نسل متصل به اینترنت در سال 2020
طی ده سال آینده، نسل جدیدی بنام نسل c (نسل هزاره یا نسل دیجیتال) پیدا می شود که متولدین سال های بعد از 1990 هستند، این بومی های دیجیتالی که فعلاً فقط در دانشگاه حضور پیدا می کنند و نیروی کار می شوند، جهان را به گونه ای که می شناسیم دگرگون می کنند. علائق آنها سبب ایجاد تغییری عظیم می شود، به طوری که افراد سراسر دنیا در می یابند چگونه معاشرت کنند، کار کنند و با هیجاناتشان زندگی کنند و آن را در فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی به کار برند.
نسل متصل به اینترنت در سال 2020
رومن فردریش شریک شرکت strategy & است که پایه و اساس آن در دوسلدورف و استکهلم است. او متخصص در تحول استراتژیک و فن آوری، بازاریابی، چالش های فروش در ارتباطات، رسانه و صنایع فن آوری است. مایکل پیترسون سابقاً یکی از شرکای شرکت Booz بود.
الکس کوستر یکی از شرکای شرکت Strategy & است که پایه و اساس آن در زوریخ است. او بر استراتژی، رشد درآمد، فرصت تحول در مدل کسب و کار در ارتبطات، فن آوری و شرکت های اینترنتی تأکید دارد.
سباستین بلوم یکی از مدیران دفتر شرکت Strategy & در مونیخ است. به عنوان بخشی از کار رسانه های گروهی، او بر تلویزیون، محتوای دیجیتالی و استراتژی های اینترنتی تأکید دارد.
خلاصه اجرایی یا اداری
طی ده سال آینده، نسل جدیدی بنام نسل c (نسل هزاره یا نسل دیجیتال) پیدا می شود که متولدین سال های بعد از 1990 هستند، این بومی های دیجیتالی که فعلاً فقط در دانشگاه حضور پیدا می کنند و نیروی کار می شوند، جهان را به گونه ای که می شناسیم دگرگون می کنند. علائق آنها سبب ایجاد تغییری عظیم می شود، به طوری که افراد سراسر دنیا در می یابند چگونه معاشرت کنند، کار کنند و با هیجاناتشان زندگی کنند و آن را در فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی به کار برند.
همانطور که بزرگ می شوند، این نسلِ به شدت متصل، بیشتر ساعات بیداری خود را به صورت آنلاین سپری می کنند. به راحتی در شبکه های اجتماعی با چند صد نفر اطلاعات شخصی زیادی را به اشتراک می گذارند و با خودشان یک کلاد(cloud) شخصی پیچیده حمل می کنند به طوری که آنها را در دنیای متقارن آنلاین و آفلاین شناسایی می کند.
در نتیجه، این نسل، انتظار اتصال سریع و قابل اعتماد را دارند که از طریق آن با چندین شرکای کسب و کار آنلاین لینک های تجاری مستقیم ایجاد کنند.
امروزه ما آنها را عوامل یا کاربران برنامه می نامیم و اینترنت بدون هیج نقطه کنترل آشکار در یک cloud کلاد اساساً "بی کانون و بی مرکز" توسعه پیدا می کند.
در مواجهه با کاهش درآمد از طریق خدمات سنتی، چالش برای صنایع ارتباطی و فن آوری کنار گذاشته می شود و مدل های کسب و کار ماندگار می شوند و بر آنچه که باعث رشد محیط نسل C می شود، تمرکز می کنند. این مسئله نباید رویدادی بد درنظر گرفته شود، چرا که افزایش پهنای باند فراگیر و جمعیت های تازه متصل از اقتصادهای نوظهور، اپراتورها را قادر می کند تا روی آرایه ای از خدمات جدید و وسیع سرمایه گذاری کنند. "لوله هوشمند" ساختار ارتباطی هوشمندی است که در قلب بسیاری از مخازن جدید ارزشمند در صنایعی مثل مراقبت های پزشکی، انرژی، حمل و نقل و رسانه است.
عوامل فن آوری و ارتباطات بر روی ارابه موسیقی قرار می گیرند تا به شکل دهی آینده این صنایع کمک کنند و درآمدهای قابل توجه را جهت تغییر و رشد صنایع، به دست آورند.
ساختار و شکل فعالیت ها در آینده
تا سال 2020 نسل کاملی در دنیای دیجیتال رشد می کند. کامپیوترها، اینترنت، موبایل ها، پیامک ها، شبکه های اجتماعی همه ماهیت دوم برای نسل جدید هستند. آشنایی آنها با فن آوری، وابسته به ارتباطات موبایلی است و مایلند که در تماس با شبکه های بزرگی مثل اعضای خانواده، دوستان، تماس های شغلی در ارتباط باشند و دیگران به تغییر شیوه کار و مصرف کردن ما بپردازند. این گروه جمعیت شناختی را نسل C می نامیم- حرف C نشان دهنده حرف اول واژه های connect communicate و change است.
جهان در سال 2020 چگونه خواهد بود؟ به امید درک بهتر، عمق تغییرات را نسل C به ارمغان خواهد آورد که به مدیران در صنایع فن آوری اطلاعات و ارتباطات کمک می کند. همکارانشان نیز به تنوع صنایع مرتبط می اندیشند و برای آن آماده می شوند. شرکت Strategy & اقدام به طراحی پروژه بلندمدتی جهت بررسی شکل زندگی در جهان و تأثیر آن توسط نسل C کرده است. هدف ما تعیین شکل دقیق یا گسترش چشم اندازی خاص از آینده نیست بلکه بررسی روندهایی است که باور داریم بر دهه بعدی تأثیر خواهد گذاشت و به تعریف پارامترهایی می پردازد که پیرامون شکل آینده و واکنش مدیران کسب و کار بحث می کنند.
نسل C چه نسلی است؟
آنها واقع گرا و مادی گرا هستند. اگر به لحاظ سیاسی تجددطلب نباشند به لحاظ فرهنگی آزادی خواهند، افرادی در حال پیشرفت هستند با این حال نسبت به نسل قبلی بیشتر با والدینشان زندگی می کنند. بسیاری از تعاملات اجتماعی شان در اینترنت رخ می دهد، جایی که احساس آزادتری برای بیان نظرات و نگرش هایشان دارند. آنها تحت تأثیر هری پاتر، باراک اوباما، ieverything, ipods, iTunes, iphones بزرگ شده اند. فن آوری طوری در زندگی شان تنیده شده که مفهوم پیشگام اساساً بی معناست.
آنها نسل C هستند- وصل می شوند، ارتباط برقرار می کنند و محتوا محور، کامپیوتر محور و جامعه محورند.
و همیشه در حال کلیک کردن هستند. به عنوان یک قاعده کلی، آنها بعد از سال 1990 متولد شده اند و دوران نوجوانی را بعد از سال 2000 سپری کرده اند. در جهان توسعه یافته، نسل C در این گروه سنی، شامل همه افراد در کشورهای BRIC می شود. تا سال 2020 آنها 40 درصد جمعت آمریکا، اروپا و کشورهای BRIC و 10 درصد بقیه دنیا را در بر می گیرند و تا آن زمان، بزرگترین گروه مصرف کننده اینترنت را در سراسر دنیا تشکیل می دهند.
در همه زندگی شان مالک ابزارهای دیجیتالی بوده اند و از نزدیک با این ابزارها آشنا هستند و 6 ساعت در روز از آن استفاده می کنند. همه آنها موبایل دارند و دائماً پیامک ارسال می کنند. بیش از 95 درصد آنها کامپیوتر دارند و بیش از نیمی از آنها برای ارتباط با یکدیگر از ارسال پیامک استفاده می کنند، صفحات فیس بوک دارند و فیلم های یوتیوب را تماشا می کنند.
نمونه ای از نسل C "بومی دیجیتالی" را در سال 2020 در نظر بگیرید. کولین دانشجوی علوم کامپیوتر در لندن است که 20 سال سن دارد، جایی که او با دو دانشجوی دیگر زندگی می کند و معادل 600 پوند در ماه پرداخت می کند. از پیاده روی، ورزش، موسیقی و بازی لذت می برد. یک ابزار دیجیتالی مبتدی دارد (PDD) که 24 ساعته در خانه، در مسیر و در مدرسه وصل است. کولین آن را برای دانلود کردن، ضبط موسیقی، فیلم و محتویات دیگر، ارتباط با خانواده و دوستان و گسترش حلقه دوستان و آشنایان استفاده می کند. آپارتمانش مجهز به فن آوری های نوین بی سیم داخلی است، با سرعت خوب دانلود که توسط دولت در اختیارشان قرار داده شده است.
والدین کولین از هم جدا شده اند و او یک خواهر دارد. نزدیک خانواده اش زندگی می کند ولی ارتباطش با آنها محدود است. در عوض ترجیح می دهد از طریق PDD (ابزار دیجیتالی) خود با آنها در تماس باشد که می تواند از طریق چند کانال صوتی، متنی، ویدیویی و دیتایی فوراً به صورت انفرادی و یا با همه آنها به طور همزمان ارتباط برقرار کند. البته والدینش مایلند که او بیش از این آنها را ببیند اما در نهایت آنها به این نحو از زندگی دیجیتالی او عادت کردند. کولین گاهی اوقات احساس می کند که به لحاظ دیجیتالی بسیار به اینترنت وصل است. دیدار غافگیرکننده او با مادرش خراب شد چون مادرش می دانست که او داخل شهر است- او فراموش کرده بود مشخصه مکان را روی PDD اش غیر فعال کند. زندگی اجتماعی کولین متأثر از PDD اش است. او همیشه می تواند موقعیت دوستان و حتی اینکه چه کاری انجام می دهند را بفهمد و فوراَ با آنها ارتباط برقرار کند.
بیشتر تجربه کولین در مدرسه به واسطه PDD اش است. می تواند در کنفرانس ها حضور داشته باشد، موضوعات خواندنی را سرچ کند، پژوهش انجام دهد، یادداشت ها را با همکلاسی هایش مقایسه کند حتی امتحان دهد- همه اینها را با آرامش از آپارتمانش می تواند انجام دهد. وقتی به دانشگاه می رود، PDD اش به طور اتوماتیک به شبکه دانشکده وصل می شود و محتویات مرتبط، اعلامیه ها حتی صورتحساب های هزینه را دانلود می کند و می تواند قسط و هزینه آنها را بعداَ سر فرصت پرداخت نماید. در موقع خرید نیز، PDD اش بیشتر کارها را برایش انجام می دهد. اگرچه ترجیح می دهد به صورت آنلاین خرید کند، وقتی وارد فروشگاهی می شود، PDD به صورت خودکار به شبکه فروشگاه وصل می شود و از طریق گزینه های کالا راهنمایی می شود، پیشنهاد می دهد و به صورت خودکار اقلامی که خریداری کرده بررسی و پرداخت می شود.
عشق و علاقه واقعی کولین مسافرت است و ترجیح می دهد با کوله پشتی سفر کند. در سفر اخیرش به استرالیا، در طول سفر طولانی اش با هواپیما، PDD اش او را سرگرم نگه داشت و به صورت اتوماتیک کمک کرد تا از طریق گمرک به شبکه دولت استرالیا وصل شود. بنابراین کولین از PDD استفاده می کرد تا به موقعیت دوستان استرالیایی اش که از طریق اینترنت پیدا کرده بود تا با آنها سفر کند، اشاره کرد. قبلاً آنها همدیگر را دیده بودند و از PDD شان برای برنامه ریزی مسیرشان استفاده کرده بودند. با توجه به اینکه کل جهان به صورت سه بعدی طراحی شده، کار نسبتاً ساده ای بود و می توانستند هر دور پیچی را ببینند و مسیرشان را دور بزنند. جای تعجب هم نیست!
شرایط مرزی
زیربنای این بررسی باوری است که در پایان دهه دنیایی را پیدا می کنیم که مکانی بهتری خواهد بود، با آینده ای روشن تر برای سهم بزرگتری از جمعیت جهانی که شامل کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می شود. این باور مبتنی بر تعدادی از روندهای کلان اقتصادی، جمعیتی و فن آوری است که ما از بررسی و مصاحبه های گسترده انجام شده به عنوان بخشی از مطالعه توسعه داده ایم.(شکل شماره 1 را در صفحه ببینید)
به دنبال آرامشی که طی رکود اقتصادی اخیر در سراسر جهان ایجاد شده است، با این روند جهانی شدن سرعت می گیرد و ما وارد عرصه ای از رشد اقتصادی پایدار می شویم.
به نوبه خود، فضای بین المللی مهاجرت جهانی استعداد و کار و سرمایه نیز دوباره برقرار خواهد شد. از آنجایی که سن افراد در کشورهای غربی رو به پیری است، طبقات مصرف کننده جدید و قدرتمندی از جمله طبقه بازنشستگی نسبتاً متمکن و طبقه متوسط جوان و نوپدید به وجود می آیند.
کشورهای BRIC (برزیل، روسیه، هند و چین) به سرعت شروع به رشد می کنند و در وسعت استعداد بالقوه و نهایتاً در نوآوری از غرب پیشی می گیرند. سرعت نوآوری همواره دنیای دیجیتالی تری را ایجاد می کند، به گونه ای که ابزارهای بی سیم نقش ظهورشان را به عنوان ابزار مسلط بر تجارت، کارآفرینی و دسترسی اینترنت با حجم انبوه به اثبات می رسانند. در نهایت نگرانی برای محیط و امنیت انرژی در سطح بالا می ماند.
بیشتر تفکرات ما برپایه چندین تصور پیرامون دنیا در 10 سال آینده است. If perhaps less certain
قدرت الکتریکی پویا و پایداری که احتمالا برای بخش قابل ملاحظه ای از یک جامعه بزرگتر در دسترس قرار می گیرد.
و بهره وری انرژی دیگر مانعی برای پیشرفت را نشان نمی دهد. پهنای باند سرعت بالا، چه متحرک و چه ثابت، مقرون به صرفه است. سیستم های هویت آنلاین امن به احراز هویت کاربر قابل اعتماد اجازه دسترسی می دهد. طرح نظارتی نسبی به روی فعالیت های تجاری سراسر جهان باز خواهد شد و شرکت ها و افراد قادر می شوند با ایجاد دارایی خردمندانه از آن سود و منفعت کسب کنند.
در میان همه این تغییرات نسل C پدید می آید. به این ترتیب که، این گروه از "بومی های دیجیتال" هم به تغییراتی که در بالا ذکرشد، کمک می کنند و هم از آن سود می برند- اینکه چگونه صنایع و جوامع فردی به طور کلی از تکنولوژی استفاده می کنند در حال تغییر است. در ادامه به بررسی نتایج می پردازیم.
نمودار شماره 1
روند کلان جمعیتی
The Group of 7 (G7) is a group consisting of Canada, France, Germany, Italy, Japan, the United Kingdom, and the United States. The European Union is also represented within the G7
تا سال 2020 جمعیت جهان 7.6 بیلیون نفر خواهد بود. که با پیدایش بازارها تحت فشار کشورها قرار می گیرند تا رشد اقتصادی را افزایش دهند.
جمعیت شهری
تا سال 2020 جمعیت در کشورهای عضو گروه 7 تا 80 درصد جمعیت شهری خواهد بود.
جمعیت روستایی کشورهای BRIC با سرعت بیشتری شهری می شوند.
تا سال 2020، 26 درصد جمعیت کشورهای عضو گروه 7، بالای 60 سال خواهند بود در حالیکه، اعضا جوانتر کشورهای BRIC محرک های اصلی نوآوری می شوند.
افزایش امید به زندگی و سن جمعیت
تا سال 2020، سن افراد 50 سال و بیش از آن تا 58 درصد قدرت مصرف جهانی با درآمدزایی این گروه نسبتا فزاینده کنترل می شود.
افزایش قدرت خرید نسل های مسن تر
تأثیر نسل C
روندهای مطرح شده در بالا طیف گسترده ای از اثرات را دارند که به طور گسترده ای به این بحث می پردازد که چگونه اعضا نسل Cو نیز نسل های دیگر از فن آوری ارتباطات استفاده می کنند، چگونه به جمع آوری و مصرف اطلاعات و سرگرمی ها می پردازند و چگونه تعامل دارند. این اثرات تا حدی با پیشرفت فن آوری طی دهه آینده مشخص می شود. تا زمانیکه بسیاری از این عقاید یکی دو سال است که در اطراف "جوامع همیشه مشغول و متصل به اینترنت" شناورند، آخرین بررسی های رفتار مصرف کننده تأیید می کند که این روند واقعی است و در حال تغییر کل بازار هستند. (نمودار شماره 2 را ببینید)
نمودار شماره 2
روندهای اصلی- تأثیر و احتمال
رفتار مصرف کننده
در شبکه های کاری شبانه روزی که 7 روز هفته را 24 ساعته کار می کنند، برقراری ارتباط ناگسستنی و پیوسته تا سال 2020 به نوعی هنجار تبدیل خواهد شد- در واقع پیش نیازی برای مشارکت در جامعه است.
در حال حاضر، 6/4 میلیارد کاربر موبایل در سرتاسر جهان وجود دارد، 7/1 میلیارد کاربر اینترنتی در میان جوانان اروپایی، 52 درصدشان عنوان می کنند چنانچه موبایلشان همراهشان نباشد احساس جدایی و گسسته شدن از دنیا را دارند و 91 درصد کاربران موبایلی، تلفن هایشان را در حالت خواب و بیداری به فاصله کمتر از یک متر از خود نگه می دارند. تا سال 2020 پیش بینی می شود که تعداد کاربران موبایلی به 6 میلیون کاربر برسد و تعداد افرادی که به اینترنت دسترسی دارند به 7/4 میلیارد نفر می رسد که اصولاً از طریق ابزارهای موبایلی شان به اینترنت وصل می شوند. قدرت اینترنت نه به واسطه پتانسیل اقتصادی آنلاین آن که به عنوان یک پدیده اثرگذار سیاسی فرهنگی است که توسعه خواهد یافت. در عین حال، هنگامی که روز به ترکیبی از فعالیت های کسب و کار و شخصی قابل تغییر مانند کار، رفت و آمد در مسیر کار و خانه، خرید، ارتباطات و تفریح و سرگرمی تقسیم می شود، فعالیت های شخصی و کسب و کار به طور یکدست به هم می پیوندند. فایده مسلم این است که: زمانی که اوقات فراغت و بیکاری به ندرت اتفاق می افتد و نادر می شود، فوق العاده با ارزش می شود.
حیوان اجتماعی 2.0: به لطف شهرت و اجرای فراگیر مشارکت اجتماعی مکانیسم ها و فن آوری هایی مثل شبکه های اجتماعی، کانال های صوتی، گروه های آنلاین، وب لاگ ها و پیام های الکترونیکی دیگر، اندازه و تنوع شبکه های روابط شخصی برای رشد استمرار می یابد. این شبکه ها شامل آشنایانی می شوند که کاملاً آنسوی گروه های سنتی خانوادگی، دوستان و همکاران کاری گسترده می شوند تا دوستان، آشنایان آنلاین و "گروه های علاقه مند" ناشناس را شامل شوند. قبلاً 49 درصد افراد 16 تا 24 ساله در اروپا از کاربران زبل شبکه اجتماعی بودند. یک نتیجه آن، ایجاد حرکت ناگهانی و تند فشارهای کسب و کار و سیاسی خواهد بود-روندی که قدرتمندانه شاهد امواج جزر و مدی توجه الکترونیکی است که توسط مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا ایجاد شد. به طور متوسط اشخاص در سال 2020 در یک وب با 200 تا 300 نفر در ارتباطند که این ارتباط روزانه از طریق کانال های گوناگون حفظ می شود. حتی در خانواده ها، با افزایش تعامل دیجیتالی نیاز به همجواری فیزیکی کاهش می یابد. درست همانطور که دکمه های اتصال فیس بوک قبلاً در میان 80 هزار وب سایت و ابزارهایی مثل Xbox مایکروسافت توزیع شده است، شبکه های اجتماعی افراد را در تمام فعالیت های روزانه شان همراهی می کنند.
تأثیر تدریجی اطلاعات دیجیتالی: مصرف اطلاعات دیجیتالی افراد به طرز چشمگیری افزایش می یابد که بیشتر آن اثبات نشده است. مخزن بزرگی از اطلاعات در دسترس، به مصرف کنندگان اجازه می دهد تا اطلاعاتی را که می خواهند انتخاب و گزینش کنند و حتی می آموند که چگونه آن را مصرف کنند. مصرف اطلاعات "غیر خطی" هنجار می شود و ذخیره اطلاعات دیجیتالی انفجاری ایجاد می کند. طبق مطالعات اخیر که توسط روزنامه اکونومیست انجام شده، شرکت والمارت که یک شرکت خرده فروشی است هم اکنون بیش از یک میلیون معامله فروش را ساعت به ساعت از طریق تغذیه پایگاه های اطلاعاتی که بیش از 2.5 پتابایت برآورد شده اند را تحت کنترل دارد.
سیسکو در بررسی ذکر شده تخمین زده است که انتظار می رود ترافیک اینترنتی تا سال 2013 ده برابر شود و به 667 اگزابایت برسد. هم اکنون بیشتر این اطلاعات غیرقابل استفاده- تحلیل نشده و غیر قابل تحلیلند- اما به زودی کاربردشان اقتصادی می شود.
حریم خصوصی نشر: به همان اندازه که مصرف کنندگان فواید اینترنت را به عنوان خطراتی بزرگ در نظر می گیرند و مکانیسم ها نیز امن تر و پردازش اطلاعات شخصی نیز دقیق تر می شود، نگرانی ها در مورد حریم خصوصی و امنیت اطلاعات شخصی کاهش می یابد. نتیجه به دست آمده شامل دسترسی و فراوانی بلا درنگ اطلاعات شخصی در حضور افراد، وضعیت آنلاین، مکان فیزیکی، ارتباطات ارجح، کانال ها، شبکه های دوستانه، احساسات، و عادات خرید است. فیس بوک قبلا میزبان 40 میلیون عکس بود. رشد روزافزون استفاده از شبکه های اجتماعی الگوهای مصرف را مشخص می کند. بازاریابی اینترنتی و دیدگاه مثبت دوستان و همقطاران برای موفقیت ضروری است که به نوبه خود، مفهوم ارزش نام تجاری، بازاریابی سنتی و اعتبار کالا را از بین می برد.
اینترنت همه جا حاضر: همانگونه که نگرانی های حریم شخصی کم می شود، اطلاعات شخصی از قبیل هویت، جزئیات پرداخت، اولویت های خرید، علائق، و عضویت در جوامع اجتماعی به طور گسترده ای قابل دسترس می شود. نسل C می تواند از طریق بسیاری از رابط های دیجیتالی رو به رشد به زندگی شخصی اش دسترسی داشته باشد که مستلزم یک دنیای کاملا به هم پیوسته است که خدمات و اطلاعات به طور مجازی در کلاد(cloud) وجود دارند. امروزه لوازم الکترونیکی مصرفی از قبیل تلفن های هوشمند، آی پدها، آی پودها، نوت بوک ها، لپ تاپ ها، کامپیوترهای شخصی، ساعت ها جهت را نشان می دهند-این لیست قطعیت رشد را در دهه بعدی نشان می دهد. ضمناً قیمت چنین ابزارهایی به طرز چشمگیری سقوط می کند. نت بوک ها که از طریق اپراتورهای مخابراتی در هزینه ها به اندازه یک پنی کمک کردند، در خروجی های جزئی به 200 دلار می رسند. با اینحال ارزش خدمات پهنای باند بی سیم بیش از 50 دلار در ماه است.
رشد شکاف نسلی: سن سواد دیجیتالی بالا می رود، به طوری که افراد بالای 50 سال به طور گسترده ای به سمت آنلاین شدن مهاجرت می کنند. هم اکنون، 65 ساله ها 2 تا 3 ساعت را در یک هفته به صورت آنلاین سپری می کنند، اما 65 ساله های 2020 به صورت هفتگی هشت ساعت را آنلاین سپری می کنند- این تضاد در حالی است که افراد 16 تا 24 ساله قبلا 13 ساعت را در هفته به صورت آنلاین سپری می کردند و افراد مسن تر بر شدت رفتار دیجیتالی شان در این تأخیر و کندی ادامه می دهند. نسل C خصوصاً در توسعه فرهنگ فراگیر خود از ارتباطات بیشتر فاصله می گیرد. از آنجایی که کانال های ارتباطی دیجیتالی جایگزین تعاملات خیلی نزدیک فیزیکی شده است برای نسل قبلی باعث شگفتی و تعجب است. این فرهنگ ناظران را بر آن داشته که این گروه را "نسل سکوت" معرفی کند. (شکل شماره 3 را در صفحه بعد ببینید)
نمودار شماره 3
کاربرد اینترنت اروپائیان از نظر سنی
میزان ساعات استفاده شده در هفته بر روی هر فعالیت
کسب و کار
مجازی سازی اجتماعی: هنگامی که از طریق اتصالات شبانه روزی(24 ساعت شبانه روز در هفت روز هفته)، شبکه اجتماعی، و نگرش آزادی شخصی بر دیوارهای شرکت بیشتر نفوذ می کند، زندگی گروهی از ساختار سلسله مراتب سنتی دور می شود. در عوض، کارکنان در طول روز مسائل کاری را با مسائل شخصی در هم می آمیزند و خود را با جوامع چابک و منعطف مطبوعشان وفق می دهند. تا سال 2020، بیش از نیمی از کارمندان در شرکت های بزرگ در گروه های پروژه ای مجازی کار می کنند.
مصرف کنندگان ساکن: گرایش به سمت مصرف گرایی شرکت فن آوری اطلاعات تداوم می یابد. بیش از نیمی از دفاتر اطلاعات دولت(GIOs =government information office) در بررسی شرکت strategy & عنوان کرد که در سه تا پنج سال آینده بیشتر کارمندان به جای استفاده از امکانات شرکت از کامپیوترهای شخصی شان استفاده می کنند. مسبب این گرایش کارمندان به عنوان "مصرف کنندگان دائمی" نسل C هستند که به واسطه آشنایی آنها با فن آوری و انتظاراتشان از ارتباطات آنلاین همیشگی است.
تزریق استعداد: از آنجایی که جوامع مجازی زندگی را برای کارگران برای پیوستنشان به تیم های جهانی آسانتر می کند، کارگران آگاه غیر غربی به مهاجرت خود به دنیای توسعه یافته ادامه می دهند. هنگامیکه اینگونه عمل می کنند، با خودشان ایده های جدید و رفتارهای کاری را که در سرزمینشان بوجود آوردند به همراه می آورند.
امتیاز زمان رویارویی: تکثیر و افزایش پیچیدگی ارتباطات، تعاملات و فن آوری ها و ابزارهای همکاری ما را با کارگرانی آگاه رو به رو می کند که غالباً کمتر سفر می کنند. فرصت دیدار رو در رو اصولا به مدیریت ارشد اعطا می شود و سفر کاری فرصتی ارزشمند قلمداد می شود.
دنیای در حال توسعه
کارآفرینان دیجیتال: تعداد کارآفرینان دیجیتال خلاق و ماهر در سراسر دنیای در حال توسعه افزایش می یابد. افزایش کارآفرینان به طور قابل ملاحظه ای پتانسیل مختل کردن نمونه های کسب و کار سنتی غربی را دارد. آنها مخاطبان بسیار متصلی دارند که می توانند از ایده های جدیدشان به نفع خود استفاده کنند. مثلا در چین شهری 76 درصد افراد آنلاین هستند، و 61 درصد در خانه پهنای باند دارند. کشورهای غربی در حال حاضر د فقط از طریق دو سرویس آنلاین بحرانی از قبیل: تجارت الکترونیک(در آلمان) و تبلیغات آنلاین (در بریتانیا) در دنیا پیشتازند، در حالی که کشورهای غیر غربی در چندین مورد نسبت به سایر کشورها جلوترند که این موارد شامل: پهنای باند(در کره جنوبی)، شبکه اجتماعی(در برزیل)، بازی های آنلاینی(در چین)، پرداخت های موبایلی(در ژاپن) و تراکنش های کوچک از طریق پیامک(فیلیپین) است.
مخاطبان گروهی جدید: از آنجایی که پیچیدگی و پیوستگی ارتباطی در دنیای در حال توسعه رو به فزونی است طیف گسترده ای از مخاطبان جدید که هنوز در معرض مصرف گرایی قرار نگرفته اند، خارج از مراکز شهری متصل به اینترنت پرورش می یابند. بین سال های 1990 تا 2005، بیش از یک میلیون نفر در سراسر جهان به سطح متوسط رسیدند، و این رقم به سرعت در حال رشد است. مصرف رسانه ای و گونه های دیگر محتویاتی که استفاده می کنند صنعت رسانه را متحول می کند. این مخاطبان نسبت به فن آوری های قبلی، سال های توسعه فن آوری را گریز می زنند و به سرعت از رفتار نسل C تقلید می کنند.
تجربه پیشرفت سریع طبقه متوسط در چین نمونه ای از این مورد است: طبقه متوسط شهری چین تقریباً 30 ساعت در هفته را به صورت آنلاین سپری می کند، فقط 12 ساعت در هفته را به تماشای تلویزیون می نشیند و سه ساعت از چهار ساعت را به طور منظم موسیقی دانلود می کند. دو ساعت از سه ساعت را فیلم های ویدیوئی تماشا می کند و تقریباً نیم ساعت را به بازی های آنلاین اختصاص می دهد.
تأثیرات صنعت فن آوری ارتباطات و اطلاعات(ICT)
اثر کلی تغییراتی که در بالا توضیح داده شد، فن آوری ارتباطات و اطلاعات را برای همیشه به زندگی روزانه افراد در سراسر جهان محکم پیوند می زند. نسل C – هم در غرب و هم در نواحی شهری سراسر دنیای در حال توسعه- کاملا متعهد به استفاده اطلاعات و برقراری ارتباط با شبکه های بزرگی از دوستان و آشنایان به صورت شبانه روزی است- و با وجود این بسیاری از مخاطبان گروهی فاقد ارتباط آنلاینی طی دهه آینده به سرعت رشد خواهند کرد.
این تغییرات پیامدهای عمده برای ارتباطات راه دور و صنایع فن آوری دارند، که باید شروع به توسعه شبکه های پیچیده فن آوری های تعامل و الگوهای کسب و کار کنند. این دو صنعت با چه چالش هایی روبرو هستند و چگونه باید واکنش نشان دهند؟
زیرساخت/تقسیم برنامه: مصرف کنندگان در حال تغییر پایبندی شان و الگوهای مصرفی شان از اپراتورهای مخابراتی به سمت تأمین کنندگان خدمات و نرم افزارهایی از قبیل گوگل، اَپل و فیس بوک و تعداد زیادی از شرکت های کوچکتر هستند. این روند که فقط به عنوان روندهای فن آوری عمل می کند، صنعت مخابراتی را نیز به سمت جدایی زیرساخت از خدمات و نرم افزارها کشانده، حرکتی که سال ها پیش در فضای فن آوری اطلاعات رخ داد. در این دنیا، شرکت های مخابراتی که یکپارچه می مانند، تحت فشاری اساسی قرار می گیرند. مدیریت هر دو طرف زیر یک سقف حقیقتا سختی هایی را در گذشته به اثبات رسانده است و آسانتر نخواهد شد.
بنابراین، نقش صنعت مخابراتی به دو صورت متبلور می شود: از یک طرف، به عنوان ابزاری کارآمد که از طریق فن آوری بی سیم و فیبری عمل می کند، از طرف دیگر به صورت نیروگاه جدید نرم افزار مشتری مدار به سرعت حرکت می کند. از آنجایی که الگویی جدید ساختن، نیازمند این است که از نزدیک با هم کارکنند، انتقال صنعت مبتنی بر استانداردهای بین دو گروه غیرقابل اجتناب است.
برخی شرکت ها تلاش می کنند که در هر دو طرف عمل کنند، اما این مسئله نیازمند نوآوری اساسی در بخش کارمندانشان است.
روابط مشتریان: از آنجایی که مصرف کنندگان خدمات مختلف را بیشتر و بیشتر به کار می برند، تنوع وسیعی از روابط تجاری را برپا می کنند. در حالیکه قدرت بازار شرکت اَپل برای جذب مشتریان به سمت روابط کافی بوده است، این سناریو برای خدمات طولانی مدت در آینده بعید به نظر می رسد.
بنابراین نقطه کنترل اصلی صنعت ممکن است در نواحی شناسایی امن، بومی و پرداخت هایی از طرف همه این شرکت های خدماتی پدیدار شود. رقبای مختلفی در حال آماده شدن برای بازی هستند که شامل مؤسسات مالی، امثال شرکت پی پال و اپراتورهای مخابراتی هستند. اپراتورها اساساً در این عرصه خوب عمل کرده اند اما باید در بازی شان پیشرفت کنند، خودشان را به عنوان کارگزاران صادق به اثباب برسانند و شیوه ای برای ارائه رابط فراملی جهت تأمین کنندگان خدمات جهانی بیابند.
قدرت کلا(cloud) و فن آوری اطلاعات/همگرایی مخابراتی: تغییر به سمت محاسبه کلا(cloud) روشن و فراگیر است. از آنجایی که فن آوری، بیشتر اولویت ها و فن آوری های آینده مصرف کننده را پشتیبانی می کند، این سرعت نتیجه بخش می شود. اطلاعات و هوش که هر دو برای مدیریت لازمند، به سرعت به سمت کلاد (cloud) حرکت می کنند. این تنها آغاز راه است، با اینحال شرکت های مخابراتی، فن آوری اطلاعات و خدمات اینترنتی شروع به دست اندازی به سمت قلمرو دیگری می کنند به طوریکه همه به سمت برنامه های کاربردی برجسته تر و متفاوت حرکت می کنند.
اینترنت بدون مرکز یا بدون کانون: نقاط تجمع و متراکم سنتی مثل پرتال ها به واقعیتی تبدیل شده اند که زمان استفاده از آنها به سر آمده است. مرورگرها به عنوان نقاط کنترل جدید به جلب مشتری پرداخته اند، باوجود این تاکنون محدودیتی در پایبندی مشتری ایجاد نشده است. اگر چیزی مثل خدمات، فعالانه شکل بندی شوند و مشتریان بر اساس نیازی که دارند با پیروی از جمع به تغییر اولویت هایشان روی آورند، اینترنت به سرعت دچار بی کانونی می شود. توییترهای بسیار بیشتری پا به عرصه می گذارند.
فن آوری دگرگون می شود: تأمین کنندگان فن آوری های سخت افزاری و نرم افزاری در صنعت مخابراتی به عنوان اپراتورها و مشتریان سنتی شان تقلا می کنند که مسیرهای مربوط به خود را یا به صورت زیرساختی و یا خدماتی انتخاب کنند. شرکت های زیرساختی به دنبال تأمین کنندگانی هستند که کمک کنند الگوهای ریسک پذیر و مؤثر و زیرساخت های نرم افزار محور بسازند، درحالیکه شرکت های خدماتی نوعاً به توسعه کالاهای خود می پردازند، از آنجایی که الگوریتم ها در نرم افزار آنها در مرکز تمایز پایدار می باشد، فروشندگان نرم افزار مجبور می شوند تا با شرکت های جدید بسیار خلاق با چالش جزئی تر برخورد کنند، حتی اگر مزیت نقاط کنترلی مثل سیستم عامل و شرکت های بزرگ سرمایه گذاری را از دست بدهند.
سودمند است اگر افراد را در سال 2020 به عنوان "هویتی دیجیتالی" در حالیکه در مرکز مجموعه ای از دایره های متحدالمرکز نشسته است تصور کنیم که در حال نشان دادن دنیایی از کار و اوقات فراغت است و ابزارها و شیوه های ارتباطات که لازم است متصل و آنلاین بماند.
نمودار 4
افراد در دنیای همیشه متصل به اینترنت
رشد و توسعه مخابرات جهانی
طی دهه آینده روند مشخص شده در بالا چالش های واقعی را برای هر کاربر در صنعت مخابراتی جهانی در برخواهد داشت که این امر برندگانی را که می توانند منحنی تغییر قابل توجه را به جلو برند از بازندگانی که نمی توانند این تغییر را ایجاد کنند، جدا می کند. انتظار داریم طی 10 سال آینده با وجود خطرات و عدم قطعیت ذاتی در برنامه ریزی، فرصت هایی واقعی برای رشد خصوصاً در مناطق خاص وجود داشته باشد.
یک چیز قطعی است: از آنجایی که خدمات بخش ناچیزی از امکانات زیرساخت های ضروری می شود درآمد بنیانگذران ارتباطات صوتی که متصدیان و اپراتورهای غربی مدت ها به آن وابسته بودند به سرعت کاهش می یابد. این روند که هم اکنون در حال اجراست، منجر به ثباتی قابل توجه در صنعت می شود.
جنبه مثبت آن روندی است که این فقدان شیب در درآمد را جبران می کند:
در جوامع اقتصادی توسعه یافته تر، پهنای باند فراگیر، زیربنای ضروری هر از یک از چشم اندازهای بالاست، و رشد اضافه بر بالای خطی از چنین خدماتی انتظار می رود. بویژه، دولت ها احتمالا به طور مستقیم دست به سرمایه گذاری یا دست کم هماهنگی در زمینه شراکت صنعتی می زنند، این کار به منظور ساختن تأسیسات زیربنایی، زیرساخت های فیبری و بی سیم نسل آتی صورت می گیرد، خصوصا زمانی که این زیرساخت ها برای سبک زندگی مصرف کنندگان، زیرساخت های تجاری و ابزار اقتصادی ضروری قلمداد شوند.
دوم اینکه، یک فرصت بزرگ اما در عین حال چالش برنگیز در توانایی اپراتورهای مخابراتی برای دستیابی به بخش گسترده اما بی اتباط با جمعیت جهان نهفته است. این همان جایی است که میلیاردها مشتری بعدی بومی آن هستند.
سومین شیوه رشد اقتصادی، زمانی ایجاد می شود که فن آوری و صنایع مخابراتی بتوانند روش های جدیدی را ابداع کنند که این شیوه بسته به نیازها و سلیقه نسل C (نسل جوان) و فن آوری هایی است که ترجیح داده می شود و برخی از ارزش های جدید آن را در سیطره خود قرار می دهد. باور ما بر این است که این شیوه به یکی از بزرگترین مخزن های دست نخورده اقتصادی وصل باشد.( "دیدگاه های میان صنعتی،" صفحه 19 را ببینید)
تغییرات اساسی که در بالا مطرح شد با تعدادی از خدمات و ابزارهای جدید هم در مخابرات و هم در صنایع اطراف همراه است. بیشتر آنها نیاز دارند که این صنایع تغییر کنند و به شیوه های جدیدی عمل کنند. به ویژه شکل گیری موارد زیر را انتظار داریم:
هویت شخصی و ابزار تعامل دسترسی دیجیتالی امن، احراز هویت و ارتباط چندکاناله و پرداخت ها را فراهم می کند- بخشی ضروری از سبک زندگی دیجتالی می شود.
گذرنامه دیجیتالی که از سوی قدرت های فراملی عرضه شده، باعث تشویق رشد شرکت های مخابراتی خواهد شد چراکه آنها را قادر می سازد تا ساختار احراز هویت خودشان را امن تر کنند.
مخابرات M2M (که به اشکال مختلف با عنوان ارتباط ماشین به ماشین یا ماشین به تلفن همراه تعبیر می شود) ایجاد یک محیط هوشمند را فراهم می کند. بدون این محیط، سبک زندگی دیجیتالی واقعی به منصه ظهور نمی رسد. فراتر از مشکلات فنی که از میان برداشته می شود، صنعت نیازمند یافتن مدل کسب و کاری قابل اجرایی است که تمام افراد در محیط ارزشمند ایجاد شده مشارکت داشته باشند.
ارزشمند کردن هر یک از شیوه های بالا اساساً وابسته به توانایی همه افراد جهت مشارکت گروهی و در حوزه صنعت است. هیچ شرکت منحصر به فردی بدون نوآوری، فن آوری و تخصص بازاری نمی تواند ایجاد شود. در نتیجه، از آنجایی که استانداردهای باز عناصر کلیدی هستند، چسبیدن به فن آوری های اختصاصی را دستورالعلی مطمئن برای این بی ارتباطی ها عنوان می کنند.
دیدگاه های بین صنعتی
در سال 2020 همیشه وصل بودن به اینترنت تأثیری قوی بر تنوع صنعت در فن آوری ارتباطات و اطلاعات دارد، باید قدردان گسترش وسیع خدمات دیجیتالی و موبایلی و زیرساخت های باز باشیم که می توانیم به صنایع متصل شویم. تغییر هنجارهای فرهنگی، نیز بر اکثر صنایع تأثیر می گذارد- تمایل نسل C (نسل دیجیتال و نسل هزاره) در به اشتراک گذاشتن آنچه که می دانند، و با میل و علاقه تمایز بین زندگی های آنلاین و آفلاین را نادیده می گیرند، حرکت اطلاعات و ارتباط کاربران را در صنایع مختلف تغییر و در معرض فروش مشتریان قرار می دهد. این روندها در هر صنعتی طی سال های آتی به چندین شیوه عمل می کنند. در این میان صنایع بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند:
مراقبت های بهداشتی: از آنجایی که اطلاعات پیرامون پزشکان و بیمارستان ها، درمان های پزشکی، و هزینه هایی که در اینترنت غرقه می شود، مصرف کنندگان با هزینه های جاری اینترنت، اطلاعاتی که پیرامون پزشکان، بیمارستان ها، درمان های پزشکی به دست می آورند، قدرت واقعی را کسب می کنند: آنها کارهای پژوهشی را خودشان انجام می دهند، خلاصه ای از فعالیت پزشکان، بیمارستان ها و داروها می نویسند و کاربران را مجبور می کنند که فعالتر به رقابت بپردازند. خدمات آنلاین از قبیل: محتوای ایجاد شده توسط کاربر، کانال اصلی توصیه پزشکان خواهد بود که که سرانجام جانشین کانال های پشتیبانی پزشکی سنتی می شود.
اتصال گسترده، تشخیص الکترونیکی را تقویت می کند، به کاهش هزینه ها کمک می کند؛ نظارت بر سلامت دیجیتالی عمل پذیرفته شده ای می شود و پژوهش و توسعه پزشکی مبتنی بر رسانه های اجتماعی برون سپاری می شود. خصوصی سازی علم پزشکی منجر به مدل های جدید بیمه می شود، و گزارش های پزشکی الکترونیکی و زیرساخت های سلامت الکترونیکی ملی با هویت آنلاین و فن آوری های گذرنامه دیجیتالی ارتباط پیدا می کند.
خرده فروشی: اتصال فراگیر ادامه خواهد داشت تا با یکپارچه سازی دنیای آنلاین و آفلاین در صنعت خرده فروشی تغییر ایجاد کند و در نهایت به شکلی از واقعیت افزوده درآید و حضور مفصل تر کالاهای خرده فروشی را بپذیرد. بررسی همتایان ابزار تصمیم گیری در فروشگاه های فیزیکی و نیز آنلاین می شود، و شبکه های اجتماعی برای آگاهی برند و اولویت مشتری مهم تلقی می شود. این مسئله منجر به پویایی "برنده همه جانبه" در میان خرده فروشان می شود، که در حال حاضر نمونه ای از تجارت در اینترنت است.
از آنجایی که مصرف کنندگان به جای اینکه نرم افزار و خدمات را از فروشگاه های کوچک پیچیده خریداری کنند، آنها را از کلاد(cloud) می خرند بنابراین خرده فروشان الکترونیکی عرصه بازار خرید را از دست می دهند. تکنیک های رسانه های اجتماعی از قبیل برون سپاری به منظور نوآوری کالای بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، و افزایش اتصال مدل کسب درآمد جدیدی را بوجود می آورد که توسط شرکای جدید ایجاد می شود. یخچال دیجیتالی را تصور کنید که هزینه اش از طریق فروشگاه های زنجیره ای مواد غذایی کاهش می یابد.
مسافرت: تا سال 2020، سفرهای کاری در مواجهه با هزینه ها و فن آوری های جلسات جایگزین ، کاهش می یابد. در زمان اوقات فراغت واسطه های سنتی از قبیل آژانس های مسافرتی حذف می شوند و نظر دوستان و همقطاران برای تصمیم گیری در تعطیلات بعدی ارجح خواهد بود. این مسئله منجر به سفرهای فردی می شود که از طریق توصیه های آنلاین و اطلاعاتی که طرح های سفر را در زمانی واقعی عنوان می کند، میسر می شود. مثل خود کار، اگر سیستم سراسری خارج از شبکه باشد، تمایز در خانه یا سفر بودن چندان قابل تشخیص نیست.
از آنجایی که دنیا کاملا به شکل سه بعدی می شود، حتی مفهوم فاصله تغییر می کند و بنابراین برای بررسی دیدگاه بازدیدکنندگان باز است. دنیای دیجیتال نیز بیشتر به سمت ماشین هجوم می آورد. برای رانندگان اطلاعات بهتری را فراهم می کند که مثالی دیگر از امنیت واقعیت افزوده از طریق حضور سنسورهای کنترل خواب آلودگی یا مستی و محافظت ساده شده بر اساس تشخیص از راه دور است.
این موضوع کارآیی شبکه خیابانی را نیز بالا می برد و مجوز اطلاعات فوری در ترافیک و توانایی تعیین روند ترافیک را ارائه می دهد.
این تغییرات فرصت های عظیمی برای شرکت های فن آوری ارتباطات و اطلاعات را فراهم می کند. مثلا انتظار می رود، صنعت سلامت جهانی تا سال 2020، درآمدی حدود 17 تریلیون دلار را به همراه داشته باشد. اگر صنعت فن آوری اطلاعات و ارتباطات در حال تحول، موفق به افزایش بازار سلامت تنها از طریق یک درصد بینش عمیق به سمت نیازهای نسل C (نسل دیجیتال و نسل هزاره) و تغییر و تحول رفتار آینده مصرف کننده شود، 170 میلیارد دلار در کسب درآمد را به همراه خواهد داشت که تا سال 2020 کلاً 5 درصد صنعت مخابراتی را می توان انتظار داشت. بر این باوریم که همزیستی در حال رشد بین ارتباطات و صنایع دیگر یکی از بزرگترین فرصت های رو به رشد را برای شرکت های مخابراتی تحت فشار به نمایش گذارد.
هدف ما در این بررسی ایجاد تصویر روشن و دقیقی از ظهور نسل C (نسل دیجیتال و نسل هزاره) بود که چگونه این نسل در استفاده از فن آوری های ارتباطات و اطلاعات در حوزه های شخصی و کاری تأثیرگذارند.
بنا را بر مجموعه ای از فرضیات پیرامون شرایط جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی نهادیم که در نهایت به تعیین اوضاع مرزی دنیا در سال 2020 می پردازد. در این زمینه، به عنوان کارگر و مصرف کننده، تصویری کلی از تأثیر نسل C (نسل دیجیتال و نسل هزاره) و تغییرات ایجاد شده توسط این نسل و تأثیر آن بر نسل قبلی ارائه شد. با این تصویر کلی، مشخصات دقیق جهانی افراد پیر و جوان از سراسر دنیا پیرامون اطلاعاتی از نگرش ها و اولویت های افراد در رابطه با زندگی شخصی، زندگی کاری، مراقبت های بهداشتی، سفر و حمل و نقل، سرگرمی، استفاده از انرژی، و امثال اینها جمع آوری شد. هر یک از این مشخصات با کارشناسان علمی و کسب و کار از طیف گسترده ای از رشته ها و صنایع مورد آزمایش قرار گرفت. با استفاده از سناریوها و مشخصات، به مجموعه ای از مفاهیم فن آوری اطاعات و ارتباطات و سایر صنایع دست یافتیم. گام بعدی مستلزم اج