عبارت فینتک موضوع روز جستجوی گوگل است و تعداد این جستجوها همیشه بالا است. این مسئله نشان میدهد بحث در خصوص تحول دیجیتال در حال اوجگیری است؛ اما همزمان با اوجگیری صحبتها پیرامون این موضوع دلارهای واردشده به فینتک کاهش داشته است. به نظر میرسد مجموع بودجه سرمایهگذاری جهانی در فینتک و معاملات مشترک و ترکیبی مرتبط با آن، رکود را تجربه میکند زیرا از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ نزدیک ۵۰ درصد کاهش داشته و به ۲۵ میلیارد دلار رسیده است.
شرکت یونی کورن unicorn که در سالهای اخیر راهاندازی و از بازار خارج شد، بر محصولات مرتبط با مصرفکنندگان تمرکز کرده بود. کاهش سرمایهگذاری نشان میدهد که محصولات مرتبط با مشتریان بهراحتی در دسترس قرار دارند و توسط شرکتهای بزرگ (مثل لندینگ کلاب، سوفای و کردیت کارما) ارائه شده است و تکرار آن تأثیر اساسی و یا مالی را در پی نخواهد داشت.
بااینحال، هدف بلندمدت انقلاب فینتک (بهبود تجربه مشتری مالی) هنوز بسیار مهم و نیازمند کار بیشتر است. یک گام کلیدی در این زمینه رفع نقصهای مکانیکی موجود در سیستمهای مالی است. توجهاتی که محصولات جدید مرتبط با مشتری را احاطه کرده بود به سمت این بحث مهم خواهد رفت که فینتک چگونه میتواند زیرساخت خدمات مالی را بهبود بخشد؟
بانکهای سراسر جهان سالانه ۲۴۱ بیلیون دلار صرف فناوری در خصوص ریسک و تطابق هوش کسبوکار و تجزیهوتحلیل تجارت و زیرساخت داده میکنند؛ اما امروز هنوز هم با رایانههای بزرگ (mainframes) که سه یا چهار دهه قدمت دارند بیشتر کارهای خود را انجام داده و با چرخه پردازش شبانه کار میکنند. مسائل پیچیدهتر دیگر، موسسه مالی معمولاً کسبوکار خود را بهصورت تخصصی و با تمرکز در یک محصول ابتدایی آغاز میکند و در طول زمان آن را گسترش میدهد. با پیشرفتهای مودولار کنونی تقریباً توسعه تجربه خوب مشتری غیرممکن است زیرا بانکها دیر جامع و نمایش زمان واقعی از مشتریان خود ندارند.
به تجربه مشتری در خدمات مالی همچنان در سایه فاکتورهای دیگر با تأخیر پرداخته میشود و فرصتهای سرمایهگذاری برای زیرساختهای اساسی بسیار هزینه دارد؛ اما ازلحاظ تاریخی، سرمایهگذاران از استقرار سرمایه خود در این فرصتها به سه دلیل روی گردانند:
اول، سرمایهگذاران اغلب چرخه فروش نرمافزار زیرساخت به یک موسسه بزرگ مالی را میبینند و آن را یک پروسه بلند و غیرقابل مدیریت میدانند. بله این درست است و با یک دیدگاه نسبی همیشه درست خواهد بود. بااینحال، لزوم بهروزرسانی نرمافزارها در مؤسسات بزرگ مالی بیش از همیشه است.
تعمیر و تغییر زیرساختهای موجود بدون توجه به ارتقاء سیستمهای جدید هزینهبر است. هزینه نگهداری و استهلاک و سنگین بودن سیستمها بیش از ۷۵ درصد هزینه سالانه بانکها برای فناوری را به خود اختصاص میدهد؛ یعنی تنها ۲۵ درصد (۶۰ میلیارد دلار در سال) صرف فناوریهای نو برای ادامه نگهداشتن سهم مشتری در برابر استارتاپهای نوظهور میشود.
ترس از آنکه پول درنهایت تنها صرف یک ایده فرضی شود و نتیجه قابلتعمیم و توسعه نباشد، دلیلی دیگر برای سرمایهگذارانی است که از این فرصت استفاده نکردهاند. این ترس ناشی از تمایل مؤسسات به حفظ فناوری جدید «در موسسه» به دلیل نگرانیهای امنیتی است.
بااینحال، فناوری بهاندازه کافی برای پاسخگویی مناسب به نیازمندهای دقیق امنیتی و منطقی بالغ شده است و شرایط را به همکاران و پیمانکاران تحمیل میکند. بر اساس تحقیق صورت گرفته در Temenos، شش سال پیش، تنها ۶۴ درصد شرکتهای مالی جهان برنامه ابری داشتند؛ اما اکنون امنیت بهطور چشمگیری در برنامههای ابری گسترشیافته است و بانکها مایل به اتخاذ فناوری در مقیاس هستند. این شاهدی برافزایش تمایل صنعت در استفاده از راهحلهای ابری و سیستمهای بانکی (openframework) است.
درنهایت سرمایهگذاران از تزریق سرمایه خود به فناوریهای زیرساختی اجتناب میکنند زیرا مقررات در این زمینه بسیار پیچیده و بهطور بالقوه گران هستند. سرمایهگذاری در زیرساختها نیازمند تعامل به قانونگذاران و پر کردن سریع خلأهای مقررات است؛ اما در این زمینه تنظیمکنندگان مقررات جهانی علاقه بیشتری به تعامل نشان دادهاند. سیاستگذاران اروپایی با حمایت از قانون به اشتراکگذاری داده اتحادیه اروپا (قانون نوآورانه sandbox که توسط مقامات مالی انگلستان و مجوزهای بانکی اتحادیه اروپا) این مسیر را رهبری میکنند. قانونگذاران در ایالاتمتحده نیز هرچند بهکندی اما در حال تلاش هستند که قابلتوجهترین این تلاشها با دفتر Comptroller of the Currencys منشور جدید فین تک است.
اینجا سه مسیر کلیدی برای فرصتهای سرمایهگذاری در فناوری خدمات مالی وجود دارد.
انطباق
امروزه انطباق بزرگترین فرصت زیرساختهای فین تک است. باوجود جریمههای سنگین و نیروی انسانی عظیم
(فریبا شش هزار تحلیلگر انطباق در بانکهای بزرگ کار میکنند) هزینههای برآورد شده مؤسسات مالی سالیانه ۷۰ میلیارد است. بااینحال، سیستمهای ضد پولشویی قدیمی ۹۹ درصد میزان مثبت کاذب تولید میکنند. خبر خوب آنکه فناوریهای جدید یادگیری ماشینی برای بهبود وضع موجود طراحیشده است. حجم بزرگی از دادهها برای برنامههای AML در دسترس است و ماهیت تراکنشی بانکداری به حلقههای بازخورد فوری نزدیک میشود. بانکها قادر به بهبود تجربه مشتری با مصوبات سریعتر حساب و پرداخت هستند و تقلب کاهش مییابد. برخی استارتاپ ها در مراحل اولیه رویارویی با این فرصت هستند مانند ComplyAdvantage, CCOBOX and IdentityMind.
زیرساختهای داده
PSD2(نسخه تجدیدنظر شده payment Services Directive) در اروپا این اختیار را به بانکها میدهد که به شرکتهایی که میتوانند از رفتارهای مشتری تحلیل ارایه کنند، اجازه دسترسی به اطلاعات مالی را بدهد. بانکهای ایلات متحده بهشدت با این نوع آرایش مخالفاند و مصرفکنندگان آنها مجبور به داشتن تجربه مشتری بدتری هستند به دو دلیل: یک برنامه ناقص و بدون تزیینات توسط بانک ارایه شده و یا یک تجربه ناموفق از برنامههای فین تکی که دادههای محدود داشته رخداده که معمولاً ناشی از مجوز دهی ضعیف است. دادهها، زیربنای تجربه مشتری هستند و حضور ارکان ثالث برای این تغییر بسیار مهم است. بدون Yodlee، Quovo، MX و Plaid ارایه یک زیرساخت امن برای صدها فین تک، مصرفکنندگان انتخاب و کنترل بسیار کمتری خواهند داشت.
API
زیربنای بسیاری از محصولات فین تک که موجهایی از تغییر ایجاد کردهاند فناوری بوده که به آنها اجازه ارتباط با یک سیستم موسسه لازم بوده است. فنّاوری موردعلاقه طرفهای دیگر، برای ایجاد یکپارچهسازی رابطهای برنامهنویسی هستند که در حال حاضر توسط پیشگامان موفق فین تک گسترشیافته است؛ اما فناوری API بدون شک، نیاز به بهبود در طول زمان دارد اگر (همانطور که استارتاپها آرزو دارند) سیستم باز در بانکها ارتباطات بیشتر عادی شود.
برای سرمایهگذاری در اینجا باید باور داشته باشید بانکهای بزرگ هرگز قادر نخواهند بود محصولات خود بدون نیاز به API را بازسازی کنند و سالها طول خواهد کشید تا بتوانند محصولات خود را از هر راه مقیاسپذیری بهصورت برچسب سفید ارایه کنند (به این دلیل است که شرکتهای غیر بانکی در حال بازسازی محصولات خود با رویکرد API-first هستند). شرکتهایی چون سیناپس، دوالاو بانک کراس ریور پیشروان این دسته هستند.
و بنابراین تا به امروز ۲۴۱ میلیارد دلار در این زمینه سرمایهگذاری شده است که سرمایهگذاران آن را بهطور کامل نادیده گرفتهاند. طنز مسئله آنجاست که درحالیکه موج فین تک بر محصولات مرتبط با مشتریان تمرکز کرده است، بهبود نوآوری واقعی برای مصرفکنندگان به پایان رسیده است.