داستان شرکتهای استارتآپی از یک ایده شروع میشود. ایدهای که اگر آن را به قطعههای بههمریخته یک پازل تشبیه کنیم و ایدهپرداز بتواند با خلاقیت، تکتک قطعهها را سریع سر جایش بگذارد توانسته کسبوکار موفقی راهاندازی کند. البته برای تبدیل یک شرکت استارتآپی به یک شرکت قدرتمند در فضای کسبوکار، ایده تنها بخشی از جریان موفقیت را تشکیل میدهد. یافتن سرمایهگذار، یک حامی، دریافت ارتباط با افراد موفق داخلی و خارجی از دیگر قدمهایی است که میتواند باعث رشد و گسترش فعالیت شرکتهای استارتآپی شود.
جریان رشد شرکتهای استارتآپی به امری عادی در کشورهای پیشرفته دنیا و مخصوصا مهد این شرکتها یعنی سیلیکون ولی آمریکا تبدیل شده است. همین چند روز پیش بود که شرکت BOX، با طی کردن مراحل رشد خود و کسب موفقیت در بازار رایانش ابری، وارد بازار بورس شد. شرکتی که در بدو ورود به بازار ارزشش تا 70 درصد بالا رفت. از این نمونه شرکتهای استارتآپ موفق کم نیستند، اما داستان شکلگیری و موفقیت شرکتهای استارتآپی در ایران بسیار متفاوت است.
طی یکسال اخیر فعالیتهای جوانان ایرانی برای راهاندازی شرکت استارتآپی بسیار پررنگ بوده است، اما برعکس اتفاقات شیرینی که برای اکثر شرکتهای استارتآپی آمریکایی، انگلیسی، آلمانی و… میافتد، سرنوشت فعالان استارتآپی ایرانی آنچنان که باید با موفقیت همراه نیست. عمر اکثر شرکتهای استارتآپی ایرانی به یک یا دوسال بیشتر نمیرسد. شرکتهایی که با سر و صدای زیادی حضور خودشان را در بازار تکنولوژی اعلام میکنند و خیلی سریع و ناگهانی از بازار خارج میشوند. اما چه چیز باعث شده که این جریان پر شوق راهاندازی استارتآپی بعد از مدتی خاموش شود؟
استارتآپهایی در انتظار حمایت
تاسیس شرکتهای نوپا آن هم در بخش تکنولوژی و فناوری اطلاعات به تقلید از آنچه در منطقه سیلیکون ولی آمریکا رخ میدهد در کشورهایی مانند انگلیس، شیلی، ترکیه، چین، مالزی، تایوان، سنگاپور و… رو به رشد است. در ایران نیز چند سالی است شرکتهای استارتآپی مختلفی شکل گرفتهاند، اما شکلگیری این شرکتها در یک سال اخیر با شتاب بیشتری همراه بوده است. شرکتهایی که بیشتر آنها به دلیل نبود حامی، سرمایهگذار، عدم آشنایی با دنیای تجارت، عدم امکان برقراری ارتباط با صاحبان تجارب موفق در این زمینه در کمترین زمان ممکن به یک طرح شکست خورده تبدیل شدهاند.
رضاهاشمی، بنیانگذار پرشین بلاگ و یکی از مربیان استارتآپی، در خصوص جریان رشد شرکتهای نوپا در ایران میگوید: «شکلگیری شرکتهای استارتآپ یک پدیدهای است که موج راهاندازی آن همه دنیا را گرفته و طبیعتا ایران هم وارد این موج شده است. ما کشوری هستیم که جوان تحصیلکرده زیاد در آن وجود دارد، از طرفی هم با بحران اقتصادی و بیکاری روبهرو هستیم. در واقع بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاههای ما نمیتوانند وارد بازار کار شوند و خیلیها هم رغبتشان برای ادامه تحصیل کم شده به همین خاطر اولویت اقتصادی رویکرد زندگی افراد را تغییر داده است.» وی در ادامه میافزاید: «در حال حاضر به هر فردی بگویید آینده را ترسیم کن یکی از موضوعاتی که به آن فکر میکند بحث کارآفرینی است و اینکه یک کاری برای خودشان داشته باشند. شاید همین موضوع باعث شده جریان شکلگیری استارتآپی در ایران با رشد همراه باشد.»
به باور وی بازار فناوری ایران بهخاطر ریسکپذیری بالا برای سرمایهگذاری، عدم حضور رقبای خارجی در بازار داخلی و… هنوز دستنخورده باقی مانده است و بسیاری از بخشهای این حوزه اشباع نشدهاند، بنابراین جا برای ورود به این بخش برای فعالان کارآفرین یا شرکتهای استارتآپی بسیار بالا است.
این مربی استارتآپی بخشی از رشد جریان شکلگیری شرکتهای استارتآپی را در ایران به رشد زیرساختهای ارتباطی و ارائه خدمات الکترونیکی مانند ارائه خدمات بانکداری الکترونیک، دولت الکترونیک، ورود ابزارهای نوین و هوشمند ارتباطی و… ارتباط میدهد و میافزاید: «در حال حاضر به کمک ابزارهای تکنولوژی و نفوذ نصبی فناوری ارتباطات به زندگی روزمره مردم کشور، قدرت یادگیری نسبت به سالهای گذشته با رشد قابل توجهی همراه بوده و باعث شده است یکسری بازارهای جدید در مقابل بازارهای سنتی قد علم کنند.» به باور وی رشد بستر فناوری کمک میکند تا قبل از اینکه صاحبان بازارهای سنتی خودشان را با فناوری تطبیق دهند، یکسری بازیگر جدید وارد بازار شوند و موفقیت کسب کنند.
نیازمند اکوسیستم کارآفرینی
تعبیرهای مختلفی در خصوص رشد فعالیت شرکتهای استارتآپی در ایران وجود دارد. برای مثال از طرفی برخی فعالان کارآفرینی این جریان را طبیعی و عاملی برای ظهور شرکتهای قدرتمند تکنولوژی در ایران میدانند، اما گروه دیگر این فعالیتها را در صورت نبود سرمایهگذاران جدی داخلی و خارجی، به انرژی تلاش و بعد نیز حذف از بازار تعبیر میکنند.
ناصر غانمزاده، مربی استارتآپ بر این باور است که برای داشتن تعداد زیادی شرکت استارتآپ که فعالیتشان نیز جسته و گریخته نباشد باید یک اکوسیستم کارآفرینی قوی در کشور شکل بگیرد. وی در ادامه با اشاره به مولفههای یک اکوسیستم کارآفرینی قوی میگوید: «اولین مولفه، وجود کارآفرین و دومین مولفه وجود دانشگاههایی است که نیروی مورد نیاز رادر این زمینه پرورش و تفکر کارآفرینی را توسعه دهند. اما سومین مولفه به وجود منابع مالی باز میگردد.» وی عامل رشد شرکتهای استارتآپی در کشور را نیز به برگزاری رویدادهای مختلف، کنفرانسهای گوناگون در این حوزه ارتباط میدهد و میافزاید: «در حال حاضر تنها در کشور شاهد برگزاری رویدادی مانند «استارتآپ ویکند» هستیم. و متاسفانه رویدادهای کمی از نظر «نوع» در این بخش برگزار میشود. استارتآپ ویکند قدم اول برای تشکیل یک استارتآپ است بعد از آن برای ادامه چرخه حیات این شرکتها نیاز به برگزاری رویدادها و کارگاههای مختلف است تا صاحب یک استارتآپ ایدهاش را رشد و گسترش دهد. » این نماینده رویداد لین استارتآپ ماشین در ایران، اکوسیستم استارتآپی کشور را در مرحله جنینی میداند و تاکید میکند تمام مولفههای رشد آن در مرحله جنینی قرار دارند.
مشکلات حقوقی
براساس تحقیقات صورت گرفته توسط ستاد برگزاری جشنواره وب ایران، عدم توانایی در تجاریسازی و عدم توانایی در جذب سرمایه، اصلیترین عامل شکست شرکتهای استارتآپی، در کشور است. در کنار این مشکلات، این شرکتها با معضل حقوقی ثبت شرکت خود نیز روبهرو هستند. براساس بسیاری از فعالان حوزه استارتآپ در حال حاضر شرایط حقوقی برای ثبت این شرکتها در ایران وجود ندارد تا بتوانند با بهرهگیری از برخی امکانات مانند تسهیلات معافیت از مالیات یا تسهیلات بیمهای برای گسترش فعالیت و رشد خود تلاش کنند.
محمد جعفر نعناکار، وکیل پایه یک دادگستری و کارشناس ارشد حقوقی در حوزه فناوری اطلاعات در خصوص مشکلات حقوقی شرکتهای استارتآپی در ایران میگوید: «شکلگیری شرکتهای استارتآپ در جهان امروز یک پدیده جدید است و نحوه برخورد کشورها با این شرکتها براساس قوانینشان متفاوت است. اکثر کشورها که قوانینشان براساس رویه عرف است در خصوص فعالیت این شرکتها نگاه میکنند به پیشینه قبلی و اینکه پیش از این اگر چنین پدیدهای رخ داده، قانون یا دادگاه با آن چگونه برخورد کرده است. اما برخی کشورها براساس ماده قانونی عمل میکنند یعنی کشور قانون دارد و باید براساس این قانون عمل کرد. مانند ایران. بنابراین فعالیت شرکتهای استارتآپی در ایران نیاز به قانونگذاری جدید دارد اما با قوانین فعلی هم میتوان به نوعی مشکلات در خصوص ثبت این شرکتها را حل کرد.»
نعناکار با ارائه راهکارهایی میافزاید: «اولین کاری که یک گروه برای راهاندازی شرکت استارتآپی خود باید انجام دهند این است که یک قرار داد داخلی بین خودشان و طبق ماده 10 قانون مدنی به نگارش در بیاورند. در این قرارداد موضوع فعالیتشان را مشخص کنند و تعهد بدهند که یک سال برای رشد شرکت خود تلاش میکنند و نحوه واگذاری سود و زیان را نیز بین خودشان مشخص کنند.
بعد از 6 تا 9 ماه یک استارتآپ باید به یک نقطه رسیده و فعالیت افراد نیز به صورت جدی شروع شده باشد تا بتوانند محصول یا خدمتشان را هرچند به صورت آزمایشی وارد بازار کنند. بعد این مدت باید یک شرکت با مسوولیت محدود یکساله ثبت کنند. به این دلیل که اگر مشکلی در بازار کار برایشان به وجود آمد یا فردی خواست روی آنها سرمایهگذاری کند و با آنها قرارداد ببندد شخصیت حقوقی مستقلی داشته باشند.» به گفته وی بعد در این یک سال هم این شرکت استارتآپی میتواند پرونده مالیاتی تشکیل بدهد و کارهای بیمهای و قانونی خود را به راحتی حل کند.
براساس اظهارات وی در ایران معمولا از مشاغل زیر یک سال مالیات گرفته نمیشود، بنابراین فعالان استارتآپی نگرانی در خصوص گرفتن مالیات در این خصوص نباید داشته باشند.
این استاد دانشگاه یکی از مشکلات شرکتهای استارتآپی را به این موضوع ارتباط میدهد که اصولا اکثر این فعالان تا به مشکلی برنخورند به موضوعات حقوقی و قانونی زمینه فعالیت خود اهمیتی نمیدهند.
به باور وی، هنوز فرهنگ حقوقی در این حوزه جا نیفتاده است و بهتر است در کنار برگزاری کنفرانسها و رویدادهای مختلف در بخش استارتآپ گروهی نیز از مشاوران حقوقی به این فعالان استارتآپی در این خصوص اطلاعرسانی کنند.