فاطمه پورمعصوم – @fpoor۱۹۸۴ : قابلیتها و دادههای خرد و کلان شبکهاجتماعی فیسبوک، بسیاری از تحلیلگران رویدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را برآن داشته است تا گمان و شکی را بر این شبکه داشته باشند، شکی که موسسان این شبکه را هدف قرار داده و بر هدفمند بودن راهاندازی، ادامه حیات و آینده فیسبوک اشاره دارند.
این درحالی است که از گذشتههای دور، هر ابزاری که قدرتی را در پشت سر خود داشته، دندان طمع دوستداران قدرت و سیاستمداران را متوجه خود کرده است. بنابراین، تلاش سیاستمداران مختلف همچون صهیونیستها و مقامات امنیتی ایالات متحده آمریکا برای دستیابی به فیسبوک به عنوان یک ابزار گرانقدر در عصر ابردادهها، نمیتواند دال بر در اختیاربودن این شبکه باشد و این شبکه را اجیرکرده گروههای مخالف معرفی کند.
در این گزارش، سعی شده است تا با معرفی مالکان اصلی شبکهاجتماعی فیسبوک، امکان بهرهبرداری از دادههای این شبکه و بنیانگذار اصلی این شبکه یعنی «مارک زاکربرگ» مورد کالبدشکافی قرار بگیرد و نوع عملکرد درست در مقابل اینطور مسائل شناسایی شود.
مالکان فیسبوک
شبکهاجتماعی فیسبوک در حال حاضر بالغ بر یک میلیارد و ۲۰۰ کاربر عضو دارد که بزرگترین اجتماع مجازی دنیا را تشکیل میدهد. این شبکهاجتماعی که به عنوان یکی از ثروتمندترین شرکتهای فناوری جهان است با بهرهمندی از صنعت مبتنیبر داده و تبلیغات، سرمایهای هنگفت را ازآن خود کرده است، بنیانگذاران و مالکان اصلی این شرکت، هر کدام دارای منافع مالی و سیاسی برای خود هستند که به جرأت میتوان آنها را اربابان دادهها و اطلاعات دانست. اما فیسبوک امروز با ارزش سهام ۲.۸۱ میلیارد دلار به عنوان یک شرکت خصوصی است و متعلق به افراد خاصی نیست و نزدیک به ۱۶ ماه پیش وارد بازار سهام شد و هماکنون به عنوان یک شرکت سهامی عام فعالیت میکند. برخی از سهامداران اصلی فیسبوک به شرح ذیل هستند:
مارک زاکربرگ مشهور که با داشتن سهام بالا و به میزان ۴.۲۸ درصد، مالک ۴.۲۸ میلیارد دلار ارزش این شرکت است، به عنوان بنیانگذار اصلی این شبکهاجتماعی شناخته میشود که البته این جوان میلیاردر دنیا، در طول عمر فیسبوک هرجا که احساس کرده است، میتواند جذابیتهایی مبتنی بر سودآوری بر فیسبوک بیفزاید، این کار را کرده و به تعامل با شرکتهای مختلف پرداخته است. چنانکه «جیم بریر» سرمایهگذار آمریکایی و صاحب شرکت«آکسل پارتنرز»، حدود ۴.۱۱ درصد از فیسبوک را در اختیار دارد و در سال ۲۰۱۰، نشریه «فورچون»، وی را به عنوان یکی از ۱۰شخص هوشمند در زمینه فناوریهای نوین معرفی کرده است، همچنین در میان سایر مالکان میتوان به «داستین موسکوویتز» که تقریبا همسن زاکربرگ است و از او، فقط ۸ روز جوانتر است، اشاره داشت. داستین بهعنوان جوانترین میلیاردر دنیا، مالک حدود ۶.۷ درصد فیسبوک است. «یوری میلنر»، بنیانگذار شرکت فناوریهای دیجیتال اسکای «دیاستی» نیز صاحب ۴.۵ درصد بوده و در می سال ۲۰۰۹، با سرمایه ۲۰۰میلیون دلاری وارد فیسبوک شده است. «ادوارد ساورین» هم به عنوان یک چهره شناخته شده همراه زاکربرگ، ۵ درصد فیسبوک را در دست گرفته است و در ادامه نیز میتوان افراد و شرکتهایی چون «شان پارکر» با ۴درصد، «پیتر دیل» با ۵.۲ درصد، «مایکروسافت» با ۳.۱ درصد، «کریس هیوز » با یک درصد و «لیکا شنگز» میلیاردر هنگکنگی را نام برد که در سال ۲۰۰۸، با سرمایه ۱۲۰میلیونی وارد فیسبوک شده و امروز مالک
۸.۰ درصد آن است.
جایگاه جهانی فیسبوک
شکل اجتماعی فیسبوک برای ورود کاربران مختلف به این فضای مجازی جذاب است، شکلی که پس از موفقیتهای مالی این شرکت، دیگران را برای راهاندازی شبکههایاجتماعی وسوسه کرده است اما با تجربه کاربری بالایی که این شبکه دارد، هنوز بزرگترین اجتماع جهانی بهشمار میرود.
اجتماعی که هر تازه وارد به دنیای مجازی، میتواند وارد آن شده و با ولع پیدا کردن دوستان، خویشاوندان و دست یافتن به محتوای موردعلاقهاش، به اشتراکگذاری تصاویر و مطالبش بپردازد. در این میان نیز با حضور گسترده شرقنشینان جهان و آسیاییها، فرهنگهای با توسعه متن بالا و متمرکز شرقی، در فضای باز مجازی و غیرمتمرکز فیسبوک، شاهد تغییرات دنیای واقعی شدند. امکان دسترسی به محتوای غیرمتمرکز و تعامل با یکدیگر، مواردی بودند که ساختار اجتماع واقعی کشورهای شرقی و با فرهنگ متمرکز را تحتتاثیر قرار داده است و اغلب با ورود قشر جوان به فضایمجازی، اطلاعات شخصی و خصوصی بهصورت غیرقابل کنترلی روانه این شبکه شده است. بنابراین، فیسبوک به عنوان یک کانال ارتباطی، توانسته است زیر دندان قشر جوان مزه کند و با تکیه بر علاقهمندیها و خواست ارتباطی بالای این قشر، دادههای فراوانی را در اختیار بگیرد، دادههایی که در تولید اطلاعات و محتوای تازه در فضای کسب وکار، ملی و بینالمللی، نقش داشته و ابزاری قوی برای پول درآوردن محسوب شود. درآمد گسترده شبکهاجتماعی فیسبوک و تلاش برای حفظ رشد این درآمد، شرکتهای مبتنیبر فناوریهای نوین را متوجه این امر کرده است که زاکربرگ و هم قطاران وی، صنعت جدیدی را پایهگذاری کردهاند، صنعتی که نشأت گرفته از میل ارتباطی انسانهای واقعی در دنیای مجازی است و از اینرو است که زاکربرگ، میتواند در بسیاری از محیطهای واقعی حضور پیدا کند و با قدرتی که فیسبوک به وی داده است، اعلان نظر داشته باشد.
قدرت فیسبوک در داشتن و تجزیهوتحلیل دادههایفرهنگی، اقتصادی، سیاسی و مذهبی جهانیان، مارک زاکربرگ را وارد معادلات جدیدی کرده و طبیعی است که صاحبان بزرگترین مراکز دادهها و اطلاعات جهان را متوجه فیسبوک کند و سیاستهای آنان را در امتداد قابلیتهای این شبکه قرار دهد.
سواد رسانهای را جدی بگیریم
این واقعیتی است که در ایران همراه با ورود فناوریهای نوین ارتباطی، مقاومت در برابر آنها بوده و هیچیک از ممنوعیتها نتوانسته قادر به کنترل کامل کاربری رسانهها شود، ورود ویدیو، ماهواره و اینک شبکههایاجتماعی چون فیسبوک، مواردی هستند که ممنوعیت استفاده از ماهواره و فیلترینگ فیسبوک را به یک خودفریبی تبدیل کرده است.
عدم افزایش سواد رسانهای جوانان و تقویت فرهنگ استفاده از رسانههای مختلف، کارهایی هستند که با دیده حقارت و با اکراه نادیده گرفته شدهاند.
در واقع ندیدن شبکههایاجتماعی، شانه خالیکردن مسئولیت آگاهسازی و اشاعهفرهنگ استفاده از فیسبوک است. میتوان فعالیتهای رسانهای مبتنیبر کاهش آثار مخرب اجتماعات مجازی را انجام داد و به جای فرافکنی صورت مساله، به دنبال راهحلهای فرهنگی و
رسانهای باشد.