مهدی غیبی – شهرآرا آنلاین: آیا وقت آن نرسیده است که کمیته فیلترینگ تغییر کاربری دهد و به کمیته تولید محتوای مناسب فضای مجازی تبدیل شود تا تمام توان خود را برای تولید و هدایت نیازهای کاربران فناوری اطلاعات کشور بهکار برد؟
در لابهلای اخبار فناوری هرچه گشتم، بیشتر مطالب مربوط به شبکههای اجتماعی بود. این روزها هر خبرگزاری یا هر سایت مرتبط با حوزه فناوری را که نگاه کنید، خواهید دید که پر از خبرهایی با این مضمون است که قرار است فلان برنامه اجتماعی فیلتر شود یا فلان برنامه دیگر غیرقانونی فیلتر شده است و …. خبرهایی که خیلی از آنها به نقل از مسئولان درج میشود و به اظهارنظر آنها نیز ارتباط دارد.
جالب است که در این اظهارنظرها هرکدام موضعی در پیش میگیرد که نشان از نبود یک وحدت رویه در تصمیمگیری است و هرکسی برای خودش دیدگاهی دارد. به تازگی نیز کمیته فیلترینگ از بررسی و تصمیمگیری درباره چندین شبکه اجتماعی دیگر خبر داده و قرار است وضعیت این شبکهها نیز بررسی و در صورت لزوم فیلتر شوند. این اقدام یعنی مقابله با هر شبکه و نرمافزار اجتماعی که قرار است تولید شود.
فکرش را بکنید هر ماه یک نرمافزار جدید برای گوشیهای هوشمند تولید میشود که کارکرد اجتماعی دارد و بعد بلافاصله کمیته فیلترینگ اقدام به فیلتر آن میکند! یعنی این کمیته در کل باید به انتظار ورود و ظهور چنین نرمافزارهایی باشد و بعد سریع دست بهکار شود، اما تا کجا؟ مگر یکی دوتاست که اینطور کودکانه به ماجرا نگاه میشود؟ به فرض که امروز ویچت و وایبر و … را فیلتر کردید، فردا و فرداها را چه میکنید؟؟ آیا این اقدامات منطقی است؟
از این همه حرف و حدیث سردرد میشوی و اگر از بالا به ماجرا نگاهی بیندازی، درخواهی یافت که یک کلاف سردرگم میان دستان هزاران نفر گیر کرده است و هر کدام آن را به سمتی میکشد، اما سمتوسویی که هیچ سودی ندارد و هیچ خیری در آن نیست.
حال بیاید با هم موضوع را از نگاهی بالاتر دیده و به چند سؤال پاسخ دهیم.
زمانی که فناوری به کشور ما وارد شد، از هر جنبهای که فکرش را بکنید، کسی برای آن برنامهای نداشت؛ یعنی هیچ دولتی در این 30 و اندی سال برنامه منسجم و دفاعپذیری برای پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات در کشور نداشته است. حال اگر انصاف داشته باشیم و نخواهیم همه را به یک چوب بزنیم، دستکم در حوزه شبکههای اجتماعی در دولتهای گذشته هیچ برنامهای وجود نداشته و شاهد این ادعا نگاه به عملکرد در برخورد با شبکههای اجتماعی است. در تمام نمونههایی که شبکههای اجتماعی وارد حوزههایی از امنیت اخلاقی و امنیت ملی ما شده، بیمعطلی واکنش سلبی اتفاق افتاده؛ یعنی به سرعت فیلتر شده است. اما آیا این اقدام کافی بوده است؟ از نظر بسیاری، این اقدام تنها راه رسیدن به شبکههای اجتماعی را سختتر کرده و فیلترکردن فقط یک درمان مقطعی است، اما نتیجه این اقدامات چه بوده است؟ با نگاهی به روش شیوع شبکههای اجتماعی در کشور، پس از بستهشدن یک شبکه اجتماعی شبکهای جدید مورد توجه قرار گرفته است. شما میتوانید شناوری و مهاجرت را در این نوع شبکهها پس از فیلترشدن ببینید.
حال به نظر شما این مهاجرت از یک شبکه به شبکه دیگر اجتماعی به چه معناست؟ چه مفهومی از این مهاجرت میتوان دریافت؟ تنها مفهومی که میتوان درک کرد؛ نیاز جامعه و کاربران فناوری اطلاعات کشور به شبکههای اجتماعی است.
حال که این نیاز مشخص است، چرا برای آن اقدامی نمیشود؟ چرا در تمام این سالها تنها به پاککردن صورت مسئله توجه شده است؟ چرا برای این نیاز پاسخ منطقی وجود ندارد؛ یعنی به شبکههای اجتماعی و تولید مدلهای بومی آن توجه نشده است؟ وقتی یک کاربر به این ابزار نیاز دارد، بهدنبال نیاز خود میرود و این منطقی است که وقتی ابزار مناسب بومی وجود ندار، در پی مشابههای خارجی آن میرود. این منطقی است که کاربر فقط به دنبال رفع نیاز خود است؛ حال میخواهد مدل خارجی باشد یا مدل وطنی، فرقی به حال او نمیکند. وقتی دولت برای عرضه چیزی در چنته ندارد، نمیتواند ادعا کند که استفاده نکنید، این اصلا عقلانی نیست. پس با درک این مباحث آیا وقت آن نرسیده است که تولیدات داخلی ارزشمندی داشته باشیم که مدلهای بومی نیز در سبد انتخاب کاربران ایرانی جای بگیرد؟ آیا وقت آن نرسیده است که کمیته فیلترینک تغییر کاربری دهد و به کمیته تولید محتوای مناسب فضای مجازی تبدیل شود تا تمام توان خود را برای تولید و هدایت نیازهای کاربران فناوری اطلاعات کشور بهکار برد؟
وقت آن رسیده است که بهجای تصمیم های عجولانه و گازانبری، به سراغ تقویت خود در تولیداتی از این دست برویم. وقت آن رسیده است که با درکی درست از نیاز جامعه، برنامه ای مدون ارائه کرد و از کمنفعل عملکردن دست برداشت. داشتن یک شبکه اجتماعی قوی برای ایرانیان که بتوئانند در آن نیاز خو.د را در این حوزه تامین کنند، بهترین روش برای شرایط موجود است.