نیویورک تایمز در مقالهای با عنوان "بزرگسالان در حصار عشقهای جعلی اینترنت" به بررسی چالش ارتباطات اینترنتی و مبتنی بر فضای مجازی پرداخته و به پروندهای اشاره کرده که طی آن خانمی بزرگسال ضربه اصلی را خورده است.
تحقیقات یه مؤسسه رفتارسنجی نشان میدهد که افراد جوان معمولا در برخورد و میتینگهای آنلاین پختهتر و باتجربهتر از افراد بزرگسال عمل میکنند اما اغلب افراد جا افتاده و سالدار در حصار روابط مجازی گیر میافتند و کلاهبرداریهای هزاران دلاری از آنها میشود.
نتایج بررسیها نشان میدهد این قبیل افراد بیش از آنکه مالباختگی زجرشان دهد، افشای یک رابطه دروغین نابودشان میکند که در نهایت به همه چیز و همه کس بدبین میشوند.
این مقاله به داستان خانمی اشاره میکند که طی ایمیلی با یک فرد مثلا تاجر آلمانی، آشنا میشود و درخواست این فرد شراکت زندگی با خانمی است که قابل اعتماد باشد تا بتواند زندگی را با او به اشتراک بگذارد.
وقتی به این خانم گفته میشود که دنبال رفیقی هستم تا شریک زندگیم شود و با او به سفر دور دنیا بروم، بازی احساسی شروع میشود و این فرد سادهلوح به قلاب کلاهبردار مجازی میچسبد.
زمانیکه احساسات این خانم درگیر و نوعی وابستگی درونی برای او ایجاد میشود، نوبت پیادهسازی سناریو بعدی است. در این مرحله غالبا به عجز و ناتوانی خود در برخورد با موضوعی میپردازند و طلب کمک میکنند.
موضوعاتی از جمله بیماری مادر و عدم توانایی در تأمین هزینهها یا دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان که نوعی ترحمبرانگیزی است، موجب میشود که طعمهها معشوقه خود را در تنگدستی دیده و برای کمک به او برانگیخته شوند.
شیادان معمولا در کشوری دیگر قرار دارند و از این طریق مسافت را عامل خوبی برای برانگیختن احساسات عاطفی پیش میکشند، زمانیکه مخاطبشان عنان از کف داد دیگر کار از کار گذشته است. در این مرحله حساب بانکی فرد تبهکار با رضایت قلبی طعمه شارژ میشود و هر بار سناریویی جدیدی پیش کشیده میشود تا در مدت زمانی طولانی پولی هنگفت نصیب وی شود.
معمولا تبهکاران حرفهای که تبحری ویژه در روانشناسی دارند، همزمان چند سوژه را طعمه میکنند و آنها را میدوشند اما تبهکاران آماتور ترجیح میدهند برای پذیرفتن چند نقش که ممکن است در نهایت جایی رسوایی به بار آورد تنها با یک سوژه به صورت قوی کار کنند.
داستان این خانم در آمریکا نیز به جایی ختم میشود که طی چند سال رقمی بالغ بر 300 هزار دلار از حسابش سرقت شده و تازه میفهمد نه تنها عشقی در کار نیست بلکه معشوقه او جوانی است که سابقه شیادی داشته و چندین مورد امثال او را به دام انداخته است.
با رد نظر گرفتن چنین داستانهای واقعی که عمر آنها همپای گسترش اینترنت در کشورهاست، نباید به سرویسهای آنلاین اعتماد داشت. این روش کهنه تنها راه به دام انداختن افراد نیست و شبکههای اجتماعی فضای دیگری را به ارمغان آورده که جعل و سوء استفاده را تسهیل کرده است.
تمامی کاربران فضای آنلاین باید دقت بسیاری نسبت به عکسالعملهای آنلاین خود در برابر غریبهها و حتی دوستانی که احساس میکنند رابطه نزدیکی با آنها دارند، داشته باشند.
شبکههایی نظیر فیسبوک فرصتی را برای جمعهای خودمانی و قدیمی به وجود میآورد و ممکن است گروهی با عنوان همکلاسیهای قدیمی ایجاد شود. علیرغم اینکه عدهای گمان میکنند در این گروهها تمامی افراد هویت سابق خود را دارند اما اینگونه نیست و ممکن است صمیمیترین دوست آنها با گذشت زمان تغییر کرده و فردی با افکار تبهکاری شده باشد.
از همین جهت است که بسیار تأکید میشود در ارتباط با دوستان فضای مجازی بسیار هوشیار باشید و عنان از کف ندهید. گروههای اینترنتی فضایی را ایجاد کرده تا هر غریبهای در صورت پیدا کردن سوژه سوء استفاده، اصرار داشته باشد که او را از قبل میشناید و رابطه دوستی را به نوعی فراهم کند اما هنر فرد سوژه واقع شده این است که از برقراری ارتباط کنارهگیری کند.
کاربران فضای مجازی مخصوصا باید بدانند که هیچ دلیلی ندارد اطلاعات مالی خود را در اختیار کسانیکه علاقهمند به سر درآوردن از کار آنها هستند، قرار دهند حتی اگر به قیمت ناراحتی مخاطب تمام شود.
این نکات را در ارتباط با کسانیکه درگیر عشق اینترنتی میشوند باید تکرار کرد تا هم جیبشان خالی شود و هم اعتمادشان را نسبت به همه از دست بدهند.
ارتباطات اینترنتی معمولا با توجه به ماهیت آن به صورت پنهانی شکل میگیرد و افراد از بیان و در میان گذاشتن آن ابا دارند و از این حیث ممکن است با ضرری مواجه شوند که از بیان آن شرم کنند. این قبیل افراد معمولا دچار عارضههای روحی و روانی شدید شده و اعتمادشان به همه را از دست میدهند.