محبوبه مصرقانی – روزنامه نگار : زیست بوم کارآفرینی کشور در سالی که گذشت چه رخدادهایی را از سر گذراند. امیدهایی که آفرید اما پیگیری نشد کدامها بودند. آمارهای سازمانهای بینالمللی در این باره چه میگوید. وضعیت اکوسیستم کارآفرینی کشور در سالی که خواهد آمد چگونه خواهد بود. ما در آمادهسازی و تدارک بستر کارآفرینی در کجا ایستادهایم. کارآفرینی فن آورانه یا نوپیشه گری چند سالی است که مورد توجه مسئولان بوده و به مدد این توجه جوانههای کاشته شده در سالهای گذشته، امسال کم و بیش مشاهده میشد. ما در واقع وارد یک دوره گذار از روشهای ناکارآمد گذشته – حضور حجیم دولت و خصولتیها در اقتصاد که عمدتاً متکی به روشهای قدیمی و ناکارآمد در اقتصاد روز دنیا هستند – به سمت کسب و کارهای مبتنی بر فناوری روز و نوآورانه هستیم با این حال هنوز به صورت دقیق نمیتوان گفت که فرجام زیست بوم کارآفرینی کشور چه خواهد شد. کارآفرینی و نو پیشهگری در کشور ما قدمهای نخستین خود را برمی دارد و شاید توقع داشتن آمارهای مدون و مکتوب سالانه دور از انتظار باشد. با این مقدمه ما سراغ کتایون سپهری کارشناس و مدرس کارآفرینی و دکتر سعید زرندی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی رفتهایم تا ابعاد بحث را در این باره روشنتر کنیم.
رشد اشتیاق به توسعه کارآفرینی در کشور
کتایون سپهری مدیر یک شتابدهنده: ما در حوزه کارآفرینی یکسری شاخص برای سنجش و معیار کارآفرینی داریم و اگر بخواهیم سال 96 را از بعد کارآفرینی تحلیل کنیم باید به سراغ شاخصها برویم. این شاخصها توسط سازمان دیدهبان کارآفرینی جهانی (GEM) تعریف شده است و کشورهایی که عضو این گروه هستند از جمله ایران از طریق این شاخصها میتوانند وضعیت خود را در این حوزه بسنجند. (GEM) در ایران در دانشگاه تهران مستقر است و سالانه آمارهایی درباره کارآفرینی ارائه میدهد.
غیر از این شاخصها ما با اکوسیستم کارآفرینانه در کشور سرو کار داریم. این اکوسیستم بازیگرانی دارد که هر کدام آنها نقش ویژه خود را در این فضا بازی کنند تا بستر مناسب برای کارآفرینان فراهم شود. اگر بخواهیم از هر دو جهت فضا را بررسی کنیم به یک نقطه مشترک میرسیم. همه این شاخصها در بحث ارزیابی کسب و کارهای نوپا و استارتآپها به نحوی مشترک هستند. مثلاً یکی از این شاخصها اشتیاق به توسعه کارآفرینی است که با توجه به فضای موجود میبینیم که در این شاخص کارهای خیلی خوبی انجام شده و به نحوی حتی این اشتیاق در تک تک افراد جامعه دیده میشود. در این اشتیاق به توسعه کارآفرینی زیر شاخصهایی داریم مانند نوآوری، انتظارات رشد کسب و کارها و کارآفرینی بینالمللی که در چند سال اخیر در دو مورد اول رشد خوبی را شاهد بودیم. البته باید گفت این رشد نسبت به سالهای گذشته قابل توجه بوده و تا استاندارد جهانی فاصله زیادی دارد. همچنین شاخص دیگری که میتوان به آن اشاره کرد شاخص رفتارهای کارآفرینانه در سطح جامعه است که خود باز در زیر مجموعههایی مانند کارآفرینی نوظهور، کارآفرینی تثبیت شده و کارآفرینی اجباری مورد سنجش قرار میگیرند.
روند پیشرفت فضای کسب و کار در سال گذشته کند بود
ما در این دولت و در واقع زمانی که این دولت شروع به فعالیت کرد در این حوزهها جهش منفی خیلی زیادی داشتیم و رتبهمان در جهان از سال 93 نسبت به سال 94 در همان طبقهبندی جهانی صعود کرد. یعنی از میان 137 کشوری که عضو هستند در سال 93 در رتبه 130 قرار داشتیم که در سال 94 به رتبه 80 رسیدیم. اما در سالهای اخیر یک مقدار تنزل کردیم و باید دید که این پسرفت به چه علتی بوده است. یک دلیل عمده و جهانیاش این بود که آقای ترامپ بر سر کار آمد و وقتی که این فرد بر مسند نشست خیلی از آنهایی که به خاطر برجام در حال ارتباطگیری با فضای کسب و کار ایران بودند پا پس کشیدند. برای مثال ما در هلدینگ خودمان در حال برقراری ارتباط با یک شرکت خارجی جهت سرمایهگذاری در بخشهای داخلی بودیم که زمستان گذشته با روی کار آمدن ترامپ تمامی ارتباطاتمان با شرکت مذکور قطع شد. این شرکت مدعی بود مواضع ترامپ نسبت به ارتباطات اقتصادی نامشخص است و آنها نمیتوانند در فضای ابهام با شرکت ما همکاری کنند. خب بدون پردهپوشی باید بگوییم این اتفاقات روی همکاری بینالمللی شرکتها سایه انداخته است.
زمانی که دولت یازدهم – دوره اول آقای روحانی – برسر کار آمد وزارت صنعت کارگروهی را تشکیل داد با نام «شناسایی رفع موانع تولید» این خودش گام بزرگی بود که ثمرات آن را در همان سال هم مشاهده کردیم. در دولت دوم آقای روحانی نیز پس از آغاز کار در وزارت اقتصاد کارگروهی تشکیل شد با نام «رفع مجوزها». این در ادامه اعتراض بخش خصوصی برای گرفتن مجوز در هر امری یا ثبت شرکتها صورت گرفت. این کارگروه تشکیل شده اما عملاً در پیادهسازی هیچ تغییری احساس نمیشود. مثلاً پیشنهادی بود درباره حذف مجوزی که مربوط به وزارت کار میشد اما پای عمل که رسید اعلام شد این مجوز حتماً باید اعمال شود و امکان حذفش وجود ندارد. یا مثال دیگر: شما برای ثبت شرکت جدید باید گواهی عدم سوء پیشینه داشته باشید میگوییم خب بله، چنین چیزی شاید واجب باشد اما مدت اعتبار این برگه یک ماه است که در پروسه ثبت شرکت که خودش 3 ماه به طول میانجامد دائماً باطل میشود و شخص شاید چند بار مجبور به گرفتن مجدد آن میشود که واقعاً پروسه و مرحله زایدی است. شما در یک کشور خارجی نهایت در پنج روز شرکتت را ثبت میکنی اما در ایران این زمان طولانی است. این خود معیاری قوی در سنجش فضای کارآفرینانه در جهان است که هر چه طولانیتر و با بروکراسی بیشتری باشد یعنی ما در این مورد بسیار عقب هستیم.
دولت و توانمندسازی محیط کسب و کار
امروز قانونی در دنیا حاکم است که میگوید: «وظیفه خلق ثروت به عهده بخش خصوصی است و وظیفه توزیع ثروت بر عهده دولت است». یعنی بخش خصوصی که همان مردم هستند باید کسب و کاری را راه بیندازند تا ثروتی خلق کند و از طریق مالیات پولی به دولت میدهند که دولت آن را در بخشهای درمان، آموزش، توسعه، خدمات و نظایر آن توزیع میکند. پس دولت باید محیط کسب و کار را توانمند کند در نتیجه باید قوانینی که ضد تولید و ضد توسعه است برداشته شود. اما یکی از مراکزی که گاهی اوقات سنگ جلوی کسب و کار میاندازد، تأمین اجتماعی و وزارت کار است. ما اگر میخواهیم در سال آینده یک اکوسیستم قوی داشته باشیم باید تمام فاکتورها و شاخصهای این حوزه را تقویت کنیم. تمام عناصر این فضا باید با هم مرتبط باشند و برای رسیدن به یک هدف حرکت کنند. نباید جایی سازی زده شود که جای دیگر اصلاً از آن خبر نداشته باشد یا نداند چیست. ما در سال 96 با تعطیل شدن خیلی از کسب و کارها یا زیرپلهای شدن آنها مواجه بودیم. این کسب و کارها برای اینکه با بخش دولتی درگیر نشوند به بخش غیر رسمی اقتصاد میپیوندند. البته در سال 96 در یکی دو حوزه شاید کمی قوی شدیم که یکی همین حوزه استارت آپها بود که دولت به آن توجه ویژه کرد مخصوصاً معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری که چندین سال است در این حوزه خیلی خیلی خوب کار کردهاند. به هر حال در دنیای امروز موتور محرک اقتصاد هر جامعه کارآفرینی است و موتور محرک کارآفرینی جوانانش هستند، پس باید در حوزه آموزش و آگاهسازی جوانان توجه ویژه شود.
بستر تسهیلکننده برای ورود به کارآفرینی وجود ندارد
دکتر سعید زرندی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی: سیسکو بتازگی برآورد کرد که 14هزار میلیارد دلار ارزش فرصتهایی است که در اثر تحول اقتصاد دیجیتال در پنج سال آینده در دنیا ایجاد میشود. اگر ما سهم یک درصدی خود را در این بازار در نظر بگیریم درمی یابیم که فاصله زیادی با نقطه مطلوب داریم. مسئولان و متولیان امر میتوانند بهعنوان یک موضوع کاری روی این امر تمرکز و توجه ویژهای داشته باشند. بر اساس وضع موجود که در گزارشهای سازمان دیده بان کارآفرینی آمده است ایران در رتبه 23 قرار دارد. آخرین گزارش این دیدهبان فروردین سال 96 از سوی مرکز دیدهبان جهانی در دانشگاه تهران منتشر شد و این نشان دهنده آن است که ما برای رشد هنوز جا داریم و اگر بخواهیم حتی یک درصد از بازار دنیا را هم بگیریم باید در حوزههای مختلف دست به عمل شویم. مخصوصاً در حوزههایی که در ایران نوظهور هستند. در سال 96 خوشبختانه اتفاقی که در فضای داخلی ما افتاد این بود که تحرکات خوبی در حمایت از کسب و کارهای نوپا آغاز شد. خوشبختانه دولت جهتگیری خوبی را در این زمینه نشان داد. در وزارتخانه ارتباطات هم این تحولات قابل مشاهده است و یک فرآیند عمومی در دولت شکل گرفته است. اما این را هم بگوییم که در این توجهات بستر تسهیلسازی برای ورود بازیگران اصلی در این حوزه مشاهده نمیشود نکته این است که دولتها بستر ساز هستند و در همه دنیا این موضوع صدق میکند و دولت در هیچ جای دنیا بهعنوان بازیگر اصلی نقش آفرینی نمیکند اما موظف است ساختار را فراهم کند. به نظر من این کار بخش خصوصی است که به دولت اجازه ورود مستقیم به این عرصه را ندهد و فقط خواستار بسترسازی و تسهیل کنندگی باشد.
نباید اشتباهات بازار سنتی را تکرار کرد
در سال اخیر روی راهاندازی بنگاهها کار کردیم اما عملاً شرایطی را برای افرادی که میخواهند وارد این حوزه شوند تسهیل نکردیم. مسئولان نباید اشتباهاتی را که در سر و سامان دادن به شرکتهای سنتی مرتکب شدند مجدداً در شرکتهای اقتصاد دیجیتال و نوپا تکرار کنند. ما در بازار سنتیمان از منظر اقتصادی عرضه، تقاضا و مؤلفههایی از این دست اشتباهات زیادی مرتکب شدیم. این اشتباهات آفتی است که میتواند گریبان این نوع اقتصادها را بگیرد. برای مثال در حال حاضر ما در حوزه سنتی تولید داریم اما بازار مصرف نداریم. ما در طراحیهای جدیدمان باید بحث بازار مصرفکننده را در نظر بگیریم. ما در سال آینده میتوانیم با تقویت زیرساختهای قانونی شروع کنیم، مثلاً در بحث تجارت الکترونیک که امروز همه چیز را
تحتتأثیر قرار داده بسیاری از کشورها همانند انگلستان اسناد توسعه دیجیتال را امضا کردهاند. بحث بعدی سرمایه انسانی است که در ایران نیروهای خبره بسیاری داریم که از دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند و باید روی مهارتهای آنها بیشتر کار کنیم. در این باره نقش آفرینی دانشگاهها که نسبت به گذشته گرایش بهتری نسبت به حوزه شرکتهای دانش بنیان دارند حائز اهمیت است.
رتبه نامطلوب ایران در کیفیت فضای مالی
اگر بخواهم مباحثی که کمتر در فضای کارآفرینی به آن توجه شده بررسی کنم میتوان گفت راهاندازی بنگاههای سرمایهگذاری موضوعی است مهم و قابل پرورش. این مبحث هنوز در ایران جدید است و روی آن کار خاصی انجام نشده. ما اکنون باید در اکوسیستم کارآفرینی باب حمایت از مؤلفههای تأمین مالی را مد نظر قرار دهیم. در چندسال گذشته جزو کشورهایی بودیم که کیفیت فضای کسب مالی نوآوریمان وضعیت مطلوبی نداشته است و بر اساس گزارش جم (GEM) رتبه ایران در کیفیت فضای مالی رتبه مطلوبی نبوده است. ما باید در سال جدید برای فضای مالی یک طراحی کلی انجام دهیم. در حال حاضر از چند متد اصلی بعضیهایش در کشور شروع به کار کرده است. در موضوع تأمین مالی همچنین موضوع «venture capital» در بورس طی دو سه سال اخیر رسمیت پیدا کرده است که میتواند توسعه یابد به شرطی که ما بتوانیم بازار مصرف آن را به دست آوریم. بحث «آنجلها» یا همان «فرشتگان کسب و کار» که در ایران نتوانستیم از این قابلیت استفاده کنیم نیز در حوزه تأمین مالی در سال گذشته مغفول ماند که پرداختن به آن میتوانست مفید باشد. ما مردم ثروتمندی داریم که پول دارند و حاضر هستند در حوزه اشتغال سرمایهگذاری کنند. این ظرفیتها به جای آنکه در دلال بازی دلار بیخودی صرف شود، میتواند با سازو کاری صحیح در بخشهای مختلف سرمایهگذاری شود. باید قبول کنیم که نتوانستیم هنوز مردم را پای کار بحث سرمایهگذاری بیاوریم. غیر از این مبحث «CrowdFunding» که اگر شروع شود میتواند کمک بزرگی به اقتصاد ایران کند در اقتصاد مقاومتی بخشی وجود دارد با لفظ «توان مردم» که به نظر من «سرمایهگذاری جمعی» میتواند نمود واقعی آن باشد. این روشهایی که اشاره شد مردم را به همکاری دولت در توسعه کارآفرینی و پیشرفت اقتصاد کشور فرامیخواند. «CrowdFunding» یا تأمین سرمایه جمعی به این صورت که دولت یک ایده کارآفرینی را وسط میگذارد و مردم آن را تأمین مالی میکنند. در سرمایهگذاری جمعی یک شخص، نهاد یا صندوق سود نمیبرند بلکه عامه مردم درآن شریک هستند. اگر در گذشته یک شرکت با
100هزار دلار سرمایهگذاری یک شخص پا میگرفت الان فرد میتواند 100دلار سرمایهگذاری کند و دیگر ریسک سرمایه گذاریاش را به حداقل برساند. بحث دیگری که در ایران به آن بها داده نشده و در سال 96 فقط حرف کمی از آن به میان آمد بحث سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتیهاست. در دنیا فضایی را شاهد هستیم که خیلی از شرکتهای بزرگ در حوزه سرمایهگذاری خطر پذیر شرکتی در پروژههایی سرمایهگذاری میکنند که تقریباً ربطی به حوزه کاریشان ندارد. به طور مثال شرکت نفتی است که پولش را در حوزههای نوآوری سرمایهگذاری میکند. این اتفاق جالبی است که بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا دراین حوزههای جدید پیشقدم میشوند و پولشان را در این حوزه میآورند. به طور مثال شرکت فیات درحوزه سلامت سرمایهگذاری کرده است یا «گوگل ونچر» که در حوزههای غیر موبایل و آی تی هم سرمایهگذاری میکند مثل حوزه دارویی و انرژی.
اقتصاد دیجیتال زیست بوم جدید در حوزه کارآفرینی
همچنین چندسالی است اقتصاد دیجیتال در دنیا مطرح شده است و موج آن در کشور ما هم ایجاد شده. در حوزه اقتصاد دیجیتال جهتی که دنیا اکنون به سمت آن پیش میرود نشان دهنده آن است که اقتصاد دنیا به سمت مباحث خدمات پیش میرود و هر کشوری هم که از این فضا عقب بماند دچار مشکلاتی خواهد شد. در اقتصاد دیجیتال ایران، آنچه که برای ما مهم است کنار هم شکلگیری اکوسیستم و زیست بوم است. بعضی از زیست بومهای موردنیاز و شکل دهنده اکوسیستم کارآفرینی در سال 96 به نحوی شروع به شکلگیری کرد و برخی هنوز با شکل گرفتن فاصله بسیاری دارد. همان طور که گفتم در مباحث تسهیل فضای ورود افراد به بازار دیجیتال بسیاری از کشورها در حال حاضر سند استراتژیک توسعه اقتصاد دیجیتال را تصویب کردهاند. برخی نیز اسم این اقتصاد را اقتصاد اینترنت گذاشتهاند. ما در ایران ایدهای داریم به اسم «تحول دیجیتال» که شاید مکمل اقتصاد دیجیتال است. اگر بخواهیم برای اقتصاد دیجیتال تعریفی را ذکر کنیم میتوان گفت: تمام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی که روی شبکههای مخابراتی توسط نرم افرازهای مختلف و با استفاده از بحث بیت دیتا انجام میشود را اقتصاد دیجیتال میگویند، یک اقتصاد جدید مبتنی بر اینترنت. در آخر باید بگویم این چرخه در ایران به حرکت درآمده است و به عقیده بنده سال 97 سال خوبی برای کسب و کارهای نوپا در حوزه دیجیتال خواهد بود.