سیمین عزیزمحمدی – دنیای اقتصاد : فناوریهای دیجیتالی فرصتهای زیادی برای تحول جهان به ارمغان آورده و بسیاری از ابعاد زندگی افراد را دگرگون ساختهاند. به عبارت دیگر، صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) فرصتهای جدیدی برای توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشورها بهوجود آورد اما در این میان، شکاف جنسیتی در دسترسی و استفاده از امکانات این صنعت باعث شد نابرابری جنسیتی و عدم توسعه متوازن همچنان به شکل وصلهناجور اقتصاد کشورهای توسعه نیافته و بعضا کشورهای در حال توسعه باشد.
دادههای اخیر اتحادیه بینالمللی مخابرات(ITU) نشان میدهد بهطور متوسط زنان ۱۲درصد کمتر از مردان به اینترنت دسترسی دارند و متاسفانه این رقم در سالهای اخیر افزایش یافته است. البته این شکاف جنسیتی در کل اکوسیستم ICT شایع است و صرفا به دسترسی آنها به اینترنت ختم نمیشود. حضور زنان و دختران در صنعت ICT، در راهاندازی شرکتهای فناوری و مشاغل ICT بهطور کلی کمرنگ است. مردان ۷/ ۲ برابر بیشتر از زنان در بخش دیجیتال کار میکنند. آنچه مشخص است زنان به دلیل عدم آموزش لازم و کافی و از طرفی ساختار جوامع سنتی همچنان نتوانستهاند از ظرفیت انقلابهای دیجیتالی به میزان لازم بهرهمند شوند. بر این اساس، آخرین پنجشنبه آوریل هر سال به منظور ایجاد محیط جهانی جهت تقویت و تشویق آنها در مشاغل رو به رشد حوزه ICT و افزایش مشارکت بیشترشان در شرکتهای تکنولوژی «روز جهانی دختران در ICT» نامگذاری شده است.
وزارت همکاری و توسعه اقتصادی آلمان اخیرا تحقیقی درباره وضعیت زنان درباره شکاف جنسیتی در حوزه ICT انجام داده که نشان میدهد زنان برای دسترسی و توانایی مالی برای استفاده از خدمات دیجیتالی با موانعی مواجه هستند. بهویژه سطوح پایین مهارتهای فنی، سواد دیجیتالی و اعتماد بهنفس پایین، امکان دسترسی زنان به ICT را سختتر میکند. بهطور کلی زنان نسبت به مردان در استفاده از تلفنهمراه یا اینترنت بیشتر مشکل دارند و عمده دلیل آن را نداشتن مهارت در استفاده از آن میدانند. همچنین در مقایسه با مردان، زنان تمایل کمتری به آموختن مهارتهای ICT دارند. بهطور معمول، کاربران زن مهارتهای خود را در خانه، محل کار یا در محیطهای محلی قابلاعتماد توسعه میدهند. مشکل دیگر این است که برخی از آنها معتقدند دلیلی برای دسترسی و استفاده از ICT ندارند. در نتیجه زنان کمتر به سراغ توسعه مهارتهای دیجیتالی پیچیده مانند کدنویسی، استفاده از ICT برای ایجاد یا راهاندازی فعالیتهای کارآفرینی و کسب و کار شخصی خود میروند. در نهایت اینکه، زنان باور کمتری برای ایفای نقش بهعنوان یک فرد مؤثر یا حتی یک مدیر ارشد IT دارند.
استارتآپهای مردانه
حضور کمرنگ زنان تنها به شرکتها یا بخشهای سنتی حوزه ICT ختم نمیشود بهطوری که بانک سیلیکونولی در نظرسنجی اخیری که درباره استارتآپها در ۲۰۱۸ انجام داده، نشان میدهد اقتصاد نوآوری راهی طولانی برای دستیابی به برابری جنسیتی دارد و زنان از مقام رهبری فاصله زیادی دارند. بهطور کلی، سهم زنان در موقعیتهای رهبری استارتآپها افزایش نیافته و همچنان جای زنان در سمتهای هیاتمدیره کسبوکارهای نوپا خالی است. در سطح جهانی، تنها ۲۵درصد استارتآپهای بررسی شده در این نظرسنجی حداقل یک زن در تیم بنیانگذاران خود داشتند. البته در این مورد چین وضعیت بهتری داشته و در ۳۵درصد تیمهای راهاندازی استارتآپها حداقل یک زن حضور داشته است. براساس نتایج این گزارش مشخص شده در ۷۱ درصد هیاتمدیرههای استارتآپهای آمریکایی زنان مشارکت یا نقشی ندارند. اگرچه زنان توانستند در استارتآپهای چینی در جایگاه مدیران ارشد عملکرد خوبی داشته باشند، با این حال بیش از نیمی از آنها در هیاتمدیره شرکتشان حضور ندارند. به نظر میرسد، این روند در بریتانیا وضعیت بهتری داشته و نشان میدهد مدیران زن بیشتری توانستهاند به هیاتمدیره راه پیدا کنند، اما چنین روندی در ایالاتمتحده مشاهده نمیشود.
کم، اما مؤثر
گزارش بانک سیلیکونولی از نقش زنان در حوزه استارتآپها حاکی از آن است که زنان آمریکایی در رهبری فناوری پیشرفتی نداشتند بهطوری که حضور آنها در هیاتمدیره از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ تنها سه درصد رشد کرده و این رقم برای موقعیتهای مدیران اجرایی حدود چهار درصد بود. البته تعدادی از استارتآپهای ایالاتمتحده گفتند برنامههایی برای افزایش تعداد زنان برای مدیریتشان دارند. افزایش تعداد زنان در رهبری در استارتآپها در سالجاری وضعیت بهتری پیدا کرده و ۴۱درصد رشد کرده و نشان میدهد برنامه آنها برای رفع تبعیض جنسیتی جدی است. این در حالی بوده که استارتآپهایی در تیم موسس خود داشتند، در ادامه پستهای مدیریتی بیشتری به زنان واگذار کردند. البته این رویکرد در سطح بینالمللی مشهود بوده است و در ادامه در ۸۷درصد موقعیتهای مدیران ارشد و در ۷۵درصد هیاتمدیرهها زنان حضور داشتهاند. اگرچه تعداد مدیران زن در استارتآپهای آمریکایی کم بوده با این حال نتایج نظرسنجی نشان میدهد جنسیت بنیانگذار خللی در برنامههای پیشرفت آنها ایجاد نکرده بهطوری که استارتآپهایی که حداقل یک زن در تیم موسس خود داشتند به میزان استارتآپهای کاملا مردانه پیشرفت کردهاند.
چالش زنان در راهاندازی استارتآپها
براساس آنچه که در این نظرسنجی آمده، جنسیت بنیانگذار تاثیری بر موفقیت استارتآپ نداشته بهطوری که عملکرد و میزان موفقیت استارتآپهای کاملا مردانه با استارتآپهایی که حداقل یک زن در تیم موسس خود داشتند کاملا یکسان بوده است. با این حال، استارتآپهایی که تیم موسس آن زنان هستند، در جذب سرمایه با چالش مواجهند بهطوری که استارتآپهای زنانه موفق معمولا با سرمایه شخصی راهاندازی شدهاند و از طرفی کمتر به صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه تکیه دارند. گذشته از بحث مالی و تامین سرمایه، مهمترین چالش این روزهای استارتآپها، فارغ از جنسیت بنیانگذاران آن، استخدام نیروی کار ماهر است.