مشکلات موجود در بازار سختافزار به گواه کارشناسان، محصول سالها نگاه غیرکارشناسی به این صنف است. نگاهی که گاهی تعیین اولویت برای واردات این کالاها را در رده کالاهای لوکس و در پایینترین جایگاه قرار میدهد و بر اخذ عوارض گمرکی و تعیین نرخ تعرفههای بالا اصرار دارد.
اخیرا هم این مباحث بار دیگر با اعمال عوارض فرهنگی بر واردات کالاهای آیتی اوج گرفت، هرچند خبر میرسد که دولت در حال کوتاه آمدن از این موضع است و از این پس اخذ این عوارض تنها از 69 قلم کالای مشخص صورت میگیرد.
سعید عابدین درکوش، عضو هیاتمدیره مجمع عالی واردات و رئیس کمیسیون آیتی و حسین غرویرام، عضو کمیسیون سختافزار سازمان نظام صنفی رایانهای، دو تن از کارشناسان صنف آیتی در میزگردی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به نقد این مباحث پرداخته و ضمن ارائه این پیشنهاد به دولت که ارز مبادلهای را برای واردات کالای آیتی حدف کنند از مسوولان خواستند نسبت به سرمایهای بودن یا لوکس بودن کالای آیتی تغییر دیدگاه دهند و از اعمال عوارض بالا بر این صنف بکاهند.
آقای درکوش چرا در شرایطی که مشکلات صنف آیتی سالها است که توسط خود شما، اعضای نظام صنفی رایانهای و منتقدان بارها تکرار میشود هیچ جلسهای برای روشن شدن این وضعیت بین شما و دولت برگزار نمیشود؟
مشکلات بازار سختافزار به سال 70 برمیگردد چراکه تا قبل از آن واردات وسایل آیتی و سختافزار برای فروش ممنوع بود اما از سال 70 به بعد مساله تجاری شدن و فروش این کالاها باب شد و از آن زمان بود که مسائل مربوط به تعرفه گمرکی، مالیات و نرخ ارز مطرح شد.
به خوبی به یاد دارم که در سال 74 یا 85 بود که به عنوان حمایت از تولید مادربورد، واردات مادربورد ممنوع شد و به کسانی که میخواستند در داخل کشور مادربورد تولید کنند اجازه دادند از ارز صادراتی استفاده کنند، درحالیکه همان مادربوردهایی که به بازار میآمد چندان تولید ایران نبود هرچند این قانون تصویب شد اما بعد از چند سال ملغی شد.
چطور با گذشت این سالها هنوز هم مشکلات این چنینی وجود دارد؟
سعید عابدین درکوش: اشکال در اینجا است که کارکرد صنف سختافزار و آیتی در ایران تعریف شده نیست و خیلی روشن نیست شامل چه کالاهایی میشود. کالای سختافزار و آیتی از دو جهت قابل تعریف است، کالاها یا سرمایهای است یا مصرفی. کالاهای سرمایهای تعریف مشخصی دارد و به این معنی است که در تولید یک خدمت قرار دارد.
با این تعریف من از مسوولان سوال میکنم که آیا کالاهای آیتی سرمایهای هستند یا مصرفی؟ به نظر من کامپیوتر و قطعات مربوط به آن یک کالای سرمایهای نیست و برای آن دلیل واضحی دارم. شما به مدت یک هفته کامپیوترها را در ایران خاموش کنید و ببینید چه اتفاقی در مدارس، بانکها و ادارات میافتد؟ بنابراین این صنعت در حال ارائه خدمت است و خودش کالای مصرفی نیست و در دستهبندی کلان اقتصادی باید قطعات سختافزاری و آیتی کالاهای سرمایهای محسوب شوند.
آیا نگاه مردم هم عوض شده؟
سعید عابدین درکوش: از دید جامعه هم اگر شما نگاه کنید باید دریابید که آیا این کالاها مصرفیاند یا سرمایهای یا لوکس. به نظر من این کالاها ضروری هستند چراکه برای اقشار کمدرآمد هم خریدن تبلت برای فرزندانشان ضروری است و این ابزاری است در اختیار خانوارها که حالا دیگر خیلی برایشان لوکس نیست. اگر قبول کنیم که این کالا از دیدگاه خانوار کالای لوکس نیست و از دید کلان هم کالای سرمایهای نیست تمام سیاستها اعم از تعرفه گمرکی و مالیاتها را میتوان در این چارچوب نگاه کرد.
در دنیا وقتی یک کالا سرمایهای و ضروری است طبیعی است که سیاستها باید بهگونهای باشد که با بالاترین کیفیت و خدمات مناسب و مناسبترین قیمت در اختیار مصرفکننده قرار گیرد.
پس هنوز برای مسوولان روشن نشده که از سال 70 تا 94 این تعریف که کامپیوتر و صنعت سختافزار یک کالای لوکس است باید بازتعریف شود. چرا این بازنگری صورت نگرفته است؟
سعید عابدین درکوش: بله و دقیقا تعریفی که برای کالای آیتی میتوان در نظر گرفت عمر این کالا است که کوتاه است و باید در تصمیمات در نظر گرفته شود.
شاید در سالهای 70 عمر یک مادربورد یک سال بود و ماهها طول میکشید مدل جدیدتری از مادربورد به بازار بیاید درحالیکه الان هر سه، چهار ماه یک تبلت جدید میآید و نسلها با سرعت عوض میشوند. بنابراین اینها جزئی از کالاهایی هستند که سیاستهای اتخاذی خاص خودشان را میطلبند. اما با فرض اینکه این کالا سرمایهای است باید چه کار کرد؟ همه حرف ما در مجمع نظام صنفی این است که اعتبار سرمایهگذاری در صنف بالا است و برای همین است که مسوولان اعلام میکنند میخواهند شهر مدیا ایجاد کنند یا کریدور آیتی ایجاد شود. پس دولت برای اینکه بخواهد کیفیت این کالا را تامین کند باید در دو مبحث ورود پیدا کند، یکی نرخ ارز و دیگری تعرفه و عوارض گمرکی است چراکه برای کشوری که مصرفکننده مالیات پرداخت نمیکند تعرفه به نوعی عوارض گمرکی محسوب میشود. شما زمانی میگویید عوارض نیست که وقتی پولی را که در گمرک پرداخت میکنیم از مصرفکننده بگیریم اما وقتی مصرفکننده چنین هزینهای پرداخت نمیکند از نظر من اخذ تعرفهای به اسم فرهنگی هم نوعی عوارض گمرکی است.
اما وقتی ارز مبادلهای برای واردات پرداخت میشود یعنی هزینه مردم توسط دولت دارد به شما پرداخت میشود؟
سعید عابدین درکوش: من میخواهم بگویم که کالای آیتی نیاز به ارز مبادلهای ندارد، چراکه این ارز در صنعت آیتی تنها یک عده را به عنوان صراف وارد این بازار کرده است. آنها ارز 2 هزار و 800 تومانی را دریافت میکنند و با نرخ 3500 تومان میفروشند آن هم چه کالایی؟ کالایی که باید زود فروش برود که تبلت و لپتاپ است و شما به خوبی میدانید که فروشی هم وجود ندارد پس در واقع این شخص در حال خرید و فروش ارز است.
بنابراین به اعتقاد من ارز مبادلهای در سبد کالای آیتی بهدلیل اینکه عمر فروش آن کوتاه است و باید سریعا به فروش برود همه را تبدیل به صراف کرده است. فعالان اقتصادی در بخش آیتی برای اینکه سودی از این صنعت نمیبرند از این بازار خارج میشوند و از این طریق فضا به دست عدهای میافتد که عملا کار صرافی انجام میدهند. پس به نظر من اولین چیزی که باید از این صنعت حذف شود، ارز مبادلهای است.
آقای غروی شما چقدر با این نظر که ارز مبادلهای باید از این صنعت حذف شود، موافقید؟
من هم موافقم، البته این را باید عنوان کنم که این صرفا نظرات شخصی ما است و به هیچ وجه نظر کمیسیون سختافزار نظام صنفی و کمیسیون آیتی مجمع واردات نیست. همانطور که اشاره شد در شرایطی که دوستان در حال تبدیل شدن به صراف هستند شاید در کوتاهمدت چنین فضایی برای عدهای سود داشته باشد اما در درازمدت به ضرر صنف آیتی است و مسلما من هم مخالفت خود را با این موضوع اعلام میکنم. ما حاضریم شرایط برای کسانی که به توسعه آیتی فکر میکنند برابر باشد.
ما دلمان میخواهد شرکتها دوباره تبدیل شوند به بازاریابانی برای فروش تکنولوژی و ارائه آن درحالیکه الان شرکتهایی که درگیر ارز مبادلهای و تا پیش از این ارز مرجع بودند، حالا درگیر کارهای صرافی و ارتباط با بانک هستند درحالی که این نیرو را میتوانند برای ارائه محصولات جدید خرج کنند تا تبدیل کردن کالای بورسی به ارز.
شما میخواهید بگویید در شرایطی که فروشی وجود ندارد شرکتهای فعال و باسابقه از گرفتن ارز امتناع میکنند یا آنها هم وارد این بازی فروش ارز شدهاند؟
حسین غروی رام: من همیشه مثال نمایشگاه را برای این موضوع میآورم. تا وقتی شما نمایشگاهی برگزار نکنید کسی وارد نمایشگاه نمیشود، اما وقتی باخبر شوید که رقیبتان قصد دارد در نمایشگاه شرکت کند شما هم سعی میکنید حتما حضور داشته باشید و این لزوما به این دلیل نیست که از سهم بازار عقب نیفتید.
درباره ارز هم همینطور است، چون بقیه میگیرند شاید بعضی از همکاران ما هم شروع به این کار کنند اما مشکلات این کار چنان زیاد است که در کوتاهمدت جواب میدهد و بعد از مدتی این کار ادامه پیدا نمیکند، چون جایی برای این ادامه کار نمیماند.
در جلسهای شنیدم که یک نفر 18 کانتینر نوتبوک وارد کرده است. مسلما کسی که چنین کاری توانسته بکند از هم صنفیهای ما نبوده است، چون این کار کمکی به بازار نمیکند. اگر قرار است کمکی شود مسوولان بیایند مالیات بر ارزش افزوده را حذف کنند چون این عوارضی است که ما در گمرک پرداخت میکنیم و نمیتوانیم از مشتری بگیریم یا بحث عوارض فرهنگی را حذف کنند و حتی اخیرا شنیده ام که قرار است عوارضی هم برای ورزش در نظر بگیرند و با این وضعیت عملا سازمانهای دیگری هم و وارد ماجرا میشوند و شروع به حقخواهی میکنند. این موانع تعرفهای و استاندارد باعث میشود که دست واردکننده واقعی از بازار کوتاه شود و بازار به نوعی کوتوله باقی بماند. الان یکسری کالاهای بورسی در بازار به تعداد زیاد وجود دارد و مصرف کننده دارد به سمت کالاهای بورسی سوق داده میشود تا جایی برای کالاهای تخصصی وجود نداشته باشد.
در جلسهای حضور داشتم که مسوولان اعلام کردند سه محوراصلی برای توسعه کشور وجود دارد؛ هوا و فضا، فناوری اطلاعات و انرژی هستهای. برای دو موضوع هوا و فضا و انرژی هستهای شاهد هستیم که اقدامات خیلی زیادی در حال انجام است، اما درباره فناوری اطلاعات این طرز فکر وجود دارد که جزو کالای لوکس است درحالیکه واقعیت این نیست.
آقای درکوش پیشنهادتان پس از برداشته شدن ارز مبادلهای چیست؟
وقتی این ابزار برداشته شود همه با نرخ آزاد عمل میکنند و دیگر هیچ رانتی برای کسی در این سیستم وجود ندارد. پس از آن باید از این صنعت حمایت کرد، چون هرآنچه که در شرایط فعلی از صنف وارد کننده اخذ میشود، عوارض است.
در تمام دنیا تعرفه گمرکی از کالاها برای چند علت اخذ میشود که شامل حمایت از تولید، درآمد دولت، ورود کالا با کیفیت مناسب، فروش کالا با قیمت مناسب برای مصرف کننده و رساندن واردات غیررسمی به حداقل است.
پس سیستم عوارض مطلوب سیستمی است که این پنج خواسته را اجرا کند درحالیکه دولت فقط به درآمدش نگاه میکند یا به مورد اول بها میدهد. اما چه طور این خواسته را برآورده کنیم؟ اگر صفر بگیریم ممکن است افرادی که برخی زمینههای تولید را ایجاد کرده اند، لطمه ببینند.
اگر بالا برده شود مثل وضعیت فعلی واردات غیررسمی سهم زیادی را در جامعه میگیرد و وقتی درآمد غیررسمی زیاد شود درآمد دولت هم کم میشود. من معتقدم تعرفه است که قیمت غیررسمی را تعریف میکند بنابراین، تعرفه باید خیلی دقیق تعیین شود و هیچ مرجعی هم بهتر از مجمع نظام صنفی نیست که این تعرفه را تعیین کند. تعیین تعرفه گمرکی برای آیتی کاری کاملا تخصصی است که باید کمیتهای به صورت جمعی این کار را انجام دهد.
تاکنون این کار شده؟ اینکه از یک جمع متخصص خواسته شود برای تعیین نرخ نظر کارشناسی بدهند؟
تنها سال 70 به خاطر دارم که چنین کاری صورت گرفت و اوایل کار همه پیشنهادهای ما اجرا شد، اما قوانین همانطور ماند و مثلا قرار بود برخی از کالاها که عوارضشان 60 درصد بود به 15 درصد برسد اما همان عددها باقی ماند، بنابراین یک بار باید برای تعیین گروه کالاهای وارداتی بازنگری صورت بگیرد.
وضعیت این صنف فرق دارد، چراکه کالایی که در این صنف وارد میشود سرمایهای است و عمر مصرفش کوتاه است و دانش فنیاش تغییر میکند و بالاترین میزان تخصص و جوانترین نیروها در این صنف وجود دارند، پس چه صنفی بهتر میتواند درباره مسائل خود تصمیم بگیرد.