تماشاگران بازار سختافزار این روزها نه فقط از بین مشتریان بلکه از میان فروشندگان این دست از کالاها هم هستند. تماشاگرانی که هریک چشم به تحولاتی دوختهاند که دستکم در کوتاهمدت نفعی عایدشان کند. نوسان در نرخ ارز، پایین آمدن قدرت خرید، بالا رفتن نرخ اجناس و بودجههای انقباضی دستگاههای دولتی همگی از عواملی که اوضاع بازار سختافزار را در ایران دستخوش ناآرامی ناشی از رکود کرده است. از سوی دیگر برخی فروشندگان ورود غیر اصولی سایتهای خرید و فروش اینترنتی را آسیب جدید بازار میدانند که نظم موجود را برهم زده و با بیاثر کردن رقابت مفید به کاهش توان رقابت فروشگاهها و برچیده شدن آنها دامن میزند.
نگاه بیرونی به بازارهای موجود در پایتخت نشان میدهد آنچه تحلیلگران و فعالان بازار میگویند پر بیراه نیست و مراکز خرید با حضور گاه و بیگاه خریدارانی که اغلب هم مرددند، همراه است و از سوی دیگر انبارهای شرکتهای فروشنده نیز همچون گذشته مملو از کالا نیست. به گفته یکی از فروشندگان به « دنیای اقتصاد» این روزها دیگر کسی جنس استوک ندارد. اصطلاح استوک برای اجناس دست دوم به کار میرود اما اخیرا در ایران برای اجناس نگهداری شده در انبار صنف کامپیوتر هم کاربرد دارد.
ملکیان که در مرکز خرید رضا در تهران فروشگاه فروش کامپیوتر و محصولات سختافزاری دارد، در اینباره میگوید: «دیگر کسی جنس استوک ندارد. خصوصا خرید و فروش پیسی دیگر از دور افتاده است. بهطور مثال در حال حاضر در مغازه یک سیپییو و یک هارد داریم که سی پی یو را دیروز فروختم. به همین دلیل هم خرید کردنمان بستگی به مشتری و فروشمان دارد. این روزها اکثر مردم دنبال وسایلی هستند که بتوانند با آن به لپتاپ و موبایل متصل شوند. از طرف دیگر با وجود کنسولهای بازی دیگر کسی را نمیبینید که با کامپیوتر مشغول بازی باشد، بنابراین همه کنسول میخرند.»
او درباره اوضاع این روزهای بازار میگوید: «قبلا روزگاری حاکم بود که مثلا به مشتری میگفتیم در یک زمان مشخص میتواند روی ارزان شدن کالای مورد نظرش حساب کند، اما با این وضعیت نرخ ارز، خودمان هم نمیدانیم که چه وقت قرار است کالا گران شود و چه وقت ارزان. زمانی آنقدر بازار خوب بود که به مشتری وقت میدادیم و میگفتیم مثلا یک ماه دیگر مراجعه کند اما حالا از صبح تا شب شاید 20 نفر هم وارد مغازه نشوند در صورتیکه اینجا اولین بازار کامپیوتر تهران و ایران است.»
او به خارج شدن همین اندک مشتریان که در جریان خرید منتظر بهتر شدن اوضاع هستند، به چرخه خرید اشاره میکند:«عدهای هم میگویند صبر میکنیم ارز و دلار پایین بیاید و بعد خرید میکنیم و در همین پروسه صبر کردن دست از خرید میکشند. از سوی دیگر فروشندگان هم با بالا و پایین شدن ارز روی کالاهای موجودیشان سود میکشند تا ضررهای همین نوسان ارز را جبران کنند. همه این اتفاقات دست به دست هم میدهد که بازار روز به روز افت کند.»
به گفته او، بودجه نداشتن شرکتهای دولتی هم باعث شده که خرید سازمانی کاهش یابد: «مثلا بالا و پایین شدن نرخ ارز باعث میشود که پیش فاکتور 2 میلیون تومانی به مشتری بدهیم فردا که میآید خرید کند میبیند همان جنس به 2 میلیون و 50 هزار تومان تبدیل شده است.» محمدی یک دانشجوی رشته معماری است که در حال پرسه زدن در بازار کامپیوتر است. او با دوستش که به مشخصات فنی کامپیوتر وارد است، آمده تا خرید مقرون به صرفه و کارآمدی داشته باشد. او به «دنیای اقتصاد» میگوید: «برای دانشجویان خریدن لپتاپ واجب اما سخت است. من برای کارهای طراحی و تکمیل پروژه نیاز به برنامههای طراحی دارم بنابراین باید هرچه زودتر کامپیوتر تهیه میکردم.»
او میگوید که نزدیک به 2 میلیون تومان برای خرید کامپیوتر هزینه کنار گذاشته است که با پس انداز چند ماههاش به دست آمده است. به گفته او این روزها اگر بحث کار دانشگاهی و تخصصی در میان نباشد کسی پول عمدهای برای خرید کامپیوتر یا لپ تاپ خرج نمیکند؛ «اسمارت فونها به راحتی کارآیی یک کامپیوتر کوچک را دارند. انگار که همیشه یک کامپیوتر کوچک در جیبتان دارید.»
رقابت با سایتهای بزرگ
«اکثرا با همکاران کار میکنیم.» این گفته یکی دیگر از فروشندگان سختافزار در مرکز خرید ابریشم است. کار با همکاران و انجام خدمات فنی منابع درآمد اصلی اوست چراکه به اعتقاد او دیگر به جیب مشتری هیچ امیدی نیست. همایون سرتیپ به «دنیای اقتصاد» میگوید: «وضعیت خیلی خوشایند نیست. نه تنها نسبت به چند سال پیش بلکه نسبت به سال قبل هم وضعیت خیلی فرق کرده است. همین هم باعث شده تا با داد و ستد با مجموعه همکاران و کار خدماتی روزگارمان را بگذرانیم.» او با گفتن اینکه شاید در ماه هم یک دستگاه پی سی نفروشیم، ادامه میدهد:« سال قبل فروش لپتاپ خیلی بهتر بود، اما امسال در هیچ کدام خرید عمدهای نداشتیم و با این اوصاف پیشبینی شخصی ام این است که در آینده نزدیک بازار جمع خواهد شد و این بخش از نیاز مردم بهصورت اینترنتی انجام میشود.
همین حالا سایتهایی وارد بازار شدهاند که البته روی نحوه کار آنها هم هیچ نظارتی نیست. مثلا در برخی سایتها جنسی را میبینید که قیمت دارد اما در سایت وجود ندارد و این باعث میشود جنگ روانی بین ما و مشتری به وجود بیاید چون همان مشتری وقتی وارد بازار میشود با قیمت متفاوتی روبهرو میشود و میگوید که فلان سایت قیمت دیگری دارد. به نظر میرسد سایتها وقتی میبینند که نمیتوانند با بازار رقابت کنند آن را خراب میکنند.»
او با اشاره به نحوه فروش سایتهای اینترنتی بزرگ دنیا میگوید:« اگر شما از «آمازون» یا «ای بی» بخواهید خرید کنید همه کالاها 10درصد گرانتر از بازار است و چرا این 10 درصد را شما باید بپردازید چون شما از خانه و بدون صرف وقت و هزینه میخواهید وسیله مورد نیازتان به دستتان برسد بنابراین باید هزینهاش را پرداخت کنید. اما در ایران همه چیز برعکس است. سایت اینترنتی با هزار تومان منفعت کالا را میفروشد، بدون پرداخت اجاره و آب و برق و گاز به راحتی خدمات میدهد اینطور همه چیز به نفع مشتری میشود و در مقابل از بازار انتظار اضافه دارند.» به گفته او، این مشتریمداری نیست بلکه برهم زدن نظم کسب و کار است: «مثلا اگر ما جنسی را به فروش میرسانیم باید با 20 هزار تومان سود بفروشیم درحالیکه این سایت با هزار تومان سود این کار را میکند در حالیکه این کار برای ما اصولی نیست و به نظر هم نمیرسد این یک کسب و کار اصولی و منطقی باشد.»