شهرام شریف، عاقله ترابی- دنیای اقتصاد: اوج تا سقوط نوکیا در بازار جهانی موبایل تنها چند سال زمان برد.
مجموعهای که زمانی بزرگترین شرکت سازنده تلفن همراه جهان بود پس از واگذار کردن رقابت به رقبای جدیدی چون اپل و گوگل عملا جایگاه خود را از دست داد و سپس تمام و کمال به مایکروسافت فروخته شد.
با انتقال ساختارهای ساخت موبایل نوکیا به مایکروسافت حالا شرکت فنلاندی در داخل غول کامپیوتری آمریکایی قرار گرفته و این در حالی است که بسیاری از تجهیزات و سرمایه انسانی و مسیرهای فروش آن نیز به مایکروسافت منتقل شدهاند. در ایران نوکیا را با ورود تلفن همراه به کشور به خاطر میآورند؛ جایی که شرکتی چون ایرانوکیا که بعدا به پارسایراتل تغییر نام یافت گوشیهای این شرکت را به عنوان نماینده رسمی وارد کشور میکرد. شرکتی که یک دهه قبل و همزمان با افت و خروج رسمی نوکیا از بازار ایران عملا فعالیت خود را محدود کرد حالا میخواهد دوباره و با توافقاتی که با مایکروسافت انجام داده گوشیها و تبلتهای این برند را به بازار ایران وارد کند. با محمدرضا ابریشمچی و بیژن خیابانی مدیران پارس ایراتل در مورد ورود مایکروسافت به ایران گفت گو کردهایم که میخوانید.
نام ایراتل در ایران به نوعی یادآور نوکیا و ایرانوکیا است. رابطه رسمی شما با نوکیا از کی شروع شد؟
سال ۱۹۹۰ در مناقصهای برای تبدیل تلفنهای ثابت به دیجیتال برنده شدیم و بعد از آن با نوکیا کار میکردیم. ایران یکی از هفت کشور اول جهان بود که صنعت موبایل در آن به راه افتاد. در آن زمان میگفتند GSM Group+1 که در واقع +1 اشاره به ایران بود. بعد از اینکه سیستم GSM ایران راه افتاد تلفنها هم به دنبال آن آمد. ما هم در آن زمان تلفنها را به اسم شرکت ایرانوکیا به به بازار عرضه میکردیم. البته هدف بزرگتر این شرکت در کنار خرید و فروش گوشی، اپراتوری موبایل بود. ما در تمام مزایدههای اپراتوری مثل تالیا و مناقصه اپراتورهای دوم و سوم شرکت کردیم . بعد از چند سال اسم آن را از ایرانوکیا به ایراتل تغییر دادیم.
فقط روی موبایل کار میکردید؟
ماموریت ما هیچوقت این نبوده که فقط گوشی به بازار بدهیم. در سه سال اخیر هم فرصتهای خوبی برای بازگشت به بازار داشتیم اما بهترین موقعیت برای بازگشت چنین شرکتی که قبلا قوی کار کرده واردشدن به بازار با یک برند جذاب است. در این بین هم موقعیتی پیش آمد که بازگشتمان با یک برند بنام باشد.
منظورتان مایکروسافت است؟
بله، صنعت موبایل ایران با پارسایراتل و نوکیا شروع شد اما بعد از مدتی خود نوکیا به مایکروسافت تبدیل شده است. در حال حاضر هم با رعایت محدودیتهای بینالمللی کار را شروع کردهایم.
در این ۱۱ سالی که فعالیت چندانی نداشتید اتفاقات زیادی در بازار افتاده؛ برندهای جدید آمدهاند و شرکتهای مختلف خارجی در بازار رفتوآمد داشتهاند. در حال حاضر این بازار را مثبت تخمین زدهاید که میخواهید دوباره برگردید؟
وضع نابسامانی که در بازار است باید ادامه پیدا کند؟ چه کسی از آن نفع میبرد؟ من خودم زمانی که در نوکیا بودم پارسایراتل تاکید داشت که جنس را در گمرکهای کشوربه ما تحویل بدهید نه در دبی. اگر جنس به صورت قانونی وارد بازار شود یا خدمات پس از فروش واقعا خدمات پس از فروش باشد، بازار را متحول میکند.
بازار موبایل ایران یک بازار دست چندم است و بسیاری از فعالان بازار نماینده واقعی برندهایی که عرضه میکنند نیستند. شما میخواهید این موضوع را تغییردهید؟
یکی از عللی که پارسایراتل ترجیح داد در این سالها کار نکند رقابت نابرابر بین کسی بود که میخواست قانونی کار کند با کسی که غیرقانونی کار میکرد. نوکیا همیشه به ارزانبودن و ارزش پولی که مردم پرداخت میکنند پایبند است.
هنوز از اسم نوکیا استفاده میکنید!
تا ابتدای سال ۲۰۱۵ همچنان نوکیا است. اصول هم ثابت است. درباره سوال قبلی باید بگویم نقش شرکت سازنده از شرکت نماینده به مراتب بیشتر است. شرکت سازنده هم باید منفعت ملی ما را در نظر بگیرد. قوانین داخلی باید رعایت شود. حتی مغازهدار هم باید اخلاق در کسبوکار را با پارامترهای آنان رعایت کند. من زمانی با یکی از برندهای شرقی کار میکردم که فقط عدد و رقم میدیدند. فقط میخواستند مثلا برای امسال ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار گوشی با قیمت متوسط ۳۰۰ دلار به این بازار بفرستند. مهم نبود از کدام مسیر به این هدف میرسند.
پس معتقدید که این شرایط از شرکتهای اصلی تحمیل شده که بازار را به این سمت برده است؟
من خیلی نمیتوانم به شرکتهای نماینده ایرانی خرده بگیرم. من هم در شرایط آنها بودهام و به نظرم کسی که از بالا سیاستگذاری میکند (برندها) شرکتهای ایرانی را به این سمت میبرد. در زمان نوکیا ما سیاستهای جهانی را داشتیم اما آن سیاستها کاملا در ایران محلی میشد. بعضی برندها نهتنها این اجازه را نمیدهند بلکه مطالبی را میگویند که کاملا بر خلاف منافع ملی ما است.
برندی که فکرش این باشد که این جنس را گرانتر بدهم تا به هدفهای مالی برسم، منافع کسی را که دههزارتومان، دهزار تومان پول جمع کرده تا بتواند یک گوشی یک میلیونی بخرد در نظر نمیگیرد. از این طرف اما مثلا مایکروسافتیها حالا به ما میگویند نگران اهداف تعیینشده نباشید و قوانین آمریکا و ایران را رعایت کنید.
البته شرکتهای دیگر هم کموبیش از لفظ گارانتی و خدمات پس از فروش استفاده میکنند.
گارانتی کشوری در شرکت نوکیا که الان به مایکروسافت رسید برای این آمد که خیال مشتری راحت باشد. در حالی که برای کرهایها برای این آمد که قاچاق را راحت کند الزاما بقیه برندها این هدف را دنبال نمیکنند. ممکن است برند ترجیح بدهد محصول را در دبی بدهد و بگویند گارانتی هم دارد. ظاهر کار مانند هم است اما نتیجه یکسان نیست. این منافع ملی و این تفکر را یک نفر و یک شرکت بهتنهایی نمیتواند ایجاد کند. الان این تفکر ریشه دوانده است.
مایکروسافت فقط در حوزه تلفن همراه کار نمیکند، شما چطور؟ فقط روی گوشی متمرکز میشوید؟
باید از یکجا شروع کنیم تا ببینیم چه پیش میآید.
درباره خرید نرمافزارها با مایکروسافت صحبت کردهاید؟
اگر نکرده باشیم شما باید به این شعارهای ما شک کنید.
بنابراین کاربری که با گارانتی پارسایراتل، لومیای جدید را بخرد میتواند اپلیکیشنهای مایکروسافت را هم بخرد؟ الان مشکل ما مثلا در استفاده از گوشیهای اپل، خرید از اپلاستور بدون داشتن مراودات مالی با آمریکا است.
هدف ما این است که بتوانیم این کار را انجام دهیم و هر مانعی که سر راه باشد در زمان خودش قابل حل است. ما قرار نیست کار غیرقانونی بکنیم. اعضای خود مایکروسافت بر این نکته تاکید بسیاری دارند که کاربر از همه امکانات گوشی استفاده کند.
ما سابقهای از فروشگاه نرمافزاری نوکیا در ذهن داریم که پس از انتقال سرورهای این شرکت به آمریکا عملا نرمافزارها برای ایرانیها تحریم و غیرقابل دسترس شد. این معضل برای مایکروسافت چگونه حل میشود؟
از نظر استفاده و دانلود اپلیکیشنها محدودیتی وجود ندارد و درباره خرید اپلیکیشنها صحبتهایی کردهایم و این امکان وجود دارد که برخی اپلیکیشنها رایگان شود. الان اپلیکیشن تقویم فارسی به طور رایگان وجود دارد.
ولی تقویم فارسی اپلیکیشن چندان مهمی نیست؛ بهخصوص در مقایسه با انبوه اپلیکیشنهای دیگر.
در اینجا به مشتری و کاربر احترام گذاشته شده، پس این بد نیست. ضمن اینکه برنامهنویسی اپلیکیشن مایکروسافت در مقایسه با پلتفرمهای دیگر مزیتهای خود را دارد.
مثلا چه مزیتهایی؟
یکی اینکه برنامهنویس فقط یک بار باید کد بنویسد و با این کار یک Universeal Coding ایجاد کرده است. مایکروسافت خودش آن برنامه را برای همه دستگاههایی که دارد سازگار میکند. یعنی شما یک بار به برنامهنویس پول میدهید و نه به طور مجزا برای هر دستگاه ( تبلت، گوشی و… ) هزینه آن برای صاحب برنامه یکسوم درمیآید، بنابراین بیشتر از اینکه بخواهند تلفن بفروشند دوست دارند نرمافزار را بفروشند.
در زمینه فارسیسازی موبایل از سمت نمایندگیهای اصلی در کشور چه فرصتهایی را میبینید؟ آیا فضایی برای برنامهنویسها وجود دارد؟ تولید اپلیکیشنهای بومی بحث بزرگی است که الان سرمایه بزرگی پشت چند فروشگاه نرمافزار اندرویدی ایرانی به وجود آمده است.
ما اندروید نیستیم، اما پیشینهای از ویندوز وجود دارد که انکارناپذیر است. این تجربه میتواند منتقل شود. دوره چتکردن به سر آمده است. مخاطب چیزی را میخواهد که بخشی از زندگی روزمره و کارش رادر دست داشته باشد. این فرصتها همیشه بوده و ادامه پیدا میکند.
فکر میکنید چه شد که نوکیا به اینجا رسید؟
همیشه در شرکتهای بزرگ این بالا و پایین رفتنها پیش میآید.
ولی خود شما آن را زودتر ترک کردید.
داروین میگوید موجودات قوی قابل از بین رفتناند،حتی موجودات باهوش هم از بین خواهند رفت؛ اما موجوداتی باقی میمانند که انعطافپذیرند. موجی که اندروید به وجود آورد این گونه بود.
چه زمانی گوشی مایکروسافت را رسما در بازار خواهیم دید؟
یکسری از عوامل خارج از دست ما است. زمانی که پروسه ثبت ما به پایان برسد کارمان را شروع میکنیم. ما قرار نیست ادای این را دربیاوریم که نماینده کسی هستیم. برای جلب اعتماد باید در عمل این را نشان بدهیم و قانونی عمل کنیم و فراموش نکنیم که هنوز محدودیتهای تحریم تجارت بینالمللی وجود دارد.