فاطمه پورمعصوم
@fpoor1984
داشتن یک سکوی موثر در ارتباطات جهانی، دیگر یک آرزو نیست، این امکانی است که به مدد رسانهها و شبکههای اجتماعی برای هرکس با هر پیشهای حاصل شده است. ارتباطات به شدت تعاملی برای هرکسی که فکر میکند حرفی برای گفتن دارد، با حضور در فضای آنلاین دست یافتنی شده و حتی با بهرهگیری از فناوریها، قابل اندازهگیری است. رسانههایی که امروزه میزبان دولتمردان ایرانی است. دسترسپذیری، هوشمندبودن و کسب فرصتهای بیشمار، از اندک ویژگیهای زندگی آنلاین است با علم به اینکه هر چه در دنیای واقعی رخدادنی است در فضای مجازی نیز میتواند اتفاق بیافتد. حضور در این فضا، زندگی ارتباطی جدیدی را شکل میدهد که فضای واقعی نیز رفته، رفته از آن متاثر میشود. اتفاقی که در چندسال اخیر برای بسیاری از ملتها و دولتها روی داده است. حضور مرزهای جدید و شفافی که هر دیدگاه، اعتقاد و رویکردی را با ابزارهای مبتنی بر محیط فضای آنلاین، به ورطه آزمایش کشیده است.
رسانههای اجتماعی در اتاقهای سازمانی
درواقع، اگر پاسخگویی را یکی از برجستهترین شاخصهای تعاملات مداوم و دوطرفه بین دولت و ملت بدانیم، به راحتی از طریق رسانههای اجتماعی، این فعل به دست میآید. برای مثال، اگر یکی از مهمترین شاخصهای ارزیابی افراد و سازمانها را، میزان پاسخگویی آنان به انتظارات و نیازهای جامعه و طرفداران و مخاطبان تصور کنیم، بیشک این مهم در پستوی اتاقهای آنلاین نهفته است که فعالان عرصه رسانههای اجتماعی، وارد آن شدهاند. پستویی که برای همگان آزاد است و فقط به چند مهارت اولیه استفاده از فناوریهای دمدستی امروز نیاز دارد.
از سوی دیگر، با رشد فناوریها و همگرایی بین رسانهها در افزایش ارتباطات تعاملی، رویکرد رسانهای جهان در حال تغییر و جابهجایی است، برای نمونه میتوان به مصرف رسانهای کشور خودمان اشاره کرد، مصرفی که روزبهروز بر استفاده از خطوط اینترنت استوارتر شده و سایر رسانههای جمعی چون رادیو و تلویزیون و مطبوعات را وارد فضای مبتنی بر وب میکند. فناوری که اعتقاد دارد، بیننده تلویزیونهای آینده حق دارند پایشان را فراتر از زمان و مکان بگذارند و خود، برنامه دلخواهشان را انتخاب کنند، در مورد آن نظر دهند و از طریق فناوری در آن واحد، از طریق تلویزیونهای هوشمند به دوستانشان پیشنهاد دهند.
ابزار ظریف، توزیع وسیع
با این اوصاف، باید قبل از هر اقدامی، جامعه هدف را شناخت، جامعه هدفی که با دستیافتن به فناوری، قدرت شگرفی را دست گرفته است و به هیچ صورتی نمیتوان آن را از داشتن این قدرت محروم ساخت. بنابراین، چاره فقط این است که باید مبتنی بر فناوری شد و همه محتوا و رویکردهای بشری را در قالب فناوریهای نوین عرضه کرد. فرصتی که اگر مغتنم شمرده شود، برای راستگویان و درستکاران میتواند ابزاری ظریف در اشاعه محتوایی باشد. در جامعه امروز خودمان هم، کرکره پردها پایین کشیده شده، الفبا و زبان ارتباط تغییر کرده است، بلندگوها کوچکتر شده و بردشان بالاتر رفته است. کافی است تا وارد فضای آنلاین شوید و خود را به صورت سیال در این فضا رها کنید. فضایی که بیشک برای شما، نگرش تازهتری به جامعه نشان خواهد داد. وقت آنکه بگویید«این فضا، ال است و بل است» گذشته است، افکار عمومی راه خود را انتخاب کردهاند، شاهد این حرف هم، اجتماعاتی است که در چندسال اخیر، حول حوادث مختلف شکل گرفته است، از بلایای طبیعی گرفته تا رقمزنیهای ملی، همه در فضای آنلاین به صورت کاملا هوشمند دور هم جمع شدهاند.
اعتمادسازی ظریف به دولت تدبیر و امید
البته داشتن یک رفتار پیشگیرانه خوب است، اما زمانی که دردی و مرضی قرار است حاصل شود، اینکه در خانه بنشینی و بگویی، اگر بیرون رفتم ممکن است خودرویی زیرم کند یا ممکن است تکه آجری از بالای یک ساختمان در حال ساخت، بر سرم بیافتد، کاری نامناسب است.
به این صورت، ورود جدی و رسمی عاری از هرگونه پیشداوری در فضای آنلاین میتواند فرصت مناسبی برای دولت تدبیر و امید و دولتمردان آن باشد. فرصتی که با ورود هوشمندانه و زیرکانه«محمدجواد ظریف»، وزیر امورخارجه کشورمان، همچون غنیمتی است که بهراحتی با حضور ایشان در محیط آنلاین در کسب اعتماد صدها هزار ایرانی رقم خورده است.
در شرایط امروزی، تعداد قابل ملاحظهای از شهرها، فناوریهای اجتماعی را برای ساخت اجتماعات هوشمند به کار میگیرند، در واقع برای ساخت اجتماعات هوشمند، این اجتماعات، تلاش آگاهانهای را برای استفاده از فناوریهای اطلاعاتی در جهت تغییر کار و زندگی در زمینههای مهم و اساسی انجام میدهند کهاین تحولات، با جذب مشارکت عمومی میان گروههای مختلف جامعه، بازار، نهادهای آموزشی و در نهایت دولت برای انتفاع جامعه صورت میگیرد.
دولتی مبتنی بر سرمایه اجتماعی ملت
یعنی ملتها و مخاطبان در جایی قرار دارند که رسانههای اجتماعی حضور دارند. پس عاقلانه است که دولتها هم در جایی قرار بگیرند که ملتها حضور دارند. ملت ایران نیز از بدو راهاندازی وبلاگها، ذخیره خوب و پرباری از سرمایه مردمی در سابقه حضور در رسانههای اجتماعی دارد، با آمدن شبکههای اجتماعی مختلفی چون فیسبوک، کلوب و توییتر، این سرمایه حضور در شبکههای اجتماعی نیز افزایش یافته است و هماکنون زمان آن است که دولت و دولتمردان نیز، وارد این عرصه شده و از این سرمایهها بهرهمند شوند.
سفر استانی از طریق رسانههای اجتماعی
لذا دستیابی بدون واسطه به خیل عظیمی از مردم، رویایی است که شاید در روزگارهای گذشته، هر شهریاری در سر میپروراند و امروزه این دیگر یک رویا نیست، داشتن یک اجتماع ظریف و یک سرمایه نرم، از داشتن هزاران دسته و تیپ ارتش، آسانتر و بهصرفتر است. جدای از بالا بودن سرمایه اجتماعی در رسانهها و شبکههای اجتماعی برای دولت ایران، فناوری جدید، کارآیی بسیار بالایی در کاهش زمان و هزینه، افزایش سرعت و کسب دادههای واقعی برای سازمانهای دولتی است که میتواند با تکیه بر این رسانهها، راهگشای خدمات و سرویسهای دولتی باشد. حتی شاید دیگر لازم به سفر استانی به معنای قدیمی خود نیست. زیرا مردم استانهای مختلف در پلتفرمهای آنلاین گردهم آمدهاند و مشکلات و نیازهای خود را امروز به دولتمردان میگویند. بنابراین، فضاهای تعاملی، خواستهای درونی انسانها را به کمک فناوریهای نوین جابهجا میکنند و نقش جدی را در ارایه خبرهای فوری و توزیع اطلاعات جزیی ایفا میکنند. البته استفاده از قابلیتهای رسانههای اجتماعی، تنها کارکرد اطلاعرسانی به عموم ندارد بلکه بی شک باعث ارتقای عملکرد سازمانها و نهادها در بحرانها و شرایط عادی میشود. تجربهای که با حضور چند تن از دولتمردان در رسانههای اجتماعی، این اجتماعات را قابل تامل کرده است و فرصتهای حضور را به مراتب بهتر و بیشتر از چالشها به رخ کشیده است.