بسیاری از فروشندگان معتقدند فروشگاههای آنلاین کسبوکار آنها را کساد کرده است.
همه چیز ساده است، یک انبار، چند پیک و یک سایت. یک تصمیم ساده اما جهانی گرفته شده است.
هرآنچه تولید کردهاید و قابل رقابت است در فروشگاه جهانیتان در اینترنت عرضه کنید. این حرکت حالا رشد کرده و در بازارهای داخلی شاهد دگرگونی هستیم تا آنجا که فروشگاههایی که همچون گذشته در بازار فعال بودند مجبور به تغییر رویه شدهاند. این تغییرات در بازار کالاهای دیجیتال شدت بیشتری هم گرفته و اگرچه شاغلان در این صنف نمیخواهند بازار را خالی کنند، اما بیتوجه به تهدید بازارهای مجازی نیستند که هر لحظه دامنهاش گستردهتر میشود. این بازارها هر اطلاعاتی که خریدار لازم دارد، را در دسترس قرار میدهد، قیمت، انواع و مشخصاتی که قابل مقایسه با دیگر محصولات است. با وجود همین بازار مجازی اما هنوز هم کم نیستند پاساژها و مغازه هایی که افتتاح میشوند و به امید جذب مشتری در بازار واقعی محصولاتشان را ارائه میکنند، اما بازارهای مجازی در دنیای دیجیتال قرار است تا کجا پیش بروند و واکنش فعالان بازار به آن چیست؟
مرتضی شریفی، یک فروشنده محصولات آیتی به «دنیای اقتصاد» درباره نوع نگاه مردم به بازارهای مجازی میگوید: «به نظر نمیرسد مردم به فروشگاههای مجازی علاقه زیادی داشته باشند و در همین خلأ اعتماد، فروشگاههایی که تازه افتتاح میشوند مشتریان پراکنده در بازار را جذب میکنند، اگرچه ممکن است همه مردم مثل قبل برای خرید به بازار مراجعه نکنند، اما هنوز در کشور ما درصد زیادی از مردم به فروشگاههای معروف پایتخت نگاه میکنند و وقتی میبینند که هنوز این بازارها مشتریان خودشان را دارند، به سمت بازارهای واقعی جذب میشوند. او معتقد است اگرچه فروشگاههای مجازی فعالتر شدهاند اما در ایران هنوز مردم به فروشگاههایی عادت دارند که بتوانند درآن جنس را ببینند و لمس کنند و این سبک برایشان مطمئنتر است.
او درباره اینکه در آینده چقدر ممکن است فروشگاهش تبدیل به فروشگاه آنلاین شود، میگوید: «ممکن است در آینده این تصمیم را بگیرم و این کار را بکنم، اما به نظر من فروشگاههای اینترنتی خیلی بزرگ هم همین الان قیمت واقعی نمیدهد درحالیکه شما برای فهمیدن قیمت واقعی به بازار میروید و قیمت واقعی را از بورس کالاها متوجه میشوید. درحالیکه این فروشگاهها قیمت بالاتری به نسبت فروشگاههای ما به شما میدهند. باز هم معتقدم که مردم هنوز به قیمتهایی که یک فروشگاه اینترنتی ارائه میکند اعتماد نمیکنند.»
کار میکنیم که زنده بمانیم
بازارهای دیجیتال اما روز به روز بزرگتر میشوند، بازاری مملو از دستگاههایی که تا دیروز دستی و امروز هوشمند است و در همین رقابت پرشتاب بازارهای سنتی و مدرن و مجازی برای بقا در کنار هم میجنگند. حامد مولوی، 11 سال است که در خیابان جمهوری در صنف آیتی کار میکند؛ او درباره تهدیداتی که از سوی بازار مجازی مواجه شده به «دنیای اقتصاد» میگوید: «مسلما برای همه کسانی که در چنین بازاری فعال هستند تاثیر زیادی گذاشته است، اما به جرات میتوانم بگویم که اغلب این بازارهایی که یک باره رشد کردند خیلی قابل اعتماد نیستند و راههای کلاهبرداری در آنها شایع است.
مثلا ما گوشی به قیمت 500 هزار تومان میخریم و در مغازه به قیمت 550 هزار تومان میفروشیم اما فروشگاه اینترنتی همان را در سایتش به قیمت 520 هزار تومان میگذارد و مشتری هم وقتی میبیند 30 هزار تومان زیر قیمت بازار است آن را خریداری میکند اما در نهایت پول پیک و مالیات از جیب خریدار کم میشود و در برخی مواقع بیشتر این اجناس مشکلدار هم هست.
او معتقد است چنین بازارهای مجازی 90درصد باعث از بین رفتن بازارهای واقعی شده است: «برای مثال در همین بازار مجازی جنس تقلبی با کیفیت خوب و به اصطلاح «های کپی» زیاد فروخته میشود اما شما کمتر میتوانید از مغازهداران واقعی خیابان جمهوری جنس بیکیفیت بخرید. به نظر من نه تنها ما بلکه همه اصناف از فروشهای اینترنتی متضرر شدهاند.»
مولوی میگوید این سومین فروشگاه او است که برای هرکدام از آنها میلیونها تومان کرایه پرداخت میکند.
«هیچوقت اینطور نبود که شب عید در مغازهام بنشینم و دو فیلم سینمایی 2 ساعته نگاه کنم. کسی اصلا برای پرسیدن قیمت هم وارد مغازه نمیشود. من 11 سال است در این بازار کاسبی کردهام و همیشه وقتی برج 12 میشد ما دیگر نمیتوانستیم به کارهای دیگرمان برسیم و مغازه واقعا شلوغ میشد.» او ادامه میدهد: «90 درصد این وضعیت به خریدهای اینترنتی و رواج فروشگاههای مجازی برمیگردد، با این حال بازهم معتقدم 70 درصد کسانی که میگویند بازار موبایل برای ما دور است، ترافیک و دردسرهای دیگر دارد بعد از خریدهای اینترنتیشان متوجه میشوند که سرشان کلاه رفته است.»
وی معتقد است برخی از فروشگاههای اینترنتی که به یکباره رشد کردهاند و قیمتهایی پایینتر از بازارهای جمهوری ارائه میدهند درواقع خودشان واردکنندهاند و از رانتهای مخصوص استفاده میکنند و به همین دلیل سود فروش کمتری از مشتری میگیرند. «این فروشگاهها در روز 50یا 100 دستگاه یا قطعه میفروشند با سود 20 هزار تومان، بنابراین از تعداد فروش بالا به سود خودش میرسد و در برخی مواقع هم با پایین آوردن قیمت سودش در قیمت اصلی باعث میشود ما هم نتوانیم سودی را که بابت هزینهها روی جنس تعیین کردهایم از مشتری بگیریم. جنسی که برای آنها یک میلیون تومان هزینه داشته به قیمت یک میلیون و 20هزار تومان به فروش میرسانند و طبیعی است که شما دیگر از من که قاعدتا و بر اساس عرف باید 10 تا 20 درصد روی قیمت خرید نرخ سود تعیین کنم، خرید نمیکنید.»
این فروشنده میگوید: مشتریهای قدیمی و حتی تلفنیاش در درازمدت هم جذب بازارهای مجازی نمیشوند. با این حال حامد هم قصد دارد با هجوم بازارهای جدید رویهاش را در فروش تغییر دهد: «تحولات در این بازار چنان سریع است که قصد دارم تغییر رویه بدهم و به عمدهفروشی بپردازم. فکر میکنم بیشترین دلیلش هم رشد بیش از اندازه فروشگاههای اینترنتی و اصولا فروشگاه لوازم دیجیتال است. دیگر نمیتوانم با مشتری که میخواهد با خریدش 50 هزار تومان سود به من برساند و بعد از دیدن برود اینترنتی خرید کند سرو کله بزنم. شاید سود جنس در عمدهفروشی کم باشد اما چون در روز 200 یا 300 جنس میفروشید شرایط به مراتب بهتر است. برای هر گوشی بین نیم تا یک ساعت وقت برای مشتری میگذارم و درباره جنسم توضیح میدهم و در نهایت مشخص نیست از من خرید میکند یا نه. هر مغازه هزینههای آب، برق، گاز و مالیات؛ هر هزینهای که فکر کنید روی دست شما میگذارد این باعث میشود که بگویم ما اینجا کار میکنیم که زنده بمانیم نه اینکه پسانداز کنیم.»
بازار مجازی؛ شاید وقتی دیگر
اما فعالتر شدن بازارهای مجازی ادامه کار را برای شرکتهای تولیدکننده داخلی هم سخت کرده است چراکه آنها علاوه بر حضور در بازار رقابت و جلب اعتماد عمومی از جنس خارجی به سوی خود، باید با بازارهایی که فقط ردشان را میتوان در دنیای مجازی گرفت، رقابت کنند. با این حال الهام شورابی، مدیربازرگانی یک شرکت داخلی تولیدکننده تبلت و موبایل به «دنیای اقتصاد» میگوید که ممکن است در آینده بخواهند حضور در چنین بازاری را تجربه کنند اما اولویت برای آنها سود فروش از طریق نمایندگیهای فروش شان است که محصولات آنها را میخرند و میفروشند.
او معتقد است: بیشترین راه ارتباطی ما با مشتریانمان از طریق نمایندگانی است که در فروشگاهها داریم. واقعیت این است که بدمان نمی آید وارد بازار مجازی شویم و درحال حاضر هم در مرحله تصمیم گیری برای اجرای این برنامه هستیم اما تا جایی که سود کانالهای فروش مان را تحتالشعاع قرار ندهد این کار خیلی جذاب است. این کاری است که خیلی از برندها هم انجام میدهند و خودشان مستقیم با مشتری از طریق وب در ارتباطند اما فرض کنید کانال فروش ما در یک پاساژ معروف، تولیدات ما را به مبلغ 200 هزار تومان خریداری میکند و به مبلغ دیگری بر اساس برآورد سودش به فروش میرساند، اگر قرار باشد ما همین جنس را به صورت اینترنتی یا فروشگاهی بفروشیم سود فروش کانالی که با ما در ارتباط است، تحت تاثیر قرار میگیرد. بنابراین ما اینکار را نمی کنیم چون به کانال هایمان احتیاج داریم به همین دلیل ترجیح میدهیم فعلا فروش اینترنتی نداشته باشیم و قیمت مان را هم به صورت رسمی اعلام نکنیم.
آنها تنها سه فروشگاه رسمی دارند و عمده فروش خود را از طریق کانالهای ارتباطیشان انجام میدهند. شورابی معتقد است: مشتری که در یک فروشگاه با 10 جنس مواجه میشود احساس بهتری دارد تا در یک فروشگاه و یک برند خاص. آنجا اینطور احساس میکند که همه چیز دارد بیش از اندازه تبلیغ میشود. او البته تاکید میکند که اگر همین کانالها در آینده بخواهند به صورت اینترنتی کار کنند، شرکتشان به آنها کمک میکند که این کار انجام شود:« به هرحال مستقیما فروشگاه اینترنتی را راهاندازی نمیکنیم. همین حالا هم چند سایت وجود دارد که قصد دارند با ما وارد قرارداد شوند و مطمئنا آنها بهتر از هرکسی میدانند این کار چگونه باید انجام شود و ترجیح میدهیم با آنها کار کنیم.»