عمره قرعهکشی میشد و سیمکارت به فرد واگذار میشد.
با آغاز ثبت نام مرحله جدید سال 82، پنج میلیون نفر ثبت نام کردند ولی تا زمانیکه ما به وزارتخانه رفتیم (سل 84) هنوز یک میلیون متقاضی سیمکارت دریافت نکرده بودند و علاوه بر آن ما هم دوره جدیدی برای ثبتنام آغاز کردیم که طی آن هشت میلیون نفر در بهمن 84 ثبت نام کردند؛ این اتفاق حاکی از بازار پرکشش تلفنهمراه در ایران بود که هر بار رشد قابل توجهی را شاهد بود.
کاری که انجام دادیم قیمت را از 440 به 390 هزار تومان رساندیم اما با این باز هم با بررسی سیستم متوجه شدیم که در این رویه نه مردم، نه دولت و نه شرکت مخابرات رضایت دارند دقیقا همچون بحث خودروسازی حال حاضر که نه خودروسازف نه مردم و نه دولت راضی هستند. گیر کار را پیدا کردیم، دیدیم که در دنیا سیمکارت با قیمتی تا حدود 10-15 دلار با شارژ ارائه میشود در حالیکه مدل اقتصادی ما اشتباه بود.
با توجه به پی بردن به مدل اقتصادی باز هم دولتیها به دنبال ثبت نام حجیم بودند و سازمان برنامه و بودجه تأکید داشت که ثبت نام همچون گذشته صورت گیرد تا بتواند 2 – 3 هزار میلیارد تومان به واسطه مالیاتهای 20 درصدی که بر درآمد حاصل میشد روانه خزانه کند.
خلاصه در راستای رضایتمندی تمامی بخشها، مدل اقتصادی را با حمایتهایی که رییس جمهور کردند و با دیدن شرایطی که بازار تلفن همراه به شرط پایین آمدن قیمت سیمکارت میتواند تا 50 میلیون تلفن همراه را پوشش دهی داشته باشد، اصلاح کردیم.
با حسابی سرانگشتی دیدیم اگر 30 میلیون سیم کارت به مردم ارائه دهیم و هر خط ماهیانه 10 هزار تومان واریز بابت خدمات صوتی و ارتباطاتی به حساب شرکت مخابرات داشته باشد، میشود ماهی 300 میلیارد تومان که سالیانه رقمی در حدود سه، چهار هزار میلیارد تومان میشود و دولت هم بسیار راضی بود به جای اینکه رقم قبلی را به عنوان ودیعه داشته باشد، این رقم را به عنوان درآمد حاصل کند.
شرکت مخابرات هم میتوانست از این درآمد بهرهمند شود و سرمایهگذاریهای بیشتری را در زمینههای تخصصی این حوزه داشته باشد.
از مخالفتهای سازمان مدیریت هم که به عقیده بنده مغزهای کوچکی در آن بود، بخواهم بگویم، سال 86 ما در برنامهها دیده بودیم که تا 6، 7 میلیون سیم کارت واگذار کنیم ولی این سازمان با زرنگی خاصی در پیوستهای قانون بودجه آورده بود که تا دو میلیون بیشتر به بازار سیمکارت واگذار نکنیم که یکی از درون آن سازرمان به من این خبر را داد و من در هیات دولت مطرح کردم و سرانجام اصلاح شد در غیر اینصورت بازار عظیمی را حداقل برای یک سال از دست میدادیم.
از قبیل این موضوعات در سیستم اعتباری همراه اول هم به وقوع پیوست و با استناد به قانون برنامه سوم که میگفت دولت نباید فعالیت تجاری جدیدی را انجام دهد، موجب مشکل شده بود در حالیکه این کار تجاری جدیدی نبود. تنها یک سیستم هست که نرمافزاری بر روی آن نصب میشود، حال میتواند PrePaidباشد یا PostPaid و در واقع سرمایهگذاری صرف اصلاح نرمافزار میشود اما با این حال بسیاری تلاش کردند و سازمان بازرسی و دیوان محاسبات را به جان وزارتخانه انداختند.
اما در کل این را بگویم که برخلاف تمامی آراء و عقایدی که بود سال 84 پولی که مخابرات به خزانه ریخت 150 میلیارد تومان بود اما سال 88 که در واقع اواخر کار بنده در وزارتخانه بود این رقم به بیش از هزار و 600 میلیارد تومان رسید.
در حالیکه از آن 150 میلیارد تومان، اکثر درآمد از ودیعه بود اما در مدل اصلاح شده اکثر رقم حاصل شده درآمد خالص بود.
نقش انقلاب در شکوفایی استعدادها را چطور میدانید؟
سلیمانی: استقلال سیاسی و گفتمان امام (ره) بالاترین دستاوردی بود که موجب این شکوفاییها شد. گفتمان امام یک بسته کامل و شفاف بود و هست و دشمن نیز در برابر این گفتمان تمام تلاش خود را به کار گرفته تا این گفتمان امام را مغشوش، آلوده و کمرنگ کند.
امام میگفت "ما می توانیم". میفرمودند: باید به ایرانیهای داخل فرصت داده شود تا بتوانیم روی پای خود بیاستیم.
ایشان میگفتند یک موی کوخ نشینان را با کاخ نشینان عوض نمیکنم و این را در سیره عملی و زندگانی امام دیدیم. ایشان رهبری بودند که دنیا را میلرزاندند اما به گونه ای زندگی میکرد که در حد اقشار ضعیف (ساده) بود.
در دهه اول انقلاب که ما تازه استقلال یافته بودیم و بی تجربه در حکومتداری بودیم شاهد دستاوردهای عظیمی در بخشهای مختلف بودیم اما این رویه را نباید با حال حاضر که 34 سال سابقه داریم، مقایسه کرد؛ الآن رشدمان خیلی بیشتر است ولی به دنبال آن بسیاری از موضوعات را نیز غافل شدهایم.
آن زمان فضایی حاکم بود که هماکنون ضعیف به نظر میرسد؛ همبستگی بین مردم بسیار بود و مردم برای هم فداکاری میکردند و میدیدیم کسانی را که در شرکت خود قلکی را در نظر گرفته بودند تا با هر تماس تلفنی، مبلغی را درون آن بیاندازند تا خدایی ناکرده از بیتالمال استفاده نکرده باشند. حال اگر آن فضا برگردد با رشد کنونی، معجزه میشود.
اگر روزی قرار باشد شما مجددا وزیر شوید، چه چالشهایی را شاهدید که آنها را رفع خواهید کرد؟
سلیمانی: شرکت مخابرات سرمایهگذاریها را کند کرده است که در درجه اول به ضرر خودشان است و این ناشی از دیدگاه مدیران این شرکت است و در گام اول این موضوع را رسیدگی میکردم تا بتوانیم روند توسعهای را با سرعت طی کنیم و در استانهای مختلف به رشد کامل برسیم.
کاری میکردم تا هرکس تنها به جیب خودش فکر نکند و مدل تجاری را دوباره اصلاح میکردم.
اقدام بعدی توسعه هرچه سریعتر خدمات نسل سوم بود تا مردم بتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند و با ارتعقای تکنولوژی که میدادم هرچه زودتر اپراتور اول را وادار به ورود به این حوزه میکردم.
اپراتور سوم هم بسیار کند حرکت میکند که جلوی چنین رفتارهایی را میگرفتم و اجازه سوء استفاده از پروانه و امتیازگیری برای ارائه خدمات را نمیدادم تا توسعه پدیدار شود.
توسعه خدمات ارزش افزوده تلفن ثابت هم از دیگر اقداماتی بود که شاید به آن رسیدگی میکردم چرا که اینترنت پرسرعت هم به کندی به مردم تعلق میگیرد.
گفت و گو از مجید هدایتی نسب