در شرایطی که طرحهایی مانند VPN بومی به سرانجام نرسیده و هنوز فیلترینگ هوشمند عملیاتی نشده است و حتی برخی از مسوولان از بالا بودن حجم سایتهای فیلترشده گلایه دارند، طبیعی است که کاربران به ویژه آنها که برای انجام کارهای مطالعاتی و پژوهشی به منابع مختلف نیازمندند در گذار اینترنتیشان با مشکلاتی مواجه شوند که با استفاده از فیلترشکن حل میشود.
هفته گذشته اعلام شد یکی از فیلترشکنهای معروف مسدود شده است. این در حالی است که بسیاری از کاربران از این فیلترشکن برای دسترسی به سایتهای خبری و علمی فیلتر شده استفاده میکردند. در این زمینه اگرچه مقامات به طور رسمی اظهار نظری نکردهاند و برخی کاربران هم ادعا دارند که همچنان از این فیلترشکن استفاده میکنند اما اخبار دیگر حاکی از آن است که برخی مسوولان از قرار گرفتن چند فیلترشکن دیگر در لیست انتظار خبر داده و یادآور شدهاند که قرار است به زودی دسترسی به آنها هم مسدود شود.
اگرچه استفاده از فیلترشکن به خودی خود نوعی جرم به شمار میرود و قرار نیست کسی به محتوای سایتهای فیلتر شده دسترسی داشته باشد اما اکنون برخی صفحههای منسوب به برخی دولتمردان و سیاسیون هم در شبکههای اجتماعی از جمله فیس بوک (که فیلتر بودن آن بر هیچ کس پوشیده نیست) وجود دارد و این سوال پیش میآید که اگر قرار است دسترسی به سایت و شبکهای بنا به هر دلیل ممنوع باشد پس حداقل لازم است این مساله برای تمام افراد به طور یکسان در نظر گرفته شود.
پیش از این زمانی که مهدی اخوان بهابادی به عنوان دبیر شورای عالی فضای مجازی فعالیت میکرد به انتقاد از وضعیت فیلترینگ پرداخته و در پاسخ به این سوال ایسنا که خود او در مواجهه با سایتهای فیلتر شده چه میکند با خنده گفته بود: همان کاری که همه مردم میکنند.
او که در حال حاضر از اعضای حقیقی شورای عالی فضای مجازی محسوب می شود چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی حاضر شده و به ارائه توضیحاتی درباره شبکههای اجتماعی پرداخته و عنوان کرد: همه معتقدند هر مخلوق بشر، خیر یا شر مطلق نیست و ضرر و منفعت هایی دارد. اگر بتوانیم راه حلی برای استفاده از منفعتهای این شبکهها پیدا کنیم و در عین حال جلوی ضررهایش را بگیریم فکر میکنم همه معتقدند استفاده از آن کار بدی نیست.
وی ادامه داد: اما در روش اجرا اختلاف دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه می گوید تا زمانی که جلوی ضررهای آن به طور کلی گرفته نشده نباید اجازه استفاده از آن وجود داشته باشد. دیدگاه دیگر این است که باید اجازه داد این شبکه ها آزادانه در اختیار مردم باشد و به مرور زمان جلوی ضرر آن را بگیریم. در واقع هنوز در این مورد به جمع بندی واحدی نرسیدیم و می توانیم بگوییم این یک معضل است. کلید این معضل دست دولت است. حتی فیلترینگ الان هم توسط وزارت ارتباطات است. البته مجموعهای در قوه قضاییه و جاهای دیگر داریم که در این مورد تصمیم گیری می کنند و محتوای سایتها را مورد بررسی قرار میدهند و محتوای مجرمانه را مشخص می کنند اما مجری فیلترینگ دولت است.
مسدود نکردن فیلترشکن یعنی مسخره کردن فیلترینگ!!!
اما عبدالصمد خرمآبادی که در حال حاضر به عنوان دبیر کارگروه فیلترینگ مشغول است در این برنامه تلویزیونی در پاسخ به اظهارات اخوان گفت: استفاده کردن از شبکههای اجتماعی یک مطلب است و ممنوعیت آن مطلبی دیگر. وقتی یک نهاد قانونی آمدند و به این نتیجه رسیدند که این شبکه اجتماعی مصداق مطبوعاتی هستند که ماده شش قانون مطبوعات بیان میکند، درست نیست که یک مسوولی بیاید و از این شبکه اجتماعی استفاده کند. ما اخیراً جلسهای تشکیل دادیم و وزیران هم شرکت داشتند. همه مسوولان به اتفاق در آن جلسه گفتند هرجا محتوای مجرمانه علیه اخلاق، عفت عمومی، مقدسات و… باشد باید با قاطعیت جلوی آن را گرفت. ممکن است مسوولی بگوید می توان محتوای مجرمانه این شبکه را کنترل کرد و به محتوای غیرمجرمانه آن اجازه انتشار دهیم.
وی ادامه داد: ما معتقدیم محتوای غیرمجرمانه و مجرمانه فیس بوک از هم قابل تفکیک نیست که در این زمینه با برخی از دوستان اختلاف سلیقه داریم. اگر کسی موافق ادامه فعالیت نشریاتی باشد که به اصول اسلام توهین میکند، قانون اساسی را قبول ندارد و نمی تواند در این کشور مسوولیت داشته باشد.
اما اخوان در پاسخ به این اظهارات تاکید کرد: اگر بیاییم و فیلترینگ را انجام دهیم و بعد خودمان ابزارهای فیلترشکن را در دست عموم مردم قرار دهیم یعنی خودمان با دست خودمان برای شهری که سر راهمان بوده، کمربندی ایجاد کردهایم. از این طرف کاربران به وفور از فیلتر شکن استفاده می کنند و ما فیلترشکنها را مسدود نمی کنیم و این یعنی مسخره کردن فیلترینگ.
کدام سایتها باید فیلتر شوند؟
اما وزیر ارتباطات که طی ماههای اخیر بارها و بارها درباره فیلترینگ و شبکههای اجتماعی مورد سوال قرار گرفته در این زمینه معتقد است: ایجاد شبکه هوشمند فیلترینگ کار بسیار پیچیده و دقیقی است که در حال حاضر سه گروه از دانشگاههای مختلف مشغول انجام آن هستند که این مساله گویای آن است که این بخش برای ما اهمیت داشته است.
محمود واعظی در عین حال عنوان کرد: البته در این میان دلیل اهمیت این موضوع آن نیست که ما علاقهمند به فیلترکردن سایتها هستیم، چرا که در این زمینه تنها به دنبال آن هستیم که سایتهای غیراخلاقی و آن دسته از سایتهایی که خانوادهها اعتقاد دارند نباید دسترسی به آنها آزاد باشد را پالایش کنیم.
وی همچنین اظهار کرد: اکنون دربارهی سایتهای غیراخلاقی و سایتهایی که به دنبال ضربهزدن به نظام و یا مذهب تشیع هستند، سایتهایی هستند که برای فیلترشدن آنها اتفاق نظر وجود دارد و ما و مردم در این زمینه همعقیده هستیم.
واعظی در عین حال به کشورهای اروپایی اشاره کرد و گفت: حتی در خود این کشورها هم فیلترینگ صورت میگیرد، اما ما باید به دنبال فیلترینگ هوشمند باشیم که این موضوع کار بسیار سختی است. با این حال بار دیگر تاکید میکنم که ما در دولت و وزارت ارتباطات هیچ اعتقادی نداریم که سایتهای علمی و مفید باید فیلتر شوند.
مردم با فیلترینگ مشکل ندارند؟
این در حالی است که پیش از این دبیرکارگروه فیلترینگ در گفتوگویی با ایسنا تاکید کرده بود: مردم با فیلترینگ مشکلی ندارند بلکه با فیلترینگ بد مشکل دارند. فکر می کنم همه قبول دارند ما در خانه هایمان نباید به محتوای غیراخلاقی دسترسی داشته باشیم. این نوع فیلترینگی که امروز داریم قطعاً جواب نمی دهد. فیلترینگ هوشمند در دنیا وجود دارد و جواب هم می دهد. ما بعضاً در این مورد عمد می بینیم. در کشور ما کارهای سخت و مشکل زیادی انجام می شود و ما از سدهای مشکل به راحتی عبور می کنیم اما تهیه یک نرم افزار و سخت افزار نسبتاً ساده مثل فیلترینگ هوشمند را که در دنیا جواب داده، گاهی برای دولت سخت میشود. حتی اگر به توانمندی داخلی هم نخواهیم اعتماد کنیم می توانیم این سامانه را وارد کنیم اما این کار را انجام نمی دهیم.
برخی مسوولان و به ویژه اعضای کمیته فیلترینگ بر این باور باشند که لازم است راههای دسترسی به محتواهای غیر اخلاقی و مبتذل مسدود شود. این مساله قطعا مورد تائید خانوادهها و جامعه نیز هست اما آیا میتوان تنها با همین توجیه و در شرایطی که همه میدانیم فیلترینگ ما به دلیل محدودیتهای فنی با اشکالات متعدد مواجه است تنها راه باقی مانده را نیز مسدود کنیم؟
البته همان طور که پیش از این هم اشاره شد استفاده از فیلترشکن بر اساس قانون نوعی جرم محسوب میشود اما در شرایطی که این مورد آخرین راهکار به نظر میرسد و علاوه بر مردم حتی در موارد متعدد خود مسوولان هم بعضا برای دسترسی به سایتهایی که اشتباهی فیلتر شدند از این شیوه بهره می گیرند آیا این نوع برخوردهای سلبی میتواند نتیجه قابل قبولی به همراه داشته باشد؟
نکته دیگر آنکه محدود و مسدود کردن انواع فیلترشکن راهی است که پیش از این هم به کرات طی شده و در فواصل زمانی مختلف بارها فیلترشکنهای متعددی فیلتر شدهاند اما هرباره با فاصلهای بسیار اندک از مسدود شدن آنها فیلترشکنی جدید با قابلیتهای بیشتر وارد بازار شده و در دسترس کاربران قرار گرفته است.
حال آیا با مسدود شدن فیلترشکن فعلی بازاری مناسب برای تولید کنندگان فیلترشکنهای جدید ایجاد نخواهد شد و این تصمیم سود فراوان برای این شرکتها را به همراه نخواهد داشت؟