چرا باید از جاسوسی آنلاین بیمناک باشیم؟
بسیاری از کاربران با جاسوسی دولتها از ارتباطات دیجیتال مخالفتی ندارند، با این استدلال که: «من چیزی برای پنهانکردن ندارم، پس از اینکه زیر نظر باشم، نمیترسم». هفت استدلال علیه این استدلال را در این مطلب بخوانید.
١- حریم خصوصی باید حق طبیعی هر فردی باشد، مگر در شرایطی که کاری انجام شده که بهوضوح شکبرانگیز بوده است.
٢- یعنی حتی با اینکه دیگران با وبکم یا دوربین موبایل، حمام و اتاقخواب شما را زیر نظر بگیرند هم مشکلی ندارید؟ دویچوله بهنقل از اولف کارسن مینویسد: شاید فکر کنید به حریم خصوصی اهمیت چندانی نمیدهید، اما واقعیت این است که در بسیاری از موارد، ناخواسته حریم خصوصی را تضمینشده میخواهید. همه ما هرروز در خانههایمان کارهایی میکنیم که از انجامدادنشان در برابر دیگران میپرهیزیم. این بهاینخاطر نیست که لزوما چیزی برای پنهانکردن داریم. ما این کار را نمیکنیم چون بخشهایی از زندگی را میخواهیم خصوصی نگه داریم.
٣- خواست احترام به حریم خصوصی، لزوما به این معنی نیست که من چیزی برای پنهانکردن دارم. ارل والش میگوید جاسوسی گسترده و فراگیر روی ارتباطات دیجیتال شهروندان، تهاجمی بیسابقه از سوی دولت به حریم شهروندان است.
۴- این استدلال شاید معتبر باشد در صورتی که با سیاستها و چشماندازهای دولت حاکم بر کشورتان، کاملا موافق باشید.
۵- این استدلال بر پایه این فرض شکل گرفته که همه آنها که ما را زیر نظر دارند، حسن نیت دارند. رولند اسلویس میگوید شما ممکن است تصور کنید که هیچ کار اشتباهی انجام ندادهاید، اما با ایمان کور به کسانی که دادههای شما را زیرنظر دارند، این فرصت را به آنها میدهید که همین فکر را بکنند.
۶- آیا واقعا قصد دارید تا ابد به همین زندگی غیرمعقول و یکنواخت ادامه دهید و همواره مطیع باشید؟
٧- اگر چیزی برای پنهانکردن نداریم، پس چرا دائم زیر نظریم؟ خلاصه اینکه بهترین واکنش به «من چیزی برای پنهانکردن ندارم» این خواهد بود که: «اگر واقعا من جرمی مرتکب نشدهام، پس چرا حریم خصوصیام بیوقفه نقض میشود؟»