بازی

فناوری اطلاعات

November 10, 2017
22:11 جمعه، 19ام آبانماه 1396
کد خبر: 85621

بررسی پدیده «فحاشی مجازی»؛ ریشه‌ها، عواقب و راهکارها

پگاه شفتی – همشهری : آزاده از سر کار برمی‌گردد. ساعت۴‌بعدازظهر است و او هنوز ناهار نخورده.
 
 بارداری ندانسته، هوس نان سنگک را چندبرابر می‌کند؛ می‌خرد و لذت خوردن نان سنگک گرم را با یک فیلم کوتاه با شرحی در صفحه اینستاگرامش به اشتراک می‌گذارد: «ساعت 4بعدازظهر است و من هنوز ناهار نخورده‌ام. نان سنگک خالی خوشمزه است!» چند روز می‌گذرد و حالا آزاده می‌داند که باردار است. جمعه شب او و همسرش در مهمانی، سر میز شام هستند. همه‌چیز دلپذیر است و ناگهان چندین پیامک خصوصی از طرف دوستان: یک فیلم با شرح (کپشن) غیر اخلاقی و یک سؤال مشترک: این تویی؟! آزاده فیلم را باز می‌کند و همان صحنه آشنای نان سنگک را می‌بیند. همه‌چیز همان است به ‌غیر از آن شرح غیر اخلاقی که یک صفحه پردنبال‌کننده در اینستاگرام، آن را به اشتراک گذاشته است. از اینجا به بعد نظرهای وحشتناک کاربران آغاز می‌شود! نظرها یا بهتر بگوییم فحاشی‌ها و شوخی‌های غیر اخلاقی!
 
ومینوی شرح خشونت برای یک ویدئوی معمولی به راه می‌افتد و صفحه‌های پرمخاطب اینستاگرام یکی پس از دیگری این ویدئو را با همان شرح به اشتراک می‌گذارند. همه‌چیز به هم می‌ریزد. دوست‌ها و آشنایان مدام این فیلم را با آن نظرهای وحشتناک زیرش برای آزاده و همسرش می‌فرستند. فشار عصبی بسیار بالاست؛ آنقدر که در یکی از همین روزها، قلب سالم جنین از کار می‌افتد و حالا دیگر همه‌چیز عوض می‌شود. این فعال اجتماعی و رسانه‌ای، مدرس دانشگاه و نامزد یک دوره شورای شهر قیمت گزافی بابت آزارگری مجازی یا آزار کلامی (Cyber Bully)پرداخته؛ او فرزند به‌دنیانیامده‌اش را از دست داده است! با این بهانه تلخ پای صحبت‌های آزاده نشسته‌ایم تا ردپای دردناک آزارگری مجازی را در دنیای واقعی دنبال کنیم.
 
یک لقمه نان سنگک
تا قبل از این ماجرا، خودتان در فضای مجازی با کسی درگیری لفظی پیدا کرده ‌بودید؟
من از سال‌های 88-87 در فضای مجازی فعال بوده‌ام؛ به ‌همین دلیل همیشه آماج سرزنش‌ها و انتقادها قرار می‌گرفتم؛ البته در موارد سیاسی؛ چون من فعال رسانه‌ای بودم و اخبار را پیش از اینکه در رسانه‌ها منتشر کنیم در صفحه‌های شخصی در فضای مجازی منتشر می‌کردیم و نقد یا تحلیل می‌نوشتیم. در این موارد از لحاظ سیاسی و اجتماعی مورد برخورد تند آدم‌ها قرار گرفته‌ بودم اما درباره ظاهرم و درباره زن‌بودنم تابه‌حال چنین اتفاقی با این شدت نیفتاده بود.
 
با ادمین صفحه منتشرکننده صحبت کردید؟
صلاح ندانستم که با او صحبت کنم ولی در همان شب اول با سلبریتی‌های بسیار زیادی صحبت کردم و از آنها کمک خواستم؛ آدم‌های سرشناسی که بیش از 400 یا 500هزار دنبال‌کننده دارند. آنها گفتند بهتر است وانمود کنی به ندانستن و هیچ واکنشی نشان ندهی؛ چون تحلیل‌گرها معتقد بودند من هر کامنتی که بگذارم ـ حتی اگر باعث دفاع مردم شود ـ باعث می‌شود اعتبار صفحه او در اینستاگرام بالا برود و اینها هم فقط دنبال جذب کامنت و بالابردن بازدید صفحه هستند.
 
از سوی نزدیکان‌تان بابت فیلم‌گذاشتن روی شبکه‌های مجازی سرزنش نشدید؟
وقتی نامزد شورای شهر شدم چند نفر از دوستان و همکاران مرا سرزنش کردند که این کار، آخر عاقبت ندارد و دقیقا همان آدم‌ها وقتی این اتفاق افتاد مرا سرزنش کردند و گفتند چون زن هستی و فعال اجتماعی، با تو با موارد اخلاقی درگیر می‌شوند. از طرف اقوام و خانواده‌ام اصلا ملامت نشدم و حاضر نشدند نه ویدئو را ببینند و نه کامنت‌ها را بخوانند. اما همسرم حال بسیار بدی پیدا کرده بود و هم خودش و هم مرا سرزنش می‌کرد. شاید اگر من هم جای او بودم با خودم می‌گفتم ای‌کاش اصلا اینستاگرامی نبود؛ چون ما شرایط معمولی نداشتیم و پای جان نفر سومی هم وسط بود که موضوع را خیلی سخت‌تر می‌کرد.
 
آزاردهنده‌ترین بخش این ماجرا برای شما چیست؟
این که من یک زن هستم. اگر یک مرد این کار را می‌کرد در جامعه سنتی ما تا این حد مورد هجمه قرار نمی‌گرفت؛ هجمه‌ای چه‌بسا بدتر از تهاجم فیزیکی. بخش دیگر ماجرا که من را خیلی اذیت کرد این بود که من متاهل هستم… (بغض بیشتر از این به آزاده مجال نمی‌دهد. جمله بریده‌بریده بعدی با هق‌هق گریه ادا می‌شود.) کسی که بعد از یک عشق، ازدواج می‌کند، هیچ‌وقت نمی‌خواهد کسی که دوستش دارد چنین الفاظی را ببیند. یکی از سخت‌ترین لحظه‌ها اما برای من لحظه دیدن لباس‌های بچه بود.
 
به پلیس فتا شکایت بردید؟
بله، همان موقع به پلیس فتا و فاتب مراجعه کردم و با یک پرونده قطور، هنوز هم در حال پیگیری شکایتم هستم.
 
اگر به عقب برگردیم باز هم این ویدئو را به اشتراک می‌گذارید؟
بله، چون من خطایی نکرده‌ام؛ مثل ماشینی که کنار خیابان متوقف بوده و ماشین دیگری در حال حرکت با آن برخورد کرده است. ما که نمی‌توانیم به آن ماشین متوقف بگوییم هیچ‌وقت به خیابان نیا تا کسی با تو برخورد نکند. در آن دوران به باورهای معنوی خودم رجوع کردم و از خدا خواستم به من صبر بدهد.
 
آموزش و باز هم آموزش
 
بهاره مهرجویی ـ روانشناس ـ درباره پدیده فحاشی مجازی می‌گوید: «آدم‌ها در فضای مجازی بخشی از شخصیت و هویت پنهان‌شده خودشان را به شکل رفتارهای پرخاشگرانه و نامتعارف و در قالب یک هویت جعلی نشان می‌دهند و عقده‌گشایی می‌کنند. این رفتارها در گذشته هم وجود داشته و تازه نیست؛ مثل مزاحمت تلفنی با تغییر صدا یا هر مزاحمت دیگری که در یک فضای مجازی با هویت غیرواقعی اتفاق می‌افتاده است.
 
آیا یک فحاش مجازی الزاما در فضای واقعی هم فحاشی می‌کند؟
نه! این آدم‌ها ممکن است در جامعه، افراد بسیار موجهی باشند که نقاب به چهره زده‌اند و همین باعث می‌شود در دنیای واقعی کمتر فحاشی کنند.
 
ریشه‌های فحاشی مجازی، تا چه حد جنسیتی است؟
فکر می‌کنم در این مورد، جنسیت خیلی تاثیرگذار نباشد؛ هرچند مردها سابقه تاریخی بیشتری در زمینه فحاشی‌کردن دارند و این کار همیشه در تاریخ ما برای زن‌ها بد بوده است. اما در این سال‌ها بعضی جریان‌های فمینیستی تلاش کرده‌اند که بین زن و مرد یکسان‌سازی کنند و به‌همین دلیل می‌بینیم که برخی زن‌ها هم به‌راحتی از واژگان اهانت‌آمیز استفاده می‌کنند.
 
تا حالا برای خود شما پیش آمده که در دنیای مجازی هدف فحاش‌ها قرار بگیرید؟ این‌طور وقت‌ها باید چه‌کار کرد؟
بله ولی اگر رویکرد فردی و شخصی داشته‌باشیم، «بلاک» یک ‌نوع راه ‌حل است؛ هرچند فحاشان مثل غده‌های سرطانی دوباره با پروفایل‌های جدید سر می‌رسند. اما اگر نگاه‌مان کل‌نگر باشد، بلاک فقط یک جور راه فرار است. در مقام یک جامعه‌شناس، روانشناس و مقام مسئول، به ‌جای بلاک باید با این پدیده روبه‌رو شویم و آن را ریشه‌یابی کنیم. متأسفانه یکی از دلایل این فحاشی‌ها دیده‌نشدن است؛ پس یک کارشناس باید آنها را ببیند و ریشه‌یابی کند.
 
چطور یک ‌کاربر، تبدیل به فحاش مجازی می‌شود؟
عوامل، زیاد است. یکی از این دلایل، نقاب‌داشتن دائمی برخی افراد است. بالاخره یک جایی باید این جریان منفی زیر نقاب، برون‌ریزی شود و فحاشی مجازی، یکی از این برون‌ریزی‌هاست. دومین دلیل، نبود عدالت در جامعه است. در این جامعه وقتی فردی احساس کند به حقش نرسیده، دچار خشم می‌شود اما به‌طور بدوی شروع به غرش می‌کند تا حقش را بگیرد. آموزش می‌تواند این مشکل را تا حد زیادی برطرف کند.
 
دلیل دیگر، نبود آموزش درباره حوزه فردی و حوزه عمومی است. مثلا من خشمی دارم و درخواستی اما کسی راه مدیریت آن را به من آموزش نداده ‌است. یک دلیل دیگر هم خشونت موجود در جامعه ماست. از ارکان یک جامعه خشن هم این است که به‌جای صحبت، فحاشی را انتخاب می‌کنند.
 
رسانه های ناکافی، شرایط جرم زا!
 
اگرچه بهاره مهرجویی راه ‌حل این پدیده را بیشتر در آموزش می‌جوید، گویی در دنیای قضا هم مجازات‌هایی برای این‌ قبیل فحاشی‌ها در نظر گرفته شده است. پرسش‌هایمان را در این باره با کامبیز نوروزی ـ حقوق‌دان ـ در میان گذاشته‌ایم:
 
چه قوانینی برای برخورد با فحاشان مجازی وجود دارد؟
از نظر حقوقی، مسئله روشن است؛ هر نوع توهین یا افترا به ‌هر کسی و به هر طریقی، جرم و قابل تعقیب کیفری است. در واقع مجازی‌بودن فضای مجازی به این معنا نیست که همه آنچه در آن می‌گذرد «مجاز» است. اما نکته مهم این است که اگرچه قوانین در این مورد مکفی است، قانون همیشه قابل اجرا نیست؛ درست مثل جاده‌ای که ترافیک بالایی داشته باشد و پلیس قادر نباشد به همه تخلف‌ها رسیدگی کند. مشکل، قوانینی است که با واقعیت‌ها سازگار نیست. فضای مجازی اما به ‌نوعی بازتاب فضای واقعی است و نوعی کاتالیزور است.
 
تا چه حد می‌توان جرائم غیر اخلاقی را به شبکه‌های اجتماعی مربوط دانست؟
در طول 3-2 دهه اخیر، جرائم غیر اخلاقی از مهم‌ترین جرائمی بوده که در ایران اتفاق می‌افتد. البته آمارها منتشر نمی‌شود و اطلاعات، پراکنده است. همیشه که تلگرام، فیس‌بوک و واتس‌اپ نبوده است! اینکه ما یک واقعه مجرمانه را تک‌عاملی ببینیم و آن را به یک شبکه اجتماعی منتسب کنیم از نظر علمی باطل است.
 
تخلف در دنیای واقعی با فضای مجازی چه فرقی دارد؟
یکی از دلایلی که ما در دنیای واقعی تخلف نمی‌کنیم ترس از تنبیه است اما در فضای مجازی امکان تخلف وجود دارد؛ چون شخص می‌تواند با پنهان‌کاری، در چهارچوب همان فضا دست به هر کاری بزند.بر اساس اطلاعات من، پیداکردن متخلفان مجازی خیلی سخت است.
 
از لحاظ کیفری چه کاری می‌شود انجام داد؟
امکاناتی وجود دارد؛ مسیر اول شکایت به دادسراست و دادسرا هم به ضابط قضایی یا همان نیروی انتظامی و پلیس فتا ارجاع می‌دهد و… ولی این همه راه حل نیست. وقتی شرایط جرم‌زا فراهم باشد جرم هم رخ می‌دهد. در این شرایط مواجهه کیفری باعث ازبین‌رفتن جرم نمی‌شود و مجازات بازدارنده‌ای نیست؛ حداقل اینکه کم‌اثر است. یکی از معضلات در این زمینه محدودیت‌ فعالیت‌های رسانه‌ای در کشور و پرداختن به اتفاق‌های روز برای روشن‌شدن واقعیت ماجراها و حذف شایعات است. در ایران سهم رادیو و تلویزیون از مصرف رسانه‌ای بسیار کاهش پیدا کرده است؛ در حالی که مخاطب از طریق ارتباط با تلویزیون، بخش مهمی از وقتش را می‌گذراند و انرژی روانی‌اش را تخلیه می‌کند. تلویزیون باید تولیدات مورد علاقه مخاطب را به جامعه عرضه کند. جامعه دوست دارد با رسانه چیزهایی بگوید و بشنود اما این گفت‌وشنود از محل‌های دیگر تغذیه می‌شود.
 
فضای مجازی دنباله فضای واقعی است!
 
پرسش‌های بعدی را از احمد میرعابدینی، استاد دانشگاه و کارشناس رسانه می‌پرسیم:
 
آیا این بداخلاقی‌های مجازی روزی تمام می‌شود؟
امیدواریم و امیدواریم اما تا وقتی کشمکش بین گروه‌های مختلف وجود دارد، فحاشی هم به عنوان یک جور واکنش وجود دارد؛ چون ما بلد نیستیم چگونه با هم برخورد کنیم. پس می‌توانیم آرزو کنیم که با کاهش تنش میان گروه‌ها و افراد مختلف و شناخت بیشتر آنها از هم، نوع برخوردها هم بهبود پیدا کند.
 
به آینده فضای مجازی خوش‌بین هستید؟
بله، جامعه به‌هرحال این مسائل را تحمل نخواهد کرد. از لحاظ ارتباطی باید بین آدم‌ها فاصله‌هایی رعایت شود و حریم خصوصی ـ حتی میان زن و شوهر ـ در نظر گرفته شود. فرهنگ، امری است که آهسته تغییر می‌کند و ما هم به تغییر آن امیدواریم. در هر حال فحاشی مجازی بازتاب مشکلات دنیای واقعی است و این مسئله در هر دو جنسیت دیده می‌شود؛ حتی در رانندگی.
 
راهکار رفتار با یک فحاش مجازی چیست؟
برخورد مودبانه و توضیح‌دادن و اطلاعات‌دادن به فحاش. البته از طریق آموزش و توضیح، تا حدی وضع بهتر می‌شود؛ حتی تا حدودی بهتر هم شده. ما می‌بینیم پست‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی گذاشته می‌شود، مودبانه‌تر و سنجیده‌تر شده است.
 
آیا با کمرنگ‌ترکردن حضور در شبکه‌های اجتماعی می‌توان از اینگونه آسیب‌ها در امان بود؟
جامعه ما آموزش ندیده است و برخی از مردها مثلا فکر می‌کنند تعارف به نان ممکن است به معنای تعارف به چیز دیگری باشد؛ این سوءبرداشت از سر نادانی و جهل به وجود می‌آید. این بیشتر به ‌علت ‌آموزش‌ندیدن مخاطب است. اما وقتی یک فیلم صمیمی روی شبکه اجتماعی می‌گذاریم و شاید پشت آن فقط یک حس خواهرانه باشد، ممکن است این معنی متبادر شود که من با شما فاصله‌ای ندارم و آدمی که نادان است و این مسئله را نمی‌فهمد، مشکل‌ساز شود. پس بهتر است قبل از اینکه این فاصله را کم کنیم، آن را بیشتر بسنجیم.
 
یک فعال رسانه یا یک چهره بهتر است صفحه شخصی‌اش به روی عموم بسته باشد؟
نه، ولی باید با احتیاط پست‌ها را به اشتراک گذاشت. در یک فضای باز مثل اینستاگرام یک نسیم می‌تواند یک سونامی ایجاد کند؛ هرچند این سونامی می‌تواند کاملا تصادفی هم باشد و نمی‌شود با اقدامات تصادفی، یک پدیده را قاعده‌مند کرد. به‌ نظر من بهتر است حضور چهره‌ها در شبکه‌های اجتماعی سنجیده‌تر باشد تا یک خطای کوچک باعث ایجاد یک موج نشود.
 
آیا باید نحوه حضور مجازی زنان با مردان متفاوت باشد؟
من فکر می‌کنم هر دو باید حریم را رعایت کنند اما جامعه واقعی ما و به تبع آن جامعه مجازی، ظرفیت این را که زنان بی‌مهابا و یکباره به درون جامعه پرتاب شوند را ندارد. مسئله، فرهنگی است و بی‌پروایی ممکن است آسیب‌هایی در پی داشته باشد. باید جست‌وجو کرد و دید که برای این برابری در جامعه واقعی و مجازی چه راه‌های بهتری می‌توان در پیش گرفت. دنیای مجازی دنباله دنیای واقعی است و بهتر است آنچه را در دنیای واقعی مراعات می‌کنیم در دنیای مجازی هم رعایت کنیم.
 
فحاشی در آن سو!
 
«بریدن ماتیجکا» که یک کانادایی جان‌به‌‌دربرده از حمله لاس‌وگاس است، هفته گذشته حساب کاربری‌اش را در شبکه‌های اجتماعی تعلیق کرد. او که در این حمله تیر خورده و زخمی شده بود، بناگاه مورد هجوم کاربرانی قرار گرفت که معتقد به توهم توطئه بودند و حملات لاس‌وگاس در ماه‌ گذشته را یک دروغ و توطئه دولت می‌دانستند. یکی از آنها در صفحه شخصی او در فیس‌بوک نوشته است: «تو یک دروغگوی … هستی و امیدوارم یک تیر واقعی در مغزت بخورد»!
 
در این حمله، یک تروریست آمریکایی 63ساله در جشنواره موسیقی لاس‌وگاس، از طبقه سی‌و‌دوم به روی جمعیت آتش گشود و 58 نفر را کشت. یکی دیگر از کاربران برای «بریدن» نوشته است: «روح تو نفرت‌انگیز و تاریک است. جزایش را خواهی گرفت».
 
شاید فحاشی و تهدید به مرگ در کانادا به‌ شدت ایران نباشد اما حتی در آنجا هم کاربرانی نادان یا متوهم، به کاربران دیگر با بهانه‌های واهی حمله می‌کنند؛ با همان روش آشنا: آزارگری کلامی (Cyber Bully). بحث را با بخشی از نوشته دکتر فردین علیخواه ـ جامعه‌شناس ـ پایان می‌بریم: «ویکتور فرانکل ـ متخصص مغز و اعصاب و روانپزشک اتریشی ـ بر‌اساس خاطرات خود از دوران سخت و طاقت‌فرسای اسارت در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها، در کتابی می‌نویسد که باید مراقب کسانی که پس از اسارتی طولانی‌مدت آزاد می‌شوند، بود. آثار تلخ محرومیت سختی که آنان تجربه کرده‌اند به‌آسانی برطرف نخواهد شد و به همین دلیل احتمال می‌رود که آنان بی‌مهابا دست به هر کاری بزنند؛ مثلا آن‌قدر غذا بخورند که بمیرند! باید زمانی سپری شود تا آنان به زندگی عادی بازگردند.
 
شبکه‌های اجتماعی فرصت‌های جدیدی فراهم کرده‌اند که یافتن نام و ارسال پیام به جنس مخالف یکی از آنهاست. جامعه ما درخصوص ارتباط با جنس مخالف، آدم‌های محروم بسیاری داشته است؛ به ‌همین دلیل برخی از هموطنان اساسا یاد نگرفته‌اند که امکان آسان ارسال پیام به افراد نمی‌تواند موجب فرصت‌طلبی و مزاحمت شود. متأسفانه در این خصوص فرایند اجتماعی‌شدن ما نیز ضعف‌هایی دارد؛ یعنی نه در کودکی بلکه در بزرگسالی باید یاد بگیریم که ارتباط محترمانه چگونه است، حفظ شأن آدم‌ها یعنی چه، حقوق طبیعی هر آدم چیست، چه هنجارهایی را باید در ارتباط با دیگران رعایت کرد… آزمایش و خطا؛ به‌تدریج یاد بگیرند که چه هنجارهایی را باید در ارتباطات اجتماعی رعایت کنند. ولی دراین ‌بین قطعا مشکلات و آسیب‌هایی بروز خواهد یافت که باید نسبت به آنها آگاه بود. این آسیب‌ها در جاهایی بیشتر است که در آنها فاصله بین زندگی واقعی و آنچه در شبکه‌های اجتماعی جریان دارد بسیار زیاد است».
  • مشترک شوید!

    برای عضویت در خبرنامه روزانه ایستنا؛ نشانی پست الکترونیکی خود را در فرم زیر وارد نمایید. پس از آن به صورت خودکار ایمیلی به نشانی شما ارسال میشود، برای تکمیل عضویت خود و تایید صحت نشانی پست الکترونیک وارد شده، می بایست بر روی لینکی که در این ایمیل برایتان ارسال شده کلیک نمایید. پس از آن پیامی مبنی بر تکمیل عضویت شما در خبرنامه روزانه ایستنا نمایش داده میشود.

    با عضویت در خبرنامه پیامکی آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا) به طور روزانه آخرین اخبار، گزارشها و تحلیل های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را در هر لحظه و هر کجا از طریق پیام کوتاه دریافت خواهید کرد. برای عضویت در این خبرنامه، مشترکین سیمکارت های همراه اول لازم است عبارت 150 را به شماره 201464 و مشترکین سیمکارت های ایرانسل عبارت ozv ictn را به شماره ۸۲۸۲ ارسال کنند. دریافت موفق هر بسته خبری که محتوی پیامکی با حجم ۵پیامک بوده و ۴ تا ۶ عنوان خبری را شامل میشود، ۳۵۰ ریال برای مشترک هزینه در بردارد که در صورتحساب ارسالی از سوی اپراتور مربوطه محاسبه و از اعتبار موجود در حساب مشترکین سیمکارت های دائمی کسر میشود. بخشی از این درآمد این سرویس از سوی اپراتور میزبان شما به ایستنا پرداخت میشود. مشترکین در هر لحظه براساس دستورالعمل اعلامی در پایان هر بسته خبری قادر خواهند بود اشتراک خود را در این سرویس لغو کنند. هزینه دریافت هر بسته خبری برای مشترکین صرفا ۳۵۰ ریال خواهد بود و این هزینه برای مشترکین در حال استفاده از خدمات رومینگ بین الملل اپراتورهای همراه اول و ایرانسل هم هزینه اضافه ای در بر نخواهد داشت.