پدرام الوندی*
بمب خبری این روزها در فضای مجازی فیلترشدن یکی از اپلیکیشنهای اجتماعی تلفنهای همراه به نام «ویچت» است. ویچت ازجمله نسل جدید اپلیکیشنهای ارتباطی است که مبتنی بر تلفن همراه هستند و با مرورگر و رایانه خداحافظی کردهاند.
طرح تجاری این اپلیکیشنها با تمرکز بر تلفنهای همراه هوشمند تهیه شده و پس از نصب، معمولا با ارسال یک پیام کوتاه شماره کاربر تایید شده و پس از آن با جستوجوی راههای ارتباطیاش (ازجمله شمارههای دفترچه تلفن موبایل) کاربران دیگری به تازه وارد معرفی میشوند تا شبکه ارتباطیاش شکل گیرد. پس از آن با ارایه امکاناتی نظیر ارسال متن، تصویر، صدا و دهها امکان ارتباطی خلاقانه دیگر، تلاش میشود تا کاربر به نرمافزار وابسته شود و زمان بیشتری از نرمافزار استفاده کند.
درمیان نرمافزارهای مشابه، ویچت از نوآوریهای بیشتری در این حوزه برخوردار است و با امکاناتی مانند اشتراکگذاری لحظات به یادماندنی با همه دوستان (تقویت روابط موجود)، جستوجوی سایر کسانیکه این نرمافزار را دارند و در فاصله کمی از کاربر هستند (یافتن راههای ارتباطی جدید) و یافتن کسانی که همزمان با کاربر گوشی تلفن همراه را تکان دادهاند (ایجاد هویت گروهی جدید) جذابیت بیشتری برای کاربران عمدتا جوان تلفنهای همراه هوشمند فراهم آورده است.
رویکرد تجاری بنگاههایی که این ابزارها و سایر همزادهای آن را در دسترس قرار میدهند، خردهفروشی اطلاعات است. به این معنی که با توجه به علایق و عادتهایی که از کاربر به دست میآورند به او خرید نسخه دیجیتال یک کتاب، بلیت کنسرت یا یکی از آهنگهای جدید خوانندهای را توصیه میکنند یا بازیها و محصولاتی که شرکای دیگر، مخصوص این اپلیکیشنها تولید میکنند برای فروش عرضه میشود.
همچنین اطلاعات مربوط به سلایق مخاطبان نیز به صورت یکپارچه و اجتماع یافته، بررسی و تحلیل میشود و براساس تحلیل کلیای که از مجموع رفتارهای مخاطبان به دست میآید، پیشنهادهایی به واحدهای بازاریابی بنگاههای بزرگ اقتصادی میشود و با توجه به شمار بالای کاربران این اپلیکشینها که مثلا برای ویچت بیش از ۶۰۰ میلیون کاربر است، این پیشنهادها میتواند بسیار تعیینکننده باشد. یعنی به صورت عام برای پایهگذاران این اپلیکیشنها اهمیتی ندارد که در روابط میان کاربران چه میگذرد و اطلاعات شخصی و فردی کاربران مطابق تعهدی که در ابتدا میدهند به صورت مصداقی استفاده نمیشود.
در روزهایی که از فیلترشدن این نرمافزار میگذرد اظهارنظرهای رسمی مختلفی درباره آن شده است. بیشترین اشاره هم به این شده که این نرمافزار بستری برای عرفشکنی در حوزه مسائل فرهنگی و اجتماعی بوده و به همین دلیل با تشخیص کمیته تشخیص مصادیق، دستور مسدودی دسترسی به آن صادر شده است. نکته مهم این است که ویچت اولین نرمافزاری نیست که این خدمات را ارایه میدهد. هماکنون دستکم ۴ نرمافزار دیگر با همان کیفیت ولی با وسعت و شهرت کمتری در دسترس کاربران هستند که مشاهده نگارنده نشان میدهد در روزهای پس از مسدودی ویچت جستوجوی بیشتری برای استفاده از آنها انجام میشود. همچنین قاعدتا باتوجه به بازار روبه گسترشی که در این حوزه وجود دارد نرمافزارهای اینچنینی هم گسترش خواهند یافت و مسدودی یکی از آنها تنها پاک کردن صورت مساله «احتمالی» است.
نکته مغفول در نظام فیلترینگ بهصورت کلان و در فیلترینگ ویچت بهصورت خاص، دخالت غیر موثر نهادهای بالادستی برای حل مسالهای است که به نظر میرسد باید درباره ماهیت آن بیشتر دقت کرد. تجربه نشان داده است با محدودیتهای ایجادشده برسر راه رسانههای اجتماعی در زمانی کوتاه پس از ایجاد محدودیت، کاربران به سایت یا اپلیکیشنی جدید و مشابه کوچکردهاند یا با دسترسی به انواع ابزارهای دورزدن فیلترینگ باردیگر به نرمافزار محبوب خود بازگشتهاند. هشدارهایی که درباره ویچت داده میشود، از قبیل نشت اطلاعات شخصی به کاربران دیگر، روابط خارج از عرف و مانند اینها همه و همه مربوط به ساختار بزرگتر اجتماعی و فرهنگی است و این نرمافزارها نه بستر اصلی، بلکه زایدهای به رویکردهای فرهنگی و اجتماعی کاربرانشان هستند. نظریات متاخر رسانه و ارتباطات بر توانمندسازی کاربران (اطمینان و آگاهیبخشی) از راه افزایش سواد رسانهای والدین، فرزندان و تسهیلگران محیطی مانند معلمان و گروههای واسط تاکید دارند. گام بعد البته میتواند مداخله موثر دولتها ونهادهای سیاستگذار فرهنگی برای اصلاح الگوی مصرف این اپلیکیشنها و نرمافزارها باشد.
نباید از یاد برد هرسایتی با مخاطبان جوان و نوجوان که فیلتر میشود، برای والدین به این معنی است که دسترسی به آن منوط به استفاده از ابزار دورزدن فیلترینگ میشود و دسترسی به این سایتها و شبکههای اجتماعی را در کنار سایر محتویات فیلترشده فراهم میآورد و مسدودی دسترسی به سایت یا اپلیکیشنی با هزاران کاربر، عملا کاربران آن را به فضایی سوق میدهد که هزاران سایت نامطلوب دیگر در آن قرار دارند. به همین دلیل هم درباره تصمیمگیری در حوزه مسائل اجتماعی معمولا توصیه میشود که هم «مساله» به درستی شناخته شود و هم راهحل بهینه و با کمترین آسیب جانبی دیگر انتخاب شود و بهنظر میرسد متاسفانه مسدودی دسترسی به ویچت و ابزارهای مشابه آن هیچکدام از این۲توصیه را جدی نمیگیرد.
* کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی