ایران اکنون در آغاز راه رشد اقتصادی شتابان بر اساس سیاستهای ابلاغی برنامه ششم توسعه قراردارد. استارتاپهای بومی نیز از مهمترین عوامل و تقویتکنندههای این رشد شتابان هستند.
استارتاپها این روزها به یکی از مهمترین عوامل رشد اقتصادی در کشورهای مختلف جهان تبدیل شدهاند. این نوع خاص از کسبوکار در ایران نیز مدتی است مورد توجه قرار گرفته و نمونههای بومی موفقی هم در کشور ایجاد کرده است. اما تا به حال از خود پرسیدهاید که مدل اقتصادی این نوع کسبوکارها چیست؟ چرا بعضی از آنها کار خود را با تخفیفهای بسیار بزرگ و حتی خدمات رایگان شروع میکنند؟ یا چطور توسعه استارتاپها میتواند کشور را در مسیر رشد شتابان اقتصادی قرار دهد؟ و چرا استارتاپهای خدماتی در کشور بیشتر رشد کردهاند؟ در همین زمینه به ۵ پرسش مهم در این زمینه پاسخ داده شده است.
۱- استارتاپ چیست؟
شاید خیلی از ما تاکنون واژه استارتاپ به گوشمان خورده باشد اما تعریف روشن و دقیق آن را ندانیم. همین ممکن است برداشت نادرستی از فعالیت این کسبوکارهای نوین داشته باشیم. به زبان ساده یک شرکت استارتاپی که به اختصار «استارتاپ» و در زبان فارسی «کسبوکار نوپا» نامیده میشود، نوع خاصی از کسبوکار نوظهور است که از سرعت رشد تجاری بالایی برخوردار است. کسبوکارهای نوپا رشد خود را در بازار بسیار بزرگی از مشتریان خود در جامعه محقق میکنند. بازاری که نیازمند محصول، فرایند یا خدمات نوآورانه جذاب ارائه شده توسط آن شرکت است.
۲- استارتاپها چگونه مشتری جذب میکنند؟
کسبوکارهای نوپا معمولا با فناوری سر و کار دارند و برای رسیدن به هدف خود از فناوریهای نوین به شکل خلاقانه استفاده میکنند. آنها زنده خواهند ماند تا زمانی که فناوری زنده است. زیرا مشتریان این شرکتها همانهایی هستند که با فناوری به صورت روزمره سر و کار دارند. در حال حاضر میتوان گفت تقریبا همه استارتاپها به هر نوعی که شده از دادههای بزرگ، وب، موبایل، اینترنت و فناوریهای جدید استفاده میکنند تا رشد بالایی داشته باشند و به تعداد کاربران و مشتریهای بالایی برسند. این اتفاق مخصوص ایران نیست و در سراسر جهان همین مدل رایج است.
۳- چرا استارتاپها به مشتریان تخفیف میدهند؟
شاید تا اینجای متن که با استارتاپها و نحوه جذب مشتری و کاربر در آنها آشنا شدید، راحتتر بتوانید این پرسش را پاسخ دهید. اما برای درک بهتر این مساله نه چندان پیچیده بهتر است مساله را با یک مثال بررسی کنیم. یک قنادی مشهور در محله شما شعبه جدیدی را افتتاح میکند، روز افتتاحیه هممحلیهای شما میتوانند به صورت کاملا رایگان از شیرینیهای خوشمزه آن قنادی استفاده کنند. جمعیت زیادی از سر و کول هم بالا میروند تا شیرینی رایگان به آنها هم برسد. رسانههای محلی هم جمع میشوند. مردم همه تا مدتها از قنادی جدید و طعم شیرین به یادماندنی صحبت میکنند. چرا مالکان یا سرمایهگذاران قنادی این همه هزینه کردند؟ پاسخ واضح است. آنها با یکی از رایجترین مدلهای کسبوکار به دنبال جذب کاربر و مشتری وفادار هستند.
مشتریهایی که هرگز طعم خوشمزه و شیرین را فراموش نخواهند کرد. مشتریهایی که همیشه در دسترس قنادی هستند و برای شیرینیهای با قیمت واقعی در روزهای بعد نیز به راحتی هزینه میکنند. چون این شیرینیها را یا جای دیگری پیدا نمیکنند یا اگر هم پیدا کردند در واقع دور از محله آنهاست و از نظر هزینه و زمان برای آنها صرفه ندارد.
استارتاپها و مالکان و سرمایهگذاران آنها نیز با تخفیفهای زیاد در برهههای مختلف زمانی در واقع همین مدل و مدلهای مشابه جذب کاربر و مشتری وفادار را دنبال میکنند. در ایران نیز همین اتفاق میافتد. تخفیفهای زیاد استارتاپی از پولداری یا توطئههای پنهانی سرچشمه نمیگیرد. این یک مدل رقابتی جذب کاربر و مشتری است.
۴- آیا استارتاپها قصد سوءاستفاده از اطلاعات مشتریان خود را دارند؟
مدتی است که کسبوکارهای نوپا در کشور مورد کنکاش خاصی قرار گرفتهاند. سوالات و ابهامات زیادی درباره آنها مطرح میشود. ظن و گمان درباره نحوه فعالیت آنها، استارتاپها را بسیار مشکوک جلوه میدهد. اما شاید تا اینجای متن را که خوانده باشید بیشتر با مدل تجاری این کسبوکارها آشنا شدهاید.
حفاظت از اطلاعات یک شخص، جامعه یا کشور بسیار منطقی است و همه ما لازم است برابر خطرهای ممکن حساسیت لازم را داشته باشیم. زیرا احتمال سوءاستفاده از اطلاعات خصوصی همیشه وجود دارد. اما باید بررسی شود چه نوع اطلاعاتی در اختیار چه کسانی قرار داده میشود.
به عنوان مثال براساس نظرسنجیها، مردم آمریکا به استارتاپ هایی همچون اپل و سرورهای ابری آن در حفظ دادههای خود بیشتر از دولت مرکزی آمریکا اعتماد دارند. این اعتماد بی دلیل نیست؛ زیرا اپل به «کاسب معتمد» آنها شهرت یافته است. مثل همان قنادی مشهوری که پیش از این مثال زدیم.
در همان مثال ممکن است مردم محله بر اثر گذشت زمان به مالکان و کارکنان بومی قنادی اعتماد پیدا کنند و این اعتماد در نتیجه نحوه فعالیت آن قنادی و آشنایی و نظارت بیشتر است. آنها احتمالا دوست ندارند اطلاعاتشان در اختیار قنادیهای محله های دیگر با کارکنان ناشناخته قرار بگیرد و این یک احساس طبیعی است. استارتاپهای بومی هم به همین دلیل و دلایل مشابه بیشتر مورد اعتماد قرار میگیرند. اگر اطلاعات مردم ایران در دسترس شرکتهای داخلی با کارکنان ایرانی تحت نظارت مدیران سالم و نهادهای ناظر همیشه آگاه و فعال باشد، کمترین احتمال سوءاستفاده وجود دارد.
اما تا به حال به اینکه اطلاعات میلیونها ایرانی در سامانههای خدمات رایگان اینترنتی مثل ایمیل، جیمیل، یاهو، تلگرام، واتساپ و موارد مشابه ذخیره میشود، حساس شدهایم؟ قطعا اگر خطر سوءاستفاده از اطلاعات مردم باشد بیشتر در این موارد باید به دنبال آن بود. زیرا استارتاپهای بزرگ داخلی تا امروز امتحان خود را پس دادهاند و همیشه تحت نظارت مستمر مردم و نهادها هستند.
۵- آیا استارتاپها بیشتر خدماتی هستند تا فناور-محور؟
پاسخ این سوال بسیار واضح است. همانطور که در سوال اول پاسخ داده شد، استارتاپها یا محصول، یا فرایند یا خدمات نوآورانه ارائه میکنند تا بازار بزرگ مشتریان خود را پوشش دهند. اگر به روند رشد کمپانیهای مشهور و نوآور دنیا نگاهی بیاندازیم متوجه خواهیم شد که نوآوری آنها در فرایندها و خدمات بیشتر و بسیار سریعتر از نوآوری در محصول پاسخ داده و توانسته کاربران بیشتر را جذب کند. از طرفی در زمینه استارتاپهای حوزه فناوری اطلاعات اگر به عنوان مثال به نسخههای متفاوت گوشیهای هوشمند توجه کنید، متوجه خواهید شد که از نظر ذات فناوری تفاوتها و نوآوریها آنچنان قابل توجه نیست و بییشتر نوآوری در فرایند ارائه فناوری و نوع خدمات است.
از طرف دیگر توسعه فناوری امری زمانبر است و رقابت شدید در بازار این اجازه را به سرمایهگذاران و مالکان استارتاپها نمیدهد که تمام توجهشان به فناوری باشد. آنها گاه صرفا خدمات و فرایندها را برای رشد انتخاب میکنند و گاه همزمان برنامههای بلندمدت فناور-محور را کنار برنامههای کوتاهمدت خدماتی و فرایند-محور دنبال میکنند.
ایران هم به عنوان یک کشور در حال توسعه از این قواعد مستثنا نیست. اینکه مطرح کنیم در کشور سرمایهگذاریها فقط روی استارتاپهای خدماتی انجام میشود، کاملا غلط است. اگر به مجموعههای حوزه فناوری در کشور مثل بخشهایی از دانشگاهها و پارکهای علموفناوری سری بزنید، متوجه خواهید شد روند شکلگیری استارتاپها و شرکتهای نوپای حوزه فناوری با سرعت قابل توجهی در حال رشد است.
سرمایهگذاران خطرپذیر هم با توجه به برنامههای بلندمدت این نوع استارتاپها روی آنها سرمایهگذاریهای بسیار خوبی انجام دادهاند. نمونههای موفق بسیاری هم میتوان داخل کشور مثال زد. موفق از این لحاظ که طبق برنامه پیش میروند و در مدت زمان پیشبینی شده احتمال موفقیت آنها بسیار بالاست. جدای از رسیدن به تخصص و کسب فناوری، نیاز به ایجاد زنجیره ارزش و تولید و فروش در استارتاپهای فناور-محور زمان بسیار بیشتری میطلبد.
کلام آخر
اکنون ایران در آغاز راه رشد اقتصادی شتابان بر اساس سیاستهای ابلاغی برنامه ششم توسعه قراردارد. استارتاپهای بومی نیز از مهمترین عوامل و تقویتکنندههای این رشد شتابان هستند.
«رشد اقتصادی شتابان و پایدار و اشتغالزا با بسیج همه امکانات و ظرفیتهای داخلی کشور»، «بهبود مستمر فضای کسبوکار و تقویت ساختار رقابتی و رقابتپذیری بازارها»، «مشارکت و بهرهگیری مناسب از ظرفیت نهادهای عمومی غیردولتی با ایفای نقش ملی و فراملی آنها در تحقق اقتصاد مقاومتی»، «توسعه پیوندهای اقتصادی و تجاری متقابل و شبکهای کشور»، «جذب سرمایه ایرانیان خارج از کشور و سرمایهگذاران خارجی با ایجاد انگیزه و مشوقهای لازم»، «دانشبنیان کردن شیوه تولید و محصولات صنعتی و خدمات وابسته به آن، نشانسازی تجاری و تقویت حضور در بازارهای منطقه و جهان» و چند مورد دیگر، همه از موارد اقتصادی سیاستهای کلی ابلاغی برنامه ششم توسعه توسط مقام معظم رهبری هستند.
به نظر میرسد فعالیت و سرمایهگذاری روی کسبوکارهای نوپا یا همان استارتاپها در این خصوص بسیار موثر بوده و نتایج و ثمرات تاثیرگذاری را داشته و خواهد داشت. به ویژه اگر همه تمرکزمان بر حمایت از استارتاپهای بومی و جوانان کارآفرین کشور باشد. این ظرفیت به وجود آمده نیاز به حمایت و حفاظت دارد و هرنوع فعالیت که مانع از رشد آن شود خیانت به ثروت ملی است.