فیلترینگ، نامی آشنا برای ایرانیان است. تاکنون هر کاربر ایرانی اینترنت بدون شک بارها و بارها به صفحه پیوندها هدایت شده است. این روزها اما هر جا نام فیلترینگ برده میشود بیاختیار برخی کاربران به یاد فیسبوک میافتند و از فیسبوکبازی مسئولان ایرانی در حالی که این شبکه اجتماعی فیلتر است، تعجب میکنند.
به گزارش ایسنا، هادی شریفی با این مقدمه در سایت الف نوشت: «فیسبوک مقامات ایرانی حتی باعث تعجب اروپاییها نیز شده است. یکی از وزرای خارجه اروپایی که اخیرا به ایران آمده بود، بعد از بازگشت نوشته: در ایران اتفاق شگفتی افتاده است. مسئولان ارشد کشور صفحه فیسبوک را غیرقانونی اعلام و فیلتر کردهاند اما همان مسئولان خودشان با فیلترشکن وارد فیسبوک شدهاند و صفحه باز کردهاند و با مردمی که آنها هم با فیلترشکن وارد فیسبوک میشوند، ارتباط برقرار میکنند!
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از مسئولان ایرانی است که صفحه فیسبوک دارد. وی در گفتگویی با شبکه الجزیره و در پاسخ به اینکه آیا شما با عضویت در فیسبوک و استفاده از آن قانون را نقض نکردهاید؟ آیا این کار غیرقانونی نیست؟ میگوید: در ایران برخی معتقدند که این نوعی قانونشکنی است چون فیسبوک در ایران فیلتر شده است. اما به هر حال ما سعی میکنیم که قانون را حفظ بکنیم.
حیرتانگیزتر از این پاسخ تاکنون هیچکس نشنیده است. آقای وزیر توضیح نداده که چگونه با قانونشکنی و گذر از فیلتر میخواهد قانون را حفظ کند.
علی جنتی در ادامه میگوید: بر اساس برخی آمارهایی که ما داریم الان چهار میلیون نفر از ایرانیها عضو فیسبوک هستند.
اما این آمار وزیر ارشاد با دیگر آمارها در تضاد است. بنا بر آماری که پایگاه World Internet Stats منتشر کرده، جمعیت کاربران فیسبوک در خاورمیانه در حدود ۲۳ میلیون نفر اعلام شده است که کاربران ایرانی ۴۶ درصد آن را تشکیل میدهند. بنابراین آمار کاربران ایرانی رقمی در حدود ۱۱ میلیون نفر میشود.
همچنین بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده از سوی سامانه مدیریت ضریب نفوذ اینترنت کشور، ۴۰ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۷۴۰ کاربر اینترنت در ایران وجود دارند که با توجه به جمعیت ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفری در کشور، ضریب نفوذ اینترنت تا پایان نیمه اول امسال ۵۴.۱۸ درصد برآورد میشود. در همین حال تعداد مشترکان اینترنت در ایران نیز ۲۶ میلیون و ۶۷۶ هزار و ۹۴۸ مشترک اعلام شده است. با این رقم، میتوان گفت که کاربران ایرانی عضو فیسبوک بیش از چهار میلیون نفر هستند.
فیلترینگ بیضابطه که دایره آن حتی سایتهای علمی را در بر گرفته باعث شده بیشتر ایرانیان با استفاده از فیلترشکن، هرروزه تمرین قانونشکنی کنند. نکته مهم این سوال است که این تمرینهای قانونگریزی که مسئولان مسبب آنند چه بلایی بر سر جامعه میآورد؟ در اینجا قصد دفاع از رفع فیلتر فیسبوک نیست بلکه روی سخن در اینجا بر فیلترینگ بیضابطه است.
محدوده فیلترینگ این روزها فراتر از اینترنت رفته و نرمافزارهای موبایل را نیز در بر گرفته است. بعد از فیلتر شدن ویچت، این روزها خبرها حکایت از فیلترینگ واتساَپ دارد و برخی رسانهها همانند فراهم آوردن زمینه برای فیلترینگ ویچت، در حال آماده کردن اذهان برای فیلترینگ واتساَپ هستند. فیلتر شدن سایت اینترنتی اپلیکیشن واتساَپ، احتمال فیلتر شدن این اپلیکیشن موبایلی در روزهای آینده را تقویت کرده است.
باز هم تجربه فیلتر شدن ویچت پیش روی ماست. وزیر ارتباطات بعد از فیلترینگ ویچت، توپ را به زمین شورای فیلترینگ انداخت و گفت: ما هیچ ارتباطی به فیلتر ویچت نداریم و فقط یک عضو از اعضای دوازدهگانه هستیم.
بعد از فیلتر شدن ویچت، دولتمردان یکی پس از دیگری از وزیر ارشاد گرفته تا فرمانده نیروی انتظامی همگی مخالفت خود را با فیلتر کردن این اپلیکیشن اعلام کردند. اما نکته جالب اینکه در جلسهای که در نهایت به فیلتر شدن ویچت ختم شد، همین افراد و یا نمایندههای آنها به مسدود کردن این اپلیکیشن رای مثبت داده بودند.
کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نیز در رابطه با علت فیلتر کردن ویچت اعلام کرد: نرمافزار ویچت به یک دلیل عمده یافتن مکان جغرافیایی افراد با امکان Nearby مسدود شد.
این دلیل اما پذیرفتنی نیست چون ویژگی People Nearby را میتوان توسط تنظیمات کاربر در بخش location Service برای نرمافزار ویچت غیرفعال کرد. با غیرفعال شدن این گزینه امکان ردیابی مختصات جغرافیایی لغو میشود که در نتیجه امکان shake و People Nearby غیرفعال خواهد شد. پس باید دنبال علتهای دیگری بگردیم.
بنا بر یک گزارش رسمی، ۴۸ ساعت بعد از فیلتر کردن ویچت، ۴۱ درصد از چهار و نیم میلیون نفر استفادهکننده از ویچت، روی گوشی موبایل خود فیلترشکن نصب کردند. حال باید دید چه کسانی از فیلترینگ در محیط اینترنت و فیلتر اپلیکیشنهای موبایلی منتفع میشود.
با از کار افتادن فیلترشکن رایگان سایفون، ایرانیان امروز برای دور زدن فیلترینگ باید یک ویپیان خریداری کنند. در حال حاضر اشتراک یکماهه ارزانترین ویپیان چهار هزار تومان است که البته این فیلترشکن ارزان، توانایی گذر از فیلتر فیسبوک و توییتر را ندارد و باید سرویسهایی مانند کریو، تونل پلاس و … را خریداری کرد که به مراتب گرانتر هستند.
اگر آمار وزیر فرهنگ را در ارتباط با ایرانیان عضو فیسبوک درست فرض کنیم و با توجه به قیمت ارزانترین فیلترشکن، در حال حاضر فقط کاربران ایرانی عضو فیسبوک ماهانه 16 میلیارد تومان ناقابل به جیب فروشندگان فیلترشکن میریزند. اما اگر تعداد کاربران ایرانی فیسبوک را ۱۱ میلیون نفر در نظر بگیریم، این رقم به ماهانه ۴۴ میلیارد تومان میرسد. نکته قابل توجه اینکه این ارقام فقط برای کاربران فیسبوک است.
اما با این فیلترینگ گسترده کنونی که حتی سایتهای علمی را نیز در بر گرفته، اگر بگوییم نصف کاربران اینترنت در ایران از فیلترشکن استفاده میکنند، مبلغی که ماهانه نیمی از کاربران ایرانی اینترنت بابت گذر از فیلترینگ میپردازند، چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد تومان میشود.
همانطور که اشاره شد، ۴۸ ساعت بعد از فیلتر کردن ویچت، ۴۱ درصد از چهار و نیم میلیون نفر استفادهکننده از ویچت یعنی یک میلیون و ۸۴۵ هزار نفر، روی گوشی موبایل خود فیلترشکن نصب کردند. در حال حاضر میانگین قیمتی فیلترشکنهای سرویس موبایل چیزی حدود ۶ هزار تومان است. با این حساب فقط در ۴۸ ساعت اولیه ۱۱ میلیارد و 70 میلیون تومان توسط کاربران اپلیکیشن موبایلی ویچت، فیلترشکن خریداری شده است.
با این حساب گروه اولی که از فیلترینگ چه در اینترنت و چه موبایل سود میبرند، فیلترشکنفروشان هستند. این سوال اینجا مطرح میشود که اساسا این فیلترشکنفروشان چه کسانی هستند که نهتنها سایتهایشان فیلتر نیست، بلکه برای خود حساب بانکی دارند و فروش آنلاین انجام میدهند؟ آیا شناسایی این افراد توسط پلیس سخت است یا اراده و قصدی برای شناخت و برخورد با آنها نیست؟
گروه دیگری که از فیلترینگ و بهخصوص مسدود شدن اپلیکیشنهای موبایلی منتفع میشوند، اپراتورهای تلفن همراه هستند. طبیعتا با فراگیر شدن استفاده از این اپلیکیشنهای موبایلی، برقراری ارتباط که تنها هزینه اندک اینترنت را برای کاربر در پی دارد، میزان استفاده مردم از پالسهای گرانقیمت خطوط تلفن همراه به شکل گستردهای کاسته میشود؛ امری که در ماههای اخیر مشهود بود و به سرعت نیز در حال توسعه نفر به نفر است و طبیعتا بخشی از هزینههای زندگی مردم و البته عدد بسیار بزرگی از درآمد اپراتورهای تلفن همراه را کاهش میدهد.
محدود ساختن اینترنت و استفاده از اپلیکیشنهای موبایلی برای اقلیت، خوشحالی به بار میآورد و برای اکثریت، نارضایتی. نکته دیگر توجیه این فیلترینگ تحت عنوان حریم خصوصی و مسائل شرعی، قطعا توجیه نادرستی است. به طور مثال اگر فیلترکنندگان نگران حریم خصوصی و اطلاعات مردم هستند در وهله اول باید نگران اطلاعات خود باشند چون طبق گفته دبیر شورای عالی فضای مجازی، میزبانی ۴۰ درصد سایتهای دولتی در خارج از کشور است. حال باید دید اطلاعات چند دانشجو و دوست مهمتر است یا اطلاعات دولتی؟
قطعا اغلب ایرانیان از فیلترینگ سایتهای غیر اخلاقی و ضد انقلاب استقبال و حمایت میکنند اما دایره فیلترینگ روز به روز بزرگتر میشود و توجیه فیلترینگ تحت عنوان مسائل شرعی نیز ماحصلی جز دینگریزی ندارد.»