"چک کردن فیسبوک همهاش یک دقیقه وقت میگیرد." اینها آخرین کلمات رایج بسیاری از افراد درست پیش از آن است که چندین ساعتشان را به تماشای ویدئوها، اظهار نظر درباره عکسهای به اشتراک گذاشته روی اینستاگرام و گوگل کردن گذرانده باشند.
به نوشته لایوساینس مغز انسان طوری مدار بندی شده است که فرد بیاختیار به دنبال پاداشهای غیرقابلپیشبینی از نوعی باشند که بر روی وب داده میشود. حضور فراگیر اینترنت و نبود مرزهای محدودکننده باعث میشود که افراد گذشت زمان را از یاد ببرند و مشکل است که نیروی اراده برای خاموش کردن این میل شدید را به کار برند.
تام استافورد، متخصص علوم شناختی در دانشگاه شفیلد در بریتانیا میگوید: "اینترنت به شکلی که مواد دارویی میتوانند اعتیادآور شوند، اعتیادآور نیست. اما سلبکننده اختیار است، نفوذکننده است، گیجکننده است."
ایمیلی برای شما
انسانها موجودات اجتماعی هستند. در نتیجه افراد از اطلاعات اجتماعی که از طریق ایمیل و وب در دسترس قرار میگیرد، لذت میبرند.
استافورد میگوید ایمیل و رسانههای اجتماعی ساختار پاداشدهی دارد در مورد اینترنت این پاداش ممکن است به صورت یک شایعه خوشایند یا ایمیلی صمیمانه باشد.
گریز یا ستیز
لیندا استون، پژوهشگری که اثرات فیزیولوژیک استفاده از اینترنت را بررسی کرده است، میگوید خواندن ایمیلها یا خیره شدن به صفحه مونیتور ممکن است پاسخ "ستیز یا گریز" (fight-or- flight) را برانگیزد.
استون در بررسیهایش نشان داده است که حدود 80 درصد از افراد هنگامی که ایمیلهایشان را چک میکنند یا به صفحه مونیتور خیره میشوند- به طور گذرا نفسکشیدنشان را متوقف میکنند یا به طور سطحی نفس میکشند- وضعیتی که او آن را "آپنه (قطع تنفس) ایمیل" مینامد.
وب اغلب محتواهای مهمی دارد که نیاز به واکنش یا پاسخ دارند- برای مثال پیامی از رئیس فرد برای انجام یک وظیفه شغلی یا عکسهای جشن نامزدی یک دوست نزدیک- بنابراین هنگامی که فرد به صفحه مونیتور نگاه میکند، نفسش را در سینه حبس میکند.
اما به گفته استون این موارد نگاه داشتن نفس یک آبشار فیزیولوژیک را ایجاد میکند که بدن را برای مواجهه با تهدیدات بالقوه یا پیشبینی حوادث غیرمترقبه آماده میکند. فعال کردن مداوم این پاسخ جسمی میتواند پیامدهای منفی از لحاظ سلامت داشته باشد.
بدون محدودیت بودن
استافورد میگوید دلیل دیگری اعتیادآور بودن شدید اینترنت نبودن مرزی میان کارها بر روی آن است. به گفته او فرد بر روی اینترنت ممکن است اول به پژوهش درباره موضوعی بپردازد، بعد تصادفا صفحه ویکیپدیا را باز کند و بعد به دنبال این برود که چه اتفاقی برای فلان خواننده رخ داده است.
بررسیها نشان میدهد که قدرت اراده مانند یک عضله است: میتوان آن را تقویت کرد، اما این عضله ممکن است فرسوده هم بشود. از آنجایی که اینترنت همیشه "روشن" است، ادامه دادن کارها بر روی آن فرد را مجبور میکند به طور مداوم این "عضله اراده" را به کار اندازد و ادامه این وضعیت ممکن است توانایی خویشتنداری فرد را تضعیف کند.
استافورد میگوید: "شما بر روی اینترنت هیچگاه از این وسوسه رها نمیشوید."
مرز تعیین کنید
چند تکنیک ساده ممکن است به افرادی که میخواهند از فشار پنجه آهنین اینترنت رها شوند، کمک کند.
به گفته استافورد ابزارهای مسدودکننده وب که زمان جستجو در اینترنت را محدود میکنند ممکن است به افراد کمک کند تا کنترلشان بر زمانشان را بازیابند.
روش دیگر این است که از پیش برای کارتان طرحریزی کنید، خودتان را به انجام دادن کار برای مدت معینی مثلا 20 دقیقه یا تا زمان پایان یافتن یک کار معین متعهد کنید و بعد اجازه 5 دقیقه وبگردی را به خودتان بدهید.
او میگوید: "این تکنولوژی اصولا ساختارشکن است. اما در عالم واقع از لحاظ روانی ما نیاز به ساختار بیشتر داریم، و به این ترتیب وضعیتی تنشآمیز ایجاد میشود."