در حالی که از سال ٩۵ حساب سرمایه ایران به شدت منفی شده در چنین شرایطی بدترین خبر ممکن باز شدن یک کانال جدید از طریق ارز دیجیتال تلگرام هم برای تقاضای خروج سرمایه و هم برای خروج سرمایه است.
تلگرام یک پیام رسان رایگان، با امکانات و پشتیبانی خوب است. مفهوم رسانه را در ایران با ابزار" کانال" تغییر داده است. با وجود این همه تغییر که این نرم افزار پیام رسان در زیست ایرانی پدید آورده، راقم این سطور فیلترینگ موثر تلگرام را- اگر بلحاظ فنی ممکن است- شدیدا ضروری می داند و کسی که پای این تصمیم، بی توجه به عدم محبوبیت شدیدی که برایش خواهد داشت ایستاده را عمیقا تحسین میکنم.
اولین موضوع که بستن تلگرام را ضروری کرده، کریپتو کارنسی " گرام" است.
ارزهای دیجیتال اساسا تقاضا محور هستند و با ایجاد شبحی از یک تقاضا ولو اندک قیمتشان روی نردبان صعود میرود. حال وقتی یک شبکه اجتماعی رأسا اقدام به نشر ارز دیجیتال میکند دهها راه مختلف برای ایجاد تقاضا روی آن دارد از فروش بعضی امکانات فنی بگیرید تا سرویسهای پرداخت "گرام" پایه. در چنین شرایطی با احتمال بسیار بالا تجربه " گرام" یکی از موفقترین تجارب کریپتو کارنسی خواهد بود و بازار آن به شدت سایز خواهد گرفت.
در چنین شرایطی با در نظر داشتن عطشی که برای خرید کریپتوها در ایران وجود دارد نیز این حقیقت که اکثریت غالب کاربران تلگرام ایرانی هستند ولو عرضه اولیه گرام در ایران به هر دلیل رخ ندهد پیش بینی تقاضای بسیار بالا روی گرام از داخل ایران(ولو با واسطه صرافی) و انتقال ارز شدید برای خرید ارز دیجیتال نوظهور دارای کاربرد روی مهمترین شبکه اجتماعی مستقر در ایران مطلقا کاملا محتمل است. حتی اگر روایت اختصاص گرام به تعداد فالوئرها هم صحیح باشد در نهایت با یک ابزار تامین مالی طرف هستیم( چنان که دورف به صراحت گفته) و خالص انتقال سرمایه از بابت این مصرف جدید قطعی است. آن هم در حالی که از سال ٩۵ حساب سرمایه به شدت منفی شده و سال ٩۶ ( با حفظ روند گزارش نه ماهه)بدترین سال تاریخ جمهوری اسلامی بلحاظ خروج ارز ( به جز سال ٨٩) است و چه بسا با انتشار حساب سرمایه ١٢ ماهه سال ٩۶، مشخص شود سال ٩۶ بدترین سال تاریخ ایران بلحاظ خروج سرمایه بوده است.
در چنین شرایطی بدترین خبر ممکن باز شدن یک کانال جدید برای هم برای تقاضای خروج سرمایه و هم برای خروج سرمایه است. بگذارید صریح باشم، عرضه گرام در شرایط موجود هُل آخر به سیستم ارزی ایران است.
دوم آن که همه تلاش های دولت محترم اقای روحانی در طَی شش سال گذشته متمرکز بر کاهش ریسک پولشویی در ایران بوده است. انکار نمی کنم که در نحوه عمل با ایشان و تیم وزارت اقتصاد هم عقیده نیستم ولی زحمات ان ها و تیم FIU در همه این شش سال بر کاهش ریسک پولشویی متمرکز بوده است. بستر " گرام" به تنهایی چنان ابزاری برای پولشویی کاملا ازاد فراهم میکند که هر چه در عرصه مبارزه با پولشویی رشته شده پنبه شود.
سومین موضوع که از این همه مهمتر است مسئله بیگ دیتاست. کشور ایران یک دسترسی بسیار سخاوتمندانه به بیگ دیتا به تلگرام داده است. این موضوع از دو نظر بسیار مهم است. اولا طرف خارجی ابزاری عالی برای قریحه سنجی و تست افکار عمومی ایرانیان بدست اورده و واکنش ان را به هر متغیری به سهولت میتواند براورد کند، دوم امکان افکار سازی در اختیار دارد و به راحتی بسامد یک ایده یا تصور را می تواند در ذهن ها تنظیم کند. کمابیش شبیه به انچه اکنون در پرونده فیسبوک مطرح است. ما اکنون در آستانه دور جدید تحریم های فلج کننده هستیم و روا نیست چنین ابزاری به این راحتی در اختیار دولت تحریم گر باشد تا هم بتواند واکنش أفکار عمومی به هر رده تحریم به دقت بداند و هم- فراتر از ان- این واکنش را تنظیم کند.