میترا جلیلی – یکی از خبرسازترین اتفاقهای سال 2013، انتشار اسنادی محرمانه و طبقه بندی شده در روزنامه گاردین توسط ادوارد اسنودن کارمند سابق آژانس امنیت ملی امریکا بود که در سراسر جهان نگرانیهایی را برانگیخت؛ اطلاعاتی که نشان میداد دولت امریکا بر حجم بالایی از اطلاعات تلفنهای همراه و فعالیت مردم در اینترنت نظارت داشته و البته این ماجرا با ادامه افشاگریهای اسنودن دامنهدارتر شد. همین موضوع کافی بود مردم، شرکتهای تجاری، بانکها و… هریک به دنبال راهی برای حفاظت از اطلاعات محرمانه خود بگردند و دیگر اعتماد چندانی به غولهای دنیای تکنولوژی مانند گوگل و یاهو نداشته باشند؛ نیازی که به نظر میرسد کشور سوئیس به آن پاسخ داده است و حالا دیگر همه میدانند که این کشور با 55 مرکز ذخیره اطلاعات میتواند مکانی امن برای حفاظت از اطلاعات آنها در مقابل هر عمل جاسوسی قلمداد شود. سوئیس که در قرن بیستم محلی امن برای نگهداری پول و سرمایه در جهان محسوب میشد این بار در قرن 21 کانون توجه کسانی قرار گرفته است که نگران اطلاعاتشان هستند. حالا دیگر کوههای آلپ به یکی از امنترین مراکز اطلاعاتی جهان تبدیل شده است و بسیاری از شرکتهای بزرگ ترجیح میدهند برای حفاظت از این اطلاعات که برای آنها حکم طلا را دارد به نزدیک روستای آتینگهاوزن در ایالتآوری سوئیس بروند.
دلتالیس، جایی برای ذخیره اطلاعات
دلتالیس (Deltalis) یکی از مراکز اطلاعاتی مخفی و سری سوئیس است که در دوران جنگ سرد با مساحت 15 هزارمترمربع از جنس سنگ در دل کوه ساخته شده و درواقع مقر نیروی هوایی این کشور بوده است. این مرکز که البته محل دقیق آن به صورت یک راز باقی مانده است، هزار متر زیر قله قرار دارد و در مقابل انفجار 20 هزار مگاتنی نیز مقاوم است. دلتالیس توسط درهای فولادی 4 تنی محافظت میشود و مشتریان این مرکز برای ورود باید کارت هویتی ویژهای داشته باشند. ازسوی دیگر این افراد تنها با اسکن بیومتریک میتوانند از یک درگاه امنیتی فوق حساس و درهای آماده مقابله با تهدید هستهای عبور کنند و مطمئن باشند که اطلاعات آنها در مقابل هرگونه حادثه طبیعی یا جاسوسی و هستهای حفاظت میشود. این مرکز تا سال 2007 تحت نظارت ارتش سوئیس بود ولی وقتی برای فروش به مزایده گذاشته شد، شرکت سوئیسی دلتالیس آن را خریداری کرد. هرچند به گفته مایکل ایمفلد مسئول فروش این مرکز اطلاعاتی ابتدا قرار بود این محل برای نگهداری و ذخیره طلا و سایر سرمایههای ارزشمند استفاده شود ولی سرانجام این شرکت تصمیمش را عوض کرد و به مرکز نگهداری اطلاعات تبدیل شد.
ایمفلد میگوید: این مرکز در محلی نسبتاً دورافتاده قرار دارد و از آنجا که برای انتقال اطلاعات به سایر نقاط سوئیس به حدود یک یا دو میلی ثانیه و برای رسیدن به فرانکفورت به 3/5 میلی ثانیه زمان نیاز دارد پس مناسب اطلاعات بانکی که نیاز به سرعت بالایی دارند نیست ولی برای سایر اطلاعات، شاهکار است. قرار گرفتن این مرکز در دل صخرههای کوه یکی دیگر از مزایای آن محسوب میشود چون میتواند به خنک ماندن سرورها کمک کند پس میزان انرژی و هزینهای هم که باید به کار برود نیز کمتر میشود؛ موضوعی که در آب و هوای گرم یک معضل بزرگ محسوب میشود.
وی معتقد است افراد حقیقی و حقوقی به محلی احتیاج دارند که علاوه بر امنیت، قوانین محکم و قطعی نیز برای حراست از اطلاعات داشته باشند که این قوانین در سوئیس حکمفرما است. به موجب قوانین این کشور، اطلاعات شخصی به منزله کالاهایی با ارزش محسوب میشوند که تحت هیچ شرایطی به آژانسهای جاسوسی یا دولتها ارائه نمیشود مگر اینکه درخواست چنین اطلاعاتی از مراکز ذخیره اطلاعات، با حکم قضایی باشد. درحالی که در سایر کشورها همه مؤسسات به چنین اطلاعاتی میتوانند دسترسی داشته باشند پس این امر مزیتی فوق العاده برای سوئیس محسوب میشود.
شرکتهای اطلاعاتی سوئیس به دنبال درآمدزایی
دلتالیس تنها مرکز ذخیره اطلاعات سری و موفق سوئیس نیست و با توجه به مسائل جاسوسی اخیر، تعداد این شرکتها در این کشور رو به رشد است. تحقیقات شرکت مشاورهای و تحقیقاتی Broadgroup نشان میدهد سوئیس از نظر میزان مراکز ذخیره اطلاعات، پس از ایرلند در جایگاه دوم قرار دارد که البته این نرخ در حال رشد است. این شرکت همچنین پیشبینی میکند در فاصله سالهای 2011 تا 2016 میزان این مراکز در سوئیس 63 درصد افزایش یابد. پیتر گروتر رئیس مجمع ارتباطات راه دور سوئیس میگوید: با توجه به مشکلات اخیر و فاش شدن اسرار محرمانه، میزان درآمد شرکتهای ذخیره اطلاعات در سوئیس چندین برابر شده است چون مشتریان پروپاقرصی به این مراکز مراجعه میکنند؛ افراد حقیقی و حقوقی به خوبی میدانند پول قابل جایگزین شدن است ولی گاه اطلاعات اینگونه نیست. ازسوی دیگر با انتشار اسناد محرمانه، انگشت اتهام به سوی سرویسهای ابر هم رفت. در حال حاضر برای نگهداری اطلاعات، از سرویسهای ابر همچون AWS و Azure استفاده میشود که تحت کنترل دولت امریکا قرار دارد. در گوشه و کنار جهان، مردم از سرویسهایی همچون Dropbox و Office 365 استفاده میکنند که بر پایه به اشتراک گذاشتن فایل توسط ابرها فعالیت میکند و همین موضوع، مردم را نگران دسترسی این کشور و سایر آژانسهای جاسوسی به اطلاعات آنها کرد. اما این مشکل نیز در سوئیس حل شده است چون تمام اطلاعات در مرکز ذخیره میشود نه ابرهایی تجاری شبیه iCloud که امکان دسترسی دیگران به آن وجود داشته باشد. در این مراکز ذخیره اطلاعات ایمیلها نیز به صورت کدگذاری شده حفاظت میشود تا هرگونه راه دسترسی به آن مسدود شود.
دادههای مؤسسه تحقیقاتی Forrester نیز نشان میدهد با توجه به اتفاقهای اخیر و بیاعتمادی مردم به فضای مجازی، غولهای تکنولوژی تا سال 2016 حدود 25 درصد از درآمد سالیانه خود را از دست میدهند که رقمی معادل حدود 180 میلیارد دلار میشود. شاید به همین خاطر باشد که گوگل، مایکروسافت، اپل، یاهو، فیس بوک و توئیتر، AOL و LinkedIn 8 شرکت بزرگ و فعال در این عرصه در نامهای سرگشاده به باراک اوباما و کنگره خواستار تغییر در میزان نظارت دولت بر اطلاعات و اینترنت و اعتمادسازی دوباره مردم به این شرکتها شدند.
افزایش میزان اطلاعات در جهان
بخشی از احساس نیاز بیشتر به ذخیره اطلاعات در مکانهایی امن به افزایش سرسام آور میزان اطلاعات در گوشه و کنار جهان بازمی گردد طوری که گفته میشود در 5 تا 10 سال آینده به دلیل رشد سریع اطلاعات در دنیا، نیاز به مراکزی امن برای نگهداری آنها نیز بیش از پیش به چشم میآید. شاید یکی از دلایل اصلی افزایش میزان اطلاعات نیز ابداع ابرها و تعدد وسایل الکترونیک همچون گوشیهای تلفن همراه هوشمند و تبلت باشد که باعث رشد فوق العاده این اطلاعات شده است. تحقیقات IDC نشان میدهد ذخیره اطلاعات جهان از 130 اگزابایت(130 میلیارد گیگابایت) در سال 2005 به 1800 اگزابایت در 2011 رسیده است و میزان این اطلاعات تا سال 2015 به حدود 8 هزار اگزابایت میرسد. اما این انفجار میزان اطلاعات به دنبال اطلاع از دسترسی دولت امریکا به اطلاعات محرمانه شهروندان، نگرانیها را روز به روز در سراسر جهان افزایش میدهد. البته موضوع شنود و دسترسی به اطلاعات شخصی فقط به ایالات متحده امریکا ختم نمیشود و تاکنون در کشورهایی همچون بریتانیا، فرانسه، اسرائیل، روسیه و چین هم مواردی از جمعآوری غیرقانونی اطلاعات شهروندان برملا شده است. حتی در پاریس چندی پیش در نشریه لوموند گفته شد که در قالب طرحی با عنوان نقشه «چه کسی با چه کسی حرف میزند» سیگنالهای تلفنها و رایانهها در فرانسه و همچنین بین فرانسه و سایر کشورها ردگیری میشد.
هرچند در این طرح مکالمهها شنود نمیشد ولی به هرحال زندگی شخصی مردم زیر ذره بین بوده و همین موضوع هم اعتراضهایی را در پی داشت. پس وجود مراکزی که امنیت اطلاعات افراد حقیقی و حقوقی را تضمین کند بیش از پیش ضروری است و مطمئناً این مراکز درآمدی مناسب
خواهند داشت.