حمید ضیایی پرور بر تولید محتوا در جامعه اطلاعاتی ایران به شکل صحیح و با ملاحظات تأکید کرد و گفت: مجلس هیچگاه به این حوزهها به صورت جدی ورود پیدا نکرده است.
این مدرس دانشگاه در ابتدای نشست گفت: به طور کلی از سال 1369 که اینترنت ابداع شد تا به امروز که حدود 45 سال از عمر اینترنت میگذرد و عمده بحثهای مربوط به جامعه اطلاعاتی به فضای حیات و بروز اینترنت مربوط میشود، ما در کل میتوانیم کل دوره این 45 سال ابداع اینترنت را به سه دوره تقسیم کنیم؛ دوره اول از زمان پیدایش اینترنت تا سال 2000 است که به این دوره، دوره دسترسی یا عصر دسترسی میگوییم. همچنین موضوع کانونی این دوره ضریب نفوذ اینترنت، سرویسهای مختلف اینترنتی و بحث زیرساختهای اینترنتی بوده است و وضعیت کانالهای دسترسی به اینترنت و ابزارهایی که میشد از طریق آنها کاربر به این فضا متصل شود.
او ادامه داد: در دوره دوم که متعلق به سال 2000 به بعد میشود را میتوان به عنوان عصر شبکه نامگذاری کرد و به نوعی میتوان گفت مدل ارتباطی دوره اول که همان مدل کلاسیک ارتباط رسانهای بود یعنی فرستندهها اندک و گیرندهها انبوه بودند که در تمام رسانهها وجود داشت. همچنین از سال 2000 به بعد با ظهور فناوری وب 2 ، مدل ارتباطی تا حدی تغییر کرد و تولیدکنندهی محتوا، کاربران و مصرفکنندگان اطلاعات شدند؛ بنابراین کانالهای تعاملی به شکل رفت و برگشتی هستند و گیرندگانی که امروز گیرنده فرستنده محسوب میشوند در عین حالی که اطلاعات را دریافت میکنند میتوانند خودشان هم اطلاعات را بفرستند.
وی سپس در سخنانش تصریح کرد: آنچه که امروزه در بخش تولید محتوا به آن تمرکز میشود متعلق به دوره جدید است که به عنوان عصر تولید محتوا، داده و اطلاعات میتوانیم آن را نامگذاری کنیم. همچنین مشخصات عصر سوم این است که اولا در زمینه ابزارها، سکوها و زیرساختهایی که امکان انتشار اطلاعات برای آنها وجود داشته، به نوعی فضای اینترنت دچار اشباع شده و از این به بعد کسانی برنده این دوره و بازی هستند که قدرت تولید محتوا را داشته باشند. اگر ما بخواهیم یک نگاهی به وضعیت محتوا در فضای مجازی داشته باشیم، آخرین آماری که اخیرا توسط بیبیسی اعلام شد، این بود که دیتاهای موجود در فضای مجازی به طور متوسط هر سه سال دو برابر میشود. معنی این حرف این است که بیش از 50 درصد از اطلاعاتی که ما در حال حاضر در فضای مجازی در اختیارمان است، مربوط به دو سه سال اخیر است و این سرعت رشد تولید محتوا را در این فضا بیان میکند. همچنین ما شاهد شکلگیری بانکها و پایگاههای اطلاعاتی هستیم که امروزه در بحثهای فنی از آن به عنوان کوهی از اطلاعات که در مخازن نگهداری شده یاد میشود.
دکتر ضیایی پرور همچنین در این نشست به این نکته اشاره کرد که دیگر محیطهای مجازی، تولیدکنندگانِ دوره وب نیستند که ساختاری داشته باشند و با نیروی انسانی و اطلاعات مشخص، اطلاعات را در یک فضا بارگذاری کرده و گیرندگان آنها را دریافت کنند بلکه دورهای است که پلتفرمهای قدرتمند به عنوان سکوهای بارگذاری اطلاعات ابداع میشوند و با هجوم شبکهای، کاربران به سمت این پلتفرمها، دیتاها و اطلاعات و محتوا توسط کاربران روی آنها بارگذاری میشود و نحوه گرایش کاربران به این پلتفرمها پیچیدگی خاصی دارد که لزوما برتری تکنولوژیکی نیست؛ به عنوان مثال اگر ما بزرگترین شبکههای اجتماعی حال حاضر را که روزانه میلیاردها کاربرد دارند در نظر بگیریم هیچ کدام از آنها حتی یک خط اطلاعات خودشان به عنوان مدیران پلتفرمها تولید نمیکنند بلکه این کاربران هستند که دادهها را روی آن بارگذاری میکنند.
وی در ادامه همین مطلب افزود: مفهوم دیگر در تولید محتوا در جامعه اطلاعاتی مفهوم نرمافزارهای واسط کاربری هستند که آن ها هم مدل تولید محتوا را به نوعی در این دوره جدید تغییر دادهاند؛ به ویژه با پیشرفتهایی که در صنعت تلفن همراه ایجاد شده است و به نوعی میتوان گفت جایگزین بقیه ابزارهای مرسوم سنتی ارتباطات شدهاند. ضمن اینکه جایگاه موتورهای جستجو در این میان بسیار پراهمیت شده است؛ چرا که براساس تحقیقات صورت گرفته نزدیک 80 درصد کاربران فضای مجازی وارد محیط مجازی میشوند، این در حالی است که هر چقدر موتورهای جستجوی قدرتمندتری توسط کشورهای مختلف تولید شده باشد، امکان اینکه آنها را به سمت محتوای تولید شده مورد نظر هدایت کند، بیشتر خواهد بود. ما با این نگاه به وضعیت تولید محتوا در دنیا، میخواهیم کمی روی ایران فوکوس کنیم. اینکه ما در کجای تولید محتوای مجازی در این محیط قرار داریم که متأسفانه در ایران کما اینکه نظام آماری در هیچ بخشی سامان درست و حسابی ندارد در بخش مجازی به شکل خیلی عمیقتر است و آخرین مطالعهای که در این حوزه صورت گرفته کاری بوده که مرکز تحقیقات مخابرات ایران حدود پنج سال پیش انجام داده و برآورد کرده که حجم محتوای وب فارسی حدود یک هزارم محتوای وب جهانی باشد. این در حالی است که اگر ما ضریب نفوذ اینترنت در ایران را براساس آمارهای وزارت آیسیتی 54 درصد معادل 34 میلیون نفر در نظر بگیریم به طور متوسط باید یک درصد تولید محتوای جهانی را در محیط اینترنت دارا باشیم اما این یک درصد که به طور مرسوم باید سهم ما باشد به یک هزارم تبدیل شده است، این نشان میدهد که کاربران فضای مجازی و اینترنت در ایران بیشتر مصرف کننده هستند تا تولیدکننده. همچنین ایران از معدود کشورهایی است که به قانون کپیرایت مقید نیست و به کنوانسیونهای مرسوم جهانی در این حوزه نپیوسته است که خود این موضوع تبعاتی را داشته که به عنوان مثال منجر به ورشکستگی صنعت نرمافزار در ایران طی سالهای اخیر شده است و برجستهترین مغزهای آیتی ما یا به خارج از کشور مهاجرت کردهاند یا دچار بدنه نحیفی در حوزه بخش خصوصی نرمافزار در کشور شدهایم. تقریبا میتوان گفت میدان را در این عرصه به محتوای بیرونی واگذار کردهایم.
دکتر ضیاییپرور در بخشی دیگر از این نشست بیان کرد: ما در بسیاری از حوزهها همچنان مصرفکننده هستیم. طبق آخرین خبری که در حوزه تولید محتوا در ایران منتشر شد تشکیل یک کنسرسیومی بود که فکر میکنم متعلق به هفت سال پیش بود که متشکل از کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، شورای عالی اطلاعرسانی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و یکی دو نهاد دستاندرکار دیگر بود که قرار بود کنسرسیوم تولید محتوا را در فضای مجازی تشکیل بدهند که از آن رویداد جز یک عکس یادگاری که همان سال با حضور روسا منتشر شد خبر دیگری بیرون نیامد و هیچ کدام آنها نتوانستند سر یک میز بنشینند و به نوعی بحث تولید محتوا را ساماندهی کنند. قانون دسترسی آزاد اطلاعات که سه سال پیش در مجلس تصویب شد و اخیرا هم هیات وزیران آییننامه اجرای آن را ابلاغ کردند اما واقعیت این است که این قوانین روی کاغذ میمانند، اگرچه مقررات ابلاغ میشود ولی دستگاههای ما به هیچ وجه مایل نیستند و یا تواناییاش را ندارند و یا اجازه ندارند و یا تکنیکش را بلد نیستند و نمیدانند که محتواهایی که تولید میکنند را بارگذاری کنند. بزرگترین تولیدکننده محتوا در ایران دستگاههای دولتی، اشخاص یا سازمانهای دولتی نیستند بلکه حوزههای علمیه ما هستند و بزرگترین وبسایتها و دیتاهای دیجیتالی ما مربوط به حوزههای علمیه هستند و آنها از این جهت پیشتازند در حالی که تصور عمومی این است که حداقل به عنوان مثال دانشگاههای ما باید تولیدکننده محتوا باشند چرا که محتوا از دانش و فناوری نشأت میگیرد.
او در همین زمینه تأکید کرد: اگرچه فناوریهای مربوط به جامعه اطلاعاتی عموما غربی هستند و ما مصرفکننده این فناوریها هستیم اما در این فضا تنها نقطه قوت ما و تنها حرفی که برای گفتن داریم محتوایی است که در ایران وجود دارد که شامل محتوای فرهنگ اسلامی، گنجینههای عرفانی، مذهبی و دینی ما میشود. در صورتی که اگر استخراج و پالایش شود و در این محیطها قرار بگیرد میتواند حرفی برای گفتن در این فضاها داشته باشد. ما حتی روش این کار را هم به درستی فرا نگرفتهایم و به نظر میرسد مهمتر از روش، تغییر نگاهها و رویکردها به سمت این فضاهاست و هیچکس خودش را مسوول نمیداند که باید در این حوزهها نقشی را ایفا کند.
دکتر ضیاییپرور در پایان پیشنهاد داد: جا دارد بگویم با تشکیل شورای عالی فضای مجازی که به عنوان یک شورای فرادستی و عالی حوزه مجازی محسوب میشود و بر این فضاها نظارت دارد، به نظر میرسد باید موضوع تولید محتوا در دستور کار جدی این شورا قرار بگیرد. بنابراین من پیشنهاد میدهم یکی از موضوعات جدی که باید این شورا در دستور کار قرار دهد، سیاست تولید محتوا و نقشه راه تولید محتوا برای 10 سال آینده محیط مجازی ایران باشد. همچنین پیشنهاد دومی که دارم به رویکرد مجلس به این سمت برمیگردد. به هر حال تولید محتوای دیجیتال در فضای مجازی نیاز به بودجه، هزینه و نیروی انسانی کافی دارد و واقعیت این است که مجلس هیچگاه به این حوزهها به صورت جدی ورود پیدا نکرده است. انتظار میرود حداقل در حال حاضر که فصل تصویب و بحث درباره لایحه بودجه سالیانه به راه است، حتما به موضوع تولید محتوا به عنوان یکی از ضرورتهای فضای مجازی توجه شود.