آیا باید از بی نهایت لذت برد؟!
در این میان سازمان ها می کوشند تا با استفاده از تبلیغات گسترده و پر سروصدا توجه مخاطبان را به خود جلب کنند، این ابزار بازاریابی در اشکال و با اهداف مختلف نمایان می شود، گاه هدف آن آگاه سازیست و برای مطلع کردن مردم از یک محصول یا خدمتی جدید استفاده می شود و گاه برای یادآوری و تداوم برندی خاص در ذهن و خاطره مشتریان و زمانی برای ترغیب افراد به استفاده از یک برند خاص بجای برند مشابه آن می باشد.
تبلیغات بعنوان ابزاری برای رسیدن به تجارتی موفق به عنوان یک راه ارتباطی است که یک سوی آن سازمان ارائه دهنده کالا و سوی دیگر حجم عظیمی از مخطبان قرار دارد، و سازمانها با بکارگیری تاکتیک های مختلف، و استفاده از جملات، تصاویر، رنگ، موسیقی و سایر عناصر مناسب به دنبال طراحی تبلیغی منحصر به فرد هستند تا از طریق آن به هدفشان یعنی تاثیر بر روی افکار عمومی و نفوذ بر ذهن مردم برای ایجاد انگیزه یا تغییر رفتار آنها به سوی کالای تولیدی خود دست یابند.
برای این منظور سازمانها سعی دارند باتوجه به نوع کالا و نوع مخطبانشان از روشی برای عرضه پیام تبلیغاتی استفاده کنند که هم بازار هدفشان را پوشش دهد و هم بیشترین تاثیر را بر روی مخاطب داشته باشد.
از عمده ترین روشهای تبلیغاتی در عصر ارتباطات می توان به تیزر های تلویزیونی و رادیویی، بنرهای تبلیغاتی، بیلبوردها، تبلیغات متنی و گرافیکی در نشریات، تصاویر متحرک در وب سایت ها، ارسال پیامک و ایمیل و … اشاره کرد.
تبلیغات در هر کشور با توجه به هنجارها و سبک زندگی مردم آن کشور طراحی می شود و مهمترین کارکرد آن فرهنگ سازی است. فرهنگی که در بستر زمان چون یک کودک متولد می شود، رشد می کند و به شکل یک فرد بالغ و با تجربه در می آید تا هویت جامعه را به نمایش کشیده و به طور معمول در نمادها، پرچم، سبک تعامل افرادو … متجلی شود.
برای آگاهی از فرهنگ یک کشور یا سازمان باید در بستر آن فرهنگ قرار گرفت. اما فرهنگی که نتواند اصالت و هویت اصلی اش را حفظ کند در مقابل سایر فرهنگ ها تسلیم پذیر است و به سرعت رنگ و بوی آن ها را به خود می گیرد. بسیاری از صاحب نظران معتقدند فرهنگ جامعه با سرعتی بسیار بیش از پیش در حال تغییر و تحول است. فرهنگی که به سوی مصرف گرایی، تجمل گرایی و زندگی سرمایه داری در حال حرکت است.
در فرهنگ مصرف گرایی عوامل مختلف می کوشند تا نیازی را که چندان مهم نبوده و به اصطلاح کاذب است را به نیازهای زندگی مردم اضافه کنند. فرهنگ مصرف در جوامع جهان سومی نتیجه نگاه سوداگرانه انسان غربی و خوی استعماری غربیان است که سالهاست برای رسیدن به چنین آرزویی تلاش می کنند. غرب به دنبال ترویج مصرف گرایی و حداکثرسازی میل لذت در میان مردم جوامع دیگر است، چرا که از طریق آن می تواند کالای خودش را در سبد خرید مردم سایر کشورها قرار دهد. در چنین فرهنگی مصرف کنندگان بدون توجه به ضرورت، دوام و میزان اثر آن کالا در رفع مایحتاج زندگیشان روی به خرید و استفاده از کالاها می آورند.
در این جامعه مصرف به عنوان یک ارزش در می آید که بیانگر قدرت و منزلت یک فرد می باشد. از همین رو افراد تلاش می کنند برای حفظ وجهه خود از کالاها استفاده کنند.
بطور کلی مصرف گرایی عواقب فرهنگی، اجتماعی، اقتصای، روانی و سیاسی در پی دارد که در برخی موارد آسیب ها جبران ناپذیر است. آسیب هایی چون ایجاد وابستگی به سایر کشورها، ایجاد شکاف طبقاتی، از بین رفتن هنجارها و ارزش های درست و روی کار آمدن عادت های غلط، ترویج صفات اخلاقی نادرست و … . این امر نه تنها آسیب های گفته شده را در بر دارد بلکه به کررات از سوی خداوند و در احادیث و روایات مختلف نهی شده است، چرا که میل به مصرف، اسراف را در پی دارد و خداوند در سوره اعراف آیه ۳۱ انسانها را از اسراف کردن نهی می کند و اسراف کردن از رنگ دوستی با خداوند را می کاهد (آیه ۱۴۱، سوره انعام).
سازمان ها می توانند خواسته و یا ناخواسته با تصویر و یا پیامی خاص سبک و سیاق زندگی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار بدهند به خصوص تبلیغات تلویزیونی چرا که سمع و بصر مخاطب را با هم تحت تاثیر قرار می دهد. در واقع این همان تاثیر پنهان تبلیغات است که جدا از جنبه تجاری و سودآوری آن برای یک عده خاص، فرهنگ جامعه را مورد هدف قرار می دهد. در همین راستا باید کوشید تا شکل گیری پیام های تبلغاتی با حفظ ریشه و ارزشهای اصیل جامعه صورت پذیرد. در ایران نیز بسیاری از سازمان ها تلاش دارند تا با عرضه کالا های غیرضرروی و تاثیر بر ضمیر ناخودآگاه مخاطبان برای ایجاد حس نیازی نو به این قضیه دامن بزنند. به عنوان مثال می توان به تبلیغات شرکت رایتل اشاره کرد که کمتر از دوسال از ورودش به باز می گذرد و حدود بیست تیزر تبلیغاتی را به سمع و بصر مخاطبان رسانده است.
رایتل با تبلیغات گسترده خود وارد بازار شد و روز به روز بر تبلیغاتش می افزاید و تلاش دارد تا نیاز جدیدی را به افراد القاء کند و احساس خلاء بخاطر نبود خدماتش را در آنها برانگیزد.
محوریت تبلیغات رایتل بر لذت بیشتر، اینترنت پرسرعت و مکالمه نا محدود است که تمام این پیام ها اشاعه دهنده فرهنگ مصرفی است. رایتل با ارائه طرح بی نهایت به کاربرانش اجازه می دهد که ماهانه با پرداخت مبلغی معین به صورت نامحدود از مکالمه، پیامک و اینترنت استفاده کنند. و این در حالیست که شعار "از بی نهایت لذت ببرید" را برای طرحش برگزیده و معتقد است که بی نهایت در هیچ عدد و محدودیتی محصور نمی شود و به طور عینی اصالت را به لذت می دهد، و اوج لذت را با استفاده بی نهایت از اینترنت یا مکالمه شبانه روزی به تصویر می کشد.
در حالی که لذت انسان محدود به این موارد نیست و بالاترین لذت رابطه ای است که انسان با خالق اش دارد و چه لذتی بالاتر از میل انسان به سوی کمال و قرب الهی وجود دارد؟! رایتل نه تنها با تعیین حصر و حدود مادی برای لذت انسان، اصلی ترین لذت را نادیده گرفته است بلکه از دید او انسان مترف است و در لذت های دنیویش به سر می برد و تنها نیاز انسان برقراری ارتباط است و سعی دارد از این طریق وابستگی ایجاد کند. اما این ارتباط تا چه حد؟ اگر برای ارتباطات حد و حدودی مشخص نشود که زندگی از روال عادی خارج شده و افراد توانایی رسیدگی به سایر امور زندگی شان را از دست می دهند، اینترنت و مکالمه فی نفسه بد نیستند اما درحدی که انسان را از سایر امور روزمره اش باز نداشته و بلکه به انجام فعالیت ها کمک کنند نه اینکه جایگزین تمام زندگی انسان شوند.
رایتل در تبلیغات طرح بی نهایت با استفاده از نمادهایی چون لامپ پر مصرف، اتومبیل لوکس و فروشگاه زنجیره ای فرهنگ مصرفی را ترویج می دهد.
به عنوان مثال فرد هنگام حضور در یک فروشگاه زنجیره ای به علت قرار گرفتن در معرض تبلیغات برندهای مختلف حتی کالاهایی که چندان ضرورتی برایش ندارد را نیز خریداری می کند. رایتل با استفاده از این نمادها مخاطب را به مصرف بیشتر و بیشتر تشویق می کند و سعی دارد با شعارهای گوناگون کالای خودش را در سبد خرید مردم بگنجاند و با مطلوب نشان دادن کالایش تقاضا را افزایش دهد.
ترویج مصرف گرایی پیامدهایی چون خودخواهی، افزایش روحیه فرد گرایی، افزایش طمع و تغییر ارزشها را به بار می آورد که جبران آن هزینه بر و زمان بر است و گاهی اوقات غیرقابل جبران می باشد. در تبلیغی دیگر استفاده از دانشمند یهودی و پوشش غربی دانشجویان خالی از لطف نبوده و جای بسی تامل و اندیشه دارد.
رایتل در عمده تبلیغاتش از جوانان استفاده کرده است و به جز در موارد معدود، در بیشتر تبلیغاتش قشر جوان را مشغول تفریح و خوشگذرانی نشان می دهد. جوانان رایتلی مشغول تفریحاتی چون اسکی، رفتن به کنار رودخانه و تماشای تلویزیون و خوردن تخمه و … هستند در حالی که جوانان ستون یک جامعه محسوب می شوند. جوان پر از انرژی، پویایی، طراوات و خلاقیت است و توانایی انجام کارهای سخت را دارد و می تواند بستر حرکت جامعه به سویی رشد و شکوفایی را آماده سازد.
در واقع این جوانان هستندکه می کوشند تا با مدال آوری در عرصه های مختلف علمی و ورزشی برای کشورشان افتخار و سربلندی به ارمغان بیاورند. تفریح و سرگرمی در میان جوانان امری اجتناب ناپذیر است و لازمه تمام رده های سنی و بخصوص دوران جوانی است اما نه بقدری که نیروی جوان جامعه بطور پیوسته مشغول لذت بردن از تفریحات گوناگون باشد و هیچ غرور و افتخار آفرینی از سوی آن به نمایش گذاشته نشود.
در واقع جوانی که دائم مشغول تفریح باشد به مرور زمان تبدیل به موجودی تن پرور و لذت طلب تبدیل می شود که دیگر نه برای کشور، که حتی برای خانواده اش نیز نمی تواند اثر مفید و سازنده ای داشته باشد.
جدا از این بعد تصویری که رایتل از جوانان ارائه می دهد مربوط به تمام اقشار جامعه نمی باشد، و بیشتر مختص قشری از جامعه است که از تفریحات لوکس چون اسکی و گوشی های گران قیمت چون گالکسی استفاده می کنند. حتی لازمه استفاده از سیم کارت رایتل استفاده از گوشی هایی است که از فناوری ۳G پشتیبانی می کند که قیمت این گوشی ها در بازار در حد بالا قرار داشته و قدرت خرید آن برای سطح اقتصادی متوسط به بالاست.
این موضوع به شکاف طبقاتی دامن می زند و احساس سرخورگی را در عده ای که توانایی خرید آن کالا و خدمات را ندارند پرورش می دهد. در واقع رایتل ثروت و تمول را به نمایش می کشد و درجایی که قضاوت افراد از روی ظاهر آنهاست برای این افراد حس غرور و احترام به بار می آورد. از سوی دیگر تبلیغات رایتل به افزایش مدگرایی و استفاده از کالاهای گران قیمت و لوکس کمک می کند چرا که افراد هنگامی که از یک کالای گران قیمت استفاده می کنند سعی می کنند در کنار آن از وسایل قیمتی دیگر چون پوشاک با برندی خاص، ساعت، کیف، اتومبیل لوکس و … نیز استفاده می کنند.
رایتل در برخی تبلیغاتش به ترویج خودنمایی و برترین بودن خودش می پردازد، در تبلیغی دیده می شود که بر ارائه سرویس اینترنت پرسرعت غرور همراه با فخر را در فرد به نمایش می کشد، فردی که از دوست خودش می پرسد: «سیم کارتت اینترنت دارد؟» و دوست وی در جواب می گوید: «آری» ولی فرد مجدداً به لفظ تاکیدی بیان می کند: «اینترنتااااااااا»، که در جواب حس حقارت دوستش به تصویر کشیده می شود. مشابه این مورد در سایر تیزرهای تبلیغاتی رایتل دیده می شود. در جاهای دیگر بر ضرب المثل "شنیدن کی بود مانند دیدن" تاکید دارد که با نفی صحت و سقم آنچه شنیده می شود، به نوعی حس سرخوردگی و احساس محرومیت در استفاده از آن کالا را نمایش می دهد.
هدف از بیان این موارد انتقاد مغرضانه به رایتل نیست، چه بسا سازندگان این تبلیغات به موضوعاتی از این دست توجه نکرده باشند اما خواسته یا ناخواسته فرهنگ مصرفی که در تضاد با سبک زندگی اسلامی ایرانی است را ترویج می کنند آن هم در زمانی که کشور و در نتیجه مردم باید به سمت اقتصاد مقاومتی حرکت کنند. و نیازی را به جامعه القاء می کنند که چندان ضرورتی به وجود آن نمی باشد و از طرفی کمکی به غرب برای رسیدن به خواسته هایش می شود تا از این طریق بتواند افکار پلیدش را پیاده کرده و جامعه را از حرکت به سوی پیشرفت و رشد در عرصه های مختلف باز دارد.
برای این منظور نیاز است که بر روی تبلیغاتی که به خصوص از صدا و سیما پخش می شود نظارت بیشتری صورت بگیرد تا با استفاده از تبلیغات نادرست ارزشهای فرهنگی پایمال نگشته و از پیامدها و تبعات آن جلوگیری شود و زمینه برای ارائه آن دسته از تبلیغات فراهم شود که با به تصویر کشیدن فرهنگ غنی جامعه به گسترش و اشاعه آن کمک می کند. البته این موارد تنها به تبلیغات رایتل مربوط می شود حال آنکه اساس سیم کارت های تری جی(۳G) خود با اشکالات فراوانی روبروست.