جعفر محمدی – عصر ایران : این عبارات از آیت الله سیداحمد علم الهدی ، امام جمعه محترم مشهد است که به نقل از باشگاه خبرنگاران صدا و سیما می خوانید: « وزیر ارتباطات و مخابرات ادعا کرده باید فیلترینگ از بین برود و فیس بوک باید از فیلتر خارج شود. میگوید 15 درصد آن برای کشور استفاده ندارد و 85 درصد آن برای ما استفاده دارد و قابل کنترل است. معنای شکستن فیلتر فیس بوک یعنی ما دروازههای فرهنگ خود را به سوی دشمنان پیامبر باز کنیم؟! این دولتی که وزیر ارتباطاتش اینطور میگوید مگر غیر از دولت رئیس جمهور است؟ یعنی این دولت دولت آقای رئیس جمهور نیست؟ مگر این دولت را این مجلس رأی اعتماد ندارد؟ نمانیدگان ملت رأی اعتماد ندادند؟ آنان به شما رأی دادند که شما فیلتر شکن فیس بوک شوید و دروازههای فرهنگ کشور را به روی دشمنان قرآن و پیامبر باز کنید؟ این حرف مثل این است که من به شما یک لیوان سکنجبین بدهم و بگویم 98 درصد آن قند و مواد خوراکی است و تنها 2 درصد آن زهر و سم است. این که 15 درصدش سم و زهر و تهاجم به تمام مبانی اعتقادی فکری و دینی و ولایی ماست، فیلترش شکسته شود و این راه برای دشمنان ما باز شود.»
در این که آیت الله علم الهدی ، از سر دغدغه دین و انقلاب این سخنان را گفته است، تردیدی نیست؛ لذا از همین منظر، نقدی بر سخنان ایشان می کنیم و امیدواریم نتیجه بحث، تأمین کننده این دغدغه مشترک باشد.
دو نکته در سخنان ایشان وجود دارد؛ یکی این که رأی مردم به دولت جدید ، رأی به رفع فیلترینگ فیس بوک نبود و دوم ماجرای 85 – 15 درصد و مثال سکنجبین.
آیت الله راست می گوید. کسی صرفاً برای رفع فیلترینگ فیس بوک به روحانی رأی نداده است. مردم به مجموعه ای از مطالبات خود «از جمله» آزادی بیان و رسانه و تعامل با جهان رأی دادند و فیس بوک ، تنهای یکی از مصداق های این مطالبه عمومی است.
بنابراین ، پاسخ به سوال ایشان که "آنان به شما رأی دادند که شما فیلتر شکن فیس بوک شوید؟" نهایتاً مثبت است.
وقتی میلیون ها رأی دهنده به دولت روحانی عضو فیس بوک هستند، طبیعی است که از منتخب خود بخواهند، فیلترینگی که فقط جیب دلالان وی پی ان و نظایر آن را پر می کند، بردارد.
در عین حال ، مردم ایران ، عموماً پایبندی های اخلاقی و اعتقادی لازم را دارند و می پذیرند که در جمهوری اسلامی، باید جلوی برخی مسائل از جمله اشاعه مطالب و تصاویر غیراخلاقی گرفته شود و این ، ربطی به فیس بوک و غیر آن ندارد و یک گزاره فراگیر است.
اما مثال زهر و سکنجبین که ایشان بیان کرده است، به نظر می رسد حتی با آموزه های قرآنی هم مغایرت داشته باشد. حضرت آیت الله بهتر با این آیه شریفه آشنایی دارد و بارها آنها را بر سر منابر قرائت کرده است: «…فبشر عباد، الّذین یـسـتـمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الّذین هدئهم اللّه و اولئک هم اولوا الالباب (زمر:18-17)» ( پس بندگان مرا بشارت ده ، هـمـانـهـایـى را کـه بـه هر سخنى گوش مى دهند پس بهترین آن را پیروى مى کنند، آنان هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان هستند صاحبان خرد. "ترجمه از تفسرالمیزان، علامه طباطبایی")
اگر "الله" می خواست مانند "آیت الله" علم الهدی توصیه کند، قاعدتاً باید می گفت که فقط به حرف هایی خودی هایمان گوش کنید و حرف دیگران را اساساً نشنوید چون ممکن است بین حرف های خوب آنها ، کمی هم حرف بد وجود داشته باشد و حرف بد هم "زهر" است.
در حالی که توصیه صریح خداوند این است که هر سخنی را گوش کنید و بهترین شان را انتخاب کنید. اساساً اعطای نعمت عقل به انسان هم برای همین تشخیص هاست و اّلا این گوهر گران بها به چه دردی می خورد؟!
اگر نبی مکرم اسلام(ص) ، سیاست خود را بر منکوب کردن صدای مخالفان استوار می کرد ، هرگز رسالتش به سرانجام نمی رسید. اتفاقاً این دشمنان ایشان بودند که می کوشیدند صدای رسول (ص) به گوش مردم و حتی به گوش خودشان نرسد. آنهابرای این کار، هنگامی که پیامبر (ص) در جمعی سخن می گفتند، سر و صدا راه می انداختند تا صدایشان به گوش ها نرسد و جالب این که با گذاشتن پنبه بر گوش های خود و اطرافیانشان، می کوشیدند حتی خودشان هم صدا را نشنوند. این را شاید بتوان اولین فیلترینگ در عصر نبوت(ص) دانست! در واقع ، اگر محدودیتی برای انتقال پیام بود ، نه از جانب پیامبر اسلام(ص) که از طرف مخالفان ایشان بود.
رویه میدان دادن به افکار مخالف – و زهر نخواندن آنها – از سوی ائمه اطهار (علیهم السلام) هم پیگیری شد و امامان شیعه، مخصوصاً امام جعفر صادق (ع)، اجازه می دادند سخنان مخالفان – که گاه حتی ضد خداوند و ضد اسلام هم بود – در ملأ عام بیان شود و سپس ایشان جواب می دادند.
امروز نیز خیر دین و دنیا و انقلاب و نظام و کشور در ادامه دادن سیره پیامبر(ص) و ائمه (ع) است و تجربه نیز نشان داده که ایجاد محدودیت های غیر ضروری نهایتاً به نقض غرض می انجامد.