فاطمه پورمعصوم – @fpoor۱۹۸۴
مرکز – پیرامون، شمال – جنوب، توسعهیافته- توسعه نیافته، تقسیمبندی که فضای ارتباطی جهان را دستخوش یک تعریف کرده بود، تعریفی که اعتقاد داشت، پل ارتباطی میان کشورهای جهان اول و سوم، یک طرفه است و آنهم باید و نبایدهایی که به عنوان یک سلطه پذیرفته شده است، امر خبررسانی را زیر تاختوتاز خبرگزاریهای قدرتمند و غولپیکر دنیای غرب قرار داده بود. کسب اطلاع، دریافت نگرشهای توصیفی و تحلیلی خبرها، از مواردی است که هر روز، در اتاق خبر روزنامهها و استودیوهای خبری رادیو و تلویزیون، بدون امکان داشتن یک فرصت برای بازجویی جزییات خبر، در روال عادی روزنامهداری و روزنامهنگاری، دنبال میشد و هر اطلاعی که از خبرگزاریهایی چون رویترز، آسوشیتدپرس، هاواس و… دریافت میشد بر صفحه مطبوعات و رسانههای دیداری نقش میبست.
البته با رشد آگاهی جمعی کشورهای پیرامون و افزایش مسئولیت اجتماعی روزنامهنگاران، فعالیتهای پراکندهای در جهت اخذ اطلاعات جامع و عاری از هرگونه دخل و تصرف رسانههای دول غربی انجام میشد که این امر به دلیل حاکم بودن قدرت ارتباطی و دسترسی بالای این رسانهها، نتیجهای حاصل نمیکرد. بهاین صورت که با ظهور ماهوارهها و خبرگزاریهای شرقی چون الجزیره، العالم و پرستیوی، معادلات خبری منطقه خاورمیانه به هم ریخت. امکان فعالیت رسانههای جهان سوم و انتشار اخبار از جنوب به شمال یا از پیرامون به مرکز، باعث شد تا دیگر امر اطلاعرسانی در اختیار چند خبرگزاری غربی نباشد و بستر ارتباطی ماهوارهای، معادلات ارتباطات خبری یکسویه را بر هم زند.
در حال حاضر نیز با پیدایش بسترهای ارتباطی جدید در بستر اینترنت، فضای حاکم بر ارتباطات دچار تغییر است، امکان برقراری ارتباط چندسویه به سبب حضور در رسانهها و شبکههای اجتماعی، امری است که شاید در چندسال پیش، غیرقابل باور بود. رخنه اطلاعات و خبرهای جدید از سوی کاربران شبکههای اجتماعی به عنوان شهروندخبرنگاران یا آماتورهای اتاق خبر، رویدادی است که هر روز در سرتاسر این جهان وسیع و گسترده روی میدهد و هزاران خبر و اطلاع، فقط با توییتکردن، منتشر شده و در عرض چندثانیه مورد توجه قرار گرفته و بازنشر میشود و این در حالی است که شاید باور این موضوع برای مدافعان حقوق بشر، برای همه افرادی که در دهههای ۶۰، ۷۰ و۹۰ قرن بیستم، به دنبال مخالفت با حاکمیت دولتها و شرکتهای غربی بر جریان آزاد اطلاعات و ارتباطات بودند، سخت بود، چرا که امروز، نظم نوینی در حال شکلگیری است، نظمی که امکانات جدیدی را در اختیار همه ارتباطگران و جستوجوگران خبر قرار میدهد. لذا با ظهور شبکههایاجتماعی و میسر شدن امکان نشر خبر برای هر کاربر عضو، امر اطلاعرسانی در بعدهای دسترسی، سرعت انتشار و منبع خبر تغییر یافته است. بنابراین امکان نشر، بازنشر، تجزیه و تحلیل خبر بر خط، چنان کرده است که خبرها بدون آنکه از دروازهبانی اتاقهای خبری سازمانهای رسانهای بگذرند بر صفحه کاربران شبکههایاجتماعی مینشینند و در این شرایط، کاربران هستند که با نظراتی که در ذیل خبرها، درج میکنند سمتوسو و نوع نگاه به آنها را مشخص میکنند.
درواقع، امکان دسترسی هزاران کاربر عضو شبکههایاجتماعی از مناطق مختلف جهان، شبکههایاجتماعی را به عنوان منابع خبری برخاسته از ملتها معرفی کرده است. شبکههایی که در آنها، روزنامهنگاران حرفهای در کنار افراد آماتور قرار میگیرند و همانند دیگر کاربران، سعی میکنند تا از ظرفیتهای این شبکهها بهرهمند شوند. چنانکه در چند رویداد اخیر، انتشار جدیدترین خبرها در توییتر و فیسبوک، در حالی صورت گرفته است که بزرگترین خبرگزاریهای جهان، تاخیر چشمگیری در انتشار آنها داشتهاند و از این روی است که بسیاری از مراکز اطلاعرسانی به سمتی حرکت میکنند که حسابهای کاربری در شبکههایاجتماعی ایجاد کرده و قدرت دسترسی خود را به تازهترینها افزایش دهند. البته پیشگامی در گشایش حساب کاربری فقط به مراکز اطلاعرسانی اشاره ندارد بلکه بسیاری از افراد سرشناس از جمله هنرمندان، پژوهشگران و بهویژه سیاستمداران نیز به این سمت حرکت کردهاند و سعی دارند تا بیواسطه و بدون وجود یک عامل خارجی، جدیدترین اخبار را در رابطه با خود منتشر کنند و بر انتشار صحیح خبرها نظارت داشته باشند.
برای نمونه، در مذاکرات «ژنو» که از حساسترین مذاکرات و رویدادهای ایران و جهان است، انتشار نتیجه مذاکرات و تازهترین خبرها در روند مذاکراتی که در چند ماه اخیر اتفاق افتاده است، نشان از نقش خاص و تاثیرگذار شبکههای اجتماعی دارد. انتشار جدیدترین خبرها از نتایج مذاکرات در توییتر، اتفاقی است که خبرگزاریها، شبکههای تلویزیونی و روزنامههای سنتی را با چالش جدیدی درگیر کرده که بیشک اگر مورد اهمال قرارگیرد، از اعتبار حرفهای این مراکز اطلاعرسانی به شدت میکاهد. چنانکه روزنامهنگاران خبرگزاریهای داخلی و خارجی چون فارس، بیبیسی و … با درج هشتگ #Geneva، هم به انتشار خبر پرداخته و هم دیدگاه رسانه مطبوع خویش را موردتوجه قرار میدهند، انتشار عکس و متن خبر در توییتر و استناد سازمانهای رسانهای به آنها، واقعیتی است که سرعت دسترسی را برای همگان بالا برده است و به عنوان یک تلاش واقعی برای فعالان رسانهای است که قصد دارند تا پرچم سازمان رسانهای خود را در توییتر بالا نگه دارند. انتشار خبر در توییتر و سپس در رسانههای جمعی و حتی اجتماعی، نظمی است که شبکهاجتماعی توییتر را به عنوان یک منبع خبری دستاول معرفی میکند و همه رسانهها ناچار هستند تا از این کانال ارتباطی در ارایه خبر خویش بهره گیرند.
از سوی دیگر نیز با افزایش حضور سیاستمداران و نمایندههای ملتها در این شبکهها، اظهارنظرها به صورت مستقیم و باصراحت از سوی افراد سرشناس انجام میگیرد، چنانکه در روند انجام این مذاکرات، با گزارشهایی که «جواد ظریف»، وزیر امورخارجه کشورمان در فیسبوک برای مخاطبان ایرانی منتشر میکند و با توییتهایی که به زبان انگلیسی ارایه میدهد، فضای مناسبی را در درک وضعیت مذاکرات و نحوه عملکرد طرفین ایجاد میکند. یعنی رسانههای واسطه میان مردم و دولتها در حال سرنگونی هستند و هر چه که به کم شدن این فاصله یاری میرساند مورد قبول اذهان عمومی قرار میگیرد.
با این اوصاف، نقش شبکههایاجتماعی در امر اطلاعرسانی را چنین میتوان جمعبندی کرد، نگاشتن تصویری از جهان چندصدایی که صداها به خوبی به گوش همگان میرسد و افکار عمومی جهان خود وارد میدان ارزیابی خبر میشوند و فقط برای دریافت تفسیرهای مفصل و خارج از محدودههای شبکههایاجتماعی، به خبرگزاریها و سایر رسانهها رجوع میکنند. چرا که ارتباطات چندسویه به مدد بسترهای اینترنتی و تعاملات برخط حاصل شده است و نظم نوین خبر و اطلاعرسانی، انتظاری درخور همین تعاملات بیدرنگ است.