مینو مؤمنی – روزنامه ایران : خرداد ماه در تقویم سیاسی کشور ما پر از خاطرات تلخ و شیرین است. خاطراتی که در ذهن میماند تا همیشه و یکی از این خاطرات به روز 24 خرداد سال 92 بازمیگردد. زمانی که بسیاری بحث تحریم انتخابات را به میان آورده بودند اما مردی از جنس اعتدال توانست با کلید تدبیر و امید، قفل قلبهای ناامید را بگشاید و حماسه 24 خرداد را رقم بزند. همان روزی که امید از پس زمستانی سخت، سبز و بهاری شد و امروز در یکسالگی آن حماسه جاودان، میتوان مروری داشت بر عملکرد دولت تدبیر و امید.
زمانی دولت روحانی سکان بخش فناوری را در دست گرفت که اوضاع در این عرصه به دشوارترین روزهای خود رسیده بود به صورتی که تقریباً در تمامی عرصههای مخابراتی و ارتباطی، دولت گذشته میراث پردردسری را برای دولت بعدی به جا گذاشته بود چرا که در طول هشت سال وزرای ارتباطات کمترین توجه را به توسعه اینترنت داشتند و این موضوع در تمام وجوه توسعه مهمترین شبکه ارتباطی جهان در داخل کشور دیده میشد. در بخش زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی نیز دولت پیشین با پرچم «اینترنت ملی» تا مدتها سوءتفاهمهای گستردهای را در سطح جامعه نسبت به مسدود کردن اینترنت و جایگزین کردن شبکه ملی ایجاد کرد.
بیتوجهی به توسعه اینترنت از بخشهای مقرراتگذاری گرفته تا بازوهای اجرایی آنهم در بحبوحه تقاضای روزافزون جامعه به این شبکه، عملاً شاخصهای ارتباطی ایران را به پائینترین سطح ممکن تنزل داد به صورتی که دولت وقت تصمیم گرفت با فرمولسازی، بطور مصنوعی وضعیت را متعادل نشان دهد. این در حالی بود که اینترنت در جهان منتظر ایران نمانده و به توسعه خود ادامه میداد و در این میان حتی کشورهای همسایه ایران نیز توانسته بودند فاصله خود را با استانداردهای ارتباطی جهان کمتر کنند.
توسعه نیافتن بخش خصوصی اینترنت و محدود کردن فضای کلی کسب و کار اقتصادی، عملاً جلوی توسعه این بخش را نیز گرفته بود و بسیاری از این شرکتها عملاً در ظرفیتهای خود تغییر ایجاد نمیکردند و با وجود افزایش کاربران، مجبور به کاهش کیفیت خدمات خود برای پوشش دادن به تقاضای بازار بودند.
دولت تدبیر و امید اما از ابتدای حرکت خود، موضوع شبکه ملی اطلاعات را به شکلی ویژه در دستور کار خود قرار داد و توانست در فرصتی اندک، قابلیتهای آن را در یک بحث ملی (ثبت نام یارانه) عملی سازد. سایت ثبتنام رایانه در واقع نمونهای موفق از بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات بود که به نوعی میتوانست اعتماد حکومت به سرمایهگذاری روی آی سی تی را به همراه داشته باشد.
در بحث محدودیتهای اینترنتی، دولت قبل، عملاً پیشگام بحثهای مربوط به فیلترینگ و ایجاد محدودیت برای کاربران اینترنتی بود و بسیاری از کاربران، موضوع فیلترینگ و محدودیتهای اینترنتی را یکی از مهمترین مشکلات و دغدغه های خود اعلام میکردند. در این اوضاع و احوال، عملاً چندین نهاد دولتی دیگر نیز در این زمینه ورود پیدا کردند و علاوه بر شبکههای اجتماعی، سایتهای علمی و بسیاری از صفحات پژوهشی نیز زیر تیغ فیلترینگ قرار گرفتند. دولت وقت با خالی کردن مسئولیت یا حمایت مستقیم از این موضوع، عملاً وضعیت را پیچیدهتر از قبل کرد.
دولت روحانی از ابتدای ورود خود به بحث اینترنت، موضوع حمایت از بازگشایی شبکههای اجتماعی را مدنظر قرار داد. موضوعی که تا کنون هزینههای زیادی نیز برای این دولت به همراه داشته است. با وجود مسدود شدن برخی نرم افزارهای اجتماعی تلفن همراه مانند «ویچت»، دولت برای نخستین بار از ابتدای ورود اینترنت به کشور، جلوی مسدودسازی بیشتر شبکههای اجتماعی را گرفت تا آنجا که گفته میشود به دستور شخص رئیس جمهوری، دستور فیلترینگ سایت «واتساپ» اجرا نشده است. دولت همچنین تلاش کرد از طریق ایجاد یک فضای کارشناسی و گسترده در شورای عالی فضای مجازی، موضوع فیلترینگ را از حالت امنیتی خارج و به بحث فرهنگی و اخلاقی خود بازگرداند.
واقعیت این است که ویپیان ملی و بحث مسدودسازی، بخشی از میراث دولت قبل بود که اختلالاتی که از این طریق در پروتکلهای اینترنتی به وجود آورد، عملاً کیفیت اینترنت را به پایینترین حد خود رساند و ضمن اینکه ناموفق بودن طراحان آن را به همراه داشت بلکه عملاً به همگان نشان داد که مسیر محدودسازی اینترنت به شکلی که طرفداران محدودسازی دنبال میکنند عملاً غیرممکن است.
دولت تدبیر و امید در یک سال فعالیت خود در عرصه اینترنت، عملاً فرصت و هزینه زیادی را صرف بازگرداندن قطار به ریل خود کرده است و با وجود میراث سنگین دولت گذشته، کارنامه قابل قبولی را در این عرصه بر جای گذاشته است. شاید بتوان گفت مهمترین کاری که این دولت در این یک سال انجام داده است، تبدیل امید به نقطههای آغازین موفقیت است؛ چیزی که نشانههای آن، هم اکنون مشهود است.