پوشیدنیهای هوشمند صرفا قرار نیست بهره وری زندگی ما را بالاتر ببرند یا کارآیی افراد را بیشتر کنند. آنها قرار است نحوه تعامل انسانها با بدنشان را برای همیشه تغییر دهند و انسان را بازتعریف کنند.
بعد از رونمایی از ساعت اپل پیش بینی میشود میلیونها نفر آن را بخرند و این ساعت را هم به یکی از تولیدات پرفروش اپل مبدل کنند.
اما نکته ای که در اینجا مطرح است علت این استقبال است. برخی معتقدند شیوه های مناسب بازاریابی اپل عامل این مساله است و برخی دیگر میگویند ارائه خدمات قدیمی به شیوه ای تازه باعث جلب نظر مردم شده است. به هر حال آنچه که مسلم است آنکه اپل در این ساعت چیز تازه ای ارائه نکرده و تنها امکاناتی را که در آیفون در دسترس بوده مجددا در ساعت خود ارائه کرده و جالب آنکه برای دسترسی به بسیاری از آنها وجود آیفون ضروری است.
سوال اول: چرا مردم ساعت اپل را بدون نیاز به آن می خرند؟
با این حساب ساعت اپل ابزاری بیمعنی و غیر ضروری و بدون استفاده است. اما چرا مردم دوست دارند چیزی را بخرند که واقعا نیازی به آن ندارند؟ این بینیازی تنها مربوط به ساعت اپل نیست و شاید بسیاری از مردم به خیلی از قابلیت های گوشی های هوشمند، خودروهای ورزشی، تلویزیون های اچ دی و … هم نیاز نداشته باشند، اما باز هم آنها را خریداری می کنند.
نکته اساسی ماجرا در احساسی که بعد از خرید این کالاها به افراد دست می دهد، نهفته است. مردم با خرید این نوع محصولات که به آنها نیاز هم ندارند، احساس خوبی پیدا میکنند، لذا آنها را می خرند و البته شرکت های تجاری برای تسخیر قلب مردم و ایفای این نقش رقابت سرسختانه ای با هم دارند.
در ماه های اخیر انواع ساعت های هوشمند به بازار آمده، اما ظاهرا مردم وقتی احساس خوبی دارند که ساعت اپل را بخرند و با خرید محصولات رقیب چنین حسی در آنها ایجاد نمیشود.
اما علت ایجاد این حس خوب چیست. جدای از سابقه و اعتباری که اپل در گذشته برای خود ایجاد کرده، این ساعت هم از مزایایی برخوردار است. از جمله رابط کاربری آن قابلیتهای لمسی را با صدا، امکانات بصری با کیفیت و … ترکیب کرده و تجربه ای بی همتا را در اختیار افراد قرار می دهد.
ساعت اپل کارهای زیادی انجام می دهد، از جمله کمک به حفظ تناسب اندام، روشن و خاموش کردن خودرو، کنترل لوازم منزل، برنامه ریزی روزانه بر مبنای تقویم و مدیریت پیام ها، پرداخت هزینه کالاها و …. اما همه این کارها قبلا با گوشی های هوشمند و دیگر ساعت های مشابه قابل انجام بوده است.
ساعت اپل نه به علت این توانمندیها، بلکه به خاطر تاثیر روانشناختی خود بر انسانموفق است. رابط کاربری این ساعت یک هیجان جزئی را به طور ثابت به مالکش تزریق میکند که باعث برتری این ساعت بر رقبا می شود. نقه قوت اصلی این ساعت چیزی است که اپل آن را موتور Taptic نامیده است که وقتی رویدادی رخ می دهد با لرزشی مختصر کاربر را مطلع می کند. تراشه خاص این ساعت هم از فناوری لمسی پیشرفته ای برخوردار است که برای وادار کردن مالک خود به فعالیت و تحرک بدنی بیشتر با سرعت بالا به حالت ویبره درمی آید. تمامی این ابزارها بر کاربران تاثیر روانی خاصی بر جای می گذارند.
این فناوری های لمسی روش های جدید ارتباطی محسوب می شوند. به عنوان مثال کاربر می تواند ضربان قلب خود را برای فرد دیگری که ساعت اپل را به مچ دستش بسته بفرستد و وی نیز تپش قلب فرد مقابل را بر روی مچ دستش حس کند. همچنین میتوان با استفاده از این ساعت نقاشی کرد و فرد دیگری را در تجربه این کار شریک کرد. حتی حس لمس و تقه زدن بر روی این ساعت را می توان به فرد دیگری انتقال داد. این ابتکارعمل های خاص و ساده معمولا تولیدات اپل را از دیگر شرکت ها متمایز میکند.
ساعت اپل از سیستم پرداخت همراه اپل پی نیز پشتیبانی می کند. موتور تراشه لمسی Taptics بعد از پایان تراکنش مالی با صدایی خاص این مساله را تایید می کند. بنابراین شما به جای صندوق دار پایان فرایند خرید را اعلام خواهید کرد.
امروزه ذهن افراد به لرزش و سروصدای گوشی همراه در جیبشان عادت کرده و به خاطر همین صداها و لرزش ها احساس رضایت و اطمینان به افراد دست می دهد . میتوان حدس زد که فرایند مشابهی در مورد ساعت اپل اتفاق بیفتد و خریداران این ساعت از لرزشها و سروصدای های ناشی از اقداماتی که مثال زده شد احساس آرامش خاطر و رضایت کنند.
سوال دوم: همه گیر شدن ساعت های هوشمند چه تاثیری بر سبک زندگی انسانها دارد؟
در اینجا سوال دومی که مطرح می شود این است که استقبال از ساعت اپل چه پیامدهای مهمی را برای زندگی و آینده انسان ها به همراه میآورد؟
با توجه به آنچه ذکر شد، ساعتهای هوشمند میتوانند اعتیادآورتر از گوشیهای هوشمند باشند. چون ساعت هوشمند به مچ دست شما چسبیده و لذا می تواند به بخشی از وجودتان مبدل شود، اما گوشی هوشمند در جیب یا روی میز خانه و محل کار است و به دشواری می توان آن را بخشی از وجود کاربر دانست. در واقع ساعت اپل مانند یک داروی اعتیادآور و مسکن برای مغز کاربرانش عمل خواهد کرد.
یکی دیگر از این ویژگی های اعتیادآور Force Touch است. نمایشگر ساعت اپل می تواند میزان فشار وارده به خود توسط انگشتان کاربر را درک کرده و بر اساس آن واکنش نشان دهد. به عنوان مثال در صورت فشاردادن نمایشگر با قدرت زیاد خطوط ضخیم تری نمایش داده شده و صداهای تندتری از ساعت خارج می شود.
باید توجه داشت که اپل بسیاری از امکانات آیفون را به ساعت خود منتقل کرده و احتمالا این کار باعث خواهد شد تا میلیون ها نفر استفاده از این گوشی را کنار بگذارند و حتی تماس های تلفنی خود را با ساعتشان برقرار کنند. لذا به نظر می رسد اپل با عرضه ساعتش در حال بازتعریف الگوهای برقراری ارتباط است.
انتظار می رود در آینده با عرضه عینکها، البسه، کفشها و دیگر پوشیدنیهای هوشمند شاهد انقلابی در این زمینه باشیم. زیرا این پس دیگر خود انسان به رایانه مبدل می شود و فناوری های مختلف به جزیی از بدن او مبدل می شوند.
این آینده ای است که اپل درصدد خلق آن است و ظاهرا آن را بهتر از رقبای خود درک میکند. پوشیدنیهای هوشمند صرفا قرار نیست بهره وری زندگی ما را بالاتر ببرند یا کارآیی افراد را بیشتر کنند. آنها قرار است نحوه تعامل انسان ها با بدنشان را برای همیشه تغییر دهند و انسان را بازتعریف کنند.
البته باید توجه داشت که سود تجاری اپل بابت عرضه این ساعت ها سر به فلک خواهد کشید.قیمت ساده ترین مدل این ساعت 349 دلار و قیمت گران ترین مدل آن 17 هزار دلار است. این تفاوت قیمت میان مدل ساده و پیشرفته یک محصول فناوری تاکنون کم سابقه بوده است. اما اپل توانسته کاربران را به پرداخت چنین مبالغی راضی کند، چون به آنها القا میکند که با خرید این ساعت از زندگی خود احساس رضایت می کنند.